گورستان هاي عجيب و غريب!


 






 

در كشورمان گورستان هايي وجود دارد كه سنگ قبرهايشان شكل و شمايل شگفت انگيزي دارند.
 

انسان از زماني كه خود را شناخت با قراردادن تكه اي سنگ ، چوب يا برجسته كردن خاك ، محل دفن همنوع از دست داده اش را مشخص كرد . تعلق خاطر انسان به همنوع و زندگي اجتماعي در طول زمان باعث به وجود آمدن گورستان ها شد . به اين ترتيب زماني كه انسان توانست ابزار را به كار گيرد ، از آنها براي ساختن سنگ گور هم استفاده كرد و اشكالي را به وجود آورد كه امرزي بقايايش را در تعدادي از گورستان هاي تاريخي كشورمان مي توان ديد . در اين مقاله به تعدادي از گورستان هاي متفاوت و عجيب كشورمان سر زديم تا از نزديك با آنها آشنا شويم.

گورستان سفيد چاه
 

گورستان سفيد چاه از عجيب ترين گورستان هاي كشورمان است كه به خاطر داشتن سنگ قبرهاي عجيبش مشهور شده است . سفيد چاه قبرستاني در شرق مازندران است . عده اي مي گويند قدمت اين گورستان به 1200 سال پيش بر مي گردد و هركس در اين گورستان دفن شود ، مورد لطف پروردگار قرار مي گيرد و قسمتي از گناهانش بخشيده مي شود. اما نكته جالب اينجاست كه در سفيد چاه روي هر قبر دو تخته سنگ به شكل عمودي قرار داده اند ، يكي در محلي كه سر متوفا قرار گرفته و ديگري هم در قسمتي كه پاي متوفا قرار دارد.
از آنجا كه گورستان سفيد چاه روي رسوبات آبرفتي مخروط افكنه اي قرار گرفته ، شرايط زيرزميني اين گورستان به شكلي است كه آب هاي جاري زيرزميني از درون رسوبات زهكشي شده خارج مي شوند و به رود نكا مي ريزند. با خارج شدن آب از رسوبات زير گورستان شرايط زير سطحي نسبتا خشكي براي اجساد موجود در قبرهاي اين گورستان فراهم مي شود. اين وضعيت مي تواند زمان متلاشي شدن و تخريب اجساد مردگاني را كه در قبرها دفن شده اند ، به تأخير بيندازند.
شايد همين موضوع باعث شده تا اهالي رستاهاي واقع در حوزه آبريز رود نكا در اين منطقه ، اجساد مردگان خود را از محل هاي دور و نزديك به اين گورستان منتقل كرده و دفن كنند؛ «عده اي معتقدند كه اين گورستان اولين گورستان مسلمانان بوده است ولي هنوز اسناد معتبري پيدا نشده كه اين موضوع را تاييد كند.» اينها را علي ماه فروزي ، مدير پژوهشي ميراث فرهنگي مازندران مي گويد.
هنگام بازديد از گورستان سفيد چاه ، با سنگ قبرهاي خاكستري و زردرنگي برخورد مي كنيد كه با گذشت زمان فرسوده شده يا شكسته اند. با اين حال باز هم مي توان خطوط و نقوش عجيب و غريبي را روي آنها ديد . سنگ قبرهايي كه روي آنها كنار نام متوفا ، شغل او و حتي در برخي از تخته سنگ ها نسب متوفا را هم حكاكي كرده اند. اشكالي مثل قيچي ، داس ، گاوآهن ،وسايل تيراندازي و... نمونه نقوشي هستند كه روي تخته سنگ ها حك شده و شغل صاحب قبر را يادآوري مي كنند.»
كارشناسان احتمال مي دهند خيلي از قبرهايي كه نقش قيچي يا گاو آهن رويشان هست ، مربوط به يك قوم يا خاندان بوده اند كه به عنوان نشانه خانوادگي شان از قيچي يا وسيله ديگر روي سنگ قبرهايشان حك شده است. با توجه به شواهد موجود ، گورستان سفيد چاه به مسلمانان تعلق دارد و قوانين و آداب تدفين مسلمانان در اين گورستان برقرار بوده است . قبرها جهت غربي ـ شرقي داشته ، به طوري كه صورت ميت به سمت قبله قرار مي گرفته است.»
گورهاي اين گورستان با نقش هايي كه رويشان حك شده، درست مثل يك موزه هزار حرف ناگفته دارند؛ «از لحاظ نمادين قيچي ، هم نماد زندگي است و هم مرگ.» البته قيچي تنها نمادي نيست كه روي سنگ قبرها ديده مي شود. دايره (نماد از زمان ، حركت پيوسته و مدور آسمان ) ، آينه (نماد حقيقت ، خودشناسي و حقيقت الهي ) ، چاقو (علاوه بر استفاده روزمره براي معيشت ، مفهوم مرگ هم مي دهد.
با چاقو چيزي را بريدن به معني جدايي ، تقسيم و آزادي است) ، دوك نخ ريسي (از جمله ابزارهاي بافت هاي سنتي است كه روي بيشتر سنگ گورهاي شامل ابزار مشاهده مي شود. دوك نشانه بانوان مادر و بافندگان سرنوشت است . چرخ نخ ريسي نماد گردش عالم است و نخ ريسي و بافندگي فرد مونث را در حال بافتن سرنوشت و حجاب جهان وهم آلود نشان مي دهد) ، شمشير (نماد نيرو ، حفاظت ، اقتدار ، سلطنت ، رهبري ، عدالت ، دليري ، قدرت ، هوشياري و نابودي جسماني ) ترازو(بيانگر عدالت ، بي طرفي ، قضاوت ، موازنه همه اضداد و مكمل هاي قصاص ، شايستگي ها و ناشايستگي هاي انسان را وزن مي كند) و ... از ديگر نمادهايي هستند كه روي سنگ قبرها به كار رفته و هر كدام معاني خاص خود را دارند.»

شيرهاي سنگي در گورستان
 

شيرها هميشه جايگاه خاصي نزد انسان ها داشته اند؛ چرا كه اين گربه سان بزرگ هميشه نماد قدرت بوده . شير ها تا جايي مورد توجه قرار گرفته اند كه حتي پايشان به گورستان ها هم باز شده. در گورستان كهباد (شهسوار) بختياري ها مي توان حدود 80 نمونه از شير سنگي ها را ديد . اين شيرها از قدرت و وجهه اجتماعي صاحب گور خبر مي دهند. هنگامي كه وارد قبرستان تاريخي و باستاني كهباد در شهسوار ايذه مي شويد ، با انبوهي از شيرهاي سنگي يا به قول بختياري ها «برد سنگي» تاريخي روبه رو مي شويد كه در كنار يا روي قبرها خودنمايي مي كنند . نمونه شيرهاي سنگي لرستان را مي توان در همدان ، فارس ، خوزستان ، ايذه ، لالي ،انديكا ، مسجد سليمان و شوشتر هم ديد . به گفته كارشناسان ميراث فرهنگي ، اين شيرها احتمالا به دوران مادها مربوط مي شوند.
درباره اينكه چرا گذشتگان اين شيرهاي سنگي را كه ساختنشان آسان هم نبوده ، تراشيده اند، نقل قول هاي متفاوتي وجود دارد. خيلي ها اعتقاد دارند كه شيرهاي سنگي نماد افراد قدرتمند و با صلابت هستند. براي همين به نشانه قدرتمند بودن فرد متوفا ، بعد از مرگشان روي مزارشان شير سنگي گذاشته اند. يك عده ديگر هم بر اين باورند كه شير سنگي مختص افراد قدرتمند نبوده و روي قبر افرادي كه در ميان مردم روستا يا شهرشان وجهه خوبي داشته و مورد محبت و علاقه مردم بوده ، كار گذاشته مي شد. اما به قول مجتبي گهستوني ـ دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان ـ مهم ترين دليل وجود شيرهاي سنگي بر سر مزارها قدرتمند بودن صاحب قبر است؛ «اين افراد داراي درجات مختلفي از نظر مقام و منصب اجتماعي در ميان مردم بودند ، افرادي كه به طور مشخص قدرتمند تلقي مي شدند و بعد از مرگ ، شيرهاي سنگي روي قبرهايشان قرار مي گرفت. يكي از اين افراد ايلخان بوده؛ يعني كسي كه مي توانسته ايلش را هدايت كند و بر افرادش مسلط باشد. ايلخان فردي بوده كه با قدرت خود ، افراد قبيله اش را رهبري و اختلافات و مشكلات ميان مردم را حل مي كرده است.»
شيرهاي سنگي معمولا از جنس سنگ ههايي هستند كه در نزديكي گورستان ها وجود دارند . البته تراشيدن سنگ و درآوردن شمايل يك شير از آن ، كار اصلا راحتي نبوده و نيست . اگر با دقت به شيرها نگاه كنيد ، مي بينيد كه همه شان به يك شكل نيستند و روي بعضي از آنها كار بيشتري شده . دست هاي جلويي بعضي از شيرها نسبت به پاهاي عقبي شان بلندتر است و كمرشان انحنا و خميدگي بيشتري نسبت به بقيه شيرهاي سنگي ساخته شده دارد. اين زيبايي و ظرافت هم بر مي گردد به ذوق ، هنر و زاويه ديد ماهرانه سنگ تراش ؛ «تراشيدن هر كدام از اين شيرهاي سنگي با دست ف در حال حاضر هزينه اي بالغ بر 1/5 تا 3 ميليون تومان روي دست سفارش دهنده اش مي گذارد . اين در حالي است كه الان حدود يك دهه است كه مردم خوزستان شيرهاي سنگي ماشيني را روي قبرهاي فوت شده هايشان مي گذارند.» روي شيرها را كه نگاه كنيد ، اشكال مختلفي مثل نيزه ، سرنيزه ، كارد ، تركه ، شمشير ، عصا و شانه به چشم مي خورد . اين اشيا و نوشته هايي كه روي سنگ حك شده ، شناسنامه فرد تلقي شده و بازديد كننده با ديدن آنها ، تا حدودي با صاحب قبر آشنا مي شود؛ مثلا اگر نقش تركه روي قبر باشد ، نشانگر اين است كه آن فرد اسب سوار بوده يا اگر شانه اي روي قبر نقش بسته شده باشد ، نشان مي دهد كه صاحب گور زيبا رو بوده است . علاوه بر اين اشكال ، اشعاري با مضامين پهلواني و حماسي هم روي سنگ گورها ديده مي شود. نكته جالب ديگري كه هنگام بازديد از قبرستان شيرهاي سنگي ممكن است نظرتان را جلب كند، اين است كه بعضي از اين شيرهاي سنگي روي سنگ قبر قرار رفته اند اما برخي ديگر كنار آن ؛ «به نظر مي آيد آن زمان اعتقاد بر اين بود كه قرار دادن شيرهاي سنگي به دليل وزن بسيار بالايي كه دارند ، ممكن است به سنگ قبر فرد متوفا فشار وارد كند . براي همين بعضي ها شير را كنار قبر قرار مي دادند.» ميان شيرهاي سنگي و مقبره ها را كه جست و جو كنيد، قبرهاي مردان و زناني را مي بينيد كه اقوامشان به خاطر صلابت و استواري شان بر بالاي مزار آنها شير سنگي گذاشته اند ؛ مثلا در ايل بختياري بانويي بوده به نام بي بي مريم فرمانفرمائيان كه صلابت و استواري ويژه اي داشته و به همين دليل يكي از معدود بانواني است كه روي سنگ قبرش شير سنگي گذاشته اند. هر چند اين رسم درحال حاضر ديگر وجود ندارد و شيرهاي سنگي صرفا بالاي قبر مردان گذاشته مي شود. همين طور كه ميان سنگ قبرها قدم مي زنيد، ميان شيرهايي كه بعد از گذشت صدها سال ، با سينه هايي برآمده ، فراخ و رو به جلو به تماشاچيان مي نگرند ، چشمتان به شير سنگي كوچكي هم مي افتد كه در ميان شيرهاي سنگي ديگر جا خوش كرده است . حتما مي خواهيد بدانيد اين شير سنگي كوچك ميان شيرهاي ديگر چه مي كند. گهستوني در اين باره مي گويد : «همان طور كه گفتم ، شيرهاي سنگي مخصوص افراد با منصب و طبقه اجتماعي بالا ساخته شده اند. شيرهاي سنگي كوچك هم نشان از آن دارد كه صاحب آن مقبره كودكي است كه متعلق به يك خانواده با رده اجتماعي بالاست.»

سنگ قبرهاي مناره اي
 

براي ديدن اين گورستان و سنگ قبرهاي عجيبش بايد به روستاي انار در اردبيل برويد . ديدن اين گورستان كه قدمتش به دوران حكومت صفوي ها يعني به قرن 8 و 9 هجري بر مي گردد ، خالي از لطف نيست . قبرستان انار آرامگاه مرداني است كه خليفه الخلفا ناميده مي شدند. در اين گورستان دو نوع سنگ قبر وجود دارد . يك نوع به شكل مكعب ـ مستطيل هستند و نوع ديگر سنگ قبرهايي كه به شكل مناره اند و مخصوص خليفه الخلفا ساخته شده اند. اين سنگ ها مانند ستون هاي برافراشته هستند. حسن يوسفي ـ كارشناس اداره ميراث فرهنگي اردبيل ـ از كساني است كه مطالعات گستردهاي درباره اين نوع سنگ قبرها داشته است . او درباره گورستان انار مي گويد : «خليفه الخلفا كساني بودند كه از طرف صفويان ماموريت داشتند دين اسلام را در مناطقي ديگر ترويج كننند. اين افراد مي رفتند و مردم مناطق مختلف را با اسلام آشنا مي كردند. خليفه الخلفاها وقتي وارد منطقه مورد نظرشان مي شدند ، ديگر به شهر و ديار خود بر نمي گشتند. در واقع آن شهر موطنشان مي شد. براي همين مردم اعتقاد فراواني به اين اشخاص داشتند.»
زماني اهالي روستاي انار، صاحبان سنگ قبرهاي مناره اي را به خاطر تقدسي كه داشتند ، زيارت مي كردند؛ «سنگ قبرهاي مناره اي از سنگ هاي آذرين ساخته شده اند. اين سنگ ها از دهانه آتشفشان كوه سبلان خارج مي شوند و به سنگ سائين معروفند . ارتقاي اين سنگ قبرها به اندازه يك انسان معمولي است.» گردي بالاي اين سنگ قبرها پره پره است كه به آنها شيار هم مي گويند . وجود اين شيارها بيشتر حالت تزئيني دارد و براي زيباتر شدن سنگ فرش ، تراش داده شده است. البته ذكر شده كه اين سنگ قبرها متعلق به قزلباش هاي ترك هم بوده است ؛ چرا كه روي اين سنگ قبرها كه حالت گرد دارند ، به كلاه آنان شبيه است . اما كارشناسان معتقدند ازآنجا كه كلاه قزلباش ها 12 شيار داشته ، اين سنگ قبرها نمي تواند به آنها تعلق داشته باشد چرا كه بيشتر از 12 شيار يا ترك روي سنگ قبرها حك شده است . روي ستون اين سنگ فرش ها زائده مربع شكلي وجود دارد كه روي آن اسم شخصيت و همچنين مقام مذهبي اش ذكر شده است . علاوه بر اينها ، نوشته هاي ديگري مانند شهادتين ،صلوات ، مناجات نامه و آيه الكرسي هم روي سنگ قبرها حكاكي شده است . به گفته اين كارشناس ، سنگ قبرهاي مناره اي از منحصر به فردترين سنگ مزارهاي كشورمان هستند . در قبرستان انار ، سنگ قبرهاي مكعب مستطيلي هم وجود دارد كه خاص افراد معمولي است ؛« در قبرستان انار ، سنگ قبرهاي مناره اي زنان و مردان همشكل است . با اين تفاوت كه زنان و مردان هشمكل است . با اين تفاوت كه زنان متوفا به مردم معرفي نمي شدند . آن موقع اعتقادات مردم طوري بود كه اگر زني فوت مي كرد ، اسم او را هرگز روي سنگ قبرش قيد نمي كردند و مثلا مي نوشتند دختر فلاني ، همسر فلاني . ما نمونه اش را در سنگ قبر همسر شيخ صفي الدين اردبيلي مي بينيم كه نوشته است همسر شيخ صفي الدين اردبيلي، دختر شيخ زاهد گيلاني . ما بعدها كه در تاريخ جست و جو كرديم ، متوجه شديم كه اسم همسر ايشان بي بي فاطمه بوده است.» آمار دقيقي از سنگ قبرهاي مناره اي در دست نيست اما سه تاي آنهااز گزند حوادث روزگار جان سالم به در برده اند.

