موفق ها اين گونه اند


 

نويسنده:جک کانفيلد




 

1- صد در صد مسئوليت زندگي خود را بر عهده بگيريد:
 

يکي از بزرگترين باورهاي غلط رايج در بين مردم اين است که براي داشتن زندگي عالي، يک شخصي در جايي به شيوه اي مسئول است تا زندگي ما را پر از شاديهاي مستمر، انتخابهاي شغلي مهيج، بارور کردن زماني که با خانواده مي گذرانيم و به وجود آوردن رابطه شخصي لذت بخش، فقط به اين دليل که ما وجود داريم. اما حقيقت اين است که فقط يک نفر مسئول زندگي توست و آن شخص کسي نيست جز خود تو.

2- بدان که چرا اينجايي:
 

معتقدم تک تک ما با هدفي خاص پا به عرصه حيات گذاشته ايم. شناسايي، قبول کردن و افتخار کردن به اين هدف مهمترين کاري است که افراد موفق انجام مي دهند. آنها وقت مي گذرانند تا بفهمند براي چه اينجا هستند و بعد با شور و شوق اين هدف را دنبال مي کنند.

3- بدان چه مي خواهي:
 

يکي از دلايل اصلي که بيشتر افراد به خواسته هايشان نمي رسند اين است که آنها نمي دانند و تصميم نگرفته اند که چه مي خواهند. آنها خواسته هايشان را به طور واضح و محکم تعريف نکرده اند... موفقيت براي تو چه شکلي است؟

4- باور کن که امکان دارد:
 

در گذشته دانشمندان فکر مي کردند که انسان به اطلاعاتي از دنياي بيرون به مغز مي رسد، پاسخ مي دهد. اما امروزه که فهميده اند که ما به چيزي پاسخ مي دهيم که مغز بر اساس تجربه هاي قبلي توقع دارد اتفاق بيفتد. در واقع ذهن چنان ابزار قدرتمندي است که مي تواند در واقعيت هر آنچه را خواهي برايت فراهم کند. اما بايد معتقد باشي هر آنچه که بخواهي امکان دارد.

5- خود را باور کن:
 

اگر قصد داري در خلق روياهايت موفق ياشي بايد معتقد باشي که قادر و توانا هستي تا آن را به حقيقت تبديل کني. چه آن را با عزت نفس، اعتماد به نفس يا اتکا به نفس بنامي، ان اعتقادي ريشه دار است که مي گويد تو تواناييها، منابع دروني، مهارتها و استعدادها را براي خلق نتايج دلخواهت داري.

6- اعتقاد به نيرويي برتر که تو را حمايت مي کند:
 

تصور کن موفقيت در زندگي چقدر آسان تر مي شود اگر مطمئن باشي که نيرويي تو را پشتيباني مي کند و فرصتها را سر راهت مي گذارد. انسانهاي موفق اينگونه هستند.

7- برانگيختن قدرت هدف گذاري:
 

متخصصين علوم موفقيت مي دانند که ارگانيسم مغز در جستجوي هدف است. هر هدفي به ضمير ناخودآگاه ارايه کني، شب و روز کار مي کند تا تو را به آن هدف برساند. براي به کار گرفتن ضمير ناخودآگاه، هدف بايد قابل اندازه گيري باشد. اگر معياري براي اندازه گيري نباشد ديگر نمي توان آن را هدف ناميد بلکه فقط يک خواسته، آرزو، تمايل يا يک ايده خوب است.
منبع : نشريه راه موفقيت، شماره 15