حقوق جنسى زن و شوهر در اسلام (1)


 

نويسنده: حسين اميرى*




 

چكيده
 

زوجين نسبت به يكديگر حقوقى دارند كه رعايت آنها براى داشتن روابط بهتر و زندگى مستحكم ضرورى است. دسته‏اى از آن حقوق، حقوق جنسى است كه به سهم خود نقش بسزايى در تداوم زندگى زناشويى دارند. در دين مبين اسلام اين حقوق مورد توجه قرار گرفته است. با شناخت صحيح و اجراى اين حقوق، مى‏توان ضمن تداوم زندگى زناشويى، به برخى از شبهات مطرح در اين زمينه پاسخ داد.
اين مقاله با بهره‏گيرى از روش توصيفى ـ تحليلى و با مراجعه به منابع متعدد اسلامى و همچنين برخى از يافته هاي علمى به بررسى حقوق جنسى زن و شوهر در اسلام و پاسخ به برخى شبهات مطرح در اين زمينه مي پردازد.
يافته هاي اين تحقيق عبارت‏اند از:
1. حق جنسى هيچ ‏يك از زوجين در اسلام ناديده گرفته نشده است، هريك به تناسب خود حقوق و تكليفى بر عهده دارند. 2. در مواردى كه زن گرم‏مزاج بوده و بيش از يك بار در چهار ماه نياز به ارضاى جنسى دارد، با استفاده از قاعده لاضرر و قاعده نفى حرج، مى‏توان احتياطا شوهر را ملزم به ارضا يا طلاق نمود تا زن دچار ضرر و حرج نشود. 3. تحقيقات علمى نيز نشان مى‏دهد كه حقوق جنسى تعيين شده در اسلام موافق طبع عمومى زن و مرد مى‏باشد.
کليد واژه ها: حقوق جنسى، زن و شوهر، تفاوت هاي زن و مرد، گرم‏مزاجى زن.

مقدّمه
 

هر كدام از زن و شوهر در برابر ديگرى حقوقى دارند كه بى‏توجهى بدان‏ها به شكل درست و كامل، مى‏تواند نارضايتى و اختلاف در زندگى زناشويى را به دنبال داشته باشد، از جمله اين حقوق، حقوق جنسى همسران است كه رعايت آن توسط زوجين نقش بسزايى در استحكام روابط زناشويى خواهد داشت. در اين مقاله برآنيم تا با نگاهى فقهى و تا حدى روان شناختي، حقوق جنسى زوجين را بررسى كنيم. در اين مقاله مى‏كوشيم در سه بخش به اين پرسش‏ها پاسخ دهيم:
1. حقوق جنسى‏واجب‏زن‏ و شوهر به ‏لحاظ ‏دينى كدامند؟
2. آيا اسلام همان‏گونه كه به حق جنسى مرد توجه كرده، به حق جنسى زن نيز توجه كرده است؟
3. آيا تفاوت‏هايى كه زن و مرد در زمينه حقوق جنسى دارند، با طبيعت آنها سازگار و هماهنگ است؟
4. يافته هاي علمى و روان شناختي در زمينه تفاوت هاي جنسى زن و مرد چه نظرى دارند؟
البته با توجه به اينكه حقوق جنسى مرد بسيار روشن است، به طور مختصر بدان اشاره مى‏كنيم و در ادامه به طور گسترده به بررسى حق جنسى زن از منظر فقهى مى‏پردازيم. در پايان نيز به يافته هاي علمى و روان شناختي در زمينه تفاوت هاي جنسى زن و مرد اشاره خواهيم كرد.

1. حق جنسى شوهر
 

از دو جنبه و با نگاهى فقهى مى‏كوشيم حقوق جنسى شوهر را بررسى كنيم:

