بازگشت به دنياي شوم
بازگشت به دنياي شوم
بازگشت به دنياي شوم
مهم نيست طرفدار BioShock باشيد يا دشمن سر سخت آن، اما بدون شک شما هم قبول درايد که اين بازي يکي از پر سر و صداترين بازي هاي نسل حاضر بود." کن ليوان " و تيم Irrational Games خلق اين بازي، دنيايي جديد و منحصر به فرد به نام ريچر را معرفي کردند و با ارايه ي داستان جذاب با مفاهيم عميق فلسفي و تکنيک هاي هنري، اثري پديد آوردند که نه تنها موفق به کسب جوايز متعدد شد بلکه توانست خود را در دل بسياري از بازيبازها جا کند . موفقيت قابل توجه بازي پيشين باعث شد BioShock 2 زير ذره بين منتقدان، هوداران و بازيبازهاي کنجکاو قرار بگيرد و بازيسازان جديدي که وظيفه ي دشوار ساخت اين بازي را برعهده گرفته بودند؛ براي ساخت اثري در خور بازي پيشين زير فشار قرار گرفتند. اما اکنون که اين بازي منتشر شده مطمئناً اين سوال براي اکثر بازيبازها و طرفداران نسخه ي اول پيش خواهد آمدکه آيا BioShock 2 توانسته است به عنوان يک دنباله از ارزش هاي بازي اول دفاع کند؟
بر خلاف بازي پيشين که در آن قهرمان بازي پس از سپري کردن ماجراهايي از دنياي خارج وارد ريچر مي شد؛ در BioShock 2 بازي از همان ابتدا در ريچر آغاز شد. اين بار بازيباز از دريچه چشمان يک بيگ ددي اين شهر ويران شده را نظاره مي کند و وظيفه اش در اين بازي پيدا کردن يک خواهر کوچولوي منحصر به فرد است که به سرنوشت و گذشته ي خود او مربوط مي شود. داستان B2 از بسياري جهات به بازي پيشين شبيه است . به عنوان مثال هنوز هم صداي ضبط شده افراد راوي اصلي داستان محسوب مي شود و به حوادثي که براي ساکنان ريچر رخ داده مي پردازند. اما با وجود روايت داستاني عالي و جذابيت بالا، داستان در B2 به زيبايي بازي اول نيست و از لحاظ تکيه روي مفاهيم فلسفي و استفاده از آن در داستان نيز در حد و اندازه هاي بازي اول ظاهر نمي شود.
اما نکته قوت بزرگ داستان B2 پايان نفس گيرتر آن است بازي چهار پايان مختلف دارد که تمام آن ها حساب شده و بسيار زيبا و تراژيک کار شده اند؛ به طوري که حتي پايان خوب بازي هم در نوع خود ناراحت کننده و تاثير گذار است؛ يکي از تاثير گذارترين عوامل روي داستان و شخصيت پردازي بازي، صدا گذاري عالي و هنرنمايي صدا پيشگان است که کاري زيبا و با احساس در اين بازي ارائه داده اند. با توجه به اين که اين کار در نقش بيگ ددي بازي مي کنيد؛ صداهايي هم که مي شنويد نسبت به بازي اول تا حدي تغيير کرده واکر افکت هاي صوتي تحت تاثير قابليت هاي شنوايي بيگ ددي قرار گرفته اند که در نوع خود جالب است.
اما نقطه اوج صداگذاري بازي صداگذاري شخصيت هاي آن است که به ويژه بايد گفت در يک ساعت پاياني بازي به حدي زيبا کار شده که بازيباز را شيفته ي خود مي کند. موسيقي بازي نيز که در تمام طول بازي زيبا و حماسي است ؛ در اواخر بازي به اوج خود مي رسد تا دنياي بازي را زنده تر و قابل باورتر کند.
بازي از لحاظ هنري نيز نسبت به بازي پيشين ساده تر شده، هر چند برخي صحنه هاي ديدني هنوز در آن وجود دارد.به عنوان نمونه، قسمتي از بازي که بازيباز را در نقش يک خواهر کوچولو قرار مي دهد بسيار زيبا و بدون شک هنرمندانه ترين بخش اين بازي است. در اين بخش از بازي محيط ها به طرز زيبايي نوراني و محو مي شوند به طوري که احساس بودن در يک رويا را به بازيباز القا مي کند.
گرافيک بازي جديد تقريباً همان گرافيک بازي نخست است که در برخي بخش ها مانند طراحي هنري محيط هاي ريچر ضعيف تر شده اما از برخي جنبه هاي ديگر پيشرفت داشته است. ارزش هنري طراحي محيط در BS2 نسبت به بازي اصلي افت داشته و اين بار با محيط هاي خلوت تري مواجهيم . محيط ها نيز در برخي موارد کپي محض از روي بازي اصلي است و تغيير محسوسي در آن ها ديده نمي شود. اما کيفيت بافت ها و مدل ها ، بهبود پيدا کرده است و جلوه هاي ويژه مربوط به آب نيز طبيعي تر و نرم تر شده و حالتي قابل باورتر دارد. گرافيک نگارش PC بازي نيز به لطف استفاده از دايرکت اکس 10 زيباتر و بهتر است و نور پردازي آن نسبت به حالت عادي بسيار بهتر مي شود. اما اين مزيت، هزينه زيادي داشته است.
بازي باگ هاي فراواني دارد که متاسفانه موجب افت شديد کيفيت آن شده است. در واقع باگ ها مشکلات گرافيکي بازي (به خصوص در نسخه ي PC ) آنقدر زياد است که طي همين مدت کم از زمان انتشار بازي، صداي بسياري از بازيبازها را در آورده است . البته اين باگ ها تنها به گرافيک محدود نشده و هوش مصنوعي و گيم پلي هم گاهي دستخوش اين باگ ها قرار مي گيرد. به عنوان مثال گاهي پيش مي آيد که دشمنان شما را در يک قدمي نشان نمي بينند با اين که تجمع زياد دشمنان در يک منطقه ي کوچک باعث واکنش هاي عجيب و غريب از سوي آن ها مي شود. البته هوش مصنوعي دشمن ها به طور کلي بد نيست و مشکلات مذکور خيلي کم پيش مي آيد.
بزرگ ترين دگرگوني درگيم پلي BS2 تغيير شخصيت اصلي بازي از يک انسان به بيگ ددي است که تاثير زيادي روي تمام جنبه هاي آن گذاشته است. به عنوان مثال گام هاي شخصيت اصلي اکنون سنگين تر است و سرعت او تا حدي کمتر از جک در بازي اول شده است. اما راه رفتن زير آب به لطف لباس غواصي اکنون برايش امکان پذير شده است و دريل همراه با او اجازه مي دهد از نزديک به دشمنان ضربه بزند. علاوه بر اين بخش اعظم وظايف شما در اين بازي به محافظت از خواهر کوچولوها ختم مي شود. البته مي توان اين خواهر کوچولوها را ناديده گرفت؛ ولي با توجه به نياز ضروري به ايدم بهتر است از آن ها محافظت کرده و صرفا پس از رسيدن به کانال هاي روي ديوار، در باره مرگ يا زندگي شان تصميم بگيريد.
همانند بازي پيشين اگر تصميم به کشتن آن ها بگيريد. ايدم بيشتري به دست خواهيد آورد.
اما در صورتي که دلتان به حالشان بسوزد و بخواهيد نجاتشان دهيد، ايدم کمتري به دست مي آوريد. البته اين بار مي توانيد استفاده ي ديگري هم از اين خواهر کوچولو بکنيد. اگر مايل باشيد؛ خواهر کوچولوها مي توانند شما را به سوي جسدهايي که در خود مقدار زيادي ايدم دارند هدايت کرده و ايدم آن ها را استخراج کنند. البته اين کار چندان ساده نيست و بايد در طول مدت استخراح ايدم، از اين خواهر کوچولوها در مقابل دشمنان محافظت کنيد.
روند بازي نيز به دليل ايفاي نقش يک بيگ ددي آسان تر شده است که تغيير ناخوشايندي است.
سلاح هاي بازي نيز نسبت به بازي اول تغييراتي داشته و کليه ي سلاح هايي که در بازي اول وجود داشتند با اسلحه هاي جديد جايگزين شده اند.مهمترين سلاحي که بيگ ددي در اختيار دارد دريل است که کمک زيادي به مبارزات تن به تن بازي مي کند.البته براي استفاده از دريل به سوخت احتياج داريد که اين سوخت هم در بازي بسيار کمياب است. جدا از قدرتي که دريل دارد. زيبايي ضربات و جلوه هاي بصري آن باعث مي شود به سلاح محبوب بازي تبديل شود و اکثر بازيبازها از آن استفاده کنند. سلاح هاي ديگري هم مانند مسلسل و شات گان در بازي وجود دارندکه با توجه به قدرت بسيار بالايي که دارند ، مي توانند مبارزات را برايتان آسان تر کنند.
اما با وجود تغيير زياد اسلحه ها ، پلازميدهاي اين بازي تغيير قابل توجهي نسبت به بازي اول که بسته به سليقه تان مي توانيد آنها را ارتقا دهيد و به صورت ترکيبي با سلاح ها از آن ها استفاده کنيد. تعادل قدرت پلازميدها در طول بازي رعايت شده است و پلازميدهايي که اواخر بازي به شما داده مي شود چند برابر قوي تر از پلازميدهاي ابتداي بازي است ؛ اما از طرفي تعادلي بين پلازميد ها و سلاح ها وجود ندارد و قدرت پلازميد ها به طرز عجيبي از سلاح ها بالاتر است!
از ديگر تغييرات بازي نسبت به عنوان نخست، سيستم هک آن است . در بازي اول هک دستگاه ها از طريق برقراري يک مسير به وسيله تعدادي لوله انجام مي شد ولي در سيستم هک بازي جديد شاهد يک عقربه هستيم که به دو طرف حرکت مي کند و در زمان رسيدن به عقربه به منطقه ي سبز رنگ بايد دکمه اي (در نسخه ي PC کليک ماوس) فشرده شود. اين مکانيزم را نمي توان تغييري عمده در ساختار و گيم پلي بازي محسوب کرد؛ اما با اين حال روند هکينگ به لطف آن بسيار جذاب تر و بهتر از سيستم قديمي هک شده است.
Security Bot هايي که در بازي اول وجود داشتند در بازي جديد هم حضور دارندکه اگر نتوانيد به موقع هک يا نابودشان کنيد بازي را به کامتان تلخ خواهند کرد. اگر هم موفق شويد آن ها را هک کنيد؛ نبايد خيالتان راحت شود زيرا ممکن است تصميم بگيريد از پشت سر شما به دشمني که در روبرويتان قرار دارد شليک کنند که در اين صورت تمام تيرهايشان به اشتباه با شما برخورد خواهد کرد!
مطمئنا هيچ کدام از طرفداران BioShock انتظار بخش چند نفره را از دنباله ي آن نداشتند.
به عبارت ديگر BS2 اصلا احتياجي به بخش چند نفره نداشت.يکي از ويژگي هاي دنياي ريچر در بازي نخست القاي حس تنهايي آن بود و حالا با ساخت بخش چند نفره براي بازي، چيزي به نام تنهايي باقي نمانده است و ريچر به بستري براي انواع مدها وکلاس هاي چند نفره تبديل شده است . بخش چند نفره ي BS2 هم دنياي تقريبا متفاوت دارد و هم از داستاني مجزا بهره مي برد که حوادث يک سال قبل از ماجراهاي BioShock و زمان جنگ هاي داخلي ريچر را روايت مي کند در اين بخش به بازيباز اجازه داده مي شود از بين شش شخصيت يکي را انتخاب کند و در يکي از هفت مدل مختلف اين بخش با ديگر بازيبازها به رقابت بپردازد . مانند بخش چند نفره ي بازي هاي ديگر در اين بازي هم با کسب امتيازات بيشتر اسلحه ها و پلازميدهاي جديد در اختيارتان قرار مي گيرد که مي توانيد از آن ها در مبارزات استفاده کنيد. البته Digital Extremes وظيفه ي خود را در قبال بخش چند نفره اين بازي به خوبي انجام داده و به طور کلي بايد گفت بخش چند نفره ي بازي خيلي خوب از آب در آمده و مي تواند براي طرفداران بازي هاي آنلاين جذاب باشد. ولي واقعيت امر اينجاست که BS2 از آن جمله بازي هايي است که نياز چنداني به بخش چند نفره ندارند.
با توجه به اين که BioShock يکي از زيباترين بازي هاي چند سال اخير بود.انتظار مي رفت دنباله اش روندي صعودي طي کند و بتواند تغييرات مثبتي به همراه داشته باشد. اما درکمال تاسف بايد گفت چنين نشده است وBS2 بيش از حد به بازي اول شبيه است و معدود تغييراتي هم که در خود دارد اکثراً باعث بروز مشکلات ريز و درشت شده اند. با تمام اين اوصاف بايد گفت BS2 يک بازي خوب و خوش ساخت است که مطمئناً براي طرفداران نسخه ي اول جذاب خواهد بود. فقط اميدواريم اگر دنباله اي براي اين بازي درکار باشد يا از محيط هاي ريچر خارج شود يا اين شهر گمشده را دوباره به اوج برساند!
منبع: نشريه ي بازي رايانه، شماره ي 34.
بر خلاف بازي پيشين که در آن قهرمان بازي پس از سپري کردن ماجراهايي از دنياي خارج وارد ريچر مي شد؛ در BioShock 2 بازي از همان ابتدا در ريچر آغاز شد. اين بار بازيباز از دريچه چشمان يک بيگ ددي اين شهر ويران شده را نظاره مي کند و وظيفه اش در اين بازي پيدا کردن يک خواهر کوچولوي منحصر به فرد است که به سرنوشت و گذشته ي خود او مربوط مي شود. داستان B2 از بسياري جهات به بازي پيشين شبيه است . به عنوان مثال هنوز هم صداي ضبط شده افراد راوي اصلي داستان محسوب مي شود و به حوادثي که براي ساکنان ريچر رخ داده مي پردازند. اما با وجود روايت داستاني عالي و جذابيت بالا، داستان در B2 به زيبايي بازي اول نيست و از لحاظ تکيه روي مفاهيم فلسفي و استفاده از آن در داستان نيز در حد و اندازه هاي بازي اول ظاهر نمي شود.
اما نکته قوت بزرگ داستان B2 پايان نفس گيرتر آن است بازي چهار پايان مختلف دارد که تمام آن ها حساب شده و بسيار زيبا و تراژيک کار شده اند؛ به طوري که حتي پايان خوب بازي هم در نوع خود ناراحت کننده و تاثير گذار است؛ يکي از تاثير گذارترين عوامل روي داستان و شخصيت پردازي بازي، صدا گذاري عالي و هنرنمايي صدا پيشگان است که کاري زيبا و با احساس در اين بازي ارائه داده اند. با توجه به اين که اين کار در نقش بيگ ددي بازي مي کنيد؛ صداهايي هم که مي شنويد نسبت به بازي اول تا حدي تغيير کرده واکر افکت هاي صوتي تحت تاثير قابليت هاي شنوايي بيگ ددي قرار گرفته اند که در نوع خود جالب است.
اما نقطه اوج صداگذاري بازي صداگذاري شخصيت هاي آن است که به ويژه بايد گفت در يک ساعت پاياني بازي به حدي زيبا کار شده که بازيباز را شيفته ي خود مي کند. موسيقي بازي نيز که در تمام طول بازي زيبا و حماسي است ؛ در اواخر بازي به اوج خود مي رسد تا دنياي بازي را زنده تر و قابل باورتر کند.
بازي از لحاظ هنري نيز نسبت به بازي پيشين ساده تر شده، هر چند برخي صحنه هاي ديدني هنوز در آن وجود دارد.به عنوان نمونه، قسمتي از بازي که بازيباز را در نقش يک خواهر کوچولو قرار مي دهد بسيار زيبا و بدون شک هنرمندانه ترين بخش اين بازي است. در اين بخش از بازي محيط ها به طرز زيبايي نوراني و محو مي شوند به طوري که احساس بودن در يک رويا را به بازيباز القا مي کند.
گرافيک بازي جديد تقريباً همان گرافيک بازي نخست است که در برخي بخش ها مانند طراحي هنري محيط هاي ريچر ضعيف تر شده اما از برخي جنبه هاي ديگر پيشرفت داشته است. ارزش هنري طراحي محيط در BS2 نسبت به بازي اصلي افت داشته و اين بار با محيط هاي خلوت تري مواجهيم . محيط ها نيز در برخي موارد کپي محض از روي بازي اصلي است و تغيير محسوسي در آن ها ديده نمي شود. اما کيفيت بافت ها و مدل ها ، بهبود پيدا کرده است و جلوه هاي ويژه مربوط به آب نيز طبيعي تر و نرم تر شده و حالتي قابل باورتر دارد. گرافيک نگارش PC بازي نيز به لطف استفاده از دايرکت اکس 10 زيباتر و بهتر است و نور پردازي آن نسبت به حالت عادي بسيار بهتر مي شود. اما اين مزيت، هزينه زيادي داشته است.
بازي باگ هاي فراواني دارد که متاسفانه موجب افت شديد کيفيت آن شده است. در واقع باگ ها مشکلات گرافيکي بازي (به خصوص در نسخه ي PC ) آنقدر زياد است که طي همين مدت کم از زمان انتشار بازي، صداي بسياري از بازيبازها را در آورده است . البته اين باگ ها تنها به گرافيک محدود نشده و هوش مصنوعي و گيم پلي هم گاهي دستخوش اين باگ ها قرار مي گيرد. به عنوان مثال گاهي پيش مي آيد که دشمنان شما را در يک قدمي نشان نمي بينند با اين که تجمع زياد دشمنان در يک منطقه ي کوچک باعث واکنش هاي عجيب و غريب از سوي آن ها مي شود. البته هوش مصنوعي دشمن ها به طور کلي بد نيست و مشکلات مذکور خيلي کم پيش مي آيد.
بزرگ ترين دگرگوني درگيم پلي BS2 تغيير شخصيت اصلي بازي از يک انسان به بيگ ددي است که تاثير زيادي روي تمام جنبه هاي آن گذاشته است. به عنوان مثال گام هاي شخصيت اصلي اکنون سنگين تر است و سرعت او تا حدي کمتر از جک در بازي اول شده است. اما راه رفتن زير آب به لطف لباس غواصي اکنون برايش امکان پذير شده است و دريل همراه با او اجازه مي دهد از نزديک به دشمنان ضربه بزند. علاوه بر اين بخش اعظم وظايف شما در اين بازي به محافظت از خواهر کوچولوها ختم مي شود. البته مي توان اين خواهر کوچولوها را ناديده گرفت؛ ولي با توجه به نياز ضروري به ايدم بهتر است از آن ها محافظت کرده و صرفا پس از رسيدن به کانال هاي روي ديوار، در باره مرگ يا زندگي شان تصميم بگيريد.
همانند بازي پيشين اگر تصميم به کشتن آن ها بگيريد. ايدم بيشتري به دست خواهيد آورد.
اما در صورتي که دلتان به حالشان بسوزد و بخواهيد نجاتشان دهيد، ايدم کمتري به دست مي آوريد. البته اين بار مي توانيد استفاده ي ديگري هم از اين خواهر کوچولو بکنيد. اگر مايل باشيد؛ خواهر کوچولوها مي توانند شما را به سوي جسدهايي که در خود مقدار زيادي ايدم دارند هدايت کرده و ايدم آن ها را استخراج کنند. البته اين کار چندان ساده نيست و بايد در طول مدت استخراح ايدم، از اين خواهر کوچولوها در مقابل دشمنان محافظت کنيد.
روند بازي نيز به دليل ايفاي نقش يک بيگ ددي آسان تر شده است که تغيير ناخوشايندي است.
سلاح هاي بازي نيز نسبت به بازي اول تغييراتي داشته و کليه ي سلاح هايي که در بازي اول وجود داشتند با اسلحه هاي جديد جايگزين شده اند.مهمترين سلاحي که بيگ ددي در اختيار دارد دريل است که کمک زيادي به مبارزات تن به تن بازي مي کند.البته براي استفاده از دريل به سوخت احتياج داريد که اين سوخت هم در بازي بسيار کمياب است. جدا از قدرتي که دريل دارد. زيبايي ضربات و جلوه هاي بصري آن باعث مي شود به سلاح محبوب بازي تبديل شود و اکثر بازيبازها از آن استفاده کنند. سلاح هاي ديگري هم مانند مسلسل و شات گان در بازي وجود دارندکه با توجه به قدرت بسيار بالايي که دارند ، مي توانند مبارزات را برايتان آسان تر کنند.
