10ايده ساخت هواپيماي عجيب و غريب


 

نويسنده: محمد حسين جهان پناه




 
تاريخ هوانوردي جهان به جز رويه روشنفکرانه اي که امروز شاهدش هستيم چهره عجيب و غريب ديگري هم دارد که با کمي جست و جو خيلي ساده مي شود يد طولايش را در ساختن ايده هاي نوظهور پيدا کرد. ايده هايي که اکثرا هم کاربردي عملي نداشتند يا حداقل شانس اش را پيدا نکردند. در اين گزارش سراغ چندتايي از همين ايده هاي نامتعارف رفتيم که البته با کمي جست و جو در ميان کلماتي مانند؛ کانسپت يا عجيب نمونه هاي به مراتب بيشتري مي شود پيدا کرد.

آخرين سامورايي
 

اوايل1944درست وقتي که امپراتوري ژاپن تازه در ابتداي سراشيبي شکست تاب مي خورد دفتر طراحي هواپيماي کيوشو هيکوکي طرح مبتکرانه اي موسوم به J7W«شين د ن» براي يک جنگنده کوچک سبک و شديدا چابک با ظاهري نامتعارف به منظور مقابله با بمب افکن هاي آمريکايي اراده کرد که هيچ شباهتي به جنگنده هاي آن زمان و حتي امروزي نداشت. جنگنده فوق، هواپيمايي بود مجهز به پيش بال و بدون دم با موتور ملخي قدرتمندي که در عقب بدنه جاي مي گرفت و قرار بود در آينده با نمونه جت جايگزين شود. ابعاد کوچک بدنه و شيوه قرارگيري خاص موتور به جنگنده مانور پذيري بالايي مي داد تا جايي که نمايش پرواز هواپيما در زمان خود بسياري از ناظران را تحت تاثير قرار داد و اين باور وجود داشت که در صورت تکميل خواهد توانست از پس تمام انواع جنگنده و بمب افکن هاي متفقين بربيايد با اين حال اين جنگنده هيچگاه به جنگ نرسيد چون حتي پيش از پرواز دومين پيش نمونه ژاپن صلح را پذيرفته بود.

از جنس خيال
 

ناسا تقريبا در آزمايش ايده هاي عجيب و غريب صاحب شهرتي تمام عيار است يکي از نامتعارف ترين اين ايده ها هم، طرح نوظهور AD-1بود که ناسا سفارش ساختش را در1978به صنايع ايمز ارسال کرد . هواپيمايي فوق العاده سبک با بالي تمام متحرک که در حين پرواز برحسب نياز مي توانست تا 60درجه حول محور مرکزي هواپيما بچرخد. استفاده از اين شيوه منحصر به فرد افزايش قابل توجه کارايي هواپيما در سرعت هاي مختلف را به همراه داشت همچنين به کاهش مصرف سوخت و آلودگي صوتي ناشي از موتورهاي جت هنگام پرواز يا فرود هم کمک شاياتي مي کرد با اين حال هواپيما هنگام اوج گيري شديد در زواياي تند کنترل پذيري مناسبي نداشت در نهايت طرح کلي هواپيما خودش به تنهايي آن قدر عجيب و خيالي بود که باعث شود بعد از پايان اين برنامه کسي به فکر مجدد آن نيفتد.

عقاب ماهيگير
 

F2Y Sea Dartتنها جنگنده جت آب نشين دنياست و طراحي اش هم به اواخر دهه 40باز مي گردد زماني که تصور مي شد پراندن جت هاي فراصوت از روي ناوهاي هواپيما بر پيش از حد پيچيده خواهد بود. در آن زمان شرکت کانوير آمريکا جنگنده بال دلتايي را طراحي کرد که مي توانست در عين پرواز با سرعت 1300کيلومتر بر ساعت، با استفاده از اسکي هايش روي آب فرود بيايد يا برخيزد. البته ايده کلي خيلي فراتر از اينها مي رفت، طرح اصلي در حقيقت شامل ساخت زير دريايي هاي هواپيما بري بود که هر کدام، توانايي حمل تا سه جنگنده سي دارت را داشتيد و به اين ترتيب مي توانستند جنگنده هاي همراهشان را از هر کجاي اقيانوس که عشقشان مي کشد پرواز دهند اما با بروز مشکلات جدي در زمينه کنترل پذيري هواپيما روي آب و از آن مهم تر آشتي ناوهاي هواپيما بر با جت هاي فراصوت خود به خود تکميل اين جنگنده را متوقف کرد.

روياي ايتاليايي
 

تصور کنيد 90سال پيش يک کمپاني هواپيماسازي ايتاليايي به سرش زده بود چيزي در حدود جمبوجت هاي غول آساي امروزي بسازد البته براي حمل تنها100مسافر که اگر تکميل مي شد، مي توانست براي خودش تايتانيک تمام عياري باشد. در1920يعني همان دوراني که هنوز کشتي هاي هوايي براي خودشان برو بيايي داشتند شرکت ايتاليايي مارکوني با اعتماد به نفس کامل تصميم گرفت بختش را روي ساخت بزرگ ترين هواپيمايي که تا آن زمان ساخته شده بود براي مسافرت روي اقيانوس آزمايش کند. حاصل اين تلاش هواپيماي عجيب الخلقه آب نشيني بود با 9بال بدون دم عمودي که از هشت موتور400اسب بخار نيرو مي گرفت و تنها مساحت بال هايش دو برابر بزرگ تر از يک بمب افکن غول آساي B52امروزي مي شد. تنها پيش نمونه اين غول چوبي در1921پرواز کرد البته اگر بلند شدن18متري از روي آب و با شيرجه برگشتن را بشود، پرواز ناميد.

سايه گمنام
 

دي 21يکي از اولين پهپادهاي بدون سرنشين دنياست که به صورت کاملا محرمانه به سفارش سازمان سيا(CIA)در اواخر دهه شصت ميلادي ساخته شد. در آن دوران در حالي که هنوز خبر آنچناني از ماهواره هاي جاسوسي نبود، سلسله عمليات هاي شناسايي هوايي بر فراز شوروي يکي از مهم ترين برنامه هاي جاري نظامي بلوک غرب به شمار مي رفت اما رفته رفته با پيشرفت سيستم دفاع هوايي شوروي اين موضوع مشکل تر مي شد تا جايي که با سرنگوني يکي از هواپيماهاي بلند پروازU2ريسک چنين عمليات هايي به اوج خودش رسيد در اين شرايط در حالي که شرکت مکدانل داگلاس در مراحل پاياني طراحي هواپيماي شناسايي اي 12(نسخه اوليه پرنده سياهSR-71با سرعت سه برابر صوت)براي سازمان سيا به سر مي برد پيشنهاد ساخت پهپادي دور برد براساس تکنولوژي مشابه هواپيماي فوق مجهز به يک موتور هوا سوز رم جت را مطرح کرد. پهپادي که مي توانست پس از جدا شدن از هواپيماي حاملش با سرعت نزديک به سه و نيم برابر صوت پرواز کند و در مسير از پيش تعيين شده خود تا برد5200کيلومتري تصوير بگيرد در عين حال با توجه به مکانيسم انفجار خودکار پهپاد پس از اتمام عمليات نيازي هم به بازيابي آن نبود تنها کافي بود دوربين در منطقه امني براي بازيابي رها شود. نزديک به 37فروند دي 21ساخته شد که براساس اطلاعات انتشار يافته تنها چهار فروند براي شناسايي مراکز هسته اي چين مورد استفاده قرار گرفت و 16فروند هم در حين تست هاي پروازي در اثر سانحه نابود شد تا در نهايت باقي17فروند باقي مانده به علت عدم موفقيت کامل برنامه روانه انبارهاي تجهيزات محرمانه نيروي هوايي شوند. با اين حال حتي تا همين امروز بيشتر ابعاد چند و چون سلسله عمليات هاي دي21به همراه هواپيماهاي شناسايي اي 12محرمانه باقي مانده و اطلاعات زيادي از آنها در دسترس نيست.

رب النوع جنگ
 

فرجايلد در اواخر دهه70حول يک توپ 25ميلي متري قدرتمند جنگنده اي طراحي کرد که حاصلش جت هاي بي قواره اما کارآمدa-10بود که اين روزها در عراق و افغانستان براي خودشان حسابي گردخاک مي کنند اما تقريبا در همان دوران يکي از کار کشته ترين مهندسان هوافضاي دنيا برت روتان، با استفاده از همان سيستم جنگ افزاري طرحح کاملا متفاوتي موسوم به اريس را طارحي کرد که در کنار ظاهر جذابي که از يک هواپيماي جنگي به نمايش مي گذاشت کارايي فوق العاده بالايي هم داشت. اين جنگنده تمام کامپوزيتي که بيشتر با سرمايه خصوصي تکميل دشه بود، جتي بود تک موتوره که ورودي هاي هواي موتورش را براي اجتناب از مکش گازهاي خروجي تيربار پس از آتش گلوله ها در ميانه بدنه جاي داده بود. ظاهر جالب توجه هواپيما هم ترکيبي بود از دم هاي جدا از هم در ترکيبي متناسب با بال هاي با پسگرايي50 درجه اي و پيشبال هاي بزرگ پيشگرا که باعث ثبات قابل توجه هواپيما در پروازهاي سرعت و ارتفاع پايين مي شد در عين حال هنگام گردش هاي تند کارايي جنگنده را افزايش مي داد. اين جنگنده در عين سبکي مصرف سوخت بسيار پاييني هم داشت که برهمين اساس برد پروازش به 2200کيلومتر مي رسيد البته اين طرح با تمام ويژگي هاي شاخص اش نتوانست نظر ژنرال هاي ارتشي را آنچنان که بايد جذب کند. اينجا بد نيست اشاره کنيم که برت روتان طراح اين هواپيما شهرت خاصي در طراحي طرح هاي نوظهور اما کارآمد دارد که از معروف ترين آنها مي شود به هواپيماي سبک و ويجر، که خود روتان با اين هواپيما دور دنيا را در9روز بدون توقف طي کرد، و فضاپيماي خصوصي اسپيس شيپ وان اشاره کرد.

پيکان آتشين
 

دو سال مانده به پايان جنگ جهاني شرکت آلماني دورنيير از جنگنده اي نوظهور، موسوم به Do-335«فاييل»پرده برداشت که در صورت تکميل مي توانست خيلي راحت عنوان برترين جنگنده نبرد را از موستانگ هاي آمريکايي باز پس بگيرد. جنگنده اي کوچک با ظاهري استوانه اي که دو متوتور پيستوني هم راستا در دو سوي بدنه روبروي هم را در خود جاي داده بود. اين شيوه جالب طراحي که اصطلاحا به آن فشار و مکش مي گويند، موجب مي شد تا جنگنده هنگام پرواز با سرعت هاي زياد يا کم چابکي زيادي داشته باشد تا جايي که در يک مورد اين موضوع خلبانان انگليسي را که خيلي تصادفي با يکي از فاييل هاي آزمايشي رو به رو شده بودند کاملا متحير کرد. اما تاخير در تکميل موتور و کمبود مواد اوليه زير فشار بمب افکن هاي متفقين موجب شد دي او335زماني آماده ورود به توليد انبوه شود که آلماني ها تمام کارت هاي برنده شان را باخته بودند تا جايي که حتي فرمان مستقيم هيتلر در1944پيرامون بخشيدن بالاترين اولويت توليدي به فاييل هم نتوانست موجب رسيدن به موقع اش شود تا سرانجام وقتي جنگ تمام شد اين آمريکايي ها باشند که صاحب تمام سي واندي جنگنده تکميل شده در کارخانه دور نيير شوند.

هواگردهاي غير متعارف
 

رولت روسي
 

اين غول بي شاخ و دم را اواسط دهه30به عنوان بمب افکني استراتژيک و يکي از بزرگ ترين هواپيماهاي پيش از عصرجت، براي نيوري هوايي شوروي ساختند. هواپيمايي به طول28متر و مساحت بال53متر روي قطاري از چرخ ها که به زحمت مي توانست با هفت موتورش از زمين بلند شود. وزن خالي هواپيما24تن بود و قرار بود بتواند در نمونه مسافري اش تا120مسافر را داخل بدنه يکپارچه با بال خود جاي دهد اما در عملk7هنگام پرواز هواپيمايي فوق العاده بي ثبات بود که ازضعف شديد کنترل پذيري مناسب هم رنج مي برد. تنها نمونه هواپيما پس از 11پرواز دچار سانحه شد و از بين رفت تا هم پايان خودش و طراحش را با هم رقم بزند چرا که کمي بعد استالين که ظاهرا سانحه و اين حرف ها سرش نمي شده، براي عوض شدن حال و هوا، کالينين طراح نگون بخت هواپيما را به اتهام هدر دادن پول بي زبان به جوخه اعدام سپرد.

کيک پرنده
 

در طول سال هاي آخر جنگ جهاني دوم، طرح هاي مبتکرانه زيادي مطرح شد که بيشترشان پشت چراغ قرمز پايان جنگ جهاني جا ماندند يکي از معروف ترين اين طرح ها هواپيماي ديسک شکل وي173بود که مدل توليدي اش با نامXF5Uمورد آزمايش قرار گرفت.
هواپيمايي با طرح ظاهري کاملا نامعمول اما کاربردي که در نگاه اول حتي تصور پروازش هم موضوع بعيدي است. هواپيماهاي معمول براي پرواز نيازمند مساحت مشخصي از بال هستند تا نيروي «برا»ي کافي را برايشان فراهم کند اما در طرح ايکس اف 5هيچ خبري از مساحت انچناني بال نيست و به جاي آن از ترکيب يک بدنه دايره شکل کوچک با ملخ هايي بلند استفاده شده که کمبود سطح بال هواپيما را جبران مي کردند در عين حال ملخ هاي بلند جنگنده موجب مي شد هواپيما براي برخاستن به باندي بيش از 20يا نهايتا30متر نيازمند نباشد و در عين حال بتواند تقريبا بدون نياز به باند فرود بيايد اين ملخ هاي بلند در رتبه اي پايين تر عملکردي مشابه روتور بالگرد را براي هواپيما فراهم مي کردند که اين توانايي به همراه ابعاد کوچک جنگنده موجب چابکيش در آسمان مي شد. اين طرح که از اواسط جنگ جهاني براي نيروي دريايي آمريکا در دست تکميل وبد نهايتا در اواسط 1947رسما بازي را به جت هاي جنگنده باخت.

شکارچي باد
 

X-36يکي از آخرين طرح هاي انقلابي شرکت مکدانل داگلاس تا پيش از ادغامش با بوئينگ بود. طرحي که حتي مي توانست به پيش نمونه اي براي طراحي هواپيماهاي نسل پنجم هم تبديل شود که البته نشد.X36
هواپيمايي بود بدون دم افقي يا عمودي، که تنها توسط شهپرها و نازل هاي تغيير دهنده بردار رانش کنترل مي شد اين مشخصات به هواپيما مانور پذيري بسيار زيادي مي بخشيد. در عين حال به دليل شکل ايروديناميکي آن از کمترين بازتاب امواج رادار برخوردار بود در ضمن مکدانل داگلاس در ساختمان بدنه اين هواپيما، مواد مرکب پيشرفته اما ارزان قيمتي را به کار برده بود که به کاهش وزن هواپيما کمک مي کرد.
در طول آزمايشات پروازيX-36به راحتي مي توانست پرواز در شرايط زواياي حمله تا40درجه، گردش هاي360 و همچنين غلتش در راستاي زاويه 35 درجه را انجام دهد نتايج اين آزمايشات بعدها نقش زيادي در طراحي پهپاد بدون سرنشين رزميX-45Aبوئينگ داشت.
منبع: دانستنيها شماره 30