از چاپارهاي قديم تا چت بازهاي حرفه اي


 

نويسنده: روح الله حبيبيان




 
داستان ماشين زمان و افسانه هايي که پيرامون آن مطرح شده، دستمايه داستان ها و فيلم ها و حتي سريال هاي مختلفي شده که هرازگاهي نمونه جديدي از آن توليد و منتشر مي شود. در اين فيلم ها معمولاً فرد يا افرادي به شکلي اسرارآميز يا با وسيله اي عجيب و غريب به قرن ها قبل بر مي گردند و در آن دنياي دور از تمدن و تکنولوژي با حوادث و رويدادهاي گوناگون مواجه مي شوند. اما اگر در اين داستان افرادي از عالم گذشته به دنياي جديد پا بگذارند و پيشرفت تکنولوژيک دنياي مدرن امروز را ببينند، حتماً گمان مي کنند ديوانه شده اند يا کابوسي وحشتناک را تجربه مي کنند.
فرض کنيد چاپارهاي قديم که مأموريت انتقال نامه ها و دستورات و حکم هاي مختلف حکومتي را به ساير مناطق بر عهده داشتند و به خاطر اهميت مأموريت شان در قانوني نانوشته، جان و مال شان از تعرض مصون بود، به وسيله ماشين زمان به دنياي کنوني سري مي زدند و مي ديدند که علاوه بر انتقال لحظه به لحظه جزئي ترين اخبار و حوادث مناطق مختلف توسط خبرگزاري هاي گوناگون و هزاران شبکه ماهواره اي و سايت خبري، حتي شخصي ترين نامه ها و خبرهاي انسان ها مجاني و بدون هر نوع هزينه اي در کسري از ثانيه از اين سر عالم به آن سر کره خاکي ارسال مي شود، مات و مبهوت نشسته و بر عمر تلف شده خود که در عبور از کوه ها و جنگل ها و بيابان ها گذشته، تأسف مي خوردند. به هر حال يکي از مهم ترين مزاياي دنياي مدرن رسيدن به راهکارهاي گوناگون انتقال اطلاعات و اخبار از طريق ابزار کم هزينه و ساده و بدون زحمت است و به يقين رسانه هاي نو يکي از شاخصه هاي دنياي جديد محسوب مي شوند؛ اما نبايد از ياد برد که همين ابزار مفيد و سريع و قابل استفاده عموم راهکاري براي برخي مفاسد و انحرافات و خطرات جدي براي بشر هم محسوب مي شود و به واسطه همين ابزار کارآمد چه استفاده هاي نادرستي که نمي شود و چه صدمات شخصي و اجتماعي که از آن بر نمي خيزد. در نتيجه شناخت صحيح کم و کيف استفاده معقول و مشروع از اين ابزارهاي رسانه اي وظيفه اي است مهم براي هر صاحب رايانه يا همه «اصحاب کليک» (اين واژه خود ساخته، چيزي است معادل «اهل بخيه» معروف!) که ما تلاش مي کنيم در اين مقاله به برخي از اين امور بپردازيم.

