نقش حقوق در كارآمدى خانواده از ديدگاه اسلام (4)


 

نويسنده: محمدمهدى صفورايى پاريزى *




 

حقوق والدين
 

در منابع دينى نسبت به رعايت حقوق والدين به مصاديق متعدد و مختلفى اشاره شده است. همه اين مصاديق را مى‏توان در عنوان كلى «احسان» جاى داد. خداوند متعال در آيات متعدد به احسان به والدين اشاره فرموده و آن را پس از دستور به خداپرستى قرار داده است؛ يعنى احترام و احسان به پدر و مادر در دومين مرحله از مراحل اساسى دعوت قرآن قرار گرفته است.(1) مصاديق احسان در روايات با تفصيل بيان شده است. برخى از مهم ترين مواردى كه در روايات به عنوان مصاديق احسان ذكر شده به شرح زير است:
ـ اطاعت از پدر و مادر؛(2)
ـ به آرامى و نرمى با آنان سخن گفتن؛(3)
ـ قطع نكردن سخنان آنان؛
ـ تواضع و فروتنى در برابر آنان؛(4)
ـ برآورده كردن نيازهاى پدر و مادر؛
ـ دعا در حق والدين؛
ـ شركت در غم و شادى آنان؛
ـ مهربانى بيشتر در حق مادر؛
ـ قدردانى لفظى و عملى از زحمت هاي آنان؛(5)
ـ گردن نهادن به امر و نهى آنان؛(6)
ـ اجتناب از آزردن آنان حتى به‏اندازه‏گفتن‏كلمه اُف؛(7)
ـ رسيدگى ويژه به پدر و مادر به هنگام پيرى؛(8)
ـ صدا نزدن آنان با نامشان.(9)
اساس رابطه و مهم ترين عامل پيونددهنده والدين و فرزندان، رابطه خونى پدرى و مادرى و فرزندى است كه نام پدر و مادر نشانه‏اى از آن است. اگر فرزندى پدر و مادر خود را با اسم آنها صدا كند، گويا ارتباط والدينى را فراموش كرده و يا اينكه مورد توجه لازم قرار نگرفته است و به تدريج رابطه عاطفى و والدينى و فرزندى كم‏رنگ شده و فرزندان نسبت به رعايت حقوق والدين خود احساس وظيفه نمى‏كنند.(10) رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نيز از فرزند خود حضرت زهرا عليهاالسلام مى‏خواست كه ايشان را با عنوان پدر مورد خطاب قرار دهد و عنوان هاي ديگر (مثل رسول خدا) را به كار نبرد.(11) مى‏توان گفت: پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)با اين رفتار قصد داشتند رابطه عاطفى خود و فرزندشان به رابطه‏اى رسمى تبديل نشود و همان حالت پدر و فرزندى در ارتباطات كلامى حفظ شود.
در فقه شيعه نيز احكامى در جهت رعايت حقوق والدين بيان شده است. در ذيل، به برخى از حقوق شرعى والدين و وظايف فرزندان اشاره مى‏شود:
1. مسافرت غيرواجب با نهى والدين جايز نيست و در صورت سفر نماز فرزند كامل و روزه او حكم روزه مسافر را دارد؛ زيرا چنين سفرى سفر معصيت به حساب مى‏آيد.
2. اگر هنگام نماز فرارسد و در آن زمان والدين چيزى از فرزند خود درخواست كنند، بايد فرزند نماز را به تأخير بيندازد و خواسته والد خود را برآورده سازد، مگر آنكه وقت نماز تنگ باشد و سبب قضا شدن نماز واجب شود.
3. نماز جماعت ثواب بسيار زيادى دارد، ولى اگر پدر و يا مادر، فرزند را از شركت در نماز جماعت منع كنند، اطاعت آنان واجب است.
4. در صورتى كه ولىّ فقيه زمان، فرد را به شركت در جهاد دستور نداده باشد و يا بسيج همگانى مسلمانان واجب نباشد، منع والدين از شركت در جهاد بايد توسط فرزند اطاعت شود.
5. منع از واجب هاي كفايى، در صورتى كه افراد ديگرى براى انجام آنها وجود داشته باشد، نافذ است.
6. اگر پدر و مادر از فرزندشان كه در حال خواندن نماز مستحبى است چيزى را بخواهند، بايد نماز را قطع كند و خواسته آنان را برآورده سازد.
7. اگر والدين اجازه روزه مستحبى را به فرزند ندهند، وى حق روزه گرفتن را ندارد.(12)
8. اطاعت و پيروى از والدين در همه كارها واجب است و جزء حقوق آنان به حساب مى‏آيد، مگر در مواردى كه از عمل واجب نهى كنند و يا به كار حرامى دستور دهند.(13)

حق مشترك
 

يكى از دستورالعمل هاي دين اسلام به اعضاى خانواده هاي مسلمان، ارتباط با خويشاوندان است كه از آن تحت عنوان «صله‏رحم» ياد مى‏شود. در انديشه اسلامى، حفظ، توسعه و تعميق روابط فاميلى و ارتباط صميمانه و حمايتى خويشاوندان از آنچنان اهميتى برخوردار است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) آن را جزء دين دانسته(14) و هدف از رسالت خويش را پس از بندگى خداوند و مبارزه با بت‏پرستى، صله رحم معرفى مى‏كند.(15) در منابع دينى، حق مشترك صله رحم زمينه‏ساز دست‏يابى به بهنجارى در تمام امور خانواده معرفى شده است.(16)

نتيجه‏گيرى
 

موارد ذيل، مهم ترين نتايج پژوهش حاضربه‏شمار مى‏روند:
1. در منابع دينى براى هريك از اعضاى خانواده (زن، شوهر، فرزند، پدر و مادر) حقوقى وضع شده است.
2. در مقابل هر حقى، براى طرف مقابل (من له الحق) وظايفى معين شده است.
3. بر اساس منابع دينى، رعايت حقوق يكديگر بر صميميت و استحكام نظام خانواده مى‏افزايد و كارآمدى آن را تضمين مى‏كند.
4. رعايت نكردن حقوق يكديگر بر كارآمدى خانواده تأثير منفى مى‏گذارد.

پي نوشت ها :
 

*استاديار جامعه‏المصطفى العالميه.
1ـ بقره: 83؛ نساء: 22؛ اسراء: 23.
2ـ لقمان: 14ـ15.
3ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 15، ص 205.
4ـ همان، ج 71، ص 76.
5ـ مسند الامام الرضا (عليه السلام)، ج 1، ص 268.
6ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ص 205ـ277.
7ـ فضل‏بن حسن طبرسى، تفسير مجمع‏البيان، ج 6، ص 409.
8ـ اسراء: 23ـ24.
9ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ص 220.
10ـ محمدرضا سالارى‏فر، همان، ص 87.
11ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 43، ص 32.
12ـ روح‏اللّه خمينى، رساله توضيح‏المسائل، احكام نماز و روزه.
13ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 74، ص 72.
14ـ همان، ج 72، ب 3، روايت 73.
15ـ همان، ج 38، ب 65، ح 49.
16ـ همان، ج 74، ب 17، ح 10.
 


ـ باقريان، ابوالقاسم، بازخورد طلاب و دانشجويان نسبت به حقوق زن در اسلام، پايان‏نامه كارشناسى ارشد، رشته روان شناسي بالينى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، 1379.
ـ بحرانى، سيدهاشم، تفسير البرهان، تهران، بنياد بعثت، 1416ق.
ـ بستان، حسين، اسلام و تفاوت هاي جنسيتى، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388.
ـ حرّ عاملى، محمدبن حسن، وسائل‏الشيعه، تحقيق عبدالرحيم ربانى، بيروت، دار احياءالتراث العربى، 1991م.
ـ خمينى، روح‏اللّه، تحريرالوسيله، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1379.
ـ ـــــ ، رساله توضيح‏المسائل، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1381.
ـ دهخدا، على‏اكبر، لغت‏نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377.
ـ سالارى‏فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.
ـ صدوق، محمدبن على، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، بيروت، مؤسسه‏الاعلمى للمطبوعات، 1404ق.
ـ طبرسى، فضل‏بن حسن، تفسير مجمع‏البيان، بيروت، دارالمعرفه، 1406ق.
ـ فيض كاشانى، ملّامحسن، محجه‏البيضاء، تصحيح على‏اكبر غفارى، قم، انتشارات اسلامى، بى‏تا.
ـ كاتوزيان، ناصر، مبانى حقوق عمومى، تهران، دادگر، 1377.
ـ كلينى، محمدبن يعقوب، فروع كافى، تصحيح على‏اكبر غفارى، بيروت، دارالتعارف، 1401ق.
ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1983م.
ـ محمديان، بهرام، حقوق فرزندان از ديدگاه اسلام، تهران، انجمن اوليا و مربيان، 1377.
ـ محمدى رى‏شهرى، محمد، ميزان‏الحكمه، ترجمه حميدرضا شيخى، قم، دارالحديث، 1379.
ـ مصباح، محمدتقى، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، 1378.
ـ ـــــ ، حقوق و سياست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، 1374.
ـ هيثمى، على‏بن ابوبكر، مجمع‏الزوائد، بيروت، دارالكتب العلميه، 1408ق.
منبع: نشريه معرفت شماره 154