در حوالي انقلاب، بر‌اساس خاطرات امان‌الله اردلان


 

زير نظر: دكتر محمد كاظم حسينيان




 
اشاره‌: امان الله اردلان معروف به «عزالممالك » از رجال قاجاري به شمار مي آيد كه در دوران پهلوي هم سمت داشت . آنچه در اين صفحه چاپ مي شود گوشه هايي از خاطرات اوست.

پنجشنبه 12 بهمن 1357، سوم ربيع‌الاول 1399: خبر مهم امروز ورود امام خميني به تهران است. راديو و تلويزيون هم اعلام كردند ورود آيت‌الله را در تلويزيون پخش خواهند كرد. ساعت 30/9 صبح امروز پنجشنبه، آيت‌الله با هواپيماي ارفرانس كه دربست اجاره كرده بودند با يكصد و پنجاه نفر همراهان و روزنامه‌نگاران و عكاس‌ها وارد فرودگاه مهر‌آباد شدند.
در سالن فرودگاه با نطق مختصري، از اهالي مملكت، از تمام طبقات تشكر كردند. ضمناً هم گفتند كه حكومت بختيار بايد برود از آنجا در مقابل ميليون‌ها نفر استقبال‌كننده از خيابان‌ها عبور كرده به طرف قبرستان بهشت‌زهرا در حركت بودند. بنا بود در دانشگاه هم توقف كرده نطق كنند ولي توقف نكرده به طرف بهشت‌زهرا رفتند. چون جمعيت زياد، مانع رسيدن به مقصد بودند در وسط راه با هليكوپتر نيروي هوائي به بهشت‌زهرا رفته و براي روح شهدا فاتحه خوانده از آنجا با هليكوپتر به بيمارستان هزار تختخوابي رفته از مجروحين ديدن كرده و به منزل اقامتگاه خود پشت مسجد سپهسالار كه در يك مدرسه تهيه ديده بودند رفتند. تظاهرات و استقبال به آرامي گذشت و اتفاق ناگواري نيفتاده است.
شنبه 14 بهمن : خبر تازه و مهمي در دست نيست كه يادداشت كنم. مصاحبه مطبوعاتي امام خميني در روزنامه‌هاي عصر نوشته شده. امام خميني از نظر خود تغييري نداده و حكومت جمهوري اسلامي را مي‌خواهد و گفته است اعضاء شوراي انقلاب هم معين شده و بعداً اعلام خواهد شد و دولت بختيار غيرقانوني است و بايد استعفا بدهد. بختيار هم در مصاحبه گفته است كه فرمان شاه كه براي نخست‌وزيري مصدق السلطنه و امثال آن صادر شد چگونه قانوني بوده و درباره بختيار قانوني نيست. خلاصه فعلاً حالا به حرف مي‌گذرد ولي عاقبت كار معلوم نيست خداوند عاقبت كار را به خير بگذراند.
يكشنبه 15 بهمن : امروز در روزنامه بود كه ديشب تا ساعت 11 شور امام خميني با مهندس بازرگان راجع به امور جاري بوده است و بي‌بي‌سي گفت بنا بود كه يك اعلاميه در نتيجه مذاكرات صادر شود ولي بعد به تعويق افتاده است.
روزنامه‌ها حدس مي‌زنند كه مابين امام خميني و بختيار و قشون، به‌وسيله مهندس بازرگان مذاكراتي در جريان است كه شايد راه‌حلي پيدا شود. از طرف بختيار تمايل مذاكره و حل مشكلات پيشنهاد مي‌شود ولي معلوم نيست امام خميني چه جوابي مي‌دهد. به‌نظر من اگر يك آيت‌الله ديگر هم داخل مذاكره شود شايد كار بهتر و آسان‌تر پيشرفت كند والله اعلم.
شهردار تهران كه استعفاي خود را به آيت‌الله خميني داده بود اسمش شهرستاني است و قبلاً وزير و استاندار هم بوده است و در موقع وزارت راه معامله بسيار بزرگ چند ميليارد دلار براي خريد كاميون و غيره انجام داده و مملكت را مقروض هم نموده است حالا وطن‌پرست شده است.
دوشنبه 16 بهمن 1357: شب ساعت 45/7 بي‌بي‌سي گفت نايب امام خميني، بازرگان را به نخست‌وزيري اعلام كرده است. ضمناً گفت با تلفن با نخست‌وزير بختيار تماس گرفتيم ايشان در جواب گفتند من حرف خودم را قبلاً گفته‌ام كه مملكت يك نخست‌وزير دارد.
آقاي غلامحسين‌خان صارمي كه به ديدن تشريف آورده بودند اظهار اطلاع مي‌كردند كه گويا مابين بختيار و بازرگان توافقي در جريان است كه بازرگان نخست‌وزير شود مشروط به اين كه مطابق قانون اساسي عمل كند خلاصه هنگامه غريبي است و از هر چيز بدتر عدم امنيت است كه هيچ كس به جان و مال خود اطمينان ندارد.
سه‌شنبه 17 بهمن 1357 ، هشتم ربيع‌المولود 1399 : صبح بعد از نماز و صرف ناشتا و قرائت كلام‌الله مجيد، به مناسبت رحلت حضرت امام حسن عسكري عليه‌السلام امام يازدهم به زيارت امام‌زاده صالح عليه‌السلام مشرف شدم و بر قبر خانم عزيزم روشنك خانم چند سوره قرآن براي راحت روح عزيزش خواندم و طلب مغفرت نموده خداوند غريق رحمتش فرمايد. تظاهرات كوچكي هم در تجريش ديده شد. نزديك ظهر به منزل آمدم.
از مجلس سنا تلفن كردند فردا چهارشنبه ساعت ده صبح جلسه علني مجلس سنا خواهد بود. با تلفن از آقاي دكتر سجادي رئيس سنا پرسيدم موضوع چيست؟ گفتند دو لايحه دولت مبني بر انحلال ساواك و محاكمه وزرا در دستور است. پرسيدم اين دو لايحه در مجلس شوراي ملي مطرح بودند، فرمودند امروز در مجلس تصويب شد و به سنا فرستاده‌اند.
براي تهيه اتومبيل به فرزندم ابوالفتح‌خان تلفن كردم كه فردا براي من اتومبيل بفرستند تا اگر عمري بود به سنا بروم. ايشان گفتند شنيده‌ام در اطراف مجلس شوراي ملي ازدحامي بوده و تقاضاي رأي اعتماد به دولت بازرگان مي‌نمودند. اوضاع غريبي است و آقاي امام خميني نخست‌وزير معرفي مي‌كند هنوز دولتي تشكيل نشده از همان مجلسي كه او را قانوني نمي‌دانند براي بازرگان راي اعتماد تقاضا مي‌كنند. خداوند عاقبت كار را به خير بگذارند انشاءالله
چهارشنبه 18بهمن : مجلس سنا دعوت كرده بود به تهران رفتم. دستور جلسه دو لايحه دولت بود كه از مجلس شوراي ملي به سنا ارسال شده و در مجلس شوراي ملي به تصويب رسيده است: 1ـ لايحه مربوط به محاكمه نخست وزيران و وزرا از سال 1342 به بعد و هيأت منصفه با چند تبصره. 2ـ لايحه مربوط به انحلال ساواك سازمان امنيت. در هر دو لايحه رأي به فوريت گرفته شد و به كميسيون مربوطه ارجاع گرديد. بعد از جلسه علني، هيات رئيسه تشكيل گرديد و چند فقره مربوط به ترفيع كارمندان و اين كه مستخدمين روزمزد تبديل به رسمي بشوند مورد مذاكره و تصويب قرار گرفت و من گفتم و تعجب داشتم كه در حال كنوني كه مملكت دچار تغييرات كلي است و معلوم نيست ما چه كاره هستيم بايد مشغول رسيدگي به كارهاي جزئي و غيرضروري بشويم و در هرحال خوشحال شدم كه چند نفر مستخدم روزمزد تبديل به رسمي مي‌شوند و آسوده خاطر خواهند شد.
پنجشنبه 19بهمن 1357‌، دهم ربيع المولود 1399 : امروز بنا به دعوت حوزة علميه تظاهرات عظيمي بر پشتيباني از امام خميني و بازرگان برپا است و راهپيمايي بزرگي مي‌شود و به استثناي گرگان كه به زد و خورد كشيده يك پليس و دو نفر از تظاهركنندگان كشته شده‌اند، در تهران و ساير نقاط به آرامي برگزار شده است. اصل موضوع اين است كه طرفين قدمي براي راه‌حل و جلوگيري از كشتار برنمي‌دارند. عده‌اي هم به طرفداري قانون اساسي در امجديه جمع شده بودند ولي اين عده نسبت به مخالفين دولت خيلي كم و قابل مقايسه نيست. آقاي آيت‌الله خميني چون برنده شده و شاه از مملكت خارج شده است به پيشنهاد بختيار براي پيدا كردن راه حل و رجوع به آراء عمومي طبق قانون اساسي تن در نمي‌دهد و معتقد است هرچه بگويد بايد بدون چون و چرا اجرا شود. دولت و قشون هم تا به حال زيربار نرفته است. خدا كند كار به زد و خورد عمومي نرسد و توافق حاصل شود. امروز دكتر اردلان برادرم منزل من آمدند و چند دانه پرتقال مال باغ شمال خود را با يك ظرف مربا پخت مهري‌خانم را براي من آوردند. قدري صحبت كرديم ولي صحبتها بي‌نتيجه است.
جمعه بيستم بهمن : بازرگان در دانشگاه نطق مفصلي كرد. بنا بود وزراي خود را معرفي كند ولي اين موضوع به تأخير افتاد. خلاصه نطق او اين بود كه از دو هزار و پانصدسال قبل و مخصوصاً در اين پنجاه سال رجالي نبوده است و همگي خرابكار بوده‌اند و كار به اين وضع حاضر منجر شده است و جمهوري اسلامي كارها را اصلاح خواهد كرد و آقاي بختيار كه بعضي كارهاي خوب هم كرده است بايد كنار برود و كار را به دست ما بگذارد. جمعيت هم اظهارات ايشان را تاييد كردند. شب اتفاقات مهمي رخ داده است كه صبح فردا شنبه فهميدم و اگر توانستم در يادداشت فردا خواهم نوشت.
شنبه 21 بهمن 1357 ،12 ربيع المولود 1399 : صبح بنا به دعوت، براي شركت در جلسه سنا به تهران رفتم. در كريدورهاي مجلس سنا خبر از اتفاقات ديشب و امروز صبح بود كه در آموزشگاه هواپيمايي اتفاقاتي افتاده و برعليه دولت تظاهرات و اقداماتي كرده‌اند كه به وسيله گارد جاويدان مقابله شد و زد و خورد منجر به كشتارهايي شده است. مردم با صداي الله‌اكبر از نصف شب گذشته به كمك افراد آموزشگاه هوائي رفته‌اند و تهران يك پارچه در حال اضطراب است. با اين وصف، جلسه سنا تشكيل شد. بختيار نخست‌وزير هم آمد و چند لايحه دولت به شرح ذيل تصويب شد.
1ـ انحلال ساواك سازمان امنيت
2ـ تشكيل بازرسي كل كشور در وزارت دادگستري و انحلال بازرسي شاهنشاهي
3ـ محاكمه نخست‌وزيران و وزراء از سال 1342 تا تاريخ تصويب اين قانون بدون تشريفات در قوانين موجوده در ديوان عالي كشور با هيات منصفه و توقيف اموال آنها و در صورت قرار محاكمه غيابي (بايد به قوانين مصوبه مراجعه كرد).اين سه لايحه كه از مجلس شوراي ملي آمده بود تصويب و به دولت ابلاغ گرديد.
يكشنبه 22 بهمن 1357‌، 13 ربيع‌المولود 1399: ديشب در راديو اعلاميه حكومت نظامي را شنيدم كه منع عبور و مرور را امروز از ساعت 5 صبح كه مطابق روزهاي گذشته تا ساعت 12 يعني تا ظهر امروز برقرار كرده كه مردم تماماً در خانه‌هاي خود بمانند و از منزل خارج نشوند. من از اين اعلاميه خيلي متعجب شدم زيرا ديشب با وجود ساعت منع عبور و مرور تا نصف شب مردم در كوچه‌ها بودند و تظاهرات مي‌كردند. چگونه در روز روشن چهارميليون جمعيت تهران را مي‌خواهند در خانه نگاه دارند. بي‌اختيار با وجودي كه مي‌دانم كاري از من ساخته نيست با تلفن به وسيله فرزندم سپهبد ابوالفتح به حكومت نظامي گفتم اين چه اعلاميه غلطي است، اگر مردم را مي‌خواهيد به كشتن بدهيد امري است جداگانه والا محال است مردم را بشود در منزل نگاه داشت و آبروي خودتان مي‌رود. ابوالفتح گفت اعلاميه غلطي بوده است و حرف شما را الآن به حكومت نظامي خواهم گفت. بعد به دكتر اردلان برادرم تلفن كردم و خواهش كردم به نخست‌وزير تلفن كند اين اعلاميه را لغو كنند. به اين كار هم قناعت نكرده با آقاي دكتر سجادي رئيس سنا تماس گرفتم و معايب اين اعلاميه را گفتم و خواهش كردم بلكه التماس كردم، قسم دادم كه الآن براي لغو آن به نخست‌وزير تلفن كنند. ايشان قول دادند كه الآن تلفن مي‌كنم و از اين اعلاميه غلط كه فردا يعني امروز چه خواهد شد، تا صبح بِي‌‌خوابي و ناراحتي داشتم. صبح راديو لغو عبور و مرور روز را اعلام كرد. حالا تلفنهاي من اثر كرده يا خودشان متوجه كار غلط خود شدند، بهرحال الان كه اين يادداشت را مي‌نويسم و روز است عبور و مرور آزاد شده است.
از طرف آيت‌الله طالقاني ديروز اعلاميه‌اي در راديو پخش شد كه مردم را به آرامش دعوت كرده و از ارتش خواسته بود كه به سربازخانه‌هاي خود بروند. راديو صبح اعلام كرد كه ديشب در چند محل مؤسسات دولتي و تظاهركنندگان حمله برده‌اند و تصرف كرده‌اند.
دوشنبه 23بهمن 1357 ، 14 ربيع المولود 1399: ديروز يكشنبه 22 از طرف شوراي عالي ارتش اعلاميه‌اي صادر شد كه ارتش بي‌طرف است و دستور داده شد كه نظاميان از تمام نقاط به سربازخانه‌ها برگردند. اين اعلاميه ارتش كار را تمام كرد. بلافاصله از طرف مردم به سربازخانه‌ها و كلانتريها و پايگاه نظامي حمله بردند و غالب نقاط را تصرف كردند. البته عمده عمليات به دست فدائيان خلق بوده است. [حضور احتمالي فدائيان خلق در اين عمليات در مقابل سيل عظيم مردم مسلمان بسيار كمرنگ بود.رجال عصر پهلوي به كمونيستي دانستن رخداد ها خو كرده بودند . پيش از اين تاريخ ، نقش گروه هايي كه قبلا معروفيتي پيدا كرده بودند ، در عمليات مسلحانه به صفر رسيده بود. زيراهردو‌گروه در‌سال هاي 54و 55 توسط ساواك و بر اثر اختلافات داخلي خودشان متلاشي شده بودند] از طرف امام خميني اعلاميه صادر شد مبني بر تبريك و تشكر از كليه كساني كه در پيروزي شركت كرده‌اند ضمناً تذكر داده شده بود كه از حملات بي‌جا و غارت جلوگيري به