بعد از انتخابات


 

نويسنده:ابوالقاسم ـ قاسم زاده




 
انتخابات مجلس پايان يافت و مجلس نهم در خرداد آينده آغاز به‌كار خواهد كرد. اينك موضوع روز شرايط بعد از انتخابات است كه بايد در دو بخش داخلي و خارجي بررسي شود. در اين نوشته به اختصار به آن پرداخته مي‌شود.
در بخش داخلي، سخن نخست اين است كه اگر انتخابات را ظهور مجدد «وحدت ملي» مي‌شماريم، حفظ و حراست آن نيازمند تمهيداتي است. مسئولين و مديران كلان كشورند كه بايد تمهيداتي بينديشند تا وحدت ملي به كاستي سوق پيدا نكند. اولين تغيير در انديشه و برنامه‌ريزي جديد، تحول در روش‌ها است و تجديدنظر در رفتارهاي سياسي ـ اجتماعي شخصيت‌ها و تشكل‌ها و مسئولين براي حفظ و بسط وحدت ملي و بخصوص اجتناب از جزميّت‌هايي كه به‌جاي جاذبه، دافعه را بسترسازي مي‌كند. «جذب حداكثري و دفع حداقلي» مي‌تواند سر خط حركت به‌سوي فربه‌سازي اصل وحدت ملي باشد. انتخابات تجلي وحدت ملي ناميده شده است. پس به اين نيازها بايد توجه داشت:
1ـ بايد با حفظ اصول همراه باور، سماحت در تحقّق اصول انقلاب اسلامي محوريت يابد و مردم را صاحبان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بدانيم. انتخابات را به مفهوم جامعه و مردم، فاقد نقد ندانيم و بعد از انتخابات هم نسبت به نقد مردم گوش شنوا و حساس‌تري داشته باشيم.
2ـ در جامعه‌شناسي سياسي، تغيير زماني نسل‌ها در صحنه اجتماعي را فاصله‌اي بيست و پنج تا سي سال مي‌خوانند. چه بخواهيم و چه نخواهيم در سير سي سال از گذشت عمر انقلاب و جمهوري اسلامي، نسل جديدي به صحنة حضور آمده‌اند. اين نسل، برداشت‌ها، نيازها و حتي ارزيابي‌هاي جديدي را در ميدان و عرصه كنوني جامعه ايران براي خود باز كرده‌ است. اين ميدان كه به عبارت ديگري همان حضور موتور وحدت ملي در جامعه ايراني امروز است، شاخص‌هاي ويژه خود را دارد. بايد آن را به دقت شناخت و براي آن برنامه‌ريزي كرد تا افق آينده براي استمرار وحدت ملي وسيع‌تر و روشن‌تر گردد.
3ـ طرد و حذف در هر نظام سياسي به مراتب آسان‌تر از جذب و پذيرش است. اگر شعارزدگي و برنامه‌گريزي، جزميت‌طلبي تشكيلاتي و اعمال قدرت بجاي پاسخگويي و مسئوليت‌پذيري روش كار گردد، بعد از هر انتخابات، مردم اين پيام را مي‌گيرند كه بايد ديگر صحنه حضور را ترك كنند و به سراغ گرفتاري‌هاي خود بدون پاسخگويي مسئولين بروند. نقد سازنده جاي خود را به تخريب شكننده مي‌دهد و در مسير خود گسل‌هاي ناهنجاري را بوجود مي‌آورد.
4ـ هر انتخاباتي دو جنبه بنيادين دارد. نقد گذشته و باز كردن مسير بهتر براي آينده. استمرار وحدت ملي تنها با پذيرش اين دو اصل از انتخابات و انتخاب مردم امكان‌پذير است.
5 ـ رصد كردن نيازهاي اساسي مردم در مجلس آينده و حساسيت كاري نمايندگان در مجلس براي تحقق «منافع ملي» مهمترين شاخص در حفظ وحدت ملي است. «منافع ملي» و «وحدت ملي» ارتباطي وثيق با هم دارند. مردم بعد از انتخابات در انتظارند تا نمايندگان آنها در مجلس كه از طريق آراء آنها انتخاب شده‌اند، منافع فردي يا برتري‌طلبي جناحي را كنار بگذارند و در عمل نشان دهند كه حافظ «منافع ملي» در همه سطوح و اداره امور كشور هستند. در همين مسير است كه «وحدت ملي» از هر گونه آسيبي محفوظ مي‌ماند.
6ـ مجلس محل قانونگذاري است و در آن شك و ترديد نيست. اما محك قانونگذاري مطلوب، بر تشخيص صحيح از منافع ملي استوار است. در كنار تنظيم و تصويب قوانين در مجلس، ماموريت و مسئوليت نظارتي نمايندگان هم اهميت دارد. مجلس گذشته (مجلس هشتم) اگر كارنامه خود را در قانونگذاري مطلوب مي‌داند، از نگاه بسياري از كارشناسان و مردم در بخش نظارتي‌اش چندان قوي و به موقع عمل نكرده است. در مواردي هم كه پا پيش گذاشت، يا دير شده بود و كار از كار گذشته بود و يا پروندة نظارت در حد اعتراض‌هاي لفظي آنهم بدون نتيجه مسدود ماند. بعد از انتخابات، مردم اگر چه در جستجوي بهينه‌سازي قوانين از سوي مجلس آينده هستند، اما اجراي به موقع وظيفه نظارتي از سوي مجلس نهم براي بازدارندگي از وقوع هر گونه خلاف قانون را نيز طلب مي‌كنند.
7ـ مردم در انتخابات چشم به آينده دارند تا حداقل وعده‌هاي داده شده براي تصحيح گذشته و آينده‌اي بهتر انجام پذيرد. سرنوشت بعد از انتخابات را كساني رقم مي‌زنند كه مورد اعتماد بوده و از سوي مردم به نمايندگي در مجلس انتخاب شده‌اند و مسئوليت تصحيح ضعف‌ها و رفع كمبودهاي گذشته براي آينده‌اي بهتر را بعهده گرفته‌اند.
***
اما در بخش خارجي، برنامه غرب (آمريكا و شركاي اروپايي) درباره ايران بر دو محور تحريم و تهديد قرار گرفته است. اين طراحي با امواج جنگ رواني و تبليغاتي عليه جمهوري اسلامي ايران هدايت مي‌شود. شكستن «وحدت ملي»، استراتژي غربي‌ها است. غربي‌ها همه تهاجم تبليغاتي خود را از چندين ماه گذشته بر موضوع انتخابات مجلس و چگونگي مشاركت مردم معطوف كردند تا چنين وانمود كنند كه مردم ايران ضد انقلاب اسلامي و خواهان سرنگوني نظام در كشور خود هستند. اين روش در يك برنامه‌ريزي با حجم گسترده و از بستر جنگ رواني ـ تبليغاتي مدت‌ها است كه ادامه دارد. اين استراتژي در منطقه و در چند كشور عربي و رسانه‌هاي نوشتاري و گفتاري آنها دنبال شد. ايجاد ترديد نسبت به جمهوري اسلامي ايران در جوامع عربي كه خود در قيام عليه ديكتاتورهاي حاكم به صحنه آمده‌اند در مطبوعات وابسته به دولت‌هاي مرتجع عربي و بخصوص از دو شبكه تلويزيوني الجزيره در قطر و العربيه كه با سرمايه دولت سعودي اداره و مديريت مي‌شود برنامه هر روز آنها شده است. اوج اين روش جنگ رواني ـ تبليغاتي معطوف به انتخابات مجلس و چگونگي حضور مردم در صحنه معطوف بود. اصل حضور نيافتن مردم در انتخابات و پيش‌بيني شكست آن براي غرب و چندين رسانه عربي مفروض گرفته شد تا بعد از انتخابات هجوم به حاكميت در ايران ابعاد جديدتري از نظر سياسي و تشديد سياست‌هاي تحريم و تهديد پيدا كند.
اكنون بعد از انتخابات در حالي كه حدود 350 خبرنگار خارجي از كشورهاي گوناگون از جمله آمريكا و اروپا آن را پوشش خبري و گزارش دادند، تاكتيك جنگ رواني تبليغاتي آنها شكست خورده است. در بررسي بعد از انتخابات از نظر خارجي، خوشحالي مردم در جوامع خاور ميانه كه چشم به چگونگي برگزاري و حضور مردم ايران در اين انتخابات داشتند و انفعال دولت‌هاي غربي و رژيم‌هاي وابسته به غرب در منطقه را شاهديم. هنوز روزي از پايان انتخابات سپري نشده است كه در مصر، يمن، عراق، اردن و امارات عربي گزارش‌هاي مردمي و تفسيرهايي كه تحليلگران مستقل سياسي از اين كشورها درباره انتخابات مجلس در ايران داده‌اند، بطلان آرزوي آمريكا و شركاء اروپايي و رژيم صهيونيستي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران را تفسير و تحليل مي‌كنند. مهمتر از آن انقلابي ماندن مردم ايران در حضور فعال آنها در صحنه انتخابات را قوت استمرار مبارزه ضد صهيونيستي و ضد سلطه غرب براي خود مي‌شمارند. واقعيت اين است كه بعد از انتخابات توده‌هاي مردم در منطقه خاور ميانه در مبارزات خود شاداب‌تر و نظام استكباري منفعل و مايوس شده‌اند. برخي از محافل خبري ـ سياسي در اروپا پرسيده‌اند بعد از انتخابات در ايران آيا غرب رفتارهاي خود نسبت به جمهوري اسلامي ايران را تغيير خواهد داد؟ و در ادامه سياست تحريم و تهديد تجديد نظر خواهد كرد؟ زيرا ادامه اين سياست به‌جاي مقابله با دولت ايران ستيزه‌جويي با مردم آنست.
واقعيت اين است انتخابات مجلس اهرم سياست خارجي و بين‌المللي دولت را نيرومندتر كرده است. قدرت سياست خارجي در هر كشوري بر آمده از توانمندي و جايگاه مردمي دولت‌ها است. بعد از انتخابات مردم انتظار دارند تا ديپلماسي كشور فعال‌تر و براي صيانت از كيان ملي قوي‌تر عمل كند. پيام مردم در انتخابات را از ابعاد بين‌المللي بايد از طريق ديپلماسي‌ فعال به جهان معرفي كرد تا در صحنه روابط بين‌المللي بعد از انتخابات دست‌آوردهاي بهتري به‌دست آورد.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb