بررسي ارتباط تغذيه با هوش
بررسي ارتباط تغذيه با هوش
بررسي ارتباط تغذيه با هوش
آيا هوش با تغذيه افراد در ارتباط است؟ کدام مواد مغذي و چه غذاهايي در تقويت فعاليت هاي فکري تأثير بيشتري دارند؟ آيا تغذيه قبل از بارداري در هوش کودکان نقش دارد؟ چه گياهان دارويي در تقويت هوش مؤثرند؟ خوردن يا نخوردن صبحانه چه تأثيري بر روي هوش مي گذارد؟ آيا استفاده از رژيم هاي لاغري غلط در کاهش ضريب هوشي موثر است؟ و....
در پاسخ به اين سوالات بر آن شديم تا موضوع اين مقاله را به هوش و ارتباط آن با تغذيه اختصاص دهيم.
کارشناساني که در برداشت آزاد اين شماره در خدمتشان هستيم از اين قرارند:
- دکتر سيد مرتضي صفوي؛ متخصص تغذيه و دانشيار دانشگاه علوم پزشکي اصفهان
- دکتر محمدرضا وفا؛ متخصص تغذيه و دانشيار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي ايران
- دکتر محمد حسين صالحي سورمقي؛ دکتراي تخصصي فارماکوگنوزي و استاد دانشکده داروسازي دانشگاه تهران
دکتر سيد مرتضي صفوي؛ متخصص تغذيه و دانشيار دانشگاه علوم پزشکي اصفهان گفت: «هوش و استعداد رابطه مستقيمي با تغذيه فرد دارند. پس پيگيري رشد کودک در اين ميان اهميت خاصي خواهد داشت.
در اين رابطه قبلاً دانشمندان به نتيجه خوبي دست يافته اند و آن بررسي و تحليل رشد کودک بر اساس شاخص هاي خاصي است که بدان شاخص رشد يا نمودارهاي متروپوليتن مي گويند که اين نمودارها براي هر کشوري بسته به شرايط رشدي کودکان آن کشور طراحي و تدوين شده است.
در کودکان کم وزن به علت عدم تامين حداقل نيازهاي غذايي روزانه کودک، اولين شاخص در کاهش وزن و کاهش رشد قد خودنمايي مي کند و اين بدان معنا است که سطح سلولي بدن به علت عدم دريافت مواد غذايي نتوانسته به رشد و تکثير خود ادامه دهد. پس مي توان گفت مغز نيز که يکي از اجزاي بدن است به اندازه کافي رشد نکرده و نتوانسته به ظرفيت هاي لازم خود دست يابد. البته اگر در دوران رشد کودک خيلي زود به جبران خسارات وارده بپردازيم، جاي اميد هست که بدن و اندام هاي آن به ظرفيت هاي لازم خود برسند و جبران کاستي ها نيز بشود، اما اگر سوء تغذيه براي مدت طولاني ادامه داشته باشد کودک دچار يک سري رخدادهاي ناخوشايند خواهد شد که مهم ترين آنها عقب ماندگي ذهني کودک است و در ادامه ممکن است برون ده قلب نيز کاهش بيابد و در نتيجه ريه ها نيز به خوبي نقش خود را در کاهش تامين اکسيژن سلول ها تامين نکنند.
درجات کمتر خسارت ناشي از سوء تغذيه در زماني است که شاخص هاي کاهش وزن و قد خيلي تغيير نمي کنند يا به عبارت ديگر شرايط فيزيکي کودک در حدي نيست که والدين و اطرافيان را به فکر تعقيب موضوع بيندازد و کودک از يک سوء تغذيه مزمن آرام رنج مي برد، با ديگر کودکان هم سن خود مقايسه مي شود و همان ظرفيت هاي ديگران نيز از او انتظار مي رود در صورتي که او قادر به انجام آن کارها و رسيدن به آن ظرفيت ها نيست. در اين شرايط کودک به علت يک سري مشکلات اعم از کم خوني و يا کاهش مختصر بازده ريوي قادر به تحمل شرايط ديگر هم رديف هاي خود نيست. مطالب را آنگونه که بايد نمي تواند تحليل کند. در ضبط و يادآوري موضوعات به اندازه ديگران نيست و همه اين مشکلات روز به روز زيادتر مي شود، چرا که بر مجهولات او افزوده شده بدون آنکه کسي وي را درک کند».
وي افزود: «بخش زيادي از انرژي روزانه ما به مصرف سلول هاي مغزي مي رسد. حال در صورت کاهش انرژي و کمبود آن، بدن نمي تواند همه نيازهاي مغز را فراهم کند و اين اندام مهم که در سال هاي اوليه زندگي در حال شکل گيري است، نمي تواند به ظرفيت هاي لازم خود برسد.
در بيشتر تحقيقات ارتباط تغذيه و هوش مشخص شده و آمارها حاکي از آن است که در صورت نداشتن تغذيه متناسب، کودک نمي تواند به سوالات پاسخ مناسبي بدهد.
شکل گيري سلول هاي مغزي اگر بر پايه و بنياد محکمي استوار باشد، در نتيجه تحمل پذيرش ظرفيت هاي بالا را نيز در خود دارد.
نياکان ما نيز به نقش تغذيه و هوش اعتقاد داشتند و بر همين اساس در دوران بارداري به مادر باردار سفارش مي کردند تا در خوردن غذاهاي خود دقت داشته باشد و مواد غذايي که امروز مشخص شده سرشار از ويتامين ها و املاح هستند را به مادر توصيه مي کردند، مثلاً خوردن کشمش، مويز، دانه ها و مغزها را به همراه ميوه ها موثر مي دانستند. از جمله عواملي که در افزايش هوش موثر هستند، مي توان به ريز مغذي ها اشاره کرد که از مهم ترين آنها آهن است. آهن در دوران رشد در ساخت بسياري از ويتامين ها و انجام واکنش ها و حتي به صورت کوآنزيم جهت فعاليت هاي سلولي نقش خود را ايفا مي کند. در صورت کمبود آهن، ايجاد اختلال در تکامل و هماهنگي سيستم عصبي رخ خواهد داد. محققين معتقدند کودکاني که در دوران رشد فقر آهن داشته اند، در بزرگسالي پرخاشگر و زودرنج خواهند بود. اسيدفوليک هم که نقش تشکيل لوله هاي عصبي را به آن نسبت مي دهند، از ديگر عوامل موثر در افزايش هوش مي باشد. همچنين در اين خصوص بايد به ويتامين C اشاره کرد که در افزايش جذب آهن موثر است.
ويتامين D و پروتئين هم از مواردي هستند که در صورت کاهش آنها رشد مغزي دچار اختلال خواهد شد.
از ديگر ريزمغذي ها، بايد به روي اشاره شود که در صورت کاهش آن رشد مغزي با مشکل روبه رو خواهد شد. در مناطقي که خاک آن مقدار روي لازم را ندارد، مشاهده شده که کودکان از ضريب هوشي بالايي برخوردار نيستند. از منابع خوب روي مي توان به انواع سبزي ها به خصوص سبزي هاي ريشه اي مثل پياز و غذاهاي دريايي به خصوص ماهي هاي آب شور اشاره کرد.
از منابع خوب آهن نيز مي توان به انواع غذاهاي گوشتي، تخم مرغ، حبوبات، خشکبار، ميوه هاي خشک مثل انجير و هلو، سبزي هاي با برگ سبز، اسفناج و مغزها اشاره کرد. در صورتي که مواد غذايي گوشتي را در کنار ويتامين C مصرف کنيم، امکان افزايش جذب آهن را فراهم کرده ايم.
از منابع خوب اسيدفوليک هم بايد به منابع گوشتي، سبزيجات و مغزها اشاره نمود. در جگر هم مي توان به مقدار کافي همه منابع مورد نياز را يافت».
اين متخصص تغذيه در پاسخ به اين سوال که آيا استفاده از رژيم هاي لاغري غلط در کاهش ضريب هوشي موثر مي باشد، گفت: «رژيم هاي غذايي اگر مبتني بر اصول رژيم نويسي تنظيم نشده باشند، کفايت لازم را نداشته و مي توانند به دليل فقدان ويتامين ها و املاح مشکل زا بوده و تاثير نامناسبي بر روي سلامت افراد داشته باشند.
طبعاً اگر رژيم غذايي ارائه شده از ويژگي هاي لازم برخوردار نباشد و از نظر مواد غذايي موثر بر هوش و حافظه فقير باشد، مي تواند در کاهش ضريب هوشي نيز نقش داشته باشد».
دکتر صفوي افزود: «دو سال اول زندگي، يک دوره طلايي براي کودک محسوب مي شود. در اين دوره وظيفه سنگيني بر دوش پدر و مادر مي باشد که علاوه بر تأثير بر ضريب هوشي کودک، سلامتي جسمي و روحي او را هم در همين دو سال شکل مي دهد.
بر اساس تحقيقات جديدي که صورت گرفته، ضريب هوشي کودک از زمان بارداري مادر تا سن 2 يا حداکثر 3 سالگي شکل مي گيرد و در اين ميان تغذيه صحيح مادر قبل از بارداري و در طي آن، تغذيه کودک با شير مادر و تغذيه صحيح کودک تا سن دو سالگي به ترتيب زير در ضريب هوشي او مؤثر مي باشند:
1- کمبود آهن 9 درجه ضريب هوشي را کاهش مي دهد.
2- محروميت از شير مادر 8 درجه ضريب هوشي را کاهش مي دهد.
3- تولد با وزن کم 5 درجه ضريب هوشي را کاهش مي دهد.
همه موارد بالا تلفيقي از تغذيه صحيح مادر و کودک مي باشند. اگر مادر در دوران بارداري تغذيه کافي و مناسبي نداشته باشد، منجر به تولد کودک با وزن کم خواهد شد.
ضريب هوشي کودک از زمان بارداري مادر تا سن 2 يا حداکثر 3 سالگي شکل مي گيرد.
در جهان 2 ميليارد نفر از کمبود آهن رنج مي برند. پس لازم است مادران قبل از حاملگي و نيز حين حاملگي با انجام آزمايش لازم از ميزان آهن خود مطلع باشند و در صورت نياز قبل از حاملگي، فقر آهن خود را درمان نمايند.
در قدم بعدي بايد توجه شود که کودک با شروع تغذيه تکميلي، آهن کمکي دريافت کند و چون معمولاً شربت ها و قطره هاي آهن موجود کمي بد مزه مي باشند، مادران به شربت هاي تجارتي مختلفي روي مي آورند، ولي غافل از اينکه هيچکدام از اين شربت هاي خوشمزه معمولاً نياز کودکشان را تأمين نمي کند. پس مادران عزيز بايد سعي کنند با هر ترفندي که شده قطره يا شربت آهن کودک را (حتي شده به زور) به کودک بخورانند و توجه کنند که کاهش يا افزايش 9 درجه ضريب هوشي مي تواند زندگي کودک شما را متحول کند.
دادن شير مادر هم همانطور که ذکر شد، 8 درجه در ضريب هوشي مؤثر مي باشد. مادران بايد مواظب باشند به آساني و به دلايل عجيب و غريب کودک خود را از شير مادر و 8 درجه ضريب هوشي بي بهره نگذارند.
حتي ديده شده نوزاداني که شيرخشک مي خورند، در صورتي که شير خشک را از دست مادر خود بخورند، ضريب هوشي بهتري نسبت به کودکاني دارند که شيرشان را از دست افراد ديگر خورده اند».
وي با بيان اينکه تغذيه مسلما تاثير چشمگيري بر ضريب هوشي افراد به خصوص کودکان که در حال شکل گيري روحي و مغزي مي باشند، دارد، دسته بندي افراد را بر اساس ضريب هوشي آنها به اين صورت عنوان نمود:
«ضريب هوشي زير 75، معمولا افراد عقب افتاده؛
ضريب هوشي بين 75 تا 90، افراد کندآموز؛
ضريب هوشي بين 90 تا 110، افراد معمولي؛
ضريب هوشي بين 110 تا 125، افراد باهوش؛
ضريب هوشي بين 125 تا 135، افراد تيزهوش
و ضريب هوشي بالاي 135، افراد نابغه مي باشند».
دکتر صفوي در پايان توصيه هاي زير براي افزايش هوش بيان نمود: «سرب يکي از پايدارترين و منتشرترين فلزات سنگين محيط زيست است. سرب در صورت تماس و جذب کافي مي تواند براي انسان مسموميت زا باشد. به علت اينکه هيچگونه نفع يا عملکرد ضروري شناخته شده اي در سيستم هاي حياتي ندارد، بايد افراد را از مواجهه زياد با سرب حفاظت نمود و عامه مردم را در مورد عادات شخصي آموزش داد تا به اين هدف کمک شود.
در سال هاي اخير در مورد نقش سرب در اثرگذاري روي رفتار و نمو عصبي کودکان مطالب زيادي نگاشته شده است. سرب به طور واضح قادر به اثرگذاري منفي روي سيستم اعصاب مرکزي در مقادير بالا مي باشد.
همچنين تعدادي از موادغذايي داراي اثر منفي روي هوش تشخيص داده شده اند. اين دسته مواد غذايي عبارت اند از انواع شکلات، پفک، بيسکويت، پاستيل هاي رنگي، نوشابه ها، فرآورده هاي گوشتي غير استاندارد و بيش از اندازه و انواع فست فودها که به علت بار آلودگي بالاي آنها و همچنين به علت چربي بيش از اندازه اي که در آنها وجود دارد، مي توانند زيانبار باشند. اينکه کاهش هوش را به زياده روي در مصرف اين دسته از موادغذايي نسبت مي دهند، دور از انتظار نيست، چرا که وقتي با نگاه موشکافانه به اين دسته از غذاها نگاه مي کنيم، مشخص مي شود به علت وجود مواد نگهدارنده و انواع رنگ ها که از طريق خوردن زياد اين دسته از موادغذايي به بدن کودک انتقال مي يابند، جذب يک سري از ريزمغذي ها مختل شده يا کاهش مي يابد. از طرفي اين دسته از موادغذايي بيشتر داراي کالري هستند تا پروتئين و باعث افزايش وزن کودک و افزايش بافت چربي در اطراف اندام هاي بدن به خصوص رگ ها و مويرگ هايي که وظيفه تامين خون و اکسيژن بافت ها را بر عهده دارند، مي شود.
بيشتر اين کودکان بخشي از غذاي خود را با خوردن اين مواد غذايي بي ارزش تامين مي کنند و به علت کاهش ريزمغذي ها دچار يک سيکل منفي در اشتها نسبت به دريافت ديگر موادغذايي خواهند شد. بيشتر والدين در هنگام درخواست کودک خود دقت لازم را نداشته و بلافاصله با درخواست کودک موافقت مي کنند که دراين خصوص بايد دقت و آگاهي لازم صورت پذيرد.
براي کودکي که آماده رفتن به مهدکودک و مدرسه مي شود، خوردن صبحانه بسيار اساسي است و مادران عزيز بايد به اين وعده غذايي اهميت ويژه اي بدهند.
مصرف صبحانه به کودکان کمک مي کند تا فراگيري بهتري داشته باشند. انرژي و مواد مغذي مصرف شده مي تواند توجه، ميزان و انرژي و تحرک کودک را تحريک کند و باعث افزايش تحرک و حرکات ورزشي و در نهايت نشاط در کودکان شود. کودک صبحانه نخورده در ساعت 9 الي 10 صبح به ميزان قابل توجهي دچار افت قند خون مي شود. استعداد يادگيري او به ويژه در درس هايي که به تفکر و انديشه نياز دارند کاهش مي يابد. چنين دانش آموزي ممکن است دچار افت تحصيلي و بيزاري از مدرسه نيز بشود. ژن ها عامل مهمي در تعيين هوش کودک هستند، ولي مطالعات نشان مي دهند غذايي که کودک مي خورد، نيز تاثيرگذار است.
غلات يک صبحانه سالم براي حفظ انرژي کودک در طول ساعات مدرسه بوده و از اهميت خاصي برخوردار است. کودکاني که صبحانه مي خورند، داراي قابليت تمرکز بيشتر، حافظه و يادگيري بيشتري هستند. علاوه بر آن مي توانند در کلاس هاي رياضي بهتر عمل کنند.
تمام صبحانه ها يکسان نيستند. بهتر است از برخي غلات صبحانه با شکر فراوان استفاده نشود.
اگر کودک شما غلات صبحانه اي دوست ندارد، از تخم مرغ استفاده کنيد. مصرف تخم مرغ به ايجاد سلول هاي حافظه کمک مي کند.
ماهي هاي چرب مانند ماهي آزاد، تون و ساردين که منبع غني اسيدهاي چرب امگا-3 هستند، تأثير بسزايي دارند.
امگا-3 به طور چشمگيري به تقويت سلول هاي مغز جها افزايش يادگيري و تمرکز کمک مي کند. تحقيقات نشان مي دهند روغن ماهي مي تواند عامل مهمي براي تقويت ضريب هوشي باشد و به مشکلات رفتاري کودکان مانند اختلال کمبود توجه و بيش فعالي کودکان توجه کند.
آووكادو، گردو و بادام نيز منابع مفيد ديگري از امگا-3 هستند.
