قند پارسی (بخارا )


 

نویسنده : سیدمهدی حسینی




 
درگذشته شهرهای بسیاری در ایران، به عنوان مرکز ادبی و محفل بزرگان و اندیش‌مندان بوده است. از جمله‌ی این شهرها که اهمیت بسیار در حفظ و گسترش زبان پارسی داشته، بخاراست.
بخارا از بزرگ‌ترین و آبادترین شهرهای منطقه‌ی ماورءالنهر و یکی از کانون‌های دانش و ادب پارسی در ایران پس از اسلام است. اوج رونق بخارا به اواخر قرن سوم و قرن چهارم هجری قمری که پایتخت سامانیان بود، باز می‌گردد. بعد از سامانیان، سلجوقیان آن‌جا را تصرف کردند. در سال 1219 میلادی به دست چنگیز مغول ویران شد. بخارا تا زمان سلطنت قاجاریه جزء خاک ایران بود که به علت بی‌لیاقتی دربار قاجار، از ایران جدا و ضمیمه‌ی خاک روسیه شد.
بخارا به معنی علم بسیار است. چون در آن شهر عالمان و دانش‌مندان بسیاری بوده‌اند به این نام شناخته شده است.
بخارا در روزگار رونق و شکوفایی خود بیش از صد مدرسه‌ی علمی و دینی، هفت مسجد جامع بزرگ،‌ چهل گرمابه و صد و پنجاه بازارچه و سراچه برای تجارت داشته است. گفته‌اند از دروازه‌ی ارگ بخارا صد شتر یک جا می‌توانستند عبور کنند.
به جهت ادب دوستی امرای سامانی، شاعران، نویسندگان و دانش‌مندان بسیاری رو به بخار آوردند و جذب دربار سامانی شدند. تا آن‌جا که بخارا به عنوان مرکز علم و دانش و فرهنگ در سراسر عالم اسلام، آوازه‌ای بلند پیدا کرد و مراکز علمی پرباری دایر گشت. از جمله‌ کتاب‌خانه‌ای در بخارا وجود داشت که زیر نظر دربار سامانی بود و تحسین دانش‌مندان بسیاری از جمله ابن سینا را که در اواخر عهد سامانی از آن بهره‌‌ها گرفته بود برانگیخت.
علاقه‌ی سامانیان به علم و ادب بدان حد بود که وزرایی از بزرگان داشتند؛ از جمله ابوالفضل بلعمی (مترجم تاریخ طبری) که خود مرد دانش و فرهنگ و حامی بسیاری از دانش‌مندان و ادیبان بود.
از دیگر دانش‌مندانی که در بخارا بوده‌اند و در دربار سامانی به وزارت رسیدند محمد جیهانی، جغرافی‌دان بود و او را شیخ العمید می‌نامیدند.
بخارا را می‌توان شهر موزه‌ها نامید. موزه‌ای بزرگ در فضایی باز که آن را مروارید آسیای مرکزی نامیده‌اند.
بناهای تاریخی بسیاری در بخارا وجود دارد که آثاری از آن‌ها به‌جا مانده است مانند:‌ ارگ بخارا، مناره قلیان، مدرسه‌ی چهارمنار، مقبره‌ی سامانی، مقبره‌ی امیراسماعیل سامانی، مقبره‌ی سیف باخزری، مسجد بالاحوض، مدرسه‌ی الغ بیگ و... و قلعه‌ی قهندز که اقامتگاه امرای سامانی بوده است.
بزرگان بسیاری در تاریخ و ادب پارسی هستند که یا در بخارا به دنیا آمده و زندگی کرده‌اند یا این که رو به بخارا نهاده و عمر خود را در آن جا گذرانده و در آن جا مدفون‌اند. نام تنی چند از این بزرگان، نشان‌دهنده‌ی عظمت گذشته‌ی بخاراست: ابوبکر بلخی‌، سوزنی، عمعق بخارایی، عزیزالدین نسفی، محمدجعفر نرشخی (صاحب تاریخ بخارا) ماکان کاکی (از وزاری دانش‌مندان سامانی) محمد عوفی (متولد بخارا و صاحب لبالب الالباب.)
همچنین دقیقی در بخارا بود که شروع به سرودن شاهنامه کرد و بعدها فردوسی کارش را ادامه داد. از بزرگ‌ترین شخصیت‌های که در بخارا زندگی کرده و اثری ماندگار از خود به‌جا گذاشته «ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی» است. قصیده‌ی معروف بوی جوی مولیان بعد از گذشت 1000 سال
از سرودنش هنوز هم تأثیرگذار است. علت سرودن این قصیده هم جالب است. در تاریخ چنین آمده که: وقتی امیرنصر سامانی از بخارا به هرات رفت، مدت 4 سال آن‌جا ماند. ملازمان و لشکریانش دلتنگ بخارا می‌شوند؛ اما کسی جرأت نداشت از امیر بخواهد که برگردد. از این رو نزد رودکی می‌روند و از او می‌‌خواهند با هنر خود امیرسامانی را ترغیب به بازگشت کند. رودکی قصیده‌ای می‌سراید و در زمانی مناسب نزد امیر می‌‌خواند. امیرنصر چنان تحت تأثیر قرار می‌گیرد که بدون پوشیدن کفش‌هایش، به سرعت سوار اسب شده به سوی بخارا می‌تازد:

 

بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی‌های او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا، شاد باش و دیرزی
میر زی تو شادمان آید همی
میر سروست و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
میر ماه‌ست و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
امروزه بخارا یکی از استان‌های کشور ازبکستان است. وسعت آن 400/39 کیلومتر مربع و جمعیت آن 000/536/1 نفر است.
پنبه و آلو از مهم‌ترین محصولات کشاورزی بخارا هستند، چنان‌که آلوی بخارا در ایران برای مردم کاملاً شناخته شده است.
منبع: ماهنامه سلام بچه ها شماره 241