الف. حق تمكين
 

زن بدون عذر شرعى نمى‏تواند از نزديكى كردن شوهر جلوگيرى كند.(1)
به طور كلى يكى از حقوق شوهر بر زن، حق تمكين جنسى است و صرف‏نظر از برخى استثناها، به ويژه موارد ضرر داشتن (مفهوم فقهى ضرر)، بودن زن يا شوهر در حالت احرام، روزه واجب، بودن زن در حالت حيض يا نفاس و...، محدوديت قابل‏توجهى براى اين مسئله در نظر گرفته نشده است.(2)
مستندات: دلايل متعددى براى اين مسئله ارائه شده است كه سه نمونه را ذكر مى‏كنيم:
1. يكى از آياتى كه در اين زمينه مى‏توان از آن استفاده كرد، آيه 223 سوره بقره است: «نِسَآؤُكُم حَرثٌ لَّكُم فَأتُوا حَرثَكُم أَنَّى شِئتُم وَقَدِّمُوا لأَنفُسِكُم وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعلَمُوا أَنَّكُم مُلاَقُوهُ وَبَشِّرِ المُؤمِنِينَ»؛ زنان شما كشتزار شمايند، پس از هر سو و هر وقت كه خواستيد به كشتزار خود درآييد و (با نيت اكتفاء به حلال در مقابل حرام و طلب فرزندى صالح از اين عمل، ثوابى) براى خودتان پيش فرستيد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه او را ملاقات خواهيد كرد و مؤمنان را مژده بده.
البته در صورتى مى‏توانيم از اين آيه براى حق تمكين شوهر استفاده كنيم كه واژه «أَنَّى» در آيه به معناى زمانى باشد.
در اين‏باره در تفسير الميزان مى‏خوانيم: «كلمه "انى" از اسماى شرط است، كه مانند كلمه "متى" در خصوص زمان استعمال مى‏شود. البته گاهى در مكان هم به كار مى‏رود. حال اگر در آيه موردبحث به معناى مكان باشد، معنا چنين مى‏شود: "شما به كشتزار خود وارد شويد، از هر محلى كه خواستيد"، و اگر به معناى زمان باشد، معنايش اين مى‏شود: "شما هر وقت خواستيد به كشتزار خود برويد."(3) و به هر معنا كه باشد، مى‏خواهد اطلاق را برساند؛ مخصوصا با قيد (شئتم) اين اطلاق روشن تر به چشم مى‏خورد. اين را هم بايد بدانيم كه آوردن جمله "زنان شما كشتزار شمايند" قبل از بيان "فاتوا حرثكم" و نيز تعبير از زنان براى بار دوم به (كشتزار)، خالى از اين دلالت نيست كه مراد توسعه و آزادى دادن در عمل زناشويى است.(4)
به هر حال، در صورتى كه «أَنَّى» در اين آيه به معناى زمان باشد ـ همان‏گونه كه على‏بن ابراهيم در تفسير قمى(5) و سيدمحمد شيرازى در تبيين قرآن آن را به معناى زمانى دانسته‏اند(6) ـ مى‏توان از آيه براى اثبات حق تمكين نيز استفاده كرد؛ زيرا در اين صورت، آيه بر اين معنا دلالت مى‏كند كه هر زمان خواستيد، مى‏توانيد با زنانتان آميزش كنيد، و اين همان چيزى است كه مرد بر اثر حق تمكين، به آن مى‏رسد.
نكته: در اين آيه زنان به مزرعه تشبيه شده‏اند، و چه بسا اين تشبيه براى بعضى سنگين آيد كه چرا اسلام درباره نيمى از نوع بشر، چنين تعبيرى به كار برده است؛ در حالى كه نكته باريكى در اين تشبيه نهفته است. در حقيقت، قرآن مى‏خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد كه زن وسيله ارضاى شهوت و هوسرانى مردان نيست، بلكه وسيله‏اى براى حفظ حيات نوع بشر است ـ همان‏گونه كه گياهان در كشتزار رشد مى‏كنند و ادامه حيات مى‏دهند، انسان‏ها نيز به وسيله وجود زنان متولد شده و نسل شان ادامه مى‏يابد ـ اين سخن هشدارى براى آنان است كه جنس زن را بازيچه يا وسيله هوسبازى مى‏دانند.(7)
2. در روايتى كه از امام باقر (عليه السلام) نقل شده است: «زنى به نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) آمد و عرض كرد: يا رسول‏اللّه حقّ مرد بر زوجه‏اش چيست؟ فرمود: آنكه او را فرمان ببرد و از نافرمانى‏اش بپرهيزد و از مال شوهر (بدون رضاى او) چيزى به فقير ندهد، و نيز بدون اجازه او روزه مستحبى نگيرد، و او را از كاميابى مانع نشود، هرچند بر جهاز شترى سوار باشد، و از خانه‏اش بدون رخصت وى خارج نشود كه اگر بدون اجازه از منزل بيرون رفت، فرشتگان آسمان و فرشتگان زمين و فرشتگان غضب و رحمت همگى او را لعنت كنند تا به خانه‏اش باز گردد... .(8)
3. در روايت ديگرى از امام باقر (عليه السلام) مى‏خوانيم:
«اميرمؤمنان (عليه السلام) درباره مردى كه با زنى ازدواج كرده و مهريه زن را به عهده گرفته بود به شرط آنكه اختيار كامگيرى و طلاق با او (يعنى با زن) باشد، فرمود: زن با سنّت مخالفت نموده و متولّى امرى گشته كه اهلش نبوده؛ بعد حكم فرمود: كه صداق به عهده مرد است و جماع و طلاق نيز به دست اوست و اين سنّت است.»(9)
همان‏گونه كه مى‏بينيد در روايت اول آمده است كه او را از كاميابى منع نكند (حتى اگر سوار بر جهاز شترى باشد) و در روايت دوم است كه حق جماع به دست مرد است.
با دقت در متن اين دو روايت به راحتى مى‏توان حق تمكين را براى مرد اثبات كرد؛ زيرا با توجه به اينكه حق جماع به دست مرد است، مى‏تواند در هر زمان كه خواست با زن نزديكى كند و از سوى ديگر، زن هم نمى‏تواند او را از كاميابى منع كند و اين مسئله همان چيزى است كه مرد در حق تمكين به آن مى‏رسد.
البته توجه داشته باشيم كه اين حكم مربوط به زمانى است كه زن عذر شرعى نداشته باشد.

ب. اختيار فسخ عقد در مواردى خاص
 

اگر به سبب برخى بيمارى هاي واگيردار يا كاستى هاي جسمى زن در اندام هاي تناسلى، امكان بهره‏گيرى جنسى براى شوهر فراهم نشود، او مى‏تواند عقد ازدواج را فسخ كند و اين نيز گواه روشنى بر اين مطلب است كه اسلام حق جنسى مرد را به رسميت شناخته است.(10)
براى نمونه، اگر زن دچار قرن(11) باشد شوهر خيار فسخ دارد؛ يعنى مى‏تواند عقد ازدواج را فسخ كند. البته اين عيب، زمانى مجوز فسخ است كه معلوم شود پيش از عقد بوده باشد، و اما اگر بعد از عقد حادث شود، مجوز فسخ نمى‏شود.(12)

پي نوشت ها :
 

*دانش‏پژوه كارشناسى ارشد روان شناسي بالينى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس‏سره.
1ـ سيدروح‏اللّه خمينى، رساله توضيح‏المسائل، با حواشى سيد عبدالكريم موسوى اردبيلى، ص 263.
2ـ حسين بستان، اسلام و تفاوت هاي جنسيتى، ص 26.
3ـ ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ج 2، ص 141.
4ـ سيد محمدحسين طباطبائى، الميزان، ترجمه سيد محمدباقر موسوى همدانى، ج 2، ص 318.
5ـ ر.ك: على‏بن ابراهيم قمى، تفسير قمى، تحقيق سيدطيب موسوى جزائرى، ج 1، ص 73.
6ـ ر.ك: سيد محمدحسين شيرازى، تبيين‏القرآن، ج 1، ص 46.
7ـ ر.ك: ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ج 2، ص 141.
8ـ محمدبن على صدوق، من لايحضره الفقيه، ترجمه على‏اكبر غفارى، ج 3، ص 438؛ ج 5، ص 85.
9ـ همان، ج 3، ص 425؛ ج 5، ص 67.
10ـ ر.ك: حسين بستان، همان، ص 27.
11ـ قرن گوشت يا غده و يا استخوانى است كه در دهانه رحم روييده مى‏شود و از عمل وطى جلوگيرى مى‏كند، بلكه اگر جلوگيرى هم نكند و تنها مايه نفرت و گرفتگى خاطر مى‏شود.
12ـ سيدروح‏اللّه خمينى، تحريرالوسيله، ج 4، باب نكاح، ص 85و86.
 

منبع: نشريه معرفت شماره 154