چشمه اي که به شط شهادت ريخت


 






 
نگاهي به زندگي آموزگار بسيجي شهيد سياوش دالانداري

شهيد، آيينه پاک حسين است
سراسر عاشق خاک حسين است

بجو رمز شهادت را ز مکتب
که اين، درسي ز ادراک حسين است

شهيد سياوش دالانداري در سال 1336 در شهرستان ميانه و در محله مسجد حضرت ابوالفضل(ع)، در خيابان امام خميني (ره)، در خانواده اي مذهبي و مستضعف به دنيا آمد.تحصيلات ابتدايي را در دبستان امام خميني(ره)امروزي به اتمام رساند و سپس، به ادامه تحصيل در دبيرستان دکتر شريعتي پرداخت .در سال 54 و به دنبال فوت پدر، مسؤوليت سنگين اداره خانواده وي را بر آن داشت تا از تحصيل در مقطع دبيرستان فاصله بگيرد.اما پس از مدتي دوباره به ادامه تحصيل پرداخت و دو سال بعد با نمره هاي درخشان از دانشسرا فارغ التحصيل شد و با اخذ مدرک آموزگاري به شهر ميانه برگشت .در سال 1357 به خدمت مقدس سربازي رفت و با تلألو اوليه شعله هاي قيام مردم به رهبري امام خميني (ره)از خدمت سربازي فرار کرد و خود را به صفوف مردم مبارز و انقلابي رساند و همپاي ساير مردم به مبارزه پرداخت و با پخش اطلاعيه هاي امام (ره)و شعارنويسي و شرکت در تظاهرات به سهم خود در پيروزي انقلاب نقش داشت.پس از پيروزي انقلاب اسلامي با عضويت در کميته انقلاب اسلامي مشغول خدمت در آن نهاد شد و مدتي هم از طريق جهاد و بسيج جهت خدمت به روستاهاي محروم رفت، با دلسوزي و جديت و علاقه به شغل آموزگاري و خدمت پرداخت و با عشقي که در راه خدمت به انقلاب داشت با شروع جنگ تحميلي، در سال 1360 در بسيج ثبت نام کرد و پس از طي دوره هاي آموزشي به مدت دو ماه در جبهه هاي جنوب و در منطقه عملياتي سوسنگرد سجاعانه به نبرد با دشمنان بعثي پرداخت.او پس از اتمام مأموريت خود به ميانه برگشت.اما چشمه خروشاني که از احساسات و عواطف پاک وي سرچشمه گرفته بود و به عشق آسماني و شهادت متصل شده بود، وي را بر آن داشت تا مجدداً به جبهه برگردد.وي پس از حدود يک ماه فعاليت، در منطقه عملياتي جنوب در حمله فتح المبين در تنگه رقابيه در تاريخ چهارم فروردين ماه 1361 بر اثر اصابت گلوله اي به سرش به درجه رفيع شهادت نايل آمد و به جمع ياران شهيدش پيوست.پيکر مطهر شهيد دالانداري پس از تشييع باشکوهي در تاريخ هشتم فروردين همان سال، به همراه پيکر دو نفر از همسنگرانش به نام هاي شهيد اسماعيل قره داغي و شهيد جعفر سالم در گلستان شهداي ميانه به خاک سپرده شد.
از خصوصيات اخلاقي شهيد سياوش مي توان به تقوا، پشتکار، خوشرويي و حسن خلق او اشاره کرد .او بسيار مؤدب بود.به پدر و مادر و بزرگان خانواده و فاميل احترام ويژه اي مي گذاشت.در نمازهاي جماعت، اجتماعات مذهبي، هيئت ها، راهپيمائي ها و نمازهاي جمعه حضوري فعال داشت، سعي مي کرد تا با رفتار و کردار خوب خود معلم و آموزگار نمونه اي براي دانش آموزان باشد .با رفتار نيکو شاگردان خود را به راه درست و عشق به تحصيل و ايمان و ...دعوت مي کرد و به خاطر همين، همه او را دوست داشتند.او معلمي نمونه و الگويي کم نظير بود که علاقه وافري به مستضعفين و محرومين داشت و چون خودش در خانواده اي مستضعف و محروم بزرگ شده بود، درد مستضعفان را به خوبي لمس مي کرد و لحظه اي از فکر خدمت به حرومين و مستضعفين غافل نبود و عاقبت هم در راه حراست و حفظ ارزش هاي انقلاب اسلامي جان خود را نثار کرد.
منبع:نشريه خانواده، شماره 394