مشاهير در تخته فولاد
 

در اصفهان و حاشيه جنوبي زاينده رود ، قبرستاني به نام تخت فولاد وجود دارد . قبرستاني كه مملو از مزار مشاهير ، عالمان ، سياستمداران ، عرفا و هنرمندان است . تخت فولاد اصفهان پس از وادي السلام نجف اشرف ، معتبرترين قبرستان جهان تشيع به شمار مي رود. در اين قبرستان ، صاحبان گورها از خود قبرها معروف ترند . غير از قبرهاي مستطيل شكلي كه روي زمين قرار دارند و بالاي بعضي از آنها ، لوحه سنگي به شكل عمودي قرارگرفته ،بقعه ها و تكيه هايي با پنجره هاي توري شكل ساخته شده از گل هم مي توان ديد كه به نوعي مقبره تلقي مي شوند. دور تا دور بعضي از تكيه ها كه به نوعي مزار هستند ، درخت و گياه كاشته شده . ميان گورها كه راه مي رويد ، اسامي عرفا ، مشاهير و بسياري از افراد خاص را مي بينيد كه در اين قبرستان گرد هم آمده اند . تكيه ها به نظر مساجد كوچكي هستند كه با الهام از معماري اسلامي و نقوش آن ، همچنين رنگ هاي آبي فيروزه اي ساخته شده اند. احتمالا برايتان جاي سوال است كه چرا اسم اين قبرستان تخت فولاد است؟ مريم زينعلي ،كارشناس و مسوول گردشگري قبرستان تخت فولاد چنين پاسخ مي دهد ؛ «تخت فولاد قبلا اسامي ديگري داشته و روايت هاي مختلفي در اين زمينه وجود دارد.قديمي ترين آنها لسان الارض است . روايت ديگري هم وجود دارد كه مي گويد در عهد ايلخانيان و در اواخر قرن چهارم ، پهلواني زندگي مي كرده كه فولاد بازو بوده است . او تخته سنگ ها را در جايي كنار هم مي گذارد و در اصل براي خودش مكاني براي هماوردي (زور آزمايي) درست مي كند كه البته اين روايت هم صحيح نيست . روايت ديگري هم وجود دارد كه به جناب ميرفندرسكي ـ ازمهم ترين فلاسفه جهان شيعه در قرن 10 هجري ، يعني دوره شاه عباس ـ مربوط مي شود. مي گويند چون او كيمياگر بوده، اگر جسمي با بدنش تماس پيدا مي كرد ، تبديل به طلا مي شد . زماني كه ايشان فوت شد ، از ترس اينكه مبادا برخي سوءاستفاده كنند ، قبر او را با سرب و فولاد بستند. قبر جناب ميرفندرسكي ، در حال حاضر به شكل يك سوي بسيار بزرگ به ارتفاع 30-20 متر و عرض يك متر است.» خانم زينعلي در ادامه از موثق ترين قول درباره وجه تسميه قبرستان تخت فولاد مي گويد : «اما مطمئن ترين قول ، بحث بابا فولاد حلوايي از عرفاي قرن دهم هجري است . گفته مي شود كه مزار بابا فولاد به اسم تختگاه و جايگاه او در ميان مردم خوانده مي شده و اسم فولاد هم از اسم اين عارف برجسته گرفته شده است . اين قبرستان تكه تكه است . به اين دليل كه گروهي از افرادي كه از تمكن مالي خوبي برخوردار بودند ، مقبره خصوصي داشتند . امكان دارد اين مقبره يك فضاي دو در دو يا سه در سه يا نهايتا ده متر مربع باشد. اما براي شخصي مثل آقا حسين خوانساري تكه زمين بزرگي به عنوان مقبره در نظر گرفته شده.» سنگ قبرها در اين قبرستان يك نشانه فردي است و فرد را معرفي مي كند. كساني كه جايگاه مهم اجتماعي داشتند يا از تمكن مالي خوبي برخوردار بودند ، از سنگ قبرهاي مرغوبي مثل مرمرهاي سفيد ، يشم و قرمز استفاده مي كردند . مثلا روي سنگ مزار يكي از سران ايل بختياري ، 25 سال كار شده است . حجار اين سنگ قبر را بسيار ظريف كار كرده است ؛ آن قدر دقيق كه توانسته از درون سنگ مرر كه همان سنگ قبر باشد ، نخ تسبيح در بياورد يا مثلا واله اصفهاني با قلم خودش روي سنگ قبرش را خطاطي كرده . نفيس ترين سنگ قبر موجود در قبرستان متعلق به مريم بيگم ، دايه سيف الدوله قاجار است كه خط يكي از بهترين خوشنويسان آن روزگار رويش نقش بسته است ؛ «روي بعضي قبور هم ابزار كار متوفا ترسيم شده است. مثلا اگر شخصي نجار ، بنا يا نانوا بوده ، ابزار كارش مثل وردنه ، سيخ يا قلاب روي سنگ قبر ديده مي شود. روي سنگ قبرها خطوط نسخ ، ثلث و حتي خط هاي ساده ديده مي شود و جملاتشان با بسم الله ، هوالحي ، هوالباقي يا دوبيتي هاي عربي كنده شده است . روي سنگ ها غير از ابزار كار ، طرح هايي مثل پرنده هاي بهشتي و گل و گلدان كه نشانه ميل به حيات است، به چشم مي خورد.» روي برخي از سنگ قبرها هم طرح درخت تسبيح ، چراغ ،نور ، ميوه هاي بهشتي و مهر كه بحث عبوديت را مطرح مي كند، ديده مي شود. بعضي از قبور به شكل محراب هستند. مثلا بالاي برخي قبور ، حفره اي وجود دارد كه درون آن آب مي ريزند و در فرهنگ ايراني آب مظهر حيات است . مثلا شخصي بوده به نام درويش عبدالله كه يكي از مفاخر خوشنويسي به شمار مي آمده ، در حوضچه كوچكي كه در سنگ قبر او قرار دارد ، آب مي ريختند . خوشنويسان مي آمدند و قبل از خوشنيوسي قلمشان را به اين آب آغشته مي كردند.