اما با وجود تغيير زياد اسلحه ها ، پلازميدهاي اين بازي تغيير قابل توجهي نسبت به بازي اول که بسته به سليقه تان مي توانيد آنها را ارتقا دهيد و به صورت ترکيبي با سلاح ها از آن ها استفاده کنيد. تعادل قدرت پلازميدها در طول بازي رعايت شده است و پلازميدهايي که اواخر بازي به شما داده مي شود چند برابر قوي تر از پلازميدهاي ابتداي بازي است ؛ اما از طرفي تعادلي بين پلازميد ها و سلاح ها وجود ندارد و قدرت پلازميد ها به طرز عجيبي از سلاح ها بالاتر است!
از ديگر تغييرات بازي نسبت به عنوان نخست، سيستم هک آن است . در بازي اول هک دستگاه ها از طريق برقراري يک مسير به وسيله تعدادي لوله انجام مي شد ولي در سيستم هک بازي جديد شاهد يک عقربه هستيم که به دو طرف حرکت مي کند و در زمان رسيدن به عقربه به منطقه ي سبز رنگ بايد دکمه اي (در نسخه ي PC کليک ماوس) فشرده شود. اين مکانيزم را نمي توان تغييري عمده در ساختار و گيم پلي بازي محسوب کرد؛ اما با اين حال روند هکينگ به لطف آن بسيار جذاب تر و بهتر از سيستم قديمي هک شده است.
Security Bot هايي که در بازي اول وجود داشتند در بازي جديد هم حضور دارندکه اگر نتوانيد به موقع هک يا نابودشان کنيد بازي را به کامتان تلخ خواهند کرد. اگر هم موفق شويد آن ها را هک کنيد؛ نبايد خيالتان راحت شود زيرا ممکن است تصميم بگيريد از پشت سر شما به دشمني که در روبرويتان قرار دارد شليک کنند که در اين صورت تمام تيرهايشان به اشتباه با شما برخورد خواهد کرد!
مطمئنا هيچ کدام از طرفداران BioShock انتظار بخش چند نفره را از دنباله ي آن نداشتند.
به عبارت ديگر BS2 اصلا احتياجي به بخش چند نفره نداشت.يکي از ويژگي هاي دنياي ريچر در بازي نخست القاي حس تنهايي آن بود و حالا با ساخت بخش چند نفره براي بازي، چيزي به نام تنهايي باقي نمانده است و ريچر به بستري براي انواع مدها وکلاس هاي چند نفره تبديل شده است . بخش چند نفره ي BS2 هم دنياي تقريبا متفاوت دارد و هم از داستاني مجزا بهره مي برد که حوادث يک سال قبل از ماجراهاي BioShock و زمان جنگ هاي داخلي ريچر را روايت مي کند در اين بخش به بازيباز اجازه داده مي شود از بين شش شخصيت يکي را انتخاب کند و در يکي از هفت مدل مختلف اين بخش با ديگر بازيبازها به رقابت بپردازد . مانند بخش چند نفره ي بازي هاي ديگر در اين بازي هم با کسب امتيازات بيشتر اسلحه ها و پلازميدهاي جديد در اختيارتان قرار مي گيرد که مي توانيد از آن ها در مبارزات استفاده کنيد. البته Digital Extremes وظيفه ي خود را در قبال بخش چند نفره اين بازي به خوبي انجام داده و به طور کلي بايد گفت بخش چند نفره ي بازي خيلي خوب از آب در آمده و مي تواند براي طرفداران بازي هاي آنلاين جذاب باشد. ولي واقعيت امر اينجاست که BS2 از آن جمله بازي هايي است که نياز چنداني به بخش چند نفره ندارند.
با توجه به اين که BioShock يکي از زيباترين بازي هاي چند سال اخير بود.انتظار مي رفت دنباله اش روندي صعودي طي کند و بتواند تغييرات مثبتي به همراه داشته باشد. اما درکمال تاسف بايد گفت چنين نشده است وBS2 بيش از حد به بازي اول شبيه است و معدود تغييراتي هم که در خود دارد اکثراً باعث بروز مشکلات ريز و درشت شده اند. با تمام اين اوصاف بايد گفت BS2 يک بازي خوب و خوش ساخت است که مطمئناً براي طرفداران نسخه ي اول جذاب خواهد بود. فقط اميدواريم اگر دنباله اي براي اين بازي درکار باشد يا از محيط هاي ريچر خارج شود يا اين شهر گمشده را دوباره به اوج برساند!
منبع: نشريه ي بازي رايانه، شماره ي 34.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}