«قدس ايران» الگويي براي زنان
«قدس ايران» الگويي براي زنان
«قدس ايران» الگويي براي زنان
نويسنده:دکتر حميد انصاري
زنان به عنوان نيمي از پيکره جامعه انساني در تاريخ پرفراز و نشيب بشريت نقشي بسيار اثرگذار و مهم اما پنهان برعهده داشتهاند. بدون ترديد در تمامي دستاوردها و تجربههاي مستمر زندگاني بشر و در همه دگرگونيها و تحولات اجتماعي و تاريخي، زنان همواره همدوش با مردان و در مواردي نيز يکتنه بار مسئوليت را به دوش کشيدهاند. در فراسوي چالش باورهاي کهن و ايدههاي نوين در موضوع حقوق زنان و موقعيت اجتماعي و تاريخي آنان و فراتر از انديشههاي جنسيتگرايانه يا فمنيستي و فراجنسيتي، آنچه را که با قطعيت ميتوان اثبات کرد، اين واقعيت است که در سايه غلبه اقتدار ظاهري مردان، نقش و سهم زنان در تحولات و دستاوردها بسيار کم فروغتر از حد واقعي بازخواني و بازگويي شده است. زحمات و رنجهايي که زنان در پذيرش مسئوليتهاي چند جانبه زندگي متحمل شدهاند، از مشارکت در تأمين اقتصاد خانواده گرفته تا فراهمسازي بستر آرامش زندگي و تا رنجهاي طاقتفرساي پرورش فرزندان در کنار مسئوليتهاي جمعي و انجام تکاليف ديني و اجتماعي، در قياس با آنچه که از سهم آنان در پيشبرد مقاصد انساني و ايجاد ساختارهاي اجتماعي و پيشرفتها و تحولات و تمدنها بازگو شده، بسيار بيشتر بوده است.
بايد اعتراف کرد که عليرغم ديدگاه مترقّي و کاملاً متفاوت اسلام با نگرشهاي تبعيضآميز جاهليت در باب گوهر و حقيقت يکسان آفرينش زن و مرد و ارزش جايگاه زن به عنوان مدير کانون خانواده، مربّي فرد و جامعه و مسئول و متعهد در برابر تکاليف اجتماعي و داراي حقوق متناسب با موقعيت تأثيرگذار خويش در زندگي فردي و اجتماعي، امّا در گذر ايام و در سايه غلبه گفتمان اقتدار گراي جنسيتي، همچنان شاهد ناديده گرفتن نقش و موقعيت زنان در حيات جامعه انساني و جوامع اسلامي هستيم.
انقلاب اسلامي در ايران که با رهبري فيلسوف، عارف، فقيه و اسلامشناسي بزرگ و نوانديش همچون امام خميني(ره) برپا شد، در حقيقت احياي تفکر ناب اسلامي در زدودن پيرايههاي انحرافي و مبارزه با تبعيضها و ستمها و بازگشت به اصول بنيادين اديان توحيدي يعني اصالت گفتمان وحي و پاسداشت عدالت و حرمت و کرامت و آزادي و برابري انسان در جهان معاصر بود. بدين ترتيب، گفتمان دفاع از حقوق زنان و نقشآفريني و تعهد آنان براي ايفاي مسئوليت در عرصههاي مختلف انقلاب و نظام جمهوري اسلامي به عنوان يکي از مهمترين دستاوردهاي نهضت امام خميني، رويکردي جديد را در جامعه زنان ايراني پديد آورده است.
در چنين شرايطي، يافتن الگوهاي موفق از جمع زنان مسلمان که در عين پاسداشت ارزشهاي ديني و هنجارهاي ملي و ايراني توفيق آن را يافته باشند که عليرغم رسوبات ذهنيت تاريخي درباره نقش زنان و عليرغم استمرار برخي از مناسبات ناعادلانه موجود در نظامها و نگرشهاي حقوقي و اجتماعي، با عمل و رفتار و کردار خويش از جايگاه و موقعيت زن مسلمان و متعهد دفاع کرده و زندگي ايشان اسوهاي براي ساير زنان جامعه باشد، نيازمنديم.
بانوي بزرگ انقلاب اسلامي، همسر امام خميني، خانم خديجه ثقفي ملقب به «قدس ايران» از جمله اين اسوههاست.
آنچه که زندگاني اين بانوي نمونه را به مثابه الگويي براي دختران و زنان مسلمان، ممتاز مينمايد صرفاً همسري و همراهي با رهبر بزرگترين انقلاب معاصر نيست، بلکه فضيلتها، خصلتها و واقعيتهاي فراواني در مسير زندگي قريب به يک قرن اوست که بازخواني حقايق زندگي او را پندآموز ديگران ميسازد.
زماني قادر به درک ويژگيهاي برجسته اخلاقي و اجتماعي و فضايل و خدمات بانو ثقفي خواهيم شد که چگونگي نگرش فرهنگي به نقش و جايگاه زن در حدود يکصد سال پيش در جامعه ايران خصوصاً در خانوادههاي متدين و روحاني را دريابيم. افزون بر محروميتها و انزواي اجتماعي زنان که محصول نگرش ناعادلانه و عام تاريخي بوده است، بر اثر سياستهاي ضد ديني و کشف حجاب رضاخان و تقليد کورکورانه او از غربزدگي افراطي آتاتورک و در پي آن استمرار سياستهاي ضداسلامي و ترويج فساد و بيبند و باري اخلاقي از سوي محمدرضا پهلوي، به صورت اجتنابناپذير انزوا و محروميتي مضاعف بر جمع زنان متعهد مسلمان جامعه ايران تحميل شد. محروميت از تحصيل و کاهش سطح دانش و بينش و خروج از عرصه فعاليتهاي مؤثر اجتماعي از آثار طبيعي اين فرهنگ وارداتي و تحميلي براي قشر وسيعي از زناني بود که حفظ اصالتهاي اخلاقي و ديني و پاسداشت عفت عمومي، آنان را ناخواسته وادار به انزوا ميكرد. در چنين شرايط دشواري، ستارگاني در آسمان کمفروغ حيات اجتماعي زنان مسلمان ايراني در آن دوران درخشيدهاند که هر يک به تناسب کسب فضيلتها و دانش و بينش، موفقيتهايشان حجتي است بر اينکه در سختترين شرايط هم ميتوان با تحمل رنج و دشواري نقشآفرين عرصههاي بزرگ بود و بانو خديجه ثقفي نمونهاي از همين زنان بوده است.
محروميت تحميلي از تحصيلات رسمي، محدوديتهاي ناشي از وابستگي به خانواده روحاني و دشواريهاي فراوان بازدارنده ديگر نتوانستند مانع از کسب دانش و بينش و فضيلت و فعاليت اجتماعي در عين رعايت موازين اخلاقي براي «قدس ايران» شوند. او در همين شرايط موفق به آموزش غيررسمي زبان فرانسه ـ زبان متداول رايج بين فرهيختگان آن دوران ـ براي آشنايي با فرهنگ و تمدن نوين، فراگيري ادبيات شيرين فارسي و مطالعات گسترده در زمينه شعر و ادب پارسي، فراگيري طولاني مدت ادبيات عرب و تحصيل منطق و اصول بلاغت و فقه و احکام ديني در محضر امام خميني(به مدت 16 سال) و مطالعه آثار سياسي و اجتماعي آن دوران از يکسو و فراهم كردن ظرفيت همراهي و همدلي به مدت 60 سال با شخصيتي چون امام خميني که ظرفيتي فوق تصور ميطلبيد، بردباري و صبر و استقامت در تحمل مصايب دوران مبارزه و حبس و حصر و تبعيد امام خميني، تربيت فرزنداني فرهيخته و نامآور همچون شهيد آيتالله مصطفي خميني و چهره فراموش ناشدني يار همراه امام، حجتالاسلام والمسلمين سيد احمد خميني و چهرههايي همچون دکتر زهرا، صديقه و فريده مصطفوي و ساماندهي امر پرورش و تحصيل و ازدواجهاي موفق فرزندان و تدبير امور ارتباطات اين خانواده مطهر عليرغم سختيهاي غيرقابل باور ناشي از فشارهاي رژيم پهلوي و حکومت عراق، تدبير امور منزل بيت رهبر کبير انقلاب اسلامي در دوران هجرت به پاريس و مديريت امور بيت امام در 11سال دوران رهبري امام خميني پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، ايجاد فضاي آرامشبخش و تسلي دهنده براي امام خميني در برابر حوادث سهمگين دوران مبارزه و انقلاب در درون خانه، صبر و شکيبايي کمنظير او در فراق شهادت فرزند ارشد و داغ رحلت جوان برومندش احمد آقا و تحمل 10 داغ بزرگ ديگر، از آن جمله داغ التيامناپذير رحلت همدم و همسر زندگاني شصتساله؛ و در عين حال حفظ روحيه سرزندگي و شادابي براي زيستن توأم با هدفهاي بزرگ و انجام وظايف ديني و مادري و انقلابي و اجتماعي تا آخرين لحظههاي حيات؛ و در سوي ديگر، خصائل و فضايل فراوان اخلاقي مانند بزرگمنشي و آزادگي، عطوفت و مهرباني و وقار و وزانت مثال زدني توأم با تواضع و فروتني و احترام در معاشرت با ديگران حتي خردسالان، پرهيز جدي از هرگونه تفاخر به موقعيت استثنايي که نصيبش شده بود، مواظبت دائمي در همه دوران زندگي در رعايت موازين شريعت و انجام وظايف ديني، عشق و ارادت به ساحت نبيخاتم(ص) و ائمه دين و حضرت فاطمهزهرا (س) و پرهيز از تظاهر به ريا و زهدفروشي، صرف بدون منت دارايي خويش در مسير زندگي پربرکت امام خميني، تحمل بدون شکوه و منت رنجهاي غربت و هجرتها و جابجاييهاي مکرّر و همنوايي با ملت بزرگ ايران در جريان انقلاب اسلامي از طريق همدلي مداوم با امام خميني در تمام ادوار نهضت، و مناعت طبع و نگاه بلندش در اجتناب جدّي از سهمخواهي براي خدمات و زحمات شصت ساله زندگي با رهبر کبير انقلاب، عدم تغيير در رفتار و گفتار کريمانه و موقّر در بيست سال دوران زندگي بعد از ا مام، تنها نمونههايي از ويژگيهاي زندگاني پربرکت همسر امام خميني است.
بانو خديجه ثقفي از لحاظ نسبي ـ هم از جهت نسب پدر و هم مادرـ از نسل بزرگان دين و مجتهدان بلند آوازه يا افراد نامآشنايي بوده که نامشان در تاريخ ايران با خدمات مؤثر به کشور و مردم به نيکي ثبت شده است.
درخشندگي فروغ خورشيد انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني نميبايست سبب محروميت جامعه از درک فضايل و خدمات کساني شود که در همراهي با بنيانگذار نظام اسلامي از هيچ خدمت و فداکاري دريغ نورزيدهاند و بانو خديجه ثقفي به لحاظ اينکه نزديکترين فرد به امام آن هم در طول 60 سال زندگي مشترک و هم به لحاظ حجم وسيع خدماتي که در آن سوي زندگي اجتماعي و علمي امام در کانون خانواده و برقراري روابط خانواده وسيع عناصر مؤثر در انقلاب و مبارزه داشته است و هم به لحاظ الگويي که وي از اوج صبر و بردباري در دشواريهاي سهمگين بروز داده است و ديگر جنبههاي خدماتي و اخلاقي، نامش در رأس فهرست ياران صديق امام و خدمتگزاران به آزادي و استقلال ايران قرار دارد.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
بايد اعتراف کرد که عليرغم ديدگاه مترقّي و کاملاً متفاوت اسلام با نگرشهاي تبعيضآميز جاهليت در باب گوهر و حقيقت يکسان آفرينش زن و مرد و ارزش جايگاه زن به عنوان مدير کانون خانواده، مربّي فرد و جامعه و مسئول و متعهد در برابر تکاليف اجتماعي و داراي حقوق متناسب با موقعيت تأثيرگذار خويش در زندگي فردي و اجتماعي، امّا در گذر ايام و در سايه غلبه گفتمان اقتدار گراي جنسيتي، همچنان شاهد ناديده گرفتن نقش و موقعيت زنان در حيات جامعه انساني و جوامع اسلامي هستيم.
انقلاب اسلامي در ايران که با رهبري فيلسوف، عارف، فقيه و اسلامشناسي بزرگ و نوانديش همچون امام خميني(ره) برپا شد، در حقيقت احياي تفکر ناب اسلامي در زدودن پيرايههاي انحرافي و مبارزه با تبعيضها و ستمها و بازگشت به اصول بنيادين اديان توحيدي يعني اصالت گفتمان وحي و پاسداشت عدالت و حرمت و کرامت و آزادي و برابري انسان در جهان معاصر بود. بدين ترتيب، گفتمان دفاع از حقوق زنان و نقشآفريني و تعهد آنان براي ايفاي مسئوليت در عرصههاي مختلف انقلاب و نظام جمهوري اسلامي به عنوان يکي از مهمترين دستاوردهاي نهضت امام خميني، رويکردي جديد را در جامعه زنان ايراني پديد آورده است.
در چنين شرايطي، يافتن الگوهاي موفق از جمع زنان مسلمان که در عين پاسداشت ارزشهاي ديني و هنجارهاي ملي و ايراني توفيق آن را يافته باشند که عليرغم رسوبات ذهنيت تاريخي درباره نقش زنان و عليرغم استمرار برخي از مناسبات ناعادلانه موجود در نظامها و نگرشهاي حقوقي و اجتماعي، با عمل و رفتار و کردار خويش از جايگاه و موقعيت زن مسلمان و متعهد دفاع کرده و زندگي ايشان اسوهاي براي ساير زنان جامعه باشد، نيازمنديم.
بانوي بزرگ انقلاب اسلامي، همسر امام خميني، خانم خديجه ثقفي ملقب به «قدس ايران» از جمله اين اسوههاست.
آنچه که زندگاني اين بانوي نمونه را به مثابه الگويي براي دختران و زنان مسلمان، ممتاز مينمايد صرفاً همسري و همراهي با رهبر بزرگترين انقلاب معاصر نيست، بلکه فضيلتها، خصلتها و واقعيتهاي فراواني در مسير زندگي قريب به يک قرن اوست که بازخواني حقايق زندگي او را پندآموز ديگران ميسازد.
زماني قادر به درک ويژگيهاي برجسته اخلاقي و اجتماعي و فضايل و خدمات بانو ثقفي خواهيم شد که چگونگي نگرش فرهنگي به نقش و جايگاه زن در حدود يکصد سال پيش در جامعه ايران خصوصاً در خانوادههاي متدين و روحاني را دريابيم. افزون بر محروميتها و انزواي اجتماعي زنان که محصول نگرش ناعادلانه و عام تاريخي بوده است، بر اثر سياستهاي ضد ديني و کشف حجاب رضاخان و تقليد کورکورانه او از غربزدگي افراطي آتاتورک و در پي آن استمرار سياستهاي ضداسلامي و ترويج فساد و بيبند و باري اخلاقي از سوي محمدرضا پهلوي، به صورت اجتنابناپذير انزوا و محروميتي مضاعف بر جمع زنان متعهد مسلمان جامعه ايران تحميل شد. محروميت از تحصيل و کاهش سطح دانش و بينش و خروج از عرصه فعاليتهاي مؤثر اجتماعي از آثار طبيعي اين فرهنگ وارداتي و تحميلي براي قشر وسيعي از زناني بود که حفظ اصالتهاي اخلاقي و ديني و پاسداشت عفت عمومي، آنان را ناخواسته وادار به انزوا ميكرد. در چنين شرايط دشواري، ستارگاني در آسمان کمفروغ حيات اجتماعي زنان مسلمان ايراني در آن دوران درخشيدهاند که هر يک به تناسب کسب فضيلتها و دانش و بينش، موفقيتهايشان حجتي است بر اينکه در سختترين شرايط هم ميتوان با تحمل رنج و دشواري نقشآفرين عرصههاي بزرگ بود و بانو خديجه ثقفي نمونهاي از همين زنان بوده است.
محروميت تحميلي از تحصيلات رسمي، محدوديتهاي ناشي از وابستگي به خانواده روحاني و دشواريهاي فراوان بازدارنده ديگر نتوانستند مانع از کسب دانش و بينش و فضيلت و فعاليت اجتماعي در عين رعايت موازين اخلاقي براي «قدس ايران» شوند. او در همين شرايط موفق به آموزش غيررسمي زبان فرانسه ـ زبان متداول رايج بين فرهيختگان آن دوران ـ براي آشنايي با فرهنگ و تمدن نوين، فراگيري ادبيات شيرين فارسي و مطالعات گسترده در زمينه شعر و ادب پارسي، فراگيري طولاني مدت ادبيات عرب و تحصيل منطق و اصول بلاغت و فقه و احکام ديني در محضر امام خميني(به مدت 16 سال) و مطالعه آثار سياسي و اجتماعي آن دوران از يکسو و فراهم كردن ظرفيت همراهي و همدلي به مدت 60 سال با شخصيتي چون امام خميني که ظرفيتي فوق تصور ميطلبيد، بردباري و صبر و استقامت در تحمل مصايب دوران مبارزه و حبس و حصر و تبعيد امام خميني، تربيت فرزنداني فرهيخته و نامآور همچون شهيد آيتالله مصطفي خميني و چهره فراموش ناشدني يار همراه امام، حجتالاسلام والمسلمين سيد احمد خميني و چهرههايي همچون دکتر زهرا، صديقه و فريده مصطفوي و ساماندهي امر پرورش و تحصيل و ازدواجهاي موفق فرزندان و تدبير امور ارتباطات اين خانواده مطهر عليرغم سختيهاي غيرقابل باور ناشي از فشارهاي رژيم پهلوي و حکومت عراق، تدبير امور منزل بيت رهبر کبير انقلاب اسلامي در دوران هجرت به پاريس و مديريت امور بيت امام در 11سال دوران رهبري امام خميني پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، ايجاد فضاي آرامشبخش و تسلي دهنده براي امام خميني در برابر حوادث سهمگين دوران مبارزه و انقلاب در درون خانه، صبر و شکيبايي کمنظير او در فراق شهادت فرزند ارشد و داغ رحلت جوان برومندش احمد آقا و تحمل 10 داغ بزرگ ديگر، از آن جمله داغ التيامناپذير رحلت همدم و همسر زندگاني شصتساله؛ و در عين حال حفظ روحيه سرزندگي و شادابي براي زيستن توأم با هدفهاي بزرگ و انجام وظايف ديني و مادري و انقلابي و اجتماعي تا آخرين لحظههاي حيات؛ و در سوي ديگر، خصائل و فضايل فراوان اخلاقي مانند بزرگمنشي و آزادگي، عطوفت و مهرباني و وقار و وزانت مثال زدني توأم با تواضع و فروتني و احترام در معاشرت با ديگران حتي خردسالان، پرهيز جدي از هرگونه تفاخر به موقعيت استثنايي که نصيبش شده بود، مواظبت دائمي در همه دوران زندگي در رعايت موازين شريعت و انجام وظايف ديني، عشق و ارادت به ساحت نبيخاتم(ص) و ائمه دين و حضرت فاطمهزهرا (س) و پرهيز از تظاهر به ريا و زهدفروشي، صرف بدون منت دارايي خويش در مسير زندگي پربرکت امام خميني، تحمل بدون شکوه و منت رنجهاي غربت و هجرتها و جابجاييهاي مکرّر و همنوايي با ملت بزرگ ايران در جريان انقلاب اسلامي از طريق همدلي مداوم با امام خميني در تمام ادوار نهضت، و مناعت طبع و نگاه بلندش در اجتناب جدّي از سهمخواهي براي خدمات و زحمات شصت ساله زندگي با رهبر کبير انقلاب، عدم تغيير در رفتار و گفتار کريمانه و موقّر در بيست سال دوران زندگي بعد از ا مام، تنها نمونههايي از ويژگيهاي زندگاني پربرکت همسر امام خميني است.
بانو خديجه ثقفي از لحاظ نسبي ـ هم از جهت نسب پدر و هم مادرـ از نسل بزرگان دين و مجتهدان بلند آوازه يا افراد نامآشنايي بوده که نامشان در تاريخ ايران با خدمات مؤثر به کشور و مردم به نيکي ثبت شده است.
درخشندگي فروغ خورشيد انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني نميبايست سبب محروميت جامعه از درک فضايل و خدمات کساني شود که در همراهي با بنيانگذار نظام اسلامي از هيچ خدمت و فداکاري دريغ نورزيدهاند و بانو خديجه ثقفي به لحاظ اينکه نزديکترين فرد به امام آن هم در طول 60 سال زندگي مشترک و هم به لحاظ حجم وسيع خدماتي که در آن سوي زندگي اجتماعي و علمي امام در کانون خانواده و برقراري روابط خانواده وسيع عناصر مؤثر در انقلاب و مبارزه داشته است و هم به لحاظ الگويي که وي از اوج صبر و بردباري در دشواريهاي سهمگين بروز داده است و ديگر جنبههاي خدماتي و اخلاقي، نامش در رأس فهرست ياران صديق امام و خدمتگزاران به آزادي و استقلال ايران قرار دارد.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}