ضرورت توجه به تفاوت هاي فردي در آموزش و پرورش


 

نويسنده: غلامرضا آتش دامن –کارشناس علوم تربيتي




 
اشاره: يکي از پديده هاي طبيعي مشهود در تمام ساختارهاي جوامع انساني وجود تفاوت است. يک نظام آموزشي سالم، انساني و کارآمد اين تفاوتها را به شکل طبيعي از توانايي ها و قابليت ها دريافت و ادراک مي کند. وجود تفاوت هاي فردي در ميان دانش آموزان از نظر هوش، شخصيت، استعداد، پيشرفت تحصيلي، استعداد، پيشرفت تحصيلي، وضعيت اقتصادي و اجتماعي و قدرت يادگيري يکي از مهمترين مسائلي است که معلمان در کلاس هاي درس خود با آن مواجه اند، چرا که معلمان به تجربه دريافته اند که شيوه ي برخورد با شاگردان مختلف و نيز پيروي از يک روش تدريس خاص نمي تواند براي همه ي دانش آموزان به طور يکسان مفيد باشد. اين مقاله تلاش دارد. به بررسي تفاوت هاي فردي درميان دانش آموزان پرداخته و آن را از جنبه هاي گوناگون مورد تجزيه و تحليل قرار دهد.

تاريخچه ي تفاوت هاي فردي
 

آگاهي از وجود تفاوت هاي فردي بين انسانها به اندازه ي خلقت انسان قدمت دارد. زيرا انسانهاي اوليه از متفاوت بودن يکديگر کاملا آگاه بودند. بدين صورت که وقتي به هم مي رسيدند بلافاصله زور و بازوي يکديگر را تخمين مي زدند. اگر تاريخ را ورق بزنيم در هيچ دوره اي نخواهيم ديد که انسانهاي جامعه ي خود را گروه بندي نکنند و براي هر گروه ويژگي هاي خاصي را قائل نشوند. بديهي است که اين نوع طبقه بندي ها نمي توانست دقيق باشد زيرا معيار عيني نداشت. به تدريج که اجتماعات بشري پيشرفت حاصل کرد چاره اي جز اين نبود که توانايي ها را به صورت علمي اندازه بگيرند و تفاوتهاي فردي را به دقت تعيين کنند و براي هر کاري فرد مناسبي بگمارند و اينجا بود که تعدادي از انسانها که در واقع نبوغ داشتند و متفاوت از ديگران بودند به پا خاستند و با تهيه ي ابزار و شيوه هاي دقيق، توانستند همنوعان خود را از جنبه هاي مختلف مورد آزمايش قرار دهند و تفاوت هاي آنها را آشکار سازند. در اين ميان افراد ديگري نيز پيدا شدند که با ارائه نظريات جديد، افکار مردم را درباره شيوه ي تعليم و تربيت انسانها به کلي تغيير دادند. مي توان گفت که درمورد اخير نقش «ژان ژاک روسو» چشم گير بوده است. «روسو» با ارائه نظريات جديد، افکار مردم را درباره ي شيوه تعليم و تربيت انسانها به کلي تغيير داد. در اثر افکار نو «روسو»، آموزش و پرورش از حالت معلم محوري بيرون آمد و به صورت شاگرد محوري در آمد ؛ يعني آموزش و پرورش بر استعدادها و علائق هر کودک و هر سن تاکيد کرد.
«بسل» ستاره شناس آلماني، پس از يک سري آزمايش نشان داد که هر کس معادله ي خاص خود را دارد و هيچ دو نفري نمي توانند به برآورد کاملا يکساني از مسئله برسند. «چارلز داروين» صراحتا اعلام کرد که افراد يک نوع جاندار هستند که خصوصيات فردي متفاوت دارند مؤثرترين قدم براي توسعه روان شناسي تفاوت هاي فردي را «فرانسيس گالتون» برداشت. او با مطالعه افراد مشهور و تلاش در اثبات اين که نبوع ارثي است، بر وجود تفاوت هاي فردي صحه گذاشت. زماني که او نبوغ را از طريق انحراف فرد از ميانگين گروه اندازه گرفت، کاري غير از اندازه گيري تفاوت هاي فردي انجام نداد. به اين ترتيب متفکران نام برده باارائه نظريات جديد خود در فکر و انديشه ي انسانها انقلاب به وجود آوردند.

تفاوت هاي فردي در آيات قرآن
 

خداوند متعال در سوره ي مبارکه حجر آيه 21 مي فرمايد: «و هيچ چيز نيست مگر آنکه خزانه هاي آن در نزد ماست و آن را نازل نمي کنيم مگر به اندازه و مشخصات معين».
اين آيه در رابطه با انسان، هم به تفاوت هاي نوعي و هم به تفاوت هاي فردي اشاره دارد، يعني هم به آنچه افراد بشري را از افراد ساير انواع (چون انواع حيوانات وگياهان) متمايز مي کند و هم به آنچه که خود افراد بشري را از هم متمايز مي سازد، تمايز ها و تفاوت هاي ميان آدميان، ناظر به وسع هاي مختلف آنان است (تفسيرالميزان – ذيل آيه 21 حجر) و نيز قرآن در سوره نوج آيه 14 مي فرمايد: «و خداوند شما را مرحله به مرحله آفريد» اين خلقت را مرحله به مرحله هم شامل تطورهاي نطفه در رحم و هم تطورات فرد پس از زاده شدن است و در سوره روم آيه 54، قرآن مي فرمايد: «خدا آن کسي است که در اول از جسم ضعيف (نطفه) بيافريد. آنگاه پس از ضعف و ناتواني (کودکي) توانا کرد. باز از توانايي (قواي جواني) به ضعف و سستي پيري برگردانيد که او هرچه بخواهد خلق مي کند زيرا که خدا به همه ي امور عالم دانا و به هر چه خود خواهد (و مشيتش تعلق گيرد) توانا است » طبق اين آيه سه دوران عمده در زندگي آدمي وجود دارد، دوران ضعف نخست، دوره ي قوت، دوران ضعف نهايي و هر دوران مراحل مختلفي دارد.

تفاوتهاي فردي در شعر شاعران
 

مولوي با بياني ساده و روان وجود تفاوت هاي فردي را طوري عنوان مي کند که براي خواننده کوچکترين شک و ترديدي باقي نمي گذارد، آنجا که مي گويد:
هر دو گر يک نام دارد در سخن
ليک فرق است اين حسن تا آن حسن

هر کسي را بهر کاري ساختند
ميل آن را در دلش انداختند

آن چنان که عاشقي بر سروري
عاشق است آن خواجه بر آهنگري

باباطاهر عريان مي گويد:
يکي درد و يکي درمان پسندد
يکي وصل و يکي هجران پسندد

دلا خوبان دل خونين پسندند
دلا خون شو که خوبان خون پسندند

متاع کفر و دين بي مشتري نيست
گروهي اين گروهي آن پسندند

در ساير سرزمين ها نيز وضع به همين منوال بوده است و بزرگان و مشاعير فراوان پيرامون تفاوت هاي فردي نظرات خود را ابراز داشته اند. بقراط، حکيم يوناني، معتقد بود که انسانها بر حسب اين که کدام يک از مزاج ها بر آن ها تسلط داشته باشد به گروه هاي سودايي، صفرايي، دموي و بلغمي تقسيم مي شوند. او براي هر يک از اين گروه ها صفات جسمي و رواني خاصي را قايل بود. افلاطون، فيلسوف يوناني در کتاب جمهوريت خود مردم را از لحاظ استعداد به سه گروه تقسيم مي کن.
 

تفاوت هاي فردي در تعليم و تربيت
 

مشاهده کودکان در نخستين روزهاي زندگي به ما نشان مي دهد که آنان از همان ابتداي زندگي با هم تفاوت هايي دارند، اين تفاوت در تمام جنبه هاي قابل مشاهده وجود دارد و هم زبان با رشد کودکان ظاهر و پايدارتر مي شود. تفاوت هايي در شکل ظاهر بدن، فعاليت، حساسيت و تحريک پذيري، شدت واکنش، دامنه توجه، نظم طبيعي، سازگاري با محيط، قدرت يادگيري و.. بسياري از اين تفاوت ها مي توانند در چگونگي رشد کودک تاثير بگذارند و تحت تاثير محيط نيز قرار بگيرند.
دانستن اين نکته که در ميان دانش آموزان مدارس تفاوت هاي، فردي وجود دارد به معلمان و والدين و ساير افرادي که با کودکان ارتباط دارند کمک خواهد نمود تا در مواجهه با خصوصيات و يا اختلالات رشد و شيوه برخورد با دانش آموزان و انتخاب روش تدريس مناسب، به طور عملي تر و عيني تر برخورد نمايند و از اين طريق در تثبيت بيشتر يا تعديل اين گونه رفتارها مؤثر باشند، در اين رابطه مي توان نکات زير را خاطر نشان ساخت:
- از همه ي کودکاني که در سن مشابهي قرار دارند نبايد انتظار داشت که به يک شيوه معيني رفتار کنند. مثلا از يک کودک باهوش طبيعي و هنجاري که از يک محيط فرهنگي محروم مي آيد نبايد انتظار داشت که همانند يک کودکي که با همان توانايي هوشي داراي والديني است که در سطوح بالايي از تعليم و تربيت قرار دارند و فرزند خود را در آموزش هايش مورد حمايت و تشويق قرار مي دهند از قدرت هاي تحصيلي يکساني برخوردار باشد و يا در آموزش از يک ميزان يادگيري برخوردار باشد. در تربيت کودکان هم از روش هاي مشابه نمي توان استفاده کرد. ممکن است روشي براي يک کودک مناسب باشد و ما را با موفقيت روبرو سازد ولي براي ديگري نامناسب باشد و ما را با شکست روبرو سازد. به طور مثال، ممکن است کودکي به روش کنترل قدرتمندانه از طرف اولياء و مربيان پاسخ مساعدي بدهد زيرا اين روش به او احساس امنيت مي دهد، ولي کودک ديگري ممکن است در مقابل همين روش از خود مخالفت، رنجش و خشم نشان دهد. با يک کودک ممکن است در رقابت با ساير کودکان واکنش مناسبي از خود نشان دهد در حالي که کودک ديگري ممکن است در رقابت با ديگران دچار تنش گردد و رفتار عصبي از خود نشان دهد. تفاوت هاي فردي، براي هر فردي اعتبار و مسئوليت ويژه اي به همراه دارد و او را به صورت يک وجود مستقل مطرح مي سازد و اين ويژگي هاي مستقل افراد است که مردم را به يکديگر علاقمند مي سازد. به عنوان مثال کودکي که تفکرات و رفتارش از خود ابداع و خلاقيتي را نشان مي دهد، در گروه همسالان خود به طور فعال تري شرکت خواهد کرد تا کودکي که در او هيچ گونه ابداعي و خلاقيتي وجود ندارد و درست همانند همسالان خود فکر مي کند، صحبت مي کند و يا عملي را انجام مي دهد.
- هيچ موقع کودکان را نبايد با هم مقايسه کرد. آنها داراي استعدادهاي متفاوتي هستند. مقايسه کردن، موفقيت ديگران را به رخ فرزند خود کشيدن، انتظارات غيرواقع بينانه از او داشتن و تفاوت هاي فردي را ناديده گرفتن، خطاهاي تربيتي مهمي هستند.
مقايسه زماني مي تواند درست باشد که در نفر از هر جهت در شرايط مساوي باشند، تنها در اين صورت است که مي توان انتظار يکسان از آن دو داشت. اگر کودکي را در يک زمينه استعداد کمتري دارد نبايد او را به اين دليل سرزنش کرد بلکه بايد به او کمک کرد تا در آن زمينه تا حد ممکن ضعف هاي خود را جبران کند ولي هرگز انتظار نداشت که او در آن زمينه مانند فردي که استعداد بيشتري دارد پيشرفت کند. انسانها معمولا از لحاظ استعدادهاي گوناگون يکسان نيستند، برخي از نظر هوشي ضعيف و برخي ديگر قوي هستند و بر اين اساس موفقيت تحصيلي آنها يکسان نيست و نمي توان انتظار يکسان از آنها داشت. بنابراين معلمان و مربيان و همينطور والدين بايد سعي کنند استعدادهاي کودکان و نوجوانان را به درستي شناسايي کنند و آنها را در زمينه هايي که آمادگي و استعداد هاي خود را در آن زمينه ها شکوفا سازند. معلمان بايد نسبت به اختلالات فردي يادگيرندگان با احترام برخورد کنند و در يادگيري مطالب درسي هرگز دانش آموزان را به رقابت وادار نکنند و از يکسان بار آمدن آنها بپرهيزند. اگر معلمان به تفاوت هاي فردي فراگيرندگان توجه کنند، تقريبا مي توان مطمئن شد که در هر کلاس، همه ي آنان به اهداف و استاندارد هاي ملي آموزشي دست مي يابند.
بيان يک موضوع و تدريس يک کتاب خاص در يک کلاس، هرگز به معناي آن نيست که همه ي دانش آموزان به صورت کاملا يکسان درک نموده و از آن بهره مي جويند. بعضي از دانش آموزان زودتر مي فهمند و بعضي نياز به زمان و توضيح بيشتري دارند. در واقع معلمي که با اصل تفاوت هاي فردي آشناست، از همه شاگردانش در فهم و درک موضوعات و ارائه پاسخ ها انتظار يکسان ندارد. توجه به تفاوت هاي فردي، مربي را از قضاوت هاي عجولانه و ناروا در مورد رفتارهاي دانش آموزان به دور داشته ودر پي بردن به علت واقعي بسياري از رفتارهاي ظاهرا نامطلوب ايشان نظير سئوالات مکرر، شيطنت ها، گوشه گيري ها، پرخاشگري ها، تجديد شدن ها و مردود شدن ها و به اصطلاح تنبلي ها، کمک مي کند.
مسئله تفاوت هاي فردي براي معلم از دو نظر اهميت دارد ؛ تفاوت هاي بروني سر و کار داريم اما زماني که مقايسه اي در کار نيست و ما قصد ارزيابي ويژگي هاي دانش آموزان را در مقايسه با ديگران نداشته و صرفا به بررسي وضعيت فردي او مي پردازيم، مسئله تفاوت هاي دروني يا درون فردي مطرح مي گردد.

نتيجه گيري
 

وجود تفاوتهاي فردي در بين دانش آموزان امري بديهي و غيرقابل انکار است و يادگيرندگان مختلف باسرعت هاي متفاوت مي آموزند. روش آموزش معلم بايد به گونه اي طرح ريزي شود که دانش آموزان بتوانند با سرعت متفاوت با توانايي هاي خود پيش بروند. بعضي از يادگيرندگان نياز به توجه و کمک بيشتري از سوي معلم دارند و لازم است تکاليف و تمرين هاي بيشتري انجام دهند تا به هدف هاي آموزشي درس مسلط گردند، در حالي که برخي از آنها با اندک راهنمايي مي توانند راه خود را بيابند و سريعا به مقصد برسند. معلم بايد در اجراي روش هاي آموزشي خود تفاوتهاي فردي دانش آموزان را در توانايي و سرعت يادگيري در نظر گيرد و فنون آموزشي متناسب با آنها را در مورد استفاده قرار دهد. بنابراين وجود تفاوت هاي فردي در دانش آموزان ايجاب مي کند که در مورد هر کس از روشي مناسب با روحيه او استفاده مي کنيم و اگر روشي درباره فرد يا افرادي کارساز بوده آن را به همه يا خصوصياتي متفاوت تعميم ندهيم و از برخورد هاي کليشه اي در تعليم و تربيت پرهيز نماييم.

1- قرآن مجيد
2- باقري، خسرو (1385 ) نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، تهران، انتشارات مدرسه، چاپ چهارم
3- رضايي، عليرضا (1371) تفاوت هاي فردي و گروه بندي دانش آموزان.
4- سادات، محمد علي (1384) رفتار والدين با فرزندان، تهران، انتشارات سمت، چاپ هشتم.
5- سيف، سوسن... (و ديگران) (1377) روان شناسي رشد (1) تهران، انتشارات سمت، چاپ هشتم
6- سيف، علي اکبر ( 1375) روان شناسي پرورشي (روانشناسي يادگيري و آموزش ) تهران، انتشارات آگاه، چاپ شانزدهم
7-کرمي نوري، رضا – مرادي، عليرضا (1370) روانشناسي تربيتي، دفتر برنامه و تاليف کتب درسي
8-گنجي، حمزه (1371) روان شناسي تفاوتهاي فردي، تهران، انتشارات بعثت چاپ سوم
منبع: ماهنامه اطلاعات علمي شماره 364