موافق اما مشروط
 

شايد برخي گمان کنند که مشکل اصلي برخي ابزار ارتباطات رسانه اي مانند ايميل و چت و شبکه هاي اجتماعي مانند فيس بوک و ... از نظر شرع اصل عام و گسترده و نوين بودن اين ابزار است که حد و مرزي نمي شناسد و اوضاع و احوال ساختارهاي سنتي و رايج را بر هم زده است. در حالي که اصولاً داستان از اين قرار نيست و اسلام و دين هيچ مشکلي با ابزار جديد و امکانات نوين نداشته بلکه با آن همراهي داشته و از آن استقبال مي کند. حتي اين امر از آيه شريفه «واعدّوا لهم ماستطعتم من قوه» که معمولاً در مورد جنگ و تجهيز نظامي به کار مي رود هم به دست مي آيد. زيرا اين آيه اشاره به بهره مندي از توانايي ها و ابزارهاي گوناگون در همه عرصه ها دارد و ابزارهاي رسانه اي يقيناً يکي از همين توانمندي ها محسوب مي شوند. به علاوه انبياء الهي در زمره اولين بهره برداران از ابزارهاي خاص رسانه اي بودند. چنان که در زماني که پيک هاي بشري مسئوليت انتقال پيام ها را با هزار مشکل و مشقت بر عهده داشتند، مثلاً حضرت سليمان (عليه السلام) از هدهد به عنوان ابزار ويژه اين کار بهره مي برد. پس دين و اسلام به طور عادي با اين ابزار و امکانات مخالفتي ندارد. اما در عين حال بايد توجه داشت که در نوع و کيفيت استفاده از اين ابزار بايد دقت و حساسيت به خرج داد و ممکن است در موارد و شرايط خاصي اين ابزار از منظر شرع با محدوديت هاي گوناگوني مواجه شود. پس اسلام با اين امکانات و ابزار موافق است، اما به کل مشروط و بر اساس ضوابطي معين. قانون حکومت و قانون شرع چنان که در موضوعات مختلف از جمله در پرونده ويژه ماهواره به طور مشروح بيان کرديم، چه بسا يک کار معين به خودي خود منع شرعي نداشته باشد، اما بدليل ممنوع و غير قانوني اعلام شدن آن از جانب حکومت اسلامي انجام آن منع شرعي پيدا مي کند. در مورد ابزارهاي رسانه اي نيز قاعده همين است و چه بسا استفاده از برخي ابزار رسانه اي مانند ماهواره يا برخي شبکه هاي اجتماعي از جانب حکومت اسلامي ممنوع اعلام شود و در نتيجه ورود در عرصه استفاده از اين ابزار دچار منع شرعي نيز بشود. البته در اين راستا بايد به طور دقيق به قوانين معين و مصوب مراکز و نهادهاي قانوني مربوطه توجه نمود و ديد آيا منع مشخص قانوني براي بهره برداري از اين رسانه معين وجود دارد يا خير. به عنوان مثال در خصوص سايت هاي فيلتر شده توسط سيستم فيلترينگ مخابرات، همين مسأله مطرح است، زيرا اصل وجود يک نهاد نظارتي معين از جانب نظام براي تعيين حدود و مرز سايت هاي مجاز براي ورود کاربران امري مشخص، معقول و قانوني است.
به هر حال اين گونه امور به طور دقيق تابع مقررات مصوب و معين نظام بوده و بايد ماهيت قوانين مربوطه را به طور دقيق مورد بررسي قرار داد و بعد در مورد ممنوعيت شرعي يا عدم ممنوعيت شرعي در خصوص استفاده از اين مراکز رسانه اي مانند فيس بوک اظهار نظر کرد.

ارتباط با نامحرم
 

يکي از اصلي ترين سئوالات افراد در مورد استفاده از رسانه هاي گوناگون، مسأله ارتباط با جنس مخالف است. مثلاً بسياري از افراد مي پرسند آيا چت کردن با جنس مخالف يا ارتباط ايميلي يا فيس بوکي با جنس مخالف جايز است يا خير؟ در پاسخ بايد گفت به طور کلي حکم ارتباطات اينترنتي همانند ارتباطات معمولي و سنتي اعم از ارتباط حضوري، نامه نگاري يا ارتباط تلفني است و تفاوت چنداني بين اين امور نيست. در واقع طبق قاعده کلي که از جانب فقها بيان مي شود، نفس ارتباط با جنس مخالف در صورتي که در حد متعارف باشد و منشأ شهواني يا هر نوع مفسده اي نداشته باشد و يا خوف افتادن در گناه در پي آن نباشد، مشکلي ندارد. اما همين شروط خاص باعث شده که در مورد برخي موارد خاص مانند چت کردن برخي از مراجع به طور کلي اين امر را اجازه ندهند، زيرا احتمال گناه در آن بسيار بالا است. به هر حال به غير از نظر اين دسته از مراجع، بر اساس نظر عمومي و اوليه ساير مراجع اصلي اين ارتباط منع شرعي ندارد؛ به شرطي که همه حدود و ضوابط معين ارتباط با جنس مخالف در آن رعايت شود و به خصوص اين ارتباط تبديل به دوستي با همان تعاريف روشن عرفي آن نشود که چنان که در گذشته هم يادآور شديم مراجع تقليد دوستي با جنس مخالف را جايز نمي دانند و در اين امر کيفيت ادامه دوستي و استمرار آن اهميت ندارد که از طريق چت و ايميل باشد يا پيامک و تلفن و ارسال هديه و...