غلات کامل سرشار از ويتامين B هستند و به افزايش عملکرد حافظه کمک مي کنند. نان هاي کامل برخلاف نان سفيد انرژي را به آرامي و به صورت يکنواخت در بدن آزاد نموده و به کودکان و افراد بزرگسال کمک مي کنند. قند خون منظم و سطح تمرکز و هشياري بيشتري داشته باشند.
تحقيقات نشان مي دهند غذاهاي سرشار از آهن مانند گوشت قرمز بدون چربي، ميوه هاي خشک، غلات کامل و حبوبات، ميزان انرژي و سطح هشياري را افزايش مي دهند. کودکان تقريبا آهن را به حد کافي دريافت نمي کنند. کمبود آهن مي تواند سطح عملکرد شناختي را تا حدي پايين بياورد که منجر به ضعف در فعاليت هاي آکادميک شود.
شما مي توانيد کمبود آهن را با استفاده از ساندويچ کرده بادام زميني براي ناهار و استيک همبرگر بدون چربي براي شام رفع نماييد».
دکتر محمدرضا وفا؛ متخصص تغذيه و دانشيار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي ايران مهمان ديگر برداشت آزاد اين شماره از دنياي تغذيه گفت: «تغذيه صحيح و کافي يعني دريافت مواد غذايي گوناگون به نحوي که فرد را در حال سلامت و شادابي نگه دارد و او بتواند از حداکثر پتانسيل جسمي و ذهني خود استفاده نمايد. به بيان ديگر اگر در تمام اوقات زندگي (از دوران جنيني تا کهنسالي) مواد مغذي مختلف و مورد نياز بدن متناسب با نياز تامين نشوند، احتمال بروز اختلالات ذهني و هوشي وجود دارد و اگر اين اختلالات در دوران هاي بحراني رشد و تکامل اتفاق بيفتد، به احتمال فراوان اثرات دائمي بر جاي خواهند گذاشت».
وي در خصوص مواد مغذي مفيد در تقويت فعاليت هاي فکري افزود:« تقريبا تمام مواد مغذي به گونه اي در عملکرد ذهني نقش دارند، اما شايد بتوان بر اساس پژوهش هاي فراواني که از ديرباز تاکنون انجام شده، به نقش قابل توجه يد، آهن، روي، ويتامين هاي A،D،C و ساير ترکيبات آنتي اکسيداتيو و پروتئين کافي در رژيم خوراکي و به ويژه در دوران رشد، اسيدهاي چرب ضروري و ويتامين هاي گروه B با تاکيد بيشتر اشاره کرد، بنابراين تمام غذاهايي که حاوي اين موادمغذي هستند بسيار اهميت دارند و از آنجا که يک غذاي خاص و گروه غذايي حاوي تمامي اين مواد مغذي نيست، بهترين و مهمترين توصيه اين است که تمامي افراد در تمام گروه هاي سني سعي کنند تمام گروه هاي اصلي غذايي در برنامه روزانه آنها وجود داشته باشد».
دکتر وفا افزود: «هرگونه اختلال خوراکي که در تعادل و کفايت تغذيه اي ايجاد شود، علاوه بر جسم و حتي در بسياري از موارد پيش از اثر گذاري بر جسم، بر روح و ذهن اثر نامطلوب دارد. اين مشکلات از اختلال در تمرکز ذهني، افسردگي و تغيير حالات روحي -رواني شروع مي شوند و مي توانند حتي بر بهره هوشي اثر بگذارند و نهايتا منجر به ضايعات جدي آناتوميکال در مغز شوند. البته همانطور که پيشتر اشاره شد، زمان وقوع اين اختلالات نيز بسيار اهميت دارد. از طرفي مصرف بيش از حد برخي از خوراکي ها نيز مي تواند بر عملکردهاي مغزي اثر نامطلوب داشته باشد، مثل فرآورده هاي تخميري، خوراکي هاي بسيار شور و بسيار چرب و الگوي غذايي بسيار بر پروتئين در طولاني مدت. مصرف نوشيدني هاي مدر و الکل نيز به دليل ترکيبات خاص آنها و به دليل ايجاد کم آبي (دهيدراتاسيون)، به شدت بر عملکرد مغزي اثر سوء دارد».
دکتر محمدحسين صالحي سورمقي؛ دکتراي تخصصي فارماکوگنوزي و استاد دانشکده داروسازي دانشگاه تهران نيز در مورد گياهان موثر در تقويت هوش عنوان نمود: «همه گياهان از جمله ميوه ها و سبزيجات که حاوي انواع ويتامين ها، املاح، قندها، چربي ها و پروتئين ها هستند، براي انسان ضروري مي باشند، چون مهم ترين منابع تأمين اين مواد گياهان هستند، ولي درصد مواد موجود در گياهان متفاوت است. در اين ميان اصولا دانه هاي گياهي و خشکبار از جمله پسته، گردو، فندق، بادام، بادام زميني، بادام هندي و نخودچي به اضافه دانه هايي از جمله عدس، گندم، لوبيا، باقلا و نخود از ميزان بالايي املاح از جمله آهن، روي، منگنز، منيزيوم، کلسيم، پتاسيم، سديم، فسفر و .... برخوردارند و به خصوص اين مواد داراي فسفر بالاتري نسبت به گياهان ديگر مي باشند. اين فرآورده ها در عملکرد اعصاب، مغز و حافظه نقش اساسي دارند و مي توان گفت مصرف آنها مي تواند در بهتر نمودن وظايف آنها نقش داشته باشد».
وي افزود: «با توجه به اينکه کودکان در دوران جنيني از خون و پس از تولد از شير مادر استفاده مي کنند، لذا تغذيه مادر در سلامت کودک تأثير بسزايي دارد. مصرف کليه فرآورده هاي گياهي ذکر شده در بالا در دوران بارداري در حد لازم ضروري مي باشد. بايد در نظر داشت که هميشه بايد حد اعتدال را در همه موارد در نظر گرفت و به خصوص از مواد متنوع استفاده نمود، چون هر گياه داراي درصد متفاوتي از مواد است که با مصرف تعدادي از آنها همه مواد مورد احتياج به بدن مي رسد. مصرف لبنيات و به خصوص شير نيز در دوران بارداري و مخصوصا در دوران شيردهي براي تامين مواد مورد احتياج جنين، کودک و مادر ضروري مي باشد».
منبع: نشريه دنياي تغذيه/شماره103.
در پاسخ به اين سوالات بر آن شديم تا موضوع اين مقاله را به هوش و ارتباط آن با تغذيه اختصاص دهيم.
کارشناساني که در برداشت آزاد اين شماره در خدمتشان هستيم از اين قرارند:
- دکتر سيد مرتضي صفوي؛ متخصص تغذيه و دانشيار دانشگاه علوم پزشکي اصفهان
- دکتر محمدرضا وفا؛ متخصص تغذيه و دانشيار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي ايران
- دکتر محمد حسين صالحي سورمقي؛ دکتراي تخصصي فارماکوگنوزي و استاد دانشکده داروسازي دانشگاه تهران
دکتر سيد مرتضي صفوي؛ متخصص تغذيه و دانشيار دانشگاه علوم پزشکي اصفهان گفت: «هوش و استعداد رابطه مستقيمي با تغذيه فرد دارند. پس پيگيري رشد کودک در اين ميان اهميت خاصي خواهد داشت.
در اين رابطه قبلاً دانشمندان به نتيجه خوبي دست يافته اند و آن بررسي و تحليل رشد کودک بر اساس شاخص هاي خاصي است که بدان شاخص رشد يا نمودارهاي متروپوليتن مي گويند که اين نمودارها براي هر کشوري بسته به شرايط رشدي کودکان آن کشور طراحي و تدوين شده است.
در کودکان کم وزن به علت عدم تامين حداقل نيازهاي غذايي روزانه کودک، اولين شاخص در کاهش وزن و کاهش رشد قد خودنمايي مي کند و اين بدان معنا است که سطح سلولي بدن به علت عدم دريافت مواد غذايي نتوانسته به رشد و تکثير خود ادامه دهد. پس مي توان گفت مغز نيز که يکي از اجزاي بدن است به اندازه کافي رشد نکرده و نتوانسته به ظرفيت هاي لازم خود دست يابد. البته اگر در دوران رشد کودک خيلي زود به جبران خسارات وارده بپردازيم، جاي اميد هست که بدن و اندام هاي آن به ظرفيت هاي لازم خود برسند و جبران کاستي ها نيز بشود، اما اگر سوء تغذيه براي مدت طولاني ادامه داشته باشد کودک دچار يک سري رخدادهاي ناخوشايند خواهد شد که مهم ترين آنها عقب ماندگي ذهني کودک است و در ادامه ممکن است برون ده قلب نيز کاهش بيابد و در نتيجه ريه ها نيز به خوبي نقش خود را در کاهش تامين اکسيژن سلول ها تامين نکنند.
درجات کمتر خسارت ناشي از سوء تغذيه در زماني است که شاخص هاي کاهش وزن و قد خيلي تغيير نمي کنند يا به عبارت ديگر شرايط فيزيکي کودک در حدي نيست که والدين و اطرافيان را به فکر تعقيب موضوع بيندازد و کودک از يک سوء تغذيه مزمن آرام رنج مي برد، با ديگر کودکان هم سن خود مقايسه مي شود و همان ظرفيت هاي ديگران نيز از او انتظار مي رود در صورتي که او قادر به انجام آن کارها و رسيدن به آن ظرفيت ها نيست. در اين شرايط کودک به علت يک سري مشکلات اعم از کم خوني و يا کاهش مختصر بازده ريوي قادر به تحمل شرايط ديگر هم رديف هاي خود نيست. مطالب را آنگونه که بايد نمي تواند تحليل کند. در ضبط و يادآوري موضوعات به اندازه ديگران نيست و همه اين مشکلات روز به روز زيادتر مي شود، چرا که بر مجهولات او افزوده شده بدون آنکه کسي وي را درک کند».
وي افزود: «بخش زيادي از انرژي روزانه ما به مصرف سلول هاي مغزي مي رسد. حال در صورت کاهش انرژي و کمبود آن، بدن نمي تواند همه نيازهاي مغز را فراهم کند و اين اندام مهم که در سال هاي اوليه زندگي در حال شکل گيري است، نمي تواند به ظرفيت هاي لازم خود برسد.
در بيشتر تحقيقات ارتباط تغذيه و هوش مشخص شده و آمارها حاکي از آن است که در صورت نداشتن تغذيه متناسب، کودک نمي تواند به سوالات پاسخ مناسبي بدهد.
شکل گيري سلول هاي مغزي اگر بر پايه و بنياد محکمي استوار باشد، در نتيجه تحمل پذيرش ظرفيت هاي بالا را نيز در خود دارد.
نياکان ما نيز به نقش تغذيه و هوش اعتقاد داشتند و بر همين اساس در دوران بارداري به مادر باردار سفارش مي کردند تا در خوردن غذاهاي خود دقت داشته باشد و مواد غذايي که امروز مشخص شده سرشار از ويتامين ها و املاح هستند را به مادر توصيه مي کردند، مثلاً خوردن کشمش، مويز، دانه ها و مغزها را به همراه ميوه ها موثر مي دانستند. از جمله عواملي که در افزايش هوش موثر هستند، مي توان به ريز مغذي ها اشاره کرد که از مهم ترين آنها آهن است. آهن در دوران رشد در ساخت بسياري از ويتامين ها و انجام واکنش ها و حتي به صورت کوآنزيم جهت فعاليت هاي سلولي نقش خود را ايفا مي کند. در صورت کمبود آهن، ايجاد اختلال در تکامل و هماهنگي سيستم عصبي رخ خواهد داد. محققين معتقدند کودکاني که در دوران رشد فقر آهن داشته اند، در بزرگسالي پرخاشگر و زودرنج خواهند بود. اسيدفوليک هم که نقش تشکيل لوله هاي عصبي را به آن نسبت مي دهند، از ديگر عوامل موثر در افزايش هوش مي باشد. همچنين در اين خصوص بايد به ويتامين C اشاره کرد که در افزايش جذب آهن موثر است.
ويتامين D و پروتئين هم از مواردي هستند که در صورت کاهش آنها رشد مغزي دچار اختلال خواهد شد.
از ديگر ريزمغذي ها، بايد به روي اشاره شود که در صورت کاهش آن رشد مغزي با مشکل روبه رو خواهد شد. در مناطقي که خاک آن مقدار روي لازم را ندارد، مشاهده شده که کودکان از ضريب هوشي بالايي برخوردار نيستند. از منابع خوب روي مي توان به انواع سبزي ها به خصوص سبزي هاي ريشه اي مثل پياز و غذاهاي دريايي به خصوص ماهي هاي آب شور اشاره کرد.
از منابع خوب آهن نيز مي توان به انواع غذاهاي گوشتي، تخم مرغ، حبوبات، خشکبار، ميوه هاي خشک مثل انجير و هلو، سبزي هاي با برگ سبز، اسفناج و مغزها اشاره کرد. در صورتي که مواد غذايي گوشتي را در کنار ويتامين C مصرف کنيم، امکان افزايش جذب آهن را فراهم کرده ايم.
از منابع خوب اسيدفوليک هم بايد به منابع گوشتي، سبزيجات و مغزها اشاره نمود. در جگر هم مي توان به مقدار کافي همه منابع مورد نياز را يافت».
اين متخصص تغذيه در پاسخ به اين سوال که آيا استفاده از رژيم هاي لاغري غلط در کاهش ضريب هوشي موثر مي باشد، گفت: «رژيم هاي غذايي اگر مبتني بر اصول رژيم نويسي تنظيم نشده باشند، کفايت لازم را نداشته و مي توانند به دليل فقدان ويتامين ها و املاح مشکل زا بوده و تاثير نامناسبي بر روي سلامت افراد داشته باشند.
طبعاً اگر رژيم غذايي ارائه شده از ويژگي هاي لازم برخوردار نباشد و از نظر مواد غذايي موثر بر هوش و حافظه فقير باشد، مي تواند در کاهش ضريب هوشي نيز نقش داشته باشد».
دکتر صفوي افزود: «دو سال اول زندگي، يک دوره طلايي براي کودک محسوب مي شود. در اين دوره وظيفه سنگيني بر دوش پدر و مادر مي باشد که علاوه بر تأثير بر ضريب هوشي کودک، سلامتي جسمي و روحي او را هم در همين دو سال شکل مي دهد.
بر اساس تحقيقات جديدي که صورت گرفته، ضريب هوشي کودک از زمان بارداري مادر تا سن 2 يا حداکثر 3 سالگي شکل مي گيرد و در اين ميان تغذيه صحيح مادر قبل از بارداري و در طي آن، تغذيه کودک با شير مادر و تغذيه صحيح کودک تا سن دو سالگي به ترتيب زير در ضريب هوشي او مؤثر مي باشند:
1- کمبود آهن 9 درجه ضريب هوشي را کاهش مي دهد.
2- محروميت از شير مادر 8 درجه ضريب هوشي را کاهش مي دهد.
3- تولد با وزن کم 5 درجه ضريب هوشي را کاهش مي دهد.
همه موارد بالا تلفيقي از تغذيه صحيح مادر و کودک مي باشند. اگر مادر در دوران بارداري تغذيه کافي و مناسبي نداشته باشد، منجر به تولد کودک با وزن کم خواهد شد.
ضريب هوشي کودک از زمان بارداري مادر تا سن 2 يا حداکثر 3 سالگي شکل مي گيرد.
در جهان 2 ميليارد نفر از کمبود آهن رنج مي برند. پس لازم است مادران قبل از حاملگي و نيز حين حاملگي با انجام آزمايش لازم از ميزان آهن خود مطلع باشند و در صورت نياز قبل از حاملگي، فقر آهن خود را درمان نمايند.
در قدم بعدي بايد توجه شود که کودک با شروع تغذيه تکميلي، آهن کمکي دريافت کند و چون معمولاً شربت ها و قطره هاي آهن موجود کمي بد مزه مي باشند، مادران به شربت هاي تجارتي مختلفي روي مي آورند، ولي غافل از اينکه هيچکدام از اين شربت هاي خوشمزه معمولاً نياز کودکشان را تأمين نمي کند. پس مادران عزيز بايد سعي کنند با هر ترفندي که شده قطره يا شربت آهن کودک را (حتي شده به زور) به کودک بخورانند و توجه کنند که کاهش يا افزايش 9 درجه ضريب هوشي مي تواند زندگي کودک شما را متحول کند.
دادن شير مادر هم همانطور که ذکر شد، 8 درجه در ضريب هوشي مؤثر مي باشد. مادران بايد مواظب باشند به آساني و به دلايل عجيب و غريب کودک خود را از شير مادر و 8 درجه ضريب هوشي بي بهره نگذارند.
حتي ديده شده نوزاداني که شيرخشک مي خورند، در صورتي که شير خشک را از دست مادر خود بخورند، ضريب هوشي بهتري نسبت به کودکاني دارند که شيرشان را از دست افراد ديگر خورده اند».
وي با بيان اينکه تغذيه مسلما تاثير چشمگيري بر ضريب هوشي افراد به خصوص کودکان که در حال شکل گيري روحي و مغزي مي باشند، دارد، دسته بندي افراد را بر اساس ضريب هوشي آنها به اين صورت عنوان نمود:
«ضريب هوشي زير 75، معمولا افراد عقب افتاده؛
ضريب هوشي بين 75 تا 90، افراد کندآموز؛
ضريب هوشي بين 90 تا 110، افراد معمولي؛
ضريب هوشي بين 110 تا 125، افراد باهوش؛
ضريب هوشي بين 125 تا 135، افراد تيزهوش
و ضريب هوشي بالاي 135، افراد نابغه مي باشند».
دکتر صفوي در پايان توصيه هاي زير براي افزايش هوش بيان نمود: «سرب يکي از پايدارترين و منتشرترين فلزات سنگين محيط زيست است. سرب در صورت تماس و جذب کافي مي تواند براي انسان مسموميت زا باشد. به علت اينکه هيچگونه نفع يا عملکرد ضروري شناخته شده اي در سيستم هاي حياتي ندارد، بايد افراد را از مواجهه زياد با سرب حفاظت نمود و عامه مردم را در مورد عادات شخصي آموزش داد تا به اين هدف کمک شود.
در سال هاي اخير در مورد نقش سرب در اثرگذاري روي رفتار و نمو عصبي کودکان مطالب زيادي نگاشته شده است. سرب به طور واضح قادر به اثرگذاري منفي روي سيستم اعصاب مرکزي در مقادير بالا مي باشد.
همچنين تعدادي از موادغذايي داراي اثر منفي روي هوش تشخيص داده شده اند. اين دسته مواد غذايي عبارت اند از انواع شکلات، پفک، بيسکويت، پاستيل هاي رنگي، نوشابه ها، فرآورده هاي گوشتي غير استاندارد و بيش از اندازه و انواع فست فودها که به علت بار آلودگي بالاي آنها و همچنين به علت چربي بيش از اندازه اي که در آنها وجود دارد، مي توانند زيانبار باشند. اينکه کاهش هوش را به زياده روي در مصرف اين دسته از موادغذايي نسبت مي دهند، دور از انتظار نيست، چرا که وقتي با نگاه موشکافانه به اين دسته از غذاها نگاه مي کنيم، مشخص مي شود به علت وجود مواد نگهدارنده و انواع رنگ ها که از طريق خوردن زياد اين دسته از موادغذايي به بدن کودک انتقال مي يابند، جذب يک سري از ريزمغذي ها مختل شده يا کاهش مي يابد. از طرفي اين دسته از موادغذايي بيشتر داراي کالري هستند تا پروتئين و باعث افزايش وزن کودک و افزايش بافت چربي در اطراف اندام هاي بدن به خصوص رگ ها و مويرگ هايي که وظيفه تامين خون و اکسيژن بافت ها را بر عهده دارند، مي شود.
بيشتر اين کودکان بخشي از غذاي خود را با خوردن اين مواد غذايي بي ارزش تامين مي کنند و به علت کاهش ريزمغذي ها دچار يک سيکل منفي در اشتها نسبت به دريافت ديگر موادغذايي خواهند شد. بيشتر والدين در هنگام درخواست کودک خود دقت لازم را نداشته و بلافاصله با درخواست کودک موافقت مي کنند که دراين خصوص بايد دقت و آگاهي لازم صورت پذيرد.
براي کودکي که آماده رفتن به مهدکودک و مدرسه مي شود، خوردن صبحانه بسيار اساسي است و مادران عزيز بايد به اين وعده غذايي اهميت ويژه اي بدهند.
مصرف صبحانه به کودکان کمک مي کند تا فراگيري بهتري داشته باشند. انرژي و مواد مغذي مصرف شده مي تواند توجه، ميزان و انرژي و تحرک کودک را تحريک کند و باعث افزايش تحرک و حرکات ورزشي و در نهايت نشاط در کودکان شود. کودک صبحانه نخورده در ساعت 9 الي 10 صبح به ميزان قابل توجهي دچار افت قند خون مي شود. استعداد يادگيري او به ويژه در درس هايي که به تفکر و انديشه نياز دارند کاهش مي يابد. چنين دانش آموزي ممکن است دچار افت تحصيلي و بيزاري از مدرسه نيز بشود. ژن ها عامل مهمي در تعيين هوش کودک هستند، ولي مطالعات نشان مي دهند غذايي که کودک مي خورد، نيز تاثيرگذار است.
غلات يک صبحانه سالم براي حفظ انرژي کودک در طول ساعات مدرسه بوده و از اهميت خاصي برخوردار است. کودکاني که صبحانه مي خورند، داراي قابليت تمرکز بيشتر، حافظه و يادگيري بيشتري هستند. علاوه بر آن مي توانند در کلاس هاي رياضي بهتر عمل کنند.
تمام صبحانه ها يکسان نيستند. بهتر است از برخي غلات صبحانه با شکر فراوان استفاده نشود.
اگر کودک شما غلات صبحانه اي دوست ندارد، از تخم مرغ استفاده کنيد. مصرف تخم مرغ به ايجاد سلول هاي حافظه کمک مي کند.
ماهي هاي چرب مانند ماهي آزاد، تون و ساردين که منبع غني اسيدهاي چرب امگا-3 هستند، تأثير بسزايي دارند.
امگا-3 به طور چشمگيري به تقويت سلول هاي مغز جها افزايش يادگيري و تمرکز کمک مي کند. تحقيقات نشان مي دهند روغن ماهي مي تواند عامل مهمي براي تقويت ضريب هوشي باشد و به مشکلات رفتاري کودکان مانند اختلال کمبود توجه و بيش فعالي کودکان توجه کند.
آووكادو، گردو و بادام نيز منابع مفيد ديگري از امگا-3 هستند.
غلات کامل سرشار از ويتامين B هستند و به افزايش عملکرد حافظه کمک مي کنند. نان هاي کامل برخلاف نان سفيد انرژي را به آرامي و به صورت يکنواخت در بدن آزاد نموده و به کودکان و افراد بزرگسال کمک مي کنند. قند خون منظم و سطح تمرکز و هشياري بيشتري داشته باشند.
