موريانه: دابه الارض


 






 
«فلما قضينا عليه الموت ما دلهم علي موته الا دابه الارض تاکل منساته». سوره سبا آيه 14
*پس چون مرگ را بر او مقرر داشتيم جز جنبنده اي خاکي [=موريانه] که عصاي او را [به تدريج] مي خورد، [آدميان را] از مرگ او آگاه نگردانيد.
فلما: پس زماني که
الموت: مرگ(را)
الا: بجز، مگر
قضينا: حکم کرديم
ما دلهم: راهنمايي نکرد
دابه الارض: جنبنده زمين (موريانه)
عليه: بر او
علي موته: بر مرگش
تاکل: مي خورد
منساته: عصايش را

مرگ عبرت انگيز
 

حضرت سليمان، بزرگ ترين و قدرت مندترين پادشاه روي زمين بود. خداوند به اين پيامبر قدرت هاي زيادي داده بود؛ باد را در اختيار او قرار داده بود، چشمه داغ و سوزان مس، تحت فرمان او بود و لشکر بزرگي از جن به فرمان او بودند. هر دستور و فرماني داشت سريعاً براي او انجام مي دادند. جن ها براي او کاخ هاي بزرگ و ظرف هايي به اندازه استخر مي ساختند، هر فرماني به باد مي گفت براي او انجام مي داد. هيچ کشوري و هيچ لشکري تاب مقاومت در برابر لشگر سليمان عليه السلام را نداشت. تا اين که عمرش پايان گرفت، آن هم در حالي که ايستاده بود و به عصاي خود تکيه زده بود و حضرت عزرائيل به امر خدا جان او را گرفته بود. با گذشت مدتي طولاني، اما پيکر بي جان سليمان به همان حالت (تکيه زده به عصا) باقي مانده بود! لشکريان سليمان تا مدت ها پس از مرگش براي او کار مي کردند و کسي خبر از مرگ وي نداشت... تا اين که موريانه، عصاي او را خورد و عصا شکست و جسد سليمان نبي بر زمين افتاد. مرگ او ثابت کرد که حتي جن ها بر خلاف پندار بيشتر مردم از غيب خبر ندارند.
منبع: نشريه نسيم وحي شماره 28