تولید ملی، حمایت از کار و کالای ایرانی از منظر رهبری (3)
مقصود از تولید فقط تولید کالا نیست
تولید یعنى چه؟ مقصودم فقط تولید کالا نیست؛ تولید در یک گسترهى وسیع باید شعار ملت باشد. تولید کار، تولید علم، تولید فناورى، تولید ثروت، تولید معرفت، تولید فرصت، تولید عزت و منزلت، تولید کالا و تولید انسانهاى کارآمد؛ اینها همه تولید است. رمز سعادت ملت ما در این است که در این گسترهى وسیع، هم دولت و هم ملت، بر این تولید همت بگماریم. این تأمینکنندهى امنیت ملى و اقتدار و پیشرفت کشور است؛ این یک جهاد است. ما در زمینهى همهى فعالیتهاى گوناگون اقتصادى و تولیدى کشور و حواشى آن، باید توجه کنیم که ما هم توسعهمحوریم، هم عدالتمحور. ما طبق برخى از سیاستهایى که امروز در دنیا رایج است و طرفداران زیادى هم دارد، نیستیم که صرفاً به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم و به عدالت در کنار آن، فکر نکنیم؛ نه، این منطق ما نیست. نوآورى نظام ما همین است که مىخواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادى در کنار هم و با هم داشته باشیم و اینها با هم متنافى نیستند. من امروز به شما عرض مىکنم، هم به مسئولین و مأموران دولتى و هم به آحاد مردم، به خصوص به شما جوانها؛ این یک جهاد است. امروز تولید علم، تولید کار، تولید ابتکار، تولید کالا، کالاى مورد نیاز مردم، تولید انسان کارآمد، تولید فرصت و تولید عزت، هرکدام از اینها یک جهاد است. مجاهد فی سبیل الله تولیدکننده است؛ باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم. ما باید یک کشور عالم بشویم. در یک روایتى از امیر المؤمنین نقل شده است که فرمود: «العلم سلطان، من وجده صال و من لم یجده صیل علیه» ؛ یعنى علم اقتدار است، علم مساوى است با قدرت؛ هرکسى که علم را پیدا کند، مىتواند فرمانروایى کند؛ هر ملتى که عالم باشد، مىتواند فرمانروایى کند؛ هر ملتى که دستش از علم تهى باشد، باید خود را آماده کند که دیگران بر او فرمانروایى کنند. ما باید علم را با همهى معناى کامل آن به عنوان یک جهاد دنبال کنیم؛ این را من به جوانها، استادان و دانشگاهها مىگویم. علاوه بر این، علم مجرد و به تنهایى هم کافى نیست؛ علم را باید وصل کنیم به فناورى، فناورى را باید وصل کنید به صنعت، و صنعت را باید وصل کنیم به توسعهى کشور. صنعتى که مایهى توسعه و پیشرفت کشور نباشد، براى ما مفید نیست؛ علمى که به فناورى تولید نشود، فایدهاى ندارد و نافع نیست. وظیفهى دانشگاهها سنگین است؛ وظیفهى آموزش و پرورش سنگین است؛ وظیفهى مراکز تحقیقاتى و مراکز پژوهشى سنگین است. (1)واقعیت 180 درجهای یک ایرانی
شما مىدانید در دورهى پهلوى یکى از رایجترین تبلیغات، «نمىتوانیم» بود. همهى ما از بچگى اینطور بار آمده بودیم که جنس ایرانى مساوى است با بد بودن، پست بودن و نامرغوب بودن؛ ایرانى مساوى است با ناتوانى در تولید جنس خوب در همهى زمینهها. اصلًا این فرهنگ را در ذهن ملت ما نهادینه کرده بودند. این در حالى است که این موضوع 180 درجه با واقعیت فرق دارد. این ملت، ملتى است که از همه جهت مىتواند؛ مىتواند تولید کند، مىتواند رشد بدهد، مىتواند ابتکار کند، مىتواند مرزهاى علم و فناورى را بشکند و جلو برود. (2)اگر آنها جای ما بودند
من چند سال پیش در یکى از سخنرانىهاى اول سال در مشهد گفتم اگر نفتى که امروز تولید کشور ما و منطقهى خاورمیانه است، اروپایىها و غربىها مىداشتند و بنا بود ما از آنها نفت بخریم، هر بشکه نفت را از قیمتى که امروز از این منطقه مىخرند، گرانتر مىفروختند و حاضر نبودند به ما نفت بدهند. آنها از هر چیزى که ملتهاى این منطقه را مستغنى و مستقل کند و آنها را روى پاى خودشان نگه دارد، نگرانند. آنها مىخواهند این منطقهى پُرجمعیت و پُرنعمت و داراى منابع زیرزمینى همیشه محتاج آنها باشد؛ لذا با فناورى ما هم مخالفند، با دانشمند شدن جوانان ما هم مخالفند، با داشتن انرژى هستهاى هم مخالفند و اگر بتوانند، با داشتن نفت ما هم مخالفند؛ کمااینکه یک روز از بىکفایتى و خیانت زمامداران این کشورها استفاده مىکردند و نفت را به یغما مىبردند. سالهاى متمادى نفت ایران در اختیار انگلیسىها بود؛ حتّى مختصرى به دولت وابستهى بىکفایت آن روز مىدادند و نفت را براى خودشان مىبردند؛ بعد هم امریکایىها و دیگران وارد شدند و اختیارها را در دست گرفتند. اینها این را مىخواهند. اینها از اینکه کشورى مثل ایران بتواند نیروگاه هستهاى داشته باشد و خودش هم سوخت این نیروگاه را تولید کند و دستش پیش کشورهاى اروپایى و غیره دراز نباشد، ناراحتند؛ مسئله این است. (3)رابطه عدالت با توسعه و رشد اقتصادی
ما در زمینهى همهى فعالیتهاى گوناگون اقتصادى و تولیدى کشور و حواشى آن، باید توجه کنیم که ما هم توسعهمحوریم، هم عدالتمحور. ما طبق برخى از سیاستهایى که امروز در دنیا رایج است و طرفداران زیادى هم دارد، نیستیم که صرفاً به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم و به عدالت در کنار آن، فکر نکنیم؛ نه، این منطق ما نیست. نوآورى نظام ما همین است که مىخواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادى در کنار هم و با هم داشته باشیم و اینها با هم متنافى نیستند. ما دیدگاهى که تصور کند اینها با هم نمىسازند و یا باید این را انتخاب کرد یا آن را، قبول نداریم. این نکته باید در همه موارد؛ هم در کاهش حجم دولت، هم در مسألهى خصوصىسازى، هم در نگاه کلى به مسائل اقتصادى و هم در تقسیم منابع میان بخش خصوصى و بخش تعاونى و بخش دولتى رعایت شود. (4)افتخار به استفادهى از مصنوعات داخلى
ضلع سوم این است که مناسبات اقتصادى و اجتماعى سلامت پیدا کند؛ این، هم بر عهدهى مسئولان است- بر عهدهى دولت، قوهى قضائیه و مجلس شوراى اسلامى- و هم بر عهدهى آحاد مردم است. مناسبات اقتصادى و اجتماعى غلط یعنى چه؟ یعنى رواج قاچاق، رباخوارى، مصرفگرایىِ افراطى و گرایش به تفاخر در استفاده از مصنوعات خارجى در مقابل نمونههاى داخلى آن، که معنایش این است که کارگر ایرانى را به نفع کارگر خارجى بیکار مىکند. باید افتخار به استفادهى از مصنوعات داخلى در مردم و مسئولان بیدار شود. در درجهى اول خود مسئولان و دستگاههاى دولتى و قواى سهگانه، و در درجهى بعد آحاد مردم به این نکته توجه کنند و اهمیت دهند. (5)استفاده از تولیدات داخلی برای مصالح ساختمان اجلاس بینالمللى
باید به طرف مصرف تولیدات داخلى رفت. وقتى مىخواستند ساختمان اجلاس بینالمللى را بسازند- ساختمانى که امروز ما پُزش را مىدهیم- مهندسان آن اینجا آمدند. من به آنها گفتم تصمیم قطعى بگیرید که در این ساختمان هیچ مصالح خارجى به کار نرود. فقط در آخرِ کار در بخشى از کارهاى صوتى و الکترونیکى و استفاده از موکت نسوزى که در داخل نمىتوانیم تولید کنیم، از تولیدات خارجى استفاده کردند. این ساختمانِ به آن عظمت، نود و چند درصد مصالحش از تولیدات داخلى است. بنده در قضیه ساختِ آن ساختمان چند بار قاطع این موضوع را گفتم و ابلاغ کردم که رفتند و دنبال کردند و شد. ما مىتوانیم؛ این همه تولید داخلى داریم: چینى، بلور و کارهاى چوبىِ به این خوبى داریم، که باز آقایان و بخصوص این شرکتها از خارج مىآورند! (6)آمادگی برای پیوستن به سازمان تجارت جهانى
پیوستن به سازمان تجارت جهانى از نظر من کارى است مثبت؛ اما هنگامى که ما زیرساختهاى لازم را براى این کار داشته باشیم، که الآن این را نداریم. الآن برداشتن تعرفهها و رفتن داخل سازمان تجارت جهانى، یعنى هضم شدن در یک اقتصاد برتر، بدون امکان رقابت؛ یعنى کَم شدن و غرق شدن؛ یعنى همین تولید داخلى را هم که تا امروز با زحمت و خون دل فراهم شده، از دست دادن و نابود کردن. بله؛ سازمان تجارت جهانى میدان گستردهاى براى فعّالیت است؛ اما باید قدرت شنا داشته باشیم. آن روز من گفتم این کار مثل این است که ما یک تیم فوتبال را به مسابقات جام جهانى بفرستیم؛ درحالىکه اعضاى آن هیچ تمرینى نکرده باشند. نتیجهى این کار این است که ما بیست تا گل مىخوریم و برمىگردیم! ما باید آمادگى را فراهم کنیم و عجّله هم نداشته باشیم. پنج سال دیگر شد، ده سال دیگر شد، دیر نمىشود. اوّل باید زیرساختهاى اقتصادى مستحکم شود و ما خاطر جمع شویم، بعد با خیال راحت و با میل وارد صحنه شویم. الآن توصیهى هضم شدن در اقتصاد جهانى، براى اقتصاد ملى و مستقل ما سمّ مهلکى خواهد بود.(7)قاچاق یک عمل ممنوع و حرام شرعی است
پدیدهى قاچاق و قاچاقفروشى، ضربه به اقتصاد و هویّت ملى کشور و همهى برنامهریزىهاست. این از لحاظ شرعى، یک عمل ممنوع و حرام قطعى است؛ چون موجب افساد است. جاى مقابله با فساد قاچاق، فقط مرزها نیست. جنس قاچاق را باید دنبال کرد، تا آنجایى که در معرض فروش قرار داده مىشود. جنس قاچاق، تولید داخلى را تضعیف، اشتغال ناسالم را ترویج و اشتغال سالم را محدود مىکند. بخش بازرگانى و بخش تولید و صنعت مىتوانند به هم کمک کنند. بازرگانى کشور مىتواند در خدمت ترویج تولیدات داخلى قرار گیرد. ما بحمد اللّه در بخشهاى مختلف اقتصادى و در اصناف مختلف، انسانهاى مؤمن، خدوم، علاقهمند و دلسوز زیاد داریم؛ چرا باید به این انگیزههاى پاک و مطهّر بدبین بود؟ همین اصناف و بازار کسانى بودند که در دوران اختناق به این نهضت کمک کردند. امام فرمود، اصناف بازوى قدرتمندِ نهضتند. همینطور هم بود؛ اینها تلاش و مجاهدت کردند. تاجر و کاسب بازارى سرمایهى خودش را در معرض تطاول مأموران بىانصاف رژیم سفّاک گذشته قرار داد، براى اینکه به مرجع تقلید و به دین خود و نهضت اسلامى کمک کند. اینها را نباید فراموش کرد. در ماههاى قبل از پیروزى انقلاب، صنعتگران و کارگران کشور بزرگترین ضربه را بر پیکر رژیمِ پوسیدهى سفّاک پهلوى وارد کردند. اینها را نباید فراموش کرد. در دوران جنگ، کارگران و بسیارى از صنعتگران ما، با فداکارى توانستند حرکت صنعتى را در کشور از توقّف و رکود و مرگ نجات دهند. مردم، مؤمن و متعهّدند. مسئولان باید با همان روحیهى تعهد، علاقهمندى به مصالح مردم، توجه به مصالح عالیهى انقلاب و پاکدامنى و پاکدستى، این حرکت عظیم را ادامه دهند. (8)اخلاقهاى پیشبرندهى یک ملت
در دورهى پیش از انقلاب همان سالهاى اواخر دههى چهل و اوایل دههى پنجاه بارها در سخنرانیهایى که براى جوانان تشکیل مىشد، از روى شواهد و قرائن مىگفتم این وضعیتى که ما از لحاظ بىبندوبارى و بىحجابى و فحشا در کشورمان داریم، در کشورهاى اروپایى نیست! واقعا هم نبود؛ من اطّلاع داشتم. البته در کشورهاى اروپایى ممکن بود فلان مرکزِ فسادى وجود داشته باشد؛ اما عرف زندگى مردم در آنجا مثلًا وضع و پوشش و رفتار زنان بهتر از آن چیزى بود که انسان بخصوص در بعضى از شهرهاى ما ملاحظه مىکرد و مىدید! از لحاظ اخلاقى، مردم دچار انواع و اقسام آسیبهاى اخلاقى بودند؛ نه فقط اخلاق شهوانى. توسط آنها، ارتباطات مردم، مراودات مردم، تکیه و اعتماد مردم، همهاش آفتزده شده بود. اینطورى پیش برده بودند و اداره کرده بودند؛ بحثِ تعمّد بود. مردم را بىحال و بىحوصله و ناامید مىخواستند. اخلاقهاى پیشبرندهى یک ملت، امید و تحرّک و جدّیت است. ملتى که ناامید باشد، ملتى که از آیندهى خود مأیوس باشد، ملتى که خود را تحقیر کند، پیشرفت نخواهد کرد. هر جنسى که گفته مىشد در داخل تولید شده است، خودِ این داخلى بودن، معنایش این بود که ارزشى ندارد! خود افراد، تحصیلکردهها، دیگران، به هم مىگفتند که ایرانى یک لولهنگ آن آفتابههاى گِلى قدیمى هم نمىتواند بسازد! یعنى نسل پیشرفتهى علمى هم نسبت به آیندهى علمى این کشور ناامید بود. این، آن مشکل اخلاقى است. (9)افزایش تولید داخلى
13. فراهم ساختن امنیت غذایى و خودکفایى در کالاهاى اساسى، بهوسیلهى افزایش تولید داخلى بهویژه در زمینه ى کشاورزى. (10)آنچه که مورد نیاز ملت ماست، در داخل تولید مىشود
اروپا خیال نکند که ما به او احتیاج داریم؛ ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجى نداریم. ما کشور خودمان را مىتوانیم بدون اروپا هم اداره کنیم. حالا فرض کنید، اگر چهار قلم کالاى لوکس و تجمّلاتى از فلانجا مىآید، نیاید؛ چه اهمیتى دارد. آنچه که مورد نیاز ملت ماست، در داخل تولید مىشود و اگر هم چیزى باشد که ما لازم داشته باشیم، خیلى از کشورها هستند که صف کشیدهاند تا به ما بفروشند. چه نیازى به این چند دولت کشور اروپایى است که خیال مىکنند صاحب دنیا هستند؟! (11)نمایش پی نوشت ها:
1) بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، در تاریخ 1385/01/01
2) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعى از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت، در تاریخ 1384/06/31
3) بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، در تاریخ 1384/01/01
4) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس جمهور و اعضاى هیأت دولت، در تاریخ 1383/06/04
5) بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم همدان، در تاریخ 1383/04/15
6) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاى هیأت دولت، در تاریخ 1382/06/05
7) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام، در تاریخ 1382/05/15
8) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان وزارتخانههای صنایع و بازرگانی، در تاریخ1380/04/10
9) بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعه تهران، در تاریخ 1378/09/07
10) ابلاغ سیاستهاى کلى برنامهى پنج سالهى سوم، در تاریخ 1378/02/30
11) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگران و معلمان، در تاریخ 1376/02/10
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}