تحقيقات نشان مي دهند غذاهاي سرشار از آهن مانند گوشت قرمز بدون چربي، ميوه هاي خشک، غلات کامل و حبوبات، ميزان انرژي و سطح هشياري را افزايش مي دهند. کودکان تقريبا آهن را به حد کافي دريافت نمي کنند. کمبود آهن مي تواند سطح عملکرد شناختي را تا حدي پايين بياورد که منجر به ضعف در فعاليت هاي آکادميک شود.
شما مي توانيد کمبود آهن را با استفاده از ساندويچ کرده بادام زميني براي ناهار و استيک همبرگر بدون چربي براي شام رفع نماييد».
دکتر محمدرضا وفا؛ متخصص تغذيه و دانشيار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي ايران مهمان ديگر برداشت آزاد اين شماره از دنياي تغذيه گفت: «تغذيه صحيح و کافي يعني دريافت مواد غذايي گوناگون به نحوي که فرد را در حال سلامت و شادابي نگه دارد و او بتواند از حداکثر پتانسيل جسمي و ذهني خود استفاده نمايد. به بيان ديگر اگر در تمام اوقات زندگي (از دوران جنيني تا کهنسالي) مواد مغذي مختلف و مورد نياز بدن متناسب با نياز تامين نشوند، احتمال بروز اختلالات ذهني و هوشي وجود دارد و اگر اين اختلالات در دوران هاي بحراني رشد و تکامل اتفاق بيفتد، به احتمال فراوان اثرات دائمي بر جاي خواهند گذاشت».
وي در خصوص مواد مغذي مفيد در تقويت فعاليت هاي فکري افزود:« تقريبا تمام مواد مغذي به گونه اي در عملکرد ذهني نقش دارند، اما شايد بتوان بر اساس پژوهش هاي فراواني که از ديرباز تاکنون انجام شده، به نقش قابل توجه يد، آهن، روي، ويتامين هاي A،D،C و ساير ترکيبات آنتي اکسيداتيو و پروتئين کافي در رژيم خوراکي و به ويژه در دوران رشد، اسيدهاي چرب ضروري و ويتامين هاي گروه B با تاکيد بيشتر اشاره کرد، بنابراين تمام غذاهايي که حاوي اين موادمغذي هستند بسيار اهميت دارند و از آنجا که يک غذاي خاص و گروه غذايي حاوي تمامي اين مواد مغذي نيست، بهترين و مهمترين توصيه اين است که تمامي افراد در تمام گروه هاي سني سعي کنند تمام گروه هاي اصلي غذايي در برنامه روزانه آنها وجود داشته باشد».
دکتر وفا افزود: «هرگونه اختلال خوراکي که در تعادل و کفايت تغذيه اي ايجاد شود، علاوه بر جسم و حتي در بسياري از موارد پيش از اثر گذاري بر جسم، بر روح و ذهن اثر نامطلوب دارد. اين مشکلات از اختلال در تمرکز ذهني، افسردگي و تغيير حالات روحي -رواني شروع مي شوند و مي توانند حتي بر بهره هوشي اثر بگذارند و نهايتا منجر به ضايعات جدي آناتوميکال در مغز شوند. البته همانطور که پيشتر اشاره شد، زمان وقوع اين اختلالات نيز بسيار اهميت دارد. از طرفي مصرف بيش از حد برخي از خوراکي ها نيز مي تواند بر عملکردهاي مغزي اثر نامطلوب داشته باشد، مثل فرآورده هاي تخميري، خوراکي هاي بسيار شور و بسيار چرب و الگوي غذايي بسيار بر پروتئين در طولاني مدت. مصرف نوشيدني هاي مدر و الکل نيز به دليل ترکيبات خاص آنها و به دليل ايجاد کم آبي (دهيدراتاسيون)، به شدت بر عملکرد مغزي اثر سوء دارد».
دکتر محمدحسين صالحي سورمقي؛ دکتراي تخصصي فارماکوگنوزي و استاد دانشکده داروسازي دانشگاه تهران نيز در مورد گياهان موثر در تقويت هوش عنوان نمود: «همه گياهان از جمله ميوه ها و سبزيجات که حاوي انواع ويتامين ها، املاح، قندها، چربي ها و پروتئين ها هستند، براي انسان ضروري مي باشند، چون مهم ترين منابع تأمين اين مواد گياهان هستند، ولي درصد مواد موجود در گياهان متفاوت است. در اين ميان اصولا دانه هاي گياهي و خشکبار از جمله پسته، گردو، فندق، بادام، بادام زميني، بادام هندي و نخودچي به اضافه دانه هايي از جمله عدس، گندم، لوبيا، باقلا و نخود از ميزان بالايي املاح از جمله آهن، روي، منگنز، منيزيوم، کلسيم، پتاسيم، سديم، فسفر و .... برخوردارند و به خصوص اين مواد داراي فسفر بالاتري نسبت به گياهان ديگر مي باشند. اين فرآورده ها در عملکرد اعصاب، مغز و حافظه نقش اساسي دارند و مي توان گفت مصرف آنها مي تواند در بهتر نمودن وظايف آنها نقش داشته باشد».
وي افزود: «با توجه به اينکه کودکان در دوران جنيني از خون و پس از تولد از شير مادر استفاده مي کنند، لذا تغذيه مادر در سلامت کودک تأثير بسزايي دارد. مصرف کليه فرآورده هاي گياهي ذکر شده در بالا در دوران بارداري در حد لازم ضروري مي باشد. بايد در نظر داشت که هميشه بايد حد اعتدال را در همه موارد در نظر گرفت و به خصوص از مواد متنوع استفاده نمود، چون هر گياه داراي درصد متفاوتي از مواد است که با مصرف تعدادي از آنها همه مواد مورد احتياج به بدن مي رسد. مصرف لبنيات و به خصوص شير نيز در دوران بارداري و مخصوصا در دوران شيردهي براي تامين مواد مورد احتياج جنين، کودک و مادر ضروري مي باشد».
منبع: نشريه دنياي تغذيه/شماره103.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}