مرز بين واقعيت وتوهم
مرز بين واقعيت وتوهم
مرز بين واقعيت وتوهم
نويسنده: امير ارسلان كيا
ما چرا اين جوري هستيم كه تا هر كس هر حرفي مي زند باور مي كنيم. آدم هاي بزرگ را مي كشيم. بيماري هاي مسري را وارد مي كنيم، بين دو تا دوست يا دو رقيب يا دو كشور جنگ، راه مي اندازيم و بعد از كه خودمان همان حرف ها را دوباره مي شنويم مي گوييم ديدي نظر من را فلاني هم تأييد كرد. از آن جالب تر زندگي و تصميم هاي خود را بر اساس شنيده هايمان جابه جا مي كنيم، صبر مي كنيم تا فلان اتفاق بيفتد. واقعاً چرا ما اينقدر به شايعه ها بها مي دهيم؟
در كتاب روان شناسي شايعه، تعريفي دقيق تر براي شايعه، بيان شده است و آن اين كه :«شايعه يك موضوع خاص گماني بدون وجود ملاك هاي اطمينان بخش رسيدگي است، كه معمولاً به صورت شفاهي، از فردي به فرد ديگر انتقال مي يابد» در اين تعريف، بر يكي از ويژگي هاي خاص و مركزي شايعه تأكيد شده است و آن، اصرار بر اين است كه شايعه در غياب ملاك هاي اطمينان بخش رسيدگي، ساخته مي شود. اين محك، وجه تمايز شايعه از اخبار است.
ما هميشه به سادگي نمي توانيم، حضور يا غياب ملاك هاي مطمئن رسيدگي را درك كنيم. از اين رو نمي توانيم بگوييم كه آنچه مي شنويم، آيا واقعيت دارد يا ساختگي است. به منظور تميز اطلاعات ( اخبار ) از شايعات، بايد نزديكي يا دوري مدرك و سند شايعه را از حقيقت بدانيم. در شايعه، منبع خبر، كم رنگ است و غالباً با جملاتي مانند: «مي گويند كه ...؛راستي شنيده اي كه...، يكي از افراد با اطلاع گفت كه ...» آغاز مي شوند.
براي روشن شدن نقش شايعه پراكني در ايجاد فضاي ناامني و اضطراب به بررسي يك نمونه تاريخي مي پردازيم. ادموند تايلور در كتاب خود به نام «راهبرد وحشت» (منتشر شده در 1940 م) توضيح مي دهد كه در آن ايام، در جريان جنگ دوم جهاني، چگونه آلمان ها هنگام آماده شدن براي حمله، قربانيان خود را در داستان هاي وحشت آور و مطالب القا كننده احساس شكست، غرق مي نمودند. آنها با استفاده از راديو، شايعات را در داخل كشورهاي طرف جنگ، پخش مي نمودند. اين نوع داستان ها هم زمان با طرح قريب الوقوع بودن تهاجم نظامي، خبر نزديک بودن مذاکرات صلح را نيز پخش مي کردند. هدف اين شايعات، ايجاد سردرگمي و تضعيف روحيه بود. از اين طريق، صداقت دولت هاي متفقين (رو در روي آلمان ) و قابليتشان در كمك به كشورهاي مضطرب، در هاله اي از ترديد و ابهام فرو مي رفت.
آلماني ها همزمان با آن داستان هاي دروغين، اخبار بي اساس پيروزي بزرگ لهستان و فرانسه را پخش مي كردند، تا موجب شكل گيري اميدهاي بي جا و نادرست شوند. اين اميدهاي دروغين به زودي به نااميدي و در نتيجه، وحشت و اضطراب بيشتر منتهي مي شد.
شايعه هرگز چيزي را ثابت نمي كند. بلكه از طريق ايجاد بي اعتمادي، كار خود را به انجام مي رساند. شايعه مي تواند حوادث را در هاله اي از دود قرار دهد تا درك حقيقت وقايع، به آساني و براي هر كسي ميسر نباشد.
1:شايعات خزنده: مانند شايعاتي كه آرام صورت مي گيرد. اين شايعات، به صورت در گوشي و پنهاني منتقل مي شوند.
2 . شايعات شناور (غواص): اين نوع شايعات، در صورتي كه شرايط، مساعد باشد ظاهر مي شوند و درغير اين صورت، مخفي مي مانند تا در موقعيتي خاص و مناسب، ظاهر شوند، مانند شايعات مربوط به محيط زيست.
3.شايعات تند و سريع: اين گونه شايعات در مقطع زماني كوتاه، گروه وسيعي را در بر مي گيرند و با واكنش سريع مردم روبه رو مي شوند، مانند شايعاتي در مورد قيمت برخي از كالاهاي اساسي ( گران شدن قيمت مرغ و ...)
4. شايعات شيطاني؛ اين قبيل شايعات در زمان اضطراب و نگراني مردم،شايع مي شوند و چون مردم در حالت ترس و وحشت به سر مي برند، آماده پذيرش خبر كذب هستند. اين نوع شايعات در زمان هاي بحران (همانند جنگ و قحطي) به صورت حاد، منتشر مي شوند.
5. شايعات وحشت:اين گونه شايعات به منظور ايجاد رعب و وحشت، شايع مي شوند و هدف آنها ايجاد فضاي ترس و وحشت و نااميدي در ميان اقشار جامعه است. اين دسته از شايعات نيز در زمان جنگ، رواج بيشتري مي يابند.
صاحب نظران دو شرط اساسي را براي رواج شايعه بيان نموده اند: نخست آن كه موضوع شايعه بايد براي گوينده و شنونده، داراي اهميت باشد. اگر موضوعي براي افراد، جالب توجه و با اهميت باشد، به شايعات مربوط به آن موضوع، ممكن است توجه كنند؛ اما اين شرط به تنهايي كافي نيست. شرط دوم، اين است كه درباره آن موضوع، ابهام وجود داشته باشد. پس علاقه افراد جامعه به موضوع وجود هاله اي از ابهام در موضوع، دو عنصر اساسي در رواج شايعات است.
مثلاً يك فرد ايراني، شايعاتي را در مورد گاوبازان اسپانيايي رواج نمي دهد؛ زيرا اين موضوع براي او اهميتي ندارد؛ هر چند ممكن است موضوع از ابهام زيادي برخوردار باشد. اما ابهام به تنهايي، شايعه را پخش يا حفظ نمي كند از سوي ديگر، اهميت نيز به تنهايي موجب رواج شايعه نمي شود. مثلاً اين كه من در امتحان كنكور موفق بوده ام، برايم بسيