زير ابرهاي زهره
زير ابرهاي زهره
زير ابرهاي زهره
نويسنده: سيد علي عمادي
زهره يا ناهيد دومين سياره منظومه شمسي است و براي اخترشناسان باستان به عنوان ستاره صبحگاهي و ستاره شامگاهي شناخته مي شد. آن را همچنين به نام الهه عشق و زيبايي نيز مي شناسيم. اين سياره نماد ونوس رومي، افروديت يوناني، ايشتر بين النهريني، و آناهيد ايراني بوده است. زهره پس از ماه درخشان ترين جرم آسمان شب است و به همين دليل گاهي آن را جواهر آسمان مي نامند و همچون ماه از ديد ناظران زميني بسته به موقعيتش است. بنابراين گاهي به صورت قرص کامل و گاهي مانند هلال باريک ديده مي شود.
زهره از نظر جرم اندازه چگالي و حجم بسيار به زمين شباهت دارد و هر دو در دوره اي يکسان از سحابي اوليه خورشيدي شکل گرفته اند. اما زهره قمر ندارد و با اين که زهره و زمين در ابتدا جوي از دي اکسيد کربن داشته اند، زمين که نسبت به زهره در فاصله دورتري قرار داشت، فرصت يافت تا مقداري از آن را به فضا بازتاب کند. تا به دماي متعادلي برسد بخار آب ميعان يافته و باران ببارد و اقيانوسي شکل بگيرد.
بنابراين زهره، امروز هيچ اقيانوسي ندارد و جوي دارد که فشار آن نود و برابر فشار درياي زمين است. فشار جو زهره، چنان زياد است که هرگز نمي توان در برابر آن دوام آورد. فشاري معادل فشاري که بر يک غواص در عمق900 متري دريا ايجاد مي شود اين جو پرتراکم مثل آيينه 70 درصد نور خورشيد را بازتاب مي کند که سبب درخشش خيره کننده اين سياره، مي شود.
جو زهره هنوز هم از دي اکسيد کربن و هيچ بخار آبي است و ابرهايي از قطرات اسيد سولفوريک در آن وجود دارند. دماي آن حدود 482 درجه است که سرب را در سطح آن ذوب مي کند. تقريبا بيش از 85 درصد سطح سياره پر از مواد مذاب و گذاره هاي هست که از اين چشمه هاي آتش سرازير مي شوند. وجود جو نگهدارنده گرما موجب داغ تر شدن زهره نسبت به عطارد عاري از جو شده است. البته افزايش گرماي حاصل از اثر گلخانه اي زهره نيز حدي دارد. وقتي سياره به آستانه گرما مي رسد، دماي زياد مقدار زيادي از مو لکول هاي گلخانه اي جو را مي شکند و دما دوباره تعديل مي شود.
زهره هر 225 روز يکبار به دور مدارش مي گردد. اما چرخش آن به دور خودش آن قدر کند است که هر يک روز آن 243 روز زميني طول مي کشد. يعني شب و روزش طولاني تر از سالش است. افزون بر اين احتمال دارد برخورد جسمي با زاويه تند در زمان پيدايش زهره محورش را در حدود 170درجه از حالت عمود بر صفحه مقداري متمايل کرده است و جهت چرخش آن برعکس شده است، به طوري که امروز از شرق به غرب مي گردد و خورشيد در سطح آن از غرب سطح و بر شرق غروب مي کند.
اختلاف زمان براي بازگشت پرتو بازتاب شده از سطح به منبع نشان دهنده ارتفاع عوارض سطحي همچون کوه ها و دره ها است. سپس اين داده ها به رايانه اي منتقل شدند که مي توانست نقش هاي از ارتفاعات سطح زهره به کمک کم و زياد شدن شدت رنگ ها تهيه کند.