عمل‌آورند. شب راديو تلويزيون به تصرف اعتصاب كنندگان درآمد و اعلاميه‌اي مبني بر پيروزي مردم را پخش كرد و اعلاميه‌هاي متعدد مبني بر نظم و جلوگيري از قتل و غارت دائماً پخش مي‌شد. راديو گفت بختيار استعفا داده است. رئيس مجلس شوراي ملي اعلام كرد كه كليه نمايندگان استعفا داده‌اند و مجلس شوراي ملي منحل شده است. از طرف چند نفر از سناتورها هم به من تلفن شد كه رئيس سنا را نتوانسته‌ايم به دست بياوريم و خوب است سناتورها هم استعفا بدهند. من گفتم شما شاهد هستيد كه چهل پنجاه روز قبل من در هيات رئيسه گفتم كه خوب است سنا تعطيل كند و حالا كه امام خميني فاتح شده، ديگر استعفا چه معني دارد. مجلس شوراي ملي را تصرف كرده‌اند و ارتش عقب نشيني كرده و دولتي دركار نيست، حالا اين استعفا مسخره است. بالاخره امروز صبح با تلفن با آقاي تربتي صحبت كردم پرسيدم چه اقدامي شده گفتند سناتورها امروز منزل من مي‌آيند و اعلاميه مبني بر استعفا صادر مي‌شود و امضاي شما را هم درصدر امضاها مي‌گذارم، من هم قبول كردم. ديشب آقاي بازرگان در تلويزيون ظاهر شد و از ارتش و امراي ارتش تشكركرد و گفت رئيس ستاد ارتش پيش من آمد و اظهار موافقت با دولت اسلامي نمود.
سه‌شنبه 24 بهمن 1357، پانزدهم ربيع‌المولود 1399: ديروز بازرگان نخست وزير اسلامي به مقر نخست وزيري رفت و رئيس ستاد ارتش را معرفي نمود (سرلشگر قرني)، همچنين سه معاون براي خود معرفي نمود من جمله دكتر يزدي معروف كه در پاريس سخنگوي امام خميني بود، ضمناً گفتند امروز وزراي دولت خود را معرفي خواهد نمود. ابتدا ليبي و پاكستان به دولت بازرگان تبريك گفتند. رئيس جمهور سوريه به امام خميني تبريك گفت. امروز آمريكا گفت به دولت ايران كمك خواهد نمود. شوروي به نخست وزيري بازرگان تبريك گفت. سرپرست شهرباني سپهبدنوروزي معين گرديد ولي پليس و كلانتري وجود ندارد و تمام به دست مردم است. سرپرست ژاندارمري را هم معرفي كردند: سپهبد محققي اين كه اسامي را نمي‌نويسم چون فراموش كرده‌ام اگر يادم آمد بعدها خواهم نوشت، هركس مي‌خواهد باشد بالاخره از همان ارتشبدها و سپهبدها و سرلشگرها هستندكه بودند البته اين اشخاص تمايلاتي به امام خميني داشته‌اند كه حالا منصوب مي‌شوند. قشون ايران بدون جهت به قدري امراء و ارتشبد و سپهبد داشته است كه حساب ندارد و با اين افسران چه خودنمائي‌ها مي‌شد و حالا مثل بيست و يكم شهريور (آنوقت حمله شوروي‌ها حالا با حمله ملت) تماماً فراركرده يا ترور شده‌اند. در اين حملات ديروز به شهرباني سپهبد رحيمي حاكم نظامي و سرپرست شهرباني دستگير و زنداني شده است. در حمله به زندان جمشيد‌آباد بعضي‌ها مثل همايون وزير سابق و وليان استاندار سابق خراسان فراركرده‌‌اند. بعضي فرار نكرده ارتشبد نصيري و نيك‌پي كه فرار مي‌كردند دستگير شده‌اند. راديو الان مي‌گفت شاپور بختيار دستگير شده است. راديو هر يك ساعت اخبار را پخش مي‌كند. در روزنامه عصر خوانده شد كه وليان دستگير شده است.
چهارشنبه 25 بهمن 1357 ، 16 ربيع‌الاول 1399: صبح به ابوالفتح خان تلفن كردم خبرداد كه ديروز با رئيس ستاد ارتش ملاقات كرده است و در اينجا سرهنگ توكلي با رئيس ستاد همكاري مي‌كند ولي از سربازها خبري نيست و همگي قرارگاهها و سربازخانه‌ها را خالي كرده و فراركرده‌اند. ابوالفتح خان به دستور رئيس ستاد به اداره آمده و مشغول كار است. از قراري كه مي‌گويند يكصد و پنجاه هزار تفنگ به دست مردم افتاده است. ديشب آيت‌الله خميني در تلويزيون نطق مفصلي كرد و مردم را به اتحاد و اتفاق و يگانگي دعوت كرد و اغتشاش و آدم‌كشي و غارت را مذمت كرد و مسلمانان را به حفظ نظم و آرامش دستور داد، نطق مفصل خوبي بود. رئيس جمهور آمريكا در مصاحبه گفته است با دولت ايران همكاري خواهد كرد، در حقيقت دولت جديد را شناخته است. انگليس و فرانسه و بلژيك بالاخره تدريجاً تمام دول، دولت بازرگان را به رسميت شناخته و تبريك گفته‌اند.
جمعه 27 بهمن 1357، 18 ربيع‌الاول 1399: صبح راديو اعلام كرد چهار نفر: نصيري رئيس سابق ساواك، رحيمي فرماندار نظامي تهران، ناجي فرماندار نظامي اصفهان، خسروداد فرمانده هوانيروز به حكم دادگاه انقلابي اسلامي محكوم به مرگ و بلافاصله حكم اجرا گرديد و اعدام شدند. مطابق معمول فرزندان تدريجاً منزل من آمدند و صحبتها از جريان روز بود و تا غروب بلكه يك ساعت از شب گذشته منزل من بودند، يك ورقه هم عصر با عكس اعدام شدگان چاپ شده بود كه خريداري شد. شب دكتر پرويزخان و دكتر منوچهرخان شام بودند و راديو بي‌بي‌سي را گوش دادند. به نظر من انگليس نمي‌داند چه بكند چون قدرت سابق را از دست داده حالا با سخن پراكني خودش را مي‌خواهد داخل و مؤثر دركارها بداند و حال آن كه ديگر لولو بچه را برده است. راديو تهران هم گفت به حرفهاي بي‌بي سي گوش ندهيد.
شنبه 28 بهمن 1357، 19 ربيع‌الاول 1399: وزارت كشور اعلام كرد سرهنگ مجللي رئيس كل شهرباني كشور و ممتاز فرمانده ژاندارمري كل كشور تعيين و منصوب شده‌اند. ستاد ارتش كل هم اعلام كرد گارد جاويدان و گارد شاهنشاهي منحل و ضميمه نيروي زميني هستند ولي هنوز فرمانده نيروي زميني معلوم نشده است. راديو اعلام كرد كه دولت آمريكا به وسيله سفير خود دولت مهندس بازرگان را به رسميت شناخته است.
يكشنبه 29 بهمن : ياسر عرفات رهبر فلسطين براي ديدار و تبريك به امام خميني به تهران آمده است. هر مسلمان خوشحال مي‌شود كه ياسر عرفات به تهران آمده و اين مرد مجاهد به تمام معني را مي‌بيند. در تهران استقبال شاياني از ياسر عرفات به عمل آمد.
دوشنبه 30 بهمن : كليه صاحب منصبان ارشد قشون و ژاندارمري بازنشسته شده‌اند. در مهاباد و بعضي نقاط ديگر زمزمه خود مختاري بروز كرده است. نمي‌دانم يادداشت كرده‌ام يا ننوشته‌ام كه دولت يك وزير به اتفاق دكتر اسماعيل خان اردلان و دكترمكري را به آن شهرها فرستاده تا براي تسكين اوضاع اقدام لازم به عمل آورند.
سه‌شنبه اول اسفند 1357، 22 ربيع‌الاول 1399: راديو اعلام كرد چهار نفر از امراء ارتش كه فرماندار نظامي قزوين و فرمانده تيپ قزوين جزو آنها هستند در دادگاه انقلابي محكوم به اعدام و صبح امروز به موقع اجرا گذاشته شده است. حزب دموكرات اعلام كرده كه روز پنجشنبه آينده راهپيمائي خواهد داشت و مقصد منزل آيت‌الله خميني است. راديو شب از طرف آيت‌الله خميني اعلام كرد كه راه پيمايي ازطرف كمونيستها مي‌شود و مسلمان نيستند، مردها و زنهاي مسلمان در اين راه‌پيمايي شركت نكنند و آيت‌الله خميني اعلام فرموده‌اند كه اجازه ورود به منزل ايشان را نخواهند داد. هواپيماي شاه كه با آن هواپيما به مصر و مراكش رفته بود امروز به تهران بازگشت. سرهنگ و كارمندان هواپيما به كميته انقلاب امام خميني برده شده‌اند. در مهاباد و نقده عناويني و زمزمه خود مختاري به ميان آمده. ازطرف دولت فروهر وزير، دكتر اسماعيل خان اردلان و دكتر مكري به آن محل رفته‌اند. در روزنامه امشب، ورود آنها را به محل اعلام كرد كه با حضور امام جمعه مهاباد با اهالي مشغول مذاكراتي در اصلاح امور هستند.
چهارشنبه 2 اسفند : در روزنامه‌هاي عصر حزب كمونيست اعلام كرد راه‌پيمايي پنجشنبه لغو شده است. د ر حقيقت مقاومت و دستور صريح امام خميني در ممانعت، آنها را واداركرد كه راه‌ پيمايي را لغو كنند و پيروزي اسلام بركمونيست مي‌باشد. ياسر عرفات بعد از زيارت مشهد مقدس به اتفاق حاج سيد احمد خميني فرزند امام به اهواز رفته است و سخنراني مفصلي در مشهد مقدس و اهواز نموده است.
پنجشنبه 3 اسفند 1357، 24 ربيع‌المولود 1399: در روزنامه‌ها پيشنهادهاي كردستان را يعني مهاباد و اطراف، والا سنندج كردستان در اين حرفها تا به حال دخالتي نكرده است براي دولت آورده‌اند و اهالي آنجا تقاضا كرده‌اند كه دكتر اسماعيل خان اردلان براي رابطه دولت و آنها، در مهاباد بماند. چند فقره از پيشنهادها در زمينه خودمختاري است و نوشته‌اند پادگان مهاباد را هم تصرف كرده‌اند. خلاصه حرفهاي غلط و به ضرر مملكت است تا چه پيش آيد.
يكشنبه ششم اسفند 1357 ، 27 ربيع‌المولود 1399 : سفير شوروي امروز با امام خميني ملاقات كرده، راديو و روزنامه بيانات امام خميني را به اطلاع مردم رسانيده. بيانات ايشان بسيار متين و مبني بر اين كه ملت ايران با مداخله هر دولتي در امور خود مقاومت مي‌كند و اجازه دخالت به هيچ دولتي نمي‌دهد. شب راديو گفت آقاي دكتر اسماعيل خان اردلان استاندار آذربايجان غرب شده است. از اين كه شخص مناسبي براي اوضاع كردهاي آن سامان منصوب شده است خوشحال شدم و به نظر من بهترين شخصي است كه بتواند كردها را آرام كند.
دوشنبه هفتم اسفند 1357 ، 28 ربيع‌المولود 1399: امروز صبح به منزل دكتر اسماعيل خان تلفن كرده و به فرخنده خانم، اخوي‌زاده خانم ايشان، تبريك استانداري را گفتم. فرخنده خانم گفت قبول نمي‌كند. بعد به خود دكتر اسماعيل خان به دفترش تلفن كردم گفت به واسطه گرفتاري خانوادگي نتوانستم قبول كنم. من گفتم با اوضاع مشكل آنجا براي حفظ استقلال مملكت با هر ناراحتي كه بابت خانم داشته باشند صلاح است قبول كنيد و اين مشكل كردها را حل كنيد، گفت دكتر سنجابي هم با خانم حرف زد و ظاهراً خانم راضي شد ولي به واسطه گرفتاري خانوادگي از قبول اين خدمت معذور هستم.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb