کجاست اين ولايت نصف جهان؟


 

نويسنده: شهره عقيلي




 

دو کلام بخوانيم از اصفهان قديم به قلم ميرزا حسين خان
 

شهر اصفهان هوايش در غايت سلامت و ملايمت، چهار فصلش بقاعده،اختلاف چندان،چه در روز و چه در شب و چه در ماه و چه در سال معلوم نمي شود. درجات سرما وگرمايش به نظم توالي مندرجاً پايين و بالا مي رود، روز اول و دوم هر فصل تغيير و تحول هوا درست محسوس است . پاييز گاهي باد تند مي وزد، اما نه به شدت ولايات ديگر، زمستان الي اواخر دلو بارش نادر است، حوت را براي بازکردن شکوفه ها بادهاي متوسط پي در پي است ،بهار دايم بادهاي ملايم دارد، تابستان کمي از روزها و بيشتري از شب ها را نحوج هوايي هست.اين بلد از هواهاي بد سالم است،بادهاي دبور و جنوب آن خيلي کم، زيرا که سمت مغرب به دو فرسنگي کوه کرتفعي است موسوم به کوه سيد محمد و جانب جنوب يک فرسنگ کمترک کوه معروف به صفه پشت سر آن ظهراً بعد ظهر کوه هاي چهار محال و جبال بختياري الي سرحد مملکت خوزستان متصلاً مانع بادهاي کبريتي و هواي عفن است دو طرف شمال و مشرق شهر باز و عايقي براي بادهاي شمال و صبا نيست. خاکش در کمال نيکويي است و محسنات ذاتي زياد درآن جمع، اول آنکه همه قسم خاک اين بلد بالذاته معطر است.خاصه جنس رس و هر چه از خاکش مي رويد معطرتر، دوم قاطبه ي خاک اصفهان خشک و بي رطوبت و شيره دار و چسبنده براي عمارات بي عديل و جهت غرس اشجار بي بديل است، اما بي رشوه و شيار حاصل بسيار نمي دهد. خشت اين ولايت چندين برابر آجرهاي ولايات ديگر کار مي کند. آجرش مانند فلزات معدني دوام دارد. عمارات خشتي وگلي از عهد کيان تاکنون برپاست. آجر فرش هاي مساجد و مدارس از زمان خلفا کماکان باقي و بدجاست و زير صدمه ي قدم ها مانند سنگ هاي خارا صاف و براق شده، اول قريب يک ربع اين شهر را آب رودخانه نمي گيرد و از چاه تنها مشروب مي شود و سه ربع ديگر هم آب رودخانه دارد و هم آب چاه/ از جهت صاف يا سردي و خوراکي و صفاي حوض ها و دستک ها و منبع ها آب چاه و به خصوص شست و شوي جامه ها و صفاي کوچه ها و شراب باغ و باغچه ها آب رودخانه سبکي و برندگي آب رودخانه قدري بيشتري است.دوم هر سالي، خشکي شديد شود شهر اصفهان تشنگي زياد از آب نمي بيند زيرا که زمينش نزديک است به آب و همه ي خانه و باغ و ملکي از قديم چاه آجري و چرخ هاي دستي و پايي و گاوي دارد و بعضي چرخاب هاي بزرگ شتري و قاطري ساخته اند، سال هاي پرآبي و برخي چاه هاي خانه ها در بهار به آب دسترس است و سنوات خشکي نهايت دو سه ذرع نسبت به پيش آب پايين مي رود . و اما اين بلده به نقد چهار ميدان داير دارد.اول آنها ميدان کهنه که سلاطين سلف ساخته اند. دوم ميدان تير که امير تيمور ساخته ،سيم ميدان چهار حوض و چهارم ميدان نقش جهان که در ميدان امير از بناهاي شاه عباس است .از مساجد و مدارس و حمام ها و بيوت و قصور و بروج و سردرب هاي باغات و عمارات مبارکات و چهار باغ ها و پل هاي رودخانه و امثال اينها در اين شهر بسيار است و هرکدام به جاي خود بي نظير.
در قديم سه حصار براي اين بلده کشيده شده، اول باروي طهمورثي که پاره اي از خشت وگل است و دور بعضي محلات که در آن زمان بوده کشيده اند. دوم عضدالدوله ديلمي، پاره اي از خشت و گل کشيده و محلات جديد آن عهد را محاصره نموده ، حصارش را به پاره ي با طهمورث وصل کرده،سيم باره ي اشرافي که اشرف افغان باره اي در کمال استحکام با قطر و ارتفاع از خشت وگل و گچ و آجر با هم براي حفظ خود کشيده و محلات بي حصار را محصور نموده.
اين شهر دو قبرستان دارد. قبرستان تقچي، قبرستاني است زياده از حد وسيع و کهنه اولياي زيادي درآن مدفون ،قبرستان تخت فولاد بيرون از دروازه حسن آباد، تکاياي عاليه و اموات معروفه بسيار دارد.
کوه صفه که جانب جنوب بلده است و شهر به فاصله ي سه ربع فرسنگ در دامنه ي آن واقع است. کوه مزبور مرتفع و عظيم و خشک و بي آب و بي منفعت و بدون اشجار است.
رودخانه زاينده رود آب آن از ميان چهار محال و فريدن و شش بلوک ديگر اصفهان مي گذرد. اواسط طول آن ضلع جنوبي شهر واقع شده .اين زاينده رود از سرچشمه الي آخر مشرب آن که گاوخوني رودشتين است .کف زمينش تمام از خود زايش آب مي نمايد. بدين جهت زاينده رود نام دارد، اين صفت را هيچ رودخانه اي ندارد. در وصف درختهاي گل، درخت بيدمشک در اصفهان زياد است و گلش زياد معطر.
نوع حيوانات پرنده در اصفهان،شاهباز، شاهين ،قوش و چرخه هست ولي خيلي کم.جغد بسيار است.کبوتر خانگي و صحرايي بي شمار، گنجشک خيلي زياد. يک نوع کاکلي است که مانند خروس، تاج دارد. يک نوع بي تاج است.
نوع طلاب و محصلين علوم در اصفهان کليه ي تحصيل کننده ها بي حساب است. مدارس بسيار است که از قديم موقوفات براي آنها باقي مانده به مصارف طلاب و محصلين مي رسد. مجتهدين و فضلا در اصفهان بسيارند و به شماره در نمي آيند.هيچ ولايت در روي زمين مانند اين بلد فقيه و عالم ندارد. پس اين ولايت عجب بي همتا و بي مثال است.
منبع: ويژه نامه روز اصفهان و کنگره بزرگداشت شيخ بهايي ضميمه روزنامه اصفهان زيبا / ارديبهشت 89.