درفاصله سال هاي 1990 تا 1994 فضاپيماي نقشه برداري ماژلان به دور زهره مي گشت و به اين ترتيب چشمان رادارش مي توانست تمام سطح سياره را بررسي کند. نقش هاي از سطح عوارض سطحي زهره نشان داد که سطح زهره حدود 300تا 500 ميليون سال نو شده است که البته از نظر زمين شناختي در مقايسه با سن 5/4 ميليارد ساله منظومه شمسي سطح جواني است. اين که اين اتفاق چگونه و چرا رخ داده هنوز مورد بحث دانشمندان است.
بلند ترين قله سطح زهره قله مانتيز ماکسول در دشت ايشتار است. اين قله نسبت به سطح مرجع زهره 11 کيلومتر ارتفاع دارد که بسيار بلندتر از ارتفاع قله اورست از سطح دريا است. زهره هم همچون سياره هاي ديگر از خطر برخورد سيارک ها و شهاب واره هاي بزرگ در امان نبوده است. سطحش پوشيده از دهانه هاي برخوردي متعددي است که به طور تصادفي در جاي جاي زهره پراکنده اند.
اما جو ضخيم آن به سنگ هاي کوچک تر اجازه ورود نداده و آنها را مي سوزاند. بنابراين دهانه هايي با قطر کمتر از 2 کيلومتر در سطح آن ديده نمي شود. به استثناي جايي که سنگي بزرگ درست لحظاتي پيش از برخورد تکه تکه شده و قطعاتش با سطح برخورد کرده و زنجيره هايي از دهانه هاي نزديک به هم را ايجاد کرده اند. چيزي که زهره به وفور دارد بيش از صدهزار آتشفشان کوچک به همراه صدها آتشفشان بزرگ تر و عوارض آتشفشاني نظير Caldera است. Caldera ها دهانه هاي بزرگ به قطر 2 کيلومتر هستند و شکل و شمايل و ساختار پيچيده اي نسبت به دهانه هاي فنجان مانند عادي دارند.
آنها معمولا بر اثر فوران هاي انفجاري فروريزش دهانه آتشفشاني و يا از ترکيب دو دهانه کنار هم به وجود مي آيند. و در سطح زهره تا صدها کيلومتر پهنا دارند. در حالي که پهناي Caldera هاي زميني بيش از چند کيلومتر نيستند. در زهره همچنين رودهايي از جريان گذاره تا صدها کيلومتر در زمين هاي پست تر کشيده شده اند. آنها دشت هاي وسيعي را به وجود مي آورند و تقريبا 85 درصد زهره را با سنگ هاي آتشفشاني پوشانده اند. يکي از اين رودها طولي معادل 7 هزار کيلومتر دارد يعني فاصله اي مستقيم تهران تا پکن(چين).
هر کدام از آنها توانستند تنها يک ساعت در انجام دوام بياورند. پيش از کاوشگر ماژلان دو کاوشگر از سري ماموريت هاي پايونير به زهره فرستاده شد. پايونير 12 دور مدار زهره مي چرخيد و پس از ورود به مدار در سال 1987 نقشه هاي سراسري از ابرهاي سياره اي، جو، يون سپهر و همچنين نقشه هاي راداري از 93 درصد سطح زهره را به زمين فرستاد. اين فضاپيما پس از هشت ماه پس از اتمام سوختش در جو زهره سوخت و از بين رفت.
پايونير 13 که در سال 1978 پرتاب شد، ماموريتي چند کاره بود. حامل چهار کاوشگر که طوري طراحي شده بودند تا از هم جدا شوند و در مکان هاي مختلف در دو بخش روز و شب هر دو نيمکره سياره وارد شوند. اين کاوشگرها حامل چندين آزمايش براي اندازه گيري ترکيبات شيميايي، فشار، چگالي، دماي جو زهره بودند. قرار نبود هيچ يک از آنها پس از برخورد با سطح سياره جان سالم به در برند. اما يکي از کاوشگرهاي روز پس از برخورد با سطح سياره سالم ماند و تا 67 دقيقه بعد که باتري هايش از کار افتادند، درباره دماي سطح داده هايي به زمين فرستاد. کاوشگر اصلي هم به دنبال آنها وارد جو شد. اما چون سپر حفاظتي گرما نداشت در لايه هاي بالايي جو سوخت. و پيش از سوختن، داده هايي از خصوصيات خارجي ترين لايه جو زهره به زمين فرستاد. اين نقشه هم اکنون توسط کاوشگر سازمان فضايي اروپا به نام ونوس اکسپرس (Venus Express) که در مدار زهره قرار دارد، همراه با ابزارهاي نقشه برداري متعدد استفاده مي شود.
خبر تازه اين که ونوس اکسپرس براي اولين بار رعد و برق هايي را در سطح زهره کشف کرد که به مراتب از رعد و برق هاي زميني قوي تر، ولي بدون آب و باران است. اين پديده زهره را به سيارات زمين، مشتري و زحل که در همه بار الکتريکي توسط رعد و برق تخليه مي شوند، شبيه مي سازد). زهره هيچ قمر يا مهتابي ندارد، اما دم يا دنباله اي دارد. به تاريخ 8 ژوئن 2004 زهره مستقيما ميان زمين و خورشيد قرار گرفت و به صورت يک لکه بزرگ سياره از برابر صفحه خورشيد گذشت. اين رويداد نادر به نام "گذر زهره" ياد مي شود که آخرين بار در سال 1882و دفعه بعد در سال 2012 خواهد بود، اما براي دفعه بعدتر آن بايد تا سال 2117 منتظر ماند.
هر چند اين رويداد چندان اهميت علمي ندارد، اما در اين سفر، نيروي جاذبه عجيبي نهفته که منجهان آماتور را به سوي خود مي کشاند. درخشش چشم نواز زهره براي هر ناظري دل فريب است و گذشتگان ما بي خبر از چهره زير پرده زهره آن را الهه زيبايي مي دانستند.
اما اين دنياي شگفت طبيعتي خشن و افسار گسيخته اي دارد. زهره همچون جهنمي با دماي 482 درجه است که در آن باران سولفوريک اسيد مي بارد و به جاي رودخانه هاي آب در آن جريان هايي از گدازه داغ جاري است. حالا در مي يابيد که چرا همه از سفر به مريخ صحبت مي کنند اما هيح کس از سفر به زهره صحبت نمي کند.
منبع: دانشمند ش 572
زهره از نظر جرم اندازه چگالي و حجم بسيار به زمين شباهت دارد و هر دو در دوره اي يکسان از سحابي اوليه خورشيدي شکل گرفته اند. اما زهره قمر ندارد و با اين که زهره و زمين در ابتدا جوي از دي اکسيد کربن داشته اند، زمين که نسبت به زهره در فاصله دورتري قرار داشت، فرصت يافت تا مقداري از آن را به فضا بازتاب کند. تا به دماي متعادلي برسد بخار آب ميعان يافته و باران ببارد و اقيانوسي شکل بگيرد.
بنابراين زهره، امروز هيچ اقيانوسي ندارد و جوي دارد که فشار آن نود و برابر فشار درياي زمين است. فشار جو زهره، چنان زياد است که هرگز نمي توان در برابر آن دوام آورد. فشاري معادل فشاري که بر يک غواص در عمق900 متري دريا ايجاد مي شود اين جو پرتراکم مثل آيينه 70 درصد نور خورشيد را بازتاب مي کند که سبب درخشش خيره کننده اين سياره، مي شود.
جو زهره هنوز هم از دي اکسيد کربن و هيچ بخار آبي است و ابرهايي از قطرات اسيد سولفوريک در آن وجود دارند. دماي آن حدود 482 درجه است که سرب را در سطح آن ذوب مي کند. تقريبا بيش از 85 درصد سطح سياره پر از مواد مذاب و گذاره هاي هست که از اين چشمه هاي آتش سرازير مي شوند. وجود جو نگهدارنده گرما موجب داغ تر شدن زهره نسبت به عطارد عاري از جو شده است. البته افزايش گرماي حاصل از اثر گلخانه اي زهره نيز حدي دارد. وقتي سياره به آستانه گرما مي رسد، دماي زياد مقدار زيادي از مو لکول هاي گلخانه اي جو را مي شکند و دما دوباره تعديل مي شود.
زهره هر 225 روز يکبار به دور مدارش مي گردد. اما چرخش آن به دور خودش آن قدر کند است که هر يک روز آن 243 روز زميني طول مي کشد. يعني شب و روزش طولاني تر از سالش است. افزون بر اين احتمال دارد برخورد جسمي با زاويه تند در زمان پيدايش زهره محورش را در حدود 170درجه از حالت عمود بر صفحه مقداري متمايل کرده است و جهت چرخش آن برعکس شده است، به طوري که امروز از شرق به غرب مي گردد و خورشيد در سطح آن از غرب سطح و بر شرق غروب مي کند.
ديدار در جهنم
اختلاف زمان براي بازگشت پرتو بازتاب شده از سطح به منبع نشان دهنده ارتفاع عوارض سطحي همچون کوه ها و دره ها است. سپس اين داده ها به رايانه اي منتقل شدند که مي توانست نقش هاي از ارتفاعات سطح زهره به کمک کم و زياد شدن شدت رنگ ها تهيه کند.
درفاصله سال هاي 1990 تا 1994 فضاپيماي نقشه برداري ماژلان به دور زهره مي گشت و به اين ترتيب چشمان رادارش مي توانست تمام سطح سياره را بررسي کند. نقش هاي از سطح عوارض سطحي زهره نشان داد که سطح زهره حدود 300تا 500 ميليون سال نو شده است که البته از نظر زمين شناختي در مقايسه با سن 5/4 ميليارد ساله منظومه شمسي سطح جواني است. اين که اين اتفاق چگونه و چرا رخ داده هنوز مورد بحث دانشمندان است.
بلند ترين قله سطح زهره قله مانتيز ماکسول در دشت ايشتار است. اين قله نسبت به سطح مرجع زهره 11 کيلومتر ارتفاع دارد که بسيار بلندتر از ارتفاع قله اورست از سطح دريا است. زهره هم همچون سياره هاي ديگر از خطر برخورد سيارک ها و شهاب واره هاي بزرگ در امان نبوده است. سطحش پوشيده از دهانه هاي برخوردي متعددي است که به طور تصادفي در جاي جاي زهره پراکنده اند.
اما جو ضخيم آن به سنگ هاي کوچک تر اجازه ورود نداده و آنها را مي سوزاند. بنابراين دهانه هايي با قطر کمتر از 2 کيلومتر در سطح آن ديده نمي شود. به استثناي جايي که سنگي بزرگ درست لحظاتي پيش از برخورد تکه تکه شده و قطعاتش با سطح برخورد کرده و زنجيره هايي از دهانه هاي نزديک به هم را ايجاد کرده اند. چيزي که زهره به وفور دارد بيش از صدهزار آتشفشان کوچک به همراه صدها آتشفشان بزرگ تر و عوارض آتشفشاني نظير Caldera است. Caldera ها دهانه هاي بزرگ به قطر 2 کيلومتر هستند و شکل و شمايل و ساختار پيچيده اي نسبت به دهانه هاي فنجان مانند عادي دارند.
آنها معمولا بر اثر فوران هاي انفجاري فروريزش دهانه آتشفشاني و يا از ترکيب دو دهانه کنار هم به وجود مي آيند. و در سطح زهره تا صدها کيلومتر پهنا دارند. در حالي که پهناي Caldera هاي زميني بيش از چند کيلومتر نيستند. در زهره همچنين رودهايي از جريان گذاره تا صدها کيلومتر در زمين هاي پست تر کشيده شده اند. آنها دشت هاي وسيعي را به وجود مي آورند و تقريبا 85 درصد زهره را با سنگ هاي آتشفشاني پوشانده اند. يکي از اين رودها طولي معادل 7 هزار کيلومتر دارد يعني فاصله اي مستقيم تهران تا پکن(چين).
کا وش هاي فضايي
هر کدام از آنها توانستند تنها يک ساعت در انجام دوام بياورند. پيش از کاوشگر ماژلان دو کاوشگر از سري ماموريت هاي پايونير به زهره فرستاده شد. پايونير 12 دور مدار زهره مي چرخيد و پس از ورود به مدار در سال 1987 نقشه هاي سراسري از ابرهاي سياره اي، جو، يون سپهر و همچنين نقشه هاي راداري از 93 درصد سطح زهره را به زمين فرستاد. اين فضاپيما پس از هشت ماه پس از اتمام سوختش در جو زهره سوخت و از بين رفت.
پايونير 13 که در سال 1978 پرتاب شد، ماموريتي چند کاره بود. حامل چهار کاوشگر که طوري طراحي شده بودند تا از هم جدا شوند و در مکان هاي مختلف در دو بخش روز و شب هر دو نيمکره سياره وارد شوند. اين کاوشگرها حامل چندين آزمايش براي اندازه گيري ترکيبات شيميايي، فشار، چگالي، دماي جو زهره بودند. قرار نبود هيچ يک از آنها پس از برخورد با سطح سياره جان سالم به در برند. اما يکي از کاوشگرهاي روز پس از برخورد با سطح سياره سالم ماند و تا 67 دقيقه بعد که باتري هايش از کار افتادند، درباره دماي سطح داده هايي به زمين فرستاد. کاوشگر اصلي هم به دنبال آنها وارد جو شد. اما چون سپر حفاظتي گرما نداشت در لايه هاي بالايي جو سوخت. و پيش از سوختن، داده هايي از خصوصيات خارجي ترين لايه جو زهره به زمين فرستاد. اين نقشه هم اکنون توسط کاوشگر سازمان فضايي اروپا به نام ونوس اکسپرس (Venus Express) که در مدار زهره قرار دارد، همراه با ابزارهاي نقشه برداري متعدد استفاده مي شود.
خبر تازه اين که ونوس اکسپرس براي اولين بار رعد و برق هايي را در سطح زهره کشف کرد که به مراتب از رعد و برق هاي زميني قوي تر، ولي بدون آب و باران است. اين پديده زهره را به سيارات زمين، مشتري و زحل که در همه بار الکتريکي توسط رعد و برق تخليه مي شوند، شبيه مي سازد). زهره هيچ قمر يا مهتابي ندارد، اما دم يا دنباله اي دارد. به تاريخ 8 ژوئن 2004 زهره مستقيما ميان زمين و خورشيد قرار گرفت و به صورت يک لکه بزرگ سياره از برابر صفحه خورشيد گذشت. اين رويداد نادر به نام "گذر زهره" ياد مي شود که آخرين بار در سال 1882و دفعه بعد در سال 2012 خواهد بود، اما براي دفعه بعدتر آن بايد تا سال 2117 منتظر ماند.
هر چند اين رويداد چندان اهميت علمي ندارد، اما در اين سفر، نيروي جاذبه عجيبي نهفته که منجهان آماتور را به سوي خود مي کشاند. درخشش چشم نواز زهره براي هر ناظري دل فريب است و گذشتگان ما بي خبر از چهره زير پرده زهره آن را الهه زيبايي مي دانستند.
اما اين دنياي شگفت طبيعتي خشن و افسار گسيخته اي دارد. زهره همچون جهنمي با دماي 482 درجه است که در آن باران سولفوريک اسيد مي بارد و به جاي رودخانه هاي آب در آن جريان هايي از گدازه داغ جاري است. حالا در مي يابيد که چرا همه از سفر به مريخ صحبت مي کنند اما هيح کس از سفر به زهره صحبت نمي کند.
منبع: دانشمند ش 572
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}