عمود و مرتفع
 

در زمان هاي گذشته ، يكي از رايج ترين نوع قبرستان ها ، آنهايي بودند كه سنگ قبرهايشان به شكل يك ميل عمودي يا تخته و استوانه عمدي يا به ستوني آجرچين شده بود. اگر دوست داريد نمونه اي از اين سنگ قبرها را از نزديك تماشا كنيد ، كافي است به روستاي شاه بداغ يا ريجاب استان كرمانشاه يا لرستان سفر كنيد تا با فرهنگ مردمان قديم آشنا شويد . در استان كرمانشاه و در مسير ريجاب به سمت بابا يادگار ، يك قبرستان در سمت راست جاده به چشم مي خورد.
در گورستان ريجاب ، روي گروها تخته سنگ هاي آجر چين شده وجود دارد كه ارتفاع آنها از دو متر شروع شده و به شش متر هم مي رسد . اين سنگ قبرها چهار وجه دارند و به صورت نامنظمي روي هم قرار گرفته به شكل يك مخروط بالا رفته اند و عرض آنها هر چقدر بالاتر مي رود ، كمتر مي شود ؛ «قبرستان هايي كه در كرمانشاه وجود دارند ، به دو دسته قبل و بعد از اسلام تقسيم مي شوند. به همين خاطر در گذشته از آنجا كه دين ها و فرهنگ هاي متفاوتي وجود داشت ، مردم هم براي حفظ فرهنگ خود و با شيوه هاي مخصوصي كه داشتند ، عزيزان خود را دفن مي كردند ، مثلا عده اي به عنوان سنگ قبر ، از تخته سنگ هاي مكعب ـ مستطيل كه ارتفاع آنها حدود دو متر بود ، استفاده مي كردند . عده اي از يك حجم آجرچين شده و عدهاي ديگر به شيوه هايي كه در ميان قومشان رسم بود، عزيزان خود را دفن مي كردند.» عليرضا مرادي ، كارشناس ميراث فرهنگي استان كرمانشاه با تحقيقاتي كه داشته، معتقد است در گذشته هم افرادي كه به واسطه قدرت ، شهرت و ثروت مهم بودند ؛ در زمان دفنشان از سنگ قبرهاي حجيم تر و مرتفع تري استفاده مي شده اما سنگ قبرهاي مردم معمولي ، حجم كمتري داشته و همين باعث تمايز فرد صاحب منصب از فرد عادي مي شده .»
از اعتقاداتيكه در ميان مردمان گذشته رايج بوده ، گذاشتن آب و غذا در كنار اين قبرها بوده . چرا كه آنها معتقد بودند در نهايت روح به جسم باز مي گردد و بعد از ينكه اين اتفاق افتاد ، فرد متوفا به آب و غذا براي يافتن نيرويي دوباره احتياج دارد؛ «به همين خاطر در بعضي از قبرستان ها علاوه بر وجود سنگ قبرهاي عجيب ، وسايلي مثل كوزه ، ظروف سفالي و حتي در بعضي مواقع خنجر و وسايلي را كه به متوفا تعلق داشت يا از ابزار مورد علاقه او بود، داخل قبر مي گذاشتند اما بعد از اسلام ، زماني كه گذاشتن وسيله همراه با متوفا درون قبر حرام شمرده شد، مردمان كهن براي نشان دادن علاقه خود به متوفا ، روي سنگ قبر متمركز شدند.»
شاه بداغ ، ابودوجانه يا همان ريجاب ، قبرستان بيستون يا شيرخان تعدادي از همين قبرستان هايي اند كه شكل ظاهري عجيبي دارند و نشان دهنده فرهنگ و تمدني هستند كه در آن منطقه حاكم بوده است ؛ «مثلا حتي در نوع خاك كردن متوفا هم فرهنگ ها متفاوت بوده . امروزه شخص فوت شده را به پهلو و رو به قبله دفن مي كنيم اما در گذشته در نمونه هايي مشخص شده كه متوفا را به صورت چمباتمه اي و طاق باز و مدل هاي ديگر دفن مي كردند. البته بعد از اسلام همه اينها تغيير پيدا كرد و بازماندگان شخص فوت شده براي دلخوشي خود و براي اينكه براي متوفا كاري كرده باشند ، سنگ قبر او را تغيير دادند. به خاطر همين ، سنگ قبرهاي آجرچين و چهار وجهي يا مخروطي شكل يا به شكل يك تكه سطح صاف و مكعب مستطيل شكل كه بعضي ها روي آن را حكاكي مي كردند ، نمونه هايي از اين سنگ قبرها هستند.»

گورستان پلكاني
 

گورستاني ديدني ابوالوفا در روستايي به همين نام در كوهدشت قرار دارد كه محلي ها به آن بلفا مي گويند . اگر وارد گورستان شويد، قطعا با ديدن شكل و شمايل پلكاني قبرها متعجب خواهيد شد: قبرهايي با سنگ هاي خاكستري و سفيد رنگ و البته مستطيل شكل.
درگورستان بلفا بيش از 500 قبر وجود دارد. سنگ قبرهاي اين گورستان به صورت سه يا چهار طبقه روي هم قرار گرفته اند و اولين چيزي كه با ديدن اين مقبره هاي مستطيل شكل به ذهنتان خطور مي كند، خاطره زيگورات چغازنبيل يا همان مقبره كورش كبير است . با اين تفاوت كه مقبره كورش نسبت به اين مقابر بسيار باشكوه تر است . اين گورها در روستاي ابوالوفا ساخته شده ، جايي كه روزگاري جزو امپراتوري عيلامي ها محسوب مي شد. در قبرستان گورهاي زيگوراتي ، همان روال شيرهاي سنگي برقرار است و اشخاصي كه رتبه و مرتبه اجتماعي بالاتر و مهم تري نسبت به ديگران داشته اند، از اين نوع سنگ قبرها برايشان مي ساختند. آرش نورآقايي ، راهنماي تور گردشگري مي گويد : «در اين گورستان به جز قبرهاي زيگوراتي شكل ، قبرهايي وجود دارند كه به شكل ايستاده اند. روي اين سنگ قبرها ، نمادهاي مختلفي وجود دارد كه به نوعي شناسنامه صاحب قبر تلقي مي شود و از همين رو به راحتي از روي همين اشكال مي توانيد مردانه يا زنانه بودن گور را به راحتي تشخيص بدهيد . روي قبر مردان نمادهاي جنگاوري مانند اسب ، شمشير و تفنگ و روي قبر زنان نمادهايي مثل شانه ، قيچي ، گليم بافي و آينه ديده مي شود . من به شخصه نمونه اين قبرها را در شهرهاي ديگر نديده ام .» حك شدن قليان و ظرف آب هم روي سنگ گورها نشان از مهمان نواز بودن صاحب قبر دارد.
به جز سنگ قبرهاي زيگوراتي ، در اين گورستان سنگ قبرهاي ميله اي هم وجود دارد. حك شدن نقش آهو روي سنگ قبرهاي ميله اي شكل كنايه از گذر سريع عمر انسان دارد. روي اين سنگ قبرها هم مثل شيرهاي سنگي نوشته هايي وجود دارد مانند اسماي متبركه بسم الله و صفات هوالغفور و هوالباقي ، به علاوه نقش هايي مانند آينه يا تسبيح كه بيانگر حالت روحي فرد متوفا و تقوا و ايمان او در زمان حياتش بوده است . روي بيشتر سنگ قبرها و به خصوص گورهايي كه حالت عمودي دارند ، تصاوير و شكل هاي متنوع از انسان ، ابزار ، حيوان و گاهي فرشته خودنمايي مي كند.

مقبره هاي چوبي شيرواني دار
 

حتما خانه هاي شيرواني را در سفرهايي كه به مناطق شمالي ايران داشته ايد زياد به چشم ديده ايد . خانه هايي كه به واسطه داشتن شيب تند در قسمت شيرواني خانه ، مقاومت بيشتري در مقابل باران و برف دارند . البته اينها را نگفتيم كه شما را با نوع ساختمان سازي اهالي ساكن در مناطق شمالي آشنا كنيم.
در واقع اين مقدمه اي بود تا شما را به روستاي شاه شهيدان ببريم . جايي كه علاوه بر داشتن آب و هوا و طبيعت زيبا ، جاذبه هاي ديگري هم دارد كه دهان تازه واردها با ديدن آنها باز خواهد ماند و چشم هايشان گرد خواهد شد . يكي از اين مناطق ، قبرستان شاه شهيدان است كه در 20 كيلومتري مركز قصر خورگام و در 60 كيلومتري مركز شهرستان رودبار قرار دارد. قبرستاني عجيب كه متوفيان آن در قبرهايي كه داراي شيرواني هستند و از گزند باران و برف درامانند ، براي هميشه ساكن شده اند.
اين قبرستان را اهالي اين روستا و روستاهاي مجاور به خوبي مي شناسند هم به خاطر قبرهاي چوبي اي كه دارد و هم به خاطر امامزاده اي كه در ميان قبرستان قرار گرفته ؛ «امامزاده هادي و مجمد كه نسبشان به امام سجاد(ع) مي رسد و مردم خيلي به اين امامزاده مي آيند . در همين رفت و آمدهاست كه مي توانند نظري هم به اين قبرهاي چوبي بيندازند.» اينها را اميد عزيزي مي گويد.مدير كل سازمان ميراث فرهنگي استان گيلان.
در واقع اين قبرستان با وجود اينكه تعداد قبرهاي چوبي شيرواني دارش به 12 نمونه بيشتر نمي رسد و بسياري از آنها به مرور زمان تخريب شده اند ، به ثبت آثار ملي رسيده ؛ «مساحت اين گورستان ها به هزار متر مي رسد و مورد توجه افراد زيادي است . قبرهاي اين قبرستان چوبي هستند و با بررسي هايي كه شده ، عمر آن به 100 تا 200 سال پيش باز مي گردد.» به گفته آقاي عزيزي ، مردمان كهن در گذشته به جاي استفاده از سنگ ، از چوب براي دفن مردگانشان استفاده مي كردند . نوع چوبي كه آنها براي سنگ لحد به كار مي بردند ، چوب ننج يا سرخدار ـ چوب نوعي درخت محكم و مقاوم در گيلان ـ بوده كه مردمان قديم براي تهيه آن بايد به منطقه دُرفك در ارتفاعات روستاي شاه شهيدان مي رفتند. يكي از نكات جالبي كه در قبرستان به چشم مي خورد ، همان بحث طبقه بالا و پايين جامعه است . در اين قبرستان هم مثل برخي از قبرستان هاي ديگر بازماندگان براي متوفياني كه در مقام بالايي بودند ، سنگ تمام مي گذاشتند و از سنگ قبر بهتري براي تدفين آنها استفاده مي كردند ؛ «مثلا آنهايي كه وضع مالي خوبي داشتند يا شهره خاص و عام بودند براي قبرهايشان علاوه بر چوبي به عنوان سنگ قبر ، چند تخته چوب را به عنوان شيرواني با ميخ هاي آهني يا چوبي دست ساز ، به هم متصل مي كردند و بالاي سنگ قبر قرار مي دادند تا از نفود آب به داخل قبر جلوگيري كند.» حالا از اين تعداد قبر 12 نمونه بيشتر باقي نمانده و برخي از نوادگان آنها هر پنجشنبه بر سر قبرها مي آيند و فاتحه مي فرستند و در كنار آن به زيارت امامزاده هم مي روند.

گورهايي ايستاده در كوهستان
 

گورستان و زيارتگاه خالد نبي در منطقه اي كوهستاني و در 90 كيلومتري شمال شرق شهرستان گنبد كاووس و روي قله كوه «گوگجه داغ» قرار گرفته است . اين گورستان بي نظير با سنگ قبرهاي استوانه اي شكلش سرزميني راز آلود را خلق كرده است .
در اين گورستان حدود 600 سنگ قبر وجود دارد كه ارتفاع تعدادي از آنها به پنج متر و قطرشان به نيم متر هم مي رسد. اين سنگ قبرها كه مانند شمعي بر مزار مردگان قد برافراشته اند ، از سنگ يكپارچه تراشيده شده اند. وقتي در اين گورستان زيبا قدم بر مي داريد ، سنگ گورهايي را مي بيند كه كمي با يكديگر تفاوت دارند ، تعدادي به شكل استوانه اي بلند هستند، تعدادي ديگر به شكل كلاه خود تراشيده شده اند و به صورت نيمكره اند؛ به جز سنگ گورهاي استوانه اي و نيمكره اي ، سنگ گورهاي ديگري هم وجود دارد كه تعدادشان كمتر از انواع ديگر است .اين سنگ ها به شكل شاخ قوچ هستند.
به اعتقاد باستانشناسان، در فرهنگ قديمي تركمن ها قوچ نماد قدرت و فرمانروايي بوده است . البته نقش شاخ قوچ را به جز سنگ قبرها مي توان در سر ستون خانه ها و نقش و نگار گليم ها و فرش ها هم ديد . از آنجا كه بيشتر سنگ قبرهاي گورستان خالد نبي ، عاري از كتيبه و نوشته هستند، كار تحليل و تفسير سنگ قبرها براي باستان شناسان مشكل شده است . به همين دليل كارشناسان در تعيين قدمت و پيشينه اين گورستان تاريخي اظهار نظر دقيقي نكرده اند. اما تاريخي بودن اين گورستان را مي توان از روي سه زيارتگاهي كه در منطقه خالد نبي وجود دارد ، حدس زد چرا كه اين امامزاده ها مانند نمونه هاي ديگري كه در كشورمان وجود دارد ، در ارتفاع و مناطق صعب العبور ساخته شده اند.
گورستان خالد نبي در كنار آرامگاهي متعلق به خالد نبي غيث بن سنان يكي از پيغمبران بعد از حضرت عيسي (ع) قرار دارد. كتاب «ناسخ التواريخ» درباره اين شخص چنين نوشته شده است: «خالد بن سنان 6 هزار و 123 سال بعد از حضرت آدم(ع) و در سال 530 ميلادي بر تخت نبوت نشست و مردم زمان خود را به شريعت حضرت اسماعيل ذبيح الله(ع) دعوت كرد. »

قبرهاي عمودي شواز
 

قبرستان شواز يكي از قبرستان هاي عجيب و تاريخي ايران است . اين گورستان داراي قبرهايي با سنگ هاي عمودي است كه ارتفاع آنها از سطح زمين به نيم متر مي رسد. اين گورستان در روستايي به همين نام در فاصله 95 كيلومتري جنوب شرقي يزد قرار گرفته است ؛ «گورستان شواز قبرهاي عجيب و ناشناخته اي دارد ؛ به طوري كه در بالا و پايين هر قبر ، سگي به صورت عمودي و به ارتفاع نيم متر از سطح زمين قرار گرفته و روي اين سنگ ها نيز نوشته اي وجود ندارد.» اين حرف ها را محمد رضا دستجردي مي گويد ؛كارشناس ميراث فرهنگي استان يزد. پشت روستا به كوه است و مقابلش دشت وسيعي قرار دارد. روستاي شواز آبادي هاي قديمي يزد به شمار مي رود به همين خاطر قبرستاني كه در آن واقع شده بسيار قديمي است. يعني زماني كه هنوز اسلام وارد ايران نشده بود؛ «به راحتي مي شود حدس زد كه قبرهاي اين قبرستان كه تعدادشان به 40 عدد مي رسد، به دوران قبل از اسلام بر مي گردند. در واقع قدمت اين قبرستان به خاطر داشتن سنگ هاي قديمي به قرن ششم تا هشتم هجري مي رسد. البته در اين ميان تعدادي سنگ قبر هم وجود دارد كه جنسشان از مرمر است و مربوط به قرن 10 و 11 هجري هستند .» به گفته اين كارشناس ، روي بعضي از اين قبرهاي قديمي ، قطعات خرد شده سفال به چشم مي خورد كه كارشناسان احتمال داده اند اين قطعات مربوط به تنگ هاي كوچك سفالي بوده اند كه گويا مردمان كهن بعد از فوت بستگانشان ، آنها را روي قبرهاي متوفيان قرار مي دادند و درون اين كوزه ها آب مي ريختند. چرا كه معتقد بودند نوشيدن آب درون كوزه توسط پرندگان باعث شادي و آرامش روح متوفي خواهد شد.» قبرستان شواز در كنار قلعه تاريخي شواز واقع شده . اين قعله به شيوه معماري ساساني ساخته شده است و درون آن چند مغازه وجود دارد كه در دل سنگ ، كنده كاري شده اند. اين شواهد نشان دهنده قدمت زياد آبادي است؛ «البته منطقه اصلي شواز كه به شواز كهنه معروف است ، محله اي غير مسكوني بوده كه در فاصله پنج كيلومتري از شواز اصلي قرار گرفته . يعني در راه نصرآباد كه هيچ آباداني اي در اين راه به چشم نمي خورد. اين گورستان در اين منطقه واقع شده . اگر در اين گورستان چشم بگردانيد ، متوجه خواهيد شد كه در بالاي سر و پايين بدن متوفي تخته سنگ هاي نتراشيده و البته پهن به شكل عمودي در داخل زمين فرو رفته.» يعني اين سنگ قبرها نشان مي دهند كه كجا ، محل سر متوفي و كجا محل پاهاي اوست . به گفته آقاي دستجردي ، نماي عمومي قبرستان ، ترتيب و رنگ سنگ ها و تيرگي آنها همه دليلي بر قدمت بالاي اين گورستان است ؛ «روي بعضي از اين سنگ قبرها نوشته هايي به خط نسخ ديده مي شود كه به شكل نامنظم حك شده اند.» اين قبرستان به مرور زمان رو به تخريب رفته و خيلي از قبرهاي آن توسط افراد غير بومي اي كه به هواي يافتن عتيقه و اشياي تاريخي سر از اين قبرستان درآورده اند، تخليه شده است.

منبع:همشهري سر نخ،ش 83 .