سيره تربيتي پيامبر و اهل بيت (ع)


 






 

1. سيره
 

سيره بر وزن «فِعله» از کلمه «سِيْر» گرفته شده است. سير به معناي حرکت و راه رفتن است و سيره به معناي رفتار. چون وزن فِعله در زبان عربي بر نوع، کيفيت و هيئت عمل دلالت دارد، سيره به معناي حالت و چگونگي حرکت است؛ مانند: «جلست جِلسه العبد؛ بنده وار نشستم» که چگونگي نشستن را بيان مي کند.
برخي محققان از دلالت وزن فِعلَه بر نوع و هيئت عمل، چنين برداشت کرده اند که سيره بر سبک و روش عمل دلالت دارد و از اين رو گفته اند سيره نويسان معمولاً از اين نکته تخطي کرده اند و به رفتار پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) پرداخته اند، نه سبک رفتار پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) (مطهري، 1367، ص 47).
در بررسي اين ديدگاه بايد به اين مطلب توجه داشت که سيره دو معنا دارد:
1. سيره در اصطلاح، گاه به معناي چگونگي و نوع عمل است. اين چگونگي همان هيئت و حالت فعاليت آدمي است و از آنجا که هيچ فعاليتي بدون حالتي خاص تحقق نمي يابد و حالت رفتار، جدا از رفتار نيست؛ سيره در اين مفهوم، همه رفتارها و فعاليت هاي آدمي را شامل مي شود. اين معناي نخست و اصيل سيره است که البته ربط چنداني به سبک و قاعده رفتار ندارد.
2. معناي دوم سيره «سبک و قاعده رفتار» است. اين معنا اخص از معناي اول است و از آنجا که معمولاً هر رفتار و عملکرد، به ويژه اگر از فاعلِ حکيم و به صورت پيوسته اتفاق افتد، تابعِ قانون و سبکي ويژه است، گاهي «سيره» به معناي سبک، شيوه و قاعده حاکم بر رفتار به کار مي رود و آنچه استاد شهيد مطهري بدان اشاره دارد، بر همين اصطلاح استوار است. اما در اصطلاح مورخان، «سيره» به همان معناي اول استعمال شده که هم رايج و هم دقيق است و جاي خرده گيري بر آنان نيست. البته بررسي سيره به معناي اول، مقدمه اي است براي دستيابي به قواعد و سبک حاکم بر سيره، که همان معناي دوم است.
بايد توجه داشت که منظور ما در اين سلسله مباحث، سيره به معناي دوم است؛ در واقع، بناي ما در اين مباحث بر سيره نگاري و تاريخ نويسي نيست؛ بلکه بر پايه سيره ي نقل شده در احاديث و تاريخ و به منظور دستيابي به قواعد، سبک ها و روش هاي تربيتي معصومان (عليهم السلام) بررسي و تحليل انجام مي شود.
نکته شايان توجه اينکه گفتار هم، چون به يک معنا جزء رفتار آدمي است،‌ از لحاظ چگونگي صدور از گوينده مي تواند سيره محسوب شود؛ از اين روي سيره، به دو گونه «قولي»و «فعلي» تقسيم مي شود. بنابراين در اين مباحث، «سيره» علاوه بر رفتار تربيتي معصومان (عليهم السلام)، چگونگي گفتارهاي تربيتي - و نه محتواي گفتارِ - آنان را نيز شامل مي شود.

2. سنت
 

از آنجا که مفهوم «سنت»، قرابتي ويژه با «سيره» دارد، نگاهي گذرا به مفهوم «سنت» و مقايسه آن با «سيره» نيز لازم است. سنت در لغت به معناي صورت، طريقه و سيره آمده است (ابن منظور، 1408، ذيل ماده سنن) و در اصطلاح، به معناي متفاوتي به کار رفته است. نزد مورخان، «سنت» به معناي شرح حال، تاريخ زندگي و تولد رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، شرح غزوات، تاريخ زندگي فرزندان و خاندان و ياران آن حضرت و مانند اينهاست (طباطبائي، 1375، ص 15).
در اصطلاح اصوليان و فقيهان، سنت عبارت از اقوال، افعال و تقرير معصوم است که البته از نظر عامه، تنها پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و از نظر شيعه، ائمه اطهار (عليهم السلام) را نيز شامل مي شود. در اصطلاح ديگر فقهي - حديثي، سنت عبارت است از احکام مستحب در مقابل احکام چهارگانه ديگر (واجب، حرام، مکروه و مباح) (همان جا).
در احاديث نيز گاهي سنت به معناي ديگري به کار رفته و آن کليه مقرراتي است که از جانب رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) معين شده است؛ مانند تعداد رکعت هاي نمازهاي واجب، کيفيت طلاق، تشهد، قرائت و مانند اينها (همان جا).
از معاني بسيار رايج سنت و در عين حال دور از موضوع بحث، راه و رسم زندگي و قوانيني است که دست کم در چندين نسل باقي مانده باشد. در عربستان قديم به سنت، به اين معنا، بسيار اهميت مي دادند و به آن احترام مي گذاشتند.
با توجه به معناي اي که از سنت بيان شد مي توان گفت در عرف مورخان، سيره و سنت به يک معناست و آن شرح حال و تاريخ زندگي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) (از نظر سنيان) و ائمه (عليهم السلام) (از نظر شيعه) است؛ اما در ساير حوزه ها اصطلاح سيره و سنت متفاوت است.
از نظر لغت نيز مي توان گفت سيره و سنت به يک معنا آمده و آن عبارت است از روش و طريقه پيموده شده. تفاوتي که ميان سيره و سنت در اصطلاح فقهي - اصولي وجود دارد اين است که سنت، بر اقوال و افعال و تقرير اطلاق مي شود، در حالي که سيره تنها بر افعال اطلاق مي شود. البته به کيفيت و هيئت قول نيز سيره اطلاق مي شود؛ مثلاً اگر پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در مقام
سخن گفتن متين يا فصيح سخن مي گفتند، مي گوييم سيره قولي آن حضرت چنين بود و اين غير از خودِ قول و سخن است؛ چون در اينجا با هيئت و چگونگي سخن گفتن پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) - که سخن گفتن هم خود نوعي فعل است - سر و کار داريم.