باز هم دروغ
 

يکي از آفت هاي مهم در عرصه رسانه هاي مورد نظر، رواج دروغ گويي و اظهار موارد خلاف واقع از جانب اصحاب اين رسانه ها است. در واقع از چت بازان حرفه اي تا آماتورترين افراد در حوزه ارتباطات اينترنتي، به خوبي مي دانند که در اين مجال صدي نود حرف ها و ادعاها دروغ بوده و دختر 22 ساله اي که خود را ساکن کاليفرنيا و با مدرک فوق ليسانس it معرفي مي کند، پسر بي کار سربازي نرفته ديپلم ردي از دارغوزآباد سفلي است!!؟
مشکل اصل اين پديده هم به آن جا بر مي گردد که برخي افرد گمان مي کنند که دروغ در فضاي بي پدر و مادر سايبري اشکالي ندارد و در اين فضاي مجازي، حقيقتي وجود ندارد و هر چه مي خواهد دل تنگت مي تواني بگويي. در حالي که به هيچ وجه اين گونه نيست و ناشناس بودن افراد دليلي بر جواز دروغ گويي نيست.
البته استفاده از نام و عناوين مستعار امري طبيعي و شناخته شده در اين عرصه است و هر کسي مي داند که آيدي «رستم» مي تواند اسم مستعار يک ديلاق 54 کيلويي باشد!؟ اما در عين حال اين امور متعارف و طبيعي دليل نمي شود که اگر کسي از شما خواست خود را معرفي کنيد، هر چه دل تان خواست بگوييد، بلکه يا بايد از معرفي خود امتناع نماييد و يا خود را به درستي معرفي کنيد.

تصاوير ممنوعه
 

يکي از آفت هاي ديگر اين عرصه استفاده از تصاوير مختلف در صفحه شخصي خود است که ديده مي شود گاهي افراد جوگير مي شوند و به خاطر جلب توجه ديگران يا براي کم نياوردن در برابر ديگر کاربران، عکس هاي نامناسبي را در آن قرار مي دهند. در مورد اين تصاوير، روشن است که اگر نفس عکس در زمره عکس هاي مستهجن و تحريک کننده به حساب بيايد استفاده از آن و به گناه انداختن ديگران حرام است. به علاوه اگر در اين عکس از تصوير ديگران استفاده مي شود، نبايد زمينه هتک و ريختن آبروي آن ها فراهم باشد.
مثلاً استفاده از تصوير بدون پوشش مناسب افراد مؤمن که به نوعي موجب هتک حرمت آن ها محسوب مي شد نيز صحيح نيست. اما در مورد تصاوير خود نيز بايد حريم ها را حفظ نمود و صفحه شخصي دليلي بر حريم شخصي نيست تا خانمي بگويد اين صفحه همانند حريم شخصي خانه ام محسوب مي شود و فرد نامحرم يا افراد جنس مخالف نبايد در آن سرک بکشند و به عکسم نگاه کنند. بلکه اين مکان لااقل چيزي شبيه ماشين شخصي است که در معرض ديد و نگاه ديگران است و نمي توان در آن محيط شخصي هم بي حجاب بود.

چت تصويري
 

از همين جا هم پلي بزنيم به موضوع چت هاي تصويري و مواجهه مستقيم بين افراد که به مدد وب کم و ديگر ابزار تصويربرداري به راحتي امکان پذير است و مي توان جمال مخاطب محترم را از پس فرسنگ ها مشاهده نمود. براي بسياري از افراد اين دغدغه وجود دارد که حکم تصويري که از مخاطب در مونيتور ديده مي شود چيست؟ در پاسخ بايد گفت اين تصوير همانند تصوير مستقيم تلويزيوني است و در هر دو مورد تفاوتي با مواجه مستقيم ندارد و همه شرايط مواجهه مستقيم با نامحرم را بايد در آن، مورد ملاحظه قرار داد و نمي توان فريب قلقلک هاي شيطان را خورد و پشت رايانه و در برابر نامحرم يا نامحرمان کمي راحت تر بود و کم کم، کمي بيش تر از کمي و ...
به علاوه گاهي شنيده مي شود که افرادي بدون نشان دادن چهره خود در مورد پوشش کامل ساير قسمت هاي بدن حساسيت چنداني نداشته و به گمان ناشناس بودن، حکم به حلّيت برخي بي مبالاتي ها مي دهند، در حالي که اين امر هم صحيح نيست و اين قبيل نمايش هاي مستقيم، تفاوتي بين پوشش صورت و ساير اعضاء بدن نيست.

ازدواج هاي اينترنتي
 

بسياري از افراد مي پرسند آيا مي توان در فضاي چت يا به صورت ايميلي خطبه عقد را جاري کرد و به محرميت هم درآمد؟
در پاسخ بايد گفت که در اصل ايجاد محرميت، تنها و تنها ابزاري جاري نمودن صيغه شرعي عقد بر زبان است يا بر زبان خود زن و شوهر و يا وکيل آن ها. اما همان گونه که ممکن است فردي از پشت تلفن اين صيغه را به درستي جاري کند و بين دو زوج که فرسنگ ها با هم فاصله دارند محرميت ايجاد شود، ممکن است همين امر از طريق چت يا ايميل و ... هم انجام شود؛ يعني فرد يقين پيدا کند که طرف مقابل يا وکيل صيغه صحيح را جاري نموده است. اما در اين ميان توجه به دو نکته ضروري است: اول آن که در صحت عقد شرعي بايد همه شروط و ضوابط صحت عقد اعم از قصد جدي و تعيين مهر (يا مدت عقد در عقد موقت) و رضايت پدر دختر و قصد جدي اجراي عقد و خواندن عقد به شکل صحيح شرعي رعايت شود و اين که دو طرف ممکن است هيچ وقت همديگر را نبينند و اين عقد تنها براي راحت بودن در چت و مانند آن اجرا شده، دليل نمي شود که در رعايت اين شروط، تساهل به خرج داده شود و نبايد فراموش کرد که بدون اين شروط عقد و محرميتي اتفاق نيفتاده. دوم آن که اگر عقد به شکل صحيح و شرعي واقع شد بايد طرفين به مقتضاي آن پايبند باشند و نمي توان بعد از اتمام چت بي خيال آن شد و آن را ناديده گرفت. بلکه اتمام عقد صحيح دائم به اجراي صحيح طلاق و اتمام عقد صحيح موقت به پايان يافتن زمان عقد يا بخشش باقي زمان از طرف شوهر است و بدون رعايت اين امر هر عقد ديگري براي دختر ناصحيح خواهد بود.

نکاتي دقيق
 

در پايان تذکر اين نکته ضروري است که بسياري از ظرافت هايي که ممکن است در نوع و ماهيت و ساختار روابط عادي و حضوري انسان ها مطرح باشد و بر درستي و يا نادرستي اين روابط اثر بگذارد در مرد روابط خاص در دنياي مجازي هم به نوعي مطرح است؛ مثلاً همان گونه که در مورد روابط عادي و اجتماعي ممکن است يک تعبير ساده حمل بر بي ادبي يا خروج رابطه از نوع روابط سالم به سمت روابط ناسالم و ناصحيح محسوب شود، در مورد روابط اينترنتي هم گاهي يک تعبير نامناسب يا حتي استفاده از يک شکلک عادي که در ارتباط دو فرد از دو جنس مخالف به کار نمي رود، مي تواند زمينه نادرست بودن يک رابطه اينترنتي را نشان دهد و الّا در يک گفتگوي کاملاً جدي و علمي معنا ندارد که آقا پسر مخاطب در انتهاي پيامش شکلک قلب براي خانم مخاطبش بفرستد. اين شکل تا حدودي مانند آن است که مردي در انتهاي يک گفتگوي کاري به همکارش بگويد، دوستت دارم. به علاوه هر چند حکم حضور افراد در اتاق هاي خصوصي و pm ها مانند حکم خلوت با نامحرم در مکاني که امکان حضور ديگران در آن نيست، محسوب نمي شود. اما نبايد فراموش کرد که اصل شکل گيري اين درخواست در بين دو نفر مي تواند ناشي از مطالبات نادرست يا زمينه به وجود آمدن انحرافات بعدي باشد.
در نهايت بايد گفت که هر چند برخي از مراجع در مورد اصل چت کردن با نامحرم منع کلي صادر کرده اند، اما همين بزرگواران تأکيد فرموده اند که اگر بنا بر آشنايي که مقدمه ازدواج است باشد در شرايط صحيح و منطقي و جدي، همانند روابط حضوري تعريف شده منع و حرمتي وجود ندارد.
منبع: نشريه ديدار آشنا، شماره 133