3. تربيت
 

تربيت از ماده «رَبَوَ»، به معناي افزودن و رشد و نمو کردن و علو آمده و در اصطلاح تعاريف متعددي از آن ارائه شده است (ر. ک: دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1372، ص 167) و هر کس از زاويه اي بدان نگريسته و تعريفي خاص از آن داده است. يکي براساس هدف، ديگري براساس روش و سومي براساس تلفيقي از روش و هدف، تربيت را تعريف کرده است که در اين بحث نه مجال ورود به آن تعريف هاست و نه ضرورتي دارد. ولي در اينجا تعريفي کلي که تا حد بسياري پذيرفتني است به عنوان مبنا و محور بحث ذکر مي کنيم:
تربيت عبارت است از هرگونه فعاليتي که معلمان، والدين يا هر شخصي، به منظور اثرگذاري بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردي ديگر، براساس اهداف از پيش معين شده انجام مي دهد.
البته اهداف و محتواي تربيت نسبت به هر فرد، گروه يا مکتبي متفاوت است. طبق اين تعريف، نه مربي تنها به معلم اطلاق مي شود و نه متربي به دانش آموز. همچنين محيط تربيت نيز اعم از مدرسه و محيط هاي آموزشي است و شامل مدرسه، خانه، محل کار، و حتي کوچه و بازار نيز مي شود.

4. اهل بيت (عليهم السلام)
 

منظور از اهل بيت (عليهم السلام) در اين تحقيق، اميرمؤمنان حضرت علي (عليه السلام)، حضرت زهرا (عليهاالسلام) و يازده فرزند آنهاست که مشهور به امامان معصوم هستند. امامان معصوم (عليهم السلام) از ديدگاه شيعه و در نظر بسياري از مسلمانان علاوه بر آنکه از صحابه و تابعين ممتاز پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) به شمار مي آيند، از عنوان مهم «اهل بيت» نيز برخوردارند و آيه: «إنما يريد الله ليذهب عنکم الرجس أهل البيت و يطهرکم تطهيرا» (احزاب، 33)، به مقام ويژه آنان اشاره دارد و بسياري از محققان و مفسران اهل سنت (ر. ک: فخر رازي، [بي تا]، ج 25، ص 209) هم با اين تفسير موافق اند. از اين رو در اين مباحث مي توان با ديد «فراشيعي» سيره آنان را ارزيابي و
ارزشگذاري کرد و آنان را از اسوه ها و سرمشق هاي متعالي همه مسلمانان به شمار آورد. به همين دليل در عنوان اين کتاب، بر واژه اهل بيت (عليهم السلام) - که هم قرآني است و هم مورد وفاق مسلمانان - تأکيد شده است. اما گاه براي سهولت در تعبير، از عنوان «معصومان» استفاده مي کنيم که منظور همان پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت (عليهم السلام) مي باشند. واژه عصمت در لغت به معناي بازداشتن و محافظت کردن (لسان العرب، تاج العروس و معجم مقاييس اللغه ذيل واژه عصم)، و در اصطلاح ديني و کلامي «مصونيت شخص از گناه و خطا» است (ر. ک: مکي، 1369، ج 2، ص 148). در مورد عصمت انبيا در ميان فرقه هاي اسلامي اختلافات بلند دامنه اي پديد آمده که اعتقاد شيعه و مکتب تشيع بر عصمت همه ي آنان است. در کتاب هاي کلامي مانند شرح موافق و شرح مقاصد، اين بحث مطرح شده و سيد مرتضي در کتاب تنزيه الانبياء از نظريه شيعه دفاع کرده است (علم الهدي، 1377، ص 26).
راز اهميت سيره و رفتار معصومان (عليهم السلام) و لزوم تحقيق درباره آن، در عصمت آنان نهفته است و اين نکته منشأ اعتبار و حجيت گفتار و رفتار آنان شده است.
در باب عصمت در ميان مذاهب کلامي مسلمانان بحث هاي فراواني مطرح شده است از جمله اينکه:
حقيقت عصمت چيست؟ علت و دليل آن کدام است؟ دامنه و حدود معصوميت چقدر است؟ آيا عصمت به سخنان تبليغي آنان اختصاص دارد يا شامل همه سخنان آنان و حتي رفتار آنان نيز مي شود؟ آيا عصمت از گناه مورد نظر است، يا خطا را نيز شامل مي شود؟ آيا تنها خطاي عمدي را در بر مي گيرد يا خطاي غير عمدي را هم شامل مي شود؟ آيا مصونيت از ترک اَولي نيز در معناي عصمت لحاظ شده است يا نه؟ آيا عصمت به پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) اختصاص دارد يا اشخاص ديگري هم مشمول آن هستند؟
پاسخ تفصيلي به اين سؤال هاي مهم را در منابع و مآخذ کلامي بايد جستجو کرد، اما نوع پاسخ به هر يک از اين مسائل، در رويکرد نهائي و موضعي که نسبت به سيره عملي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان (عليهم السلام) اتخاذ مي کنيم و ميزان اعتبار آن تأثير دارد.
پيش فرض مباحث اين کتاب «عصمت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، حضرت زهرا (عليهاالسلام) و امامان دوازده گانه (عليهم السلام) از گناه و خطا در اقوال و افعال است» و اين نظريه، مشهور و در مذهب تشيع مبنا و اصل موضوع تلقي شده است.

5. سيره تربيتي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت (عليهم السلام)
 

با توجه به تعريفي که از سيره، تربيت و عصمت ارائه کرديم، سيره تربيتي معصومان (عليهم السلام) (پيامبر و اهل بيت) عبارت است از «هر رفتاري که يکي از معصومان (عليهم السلام) براي اثرگذاري بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار ديگران، اعلم از مسلمانان و غير مسلمانان، اصحاب و غير اصحاب، کودک و بزرگسال و فرزندان و خانواده خود يا ديگران، در محيط خانه، مسجد، کوچه و بازار يا هر جاي ديگر انجام داده اند».
چنان که گفتيم در اين تعريف منظور از «معصوم»، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) حضرت زهرا (عليهاالسلام) و امامان معصوم (عليهم السلام) است. البته گرچه عنوان «معصوم» شامل ساير پيامبران الهي نيز مي شود، اما در اينجا از سيره آنان بحث نمي شود.
تأکيد بر قيد «تربيتي» براي محدود کردن موضوع و جدا سازي سيره سياسي، نظامي و مانند آن است. به سخن ديگر، رفتارهايي که معصومان (عليهم السلام) در مقام حاکم، فرمانده جنگ، مبارز، سياستمدار و... انجام داده اند، از دايره اين بحث بيرون است. اين رفتارها نيز گرچه بر ديگران اثرگذار بوده، اما اين گونه تأثير را به دليل اينکه قصد تأثيرگذاري در کار نبوده است تأثير تربيتي نمي ناميم؛ چون در اصطلاح رايج تربيت، قصد و عمد شرط است.
بنابراين، قلمرو بحث ما در اين کتب رفتارهايي است که از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، حضرت زهرا (عليهاالسلام) و امامان معصوم (عليهم السلام) اختصاصاً در مقام تربيت ديگران صادر شده و داراي دلالت صريح تربيتي است.
يادآور مي شويم که در بحث نقش تربيتي سيره، به صورت مبسوط از دو اصطلاح عام و خاصِ سيره تربيتي و تمايز آن دو، سخن خواهيم گفت و بر اين نکته تأکيد خواهيم کرد که عمدتاً در اين طرح مقصود، سيره تربيتي به معناي خاص است.

خلاصه مبحث
 

- سيره گاه در معناي همه رفتارها و فعاليت هاي آدمي به کار مي رود و گاه در معناي سبک و قاعده رفتار. منظور ما از سيره در اين کتاب، دستيابي به قواعد، سبک ها و روش هاي تربيتي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت (عليهم السلام) است؛ يعني علاوه بر رفتار تربيتي معصومان (عليهم السلام) چگونگي گفتارهاي تربيتي - و نه محتواي گفتار - آنان نيز مورد نظر است.
- از نظر لغوي سيره و سنت به معناي روش و طريقه پيموده شده است. تفاوت اين دو از لحاظ فقهي - اصولي است. سنت به اقوال و افعال و تقرير معصوم گفته مي شود در حالي که سيره تنها بر افعال آنها دلالت دارد.
- تربيت عبارت است از هرگونه فعاليتي که معلمان، والدين و يا هر شخصي به منظور اثرگذاري بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردي ديگر براساس اهداف از پيش تعيين شده انجام مي دهد.
- اهل بيت (عليهم السلام) در مجموعه حاضر، افرادي از خاندان پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) هستند که از صفت عصمت برخوردارند.
- با توجه به تعريف هاي اراده شده، سيره تربيتي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت (عليهم السلام) عبارت است از هر رفتاري که يکي از معصومان (عليهم السلام) براي اثرگذاري بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار ديگران در هر مکان و يا زماني انجام داده اند.
منبع: کتاب سيره تربيتي پيامبر و اهل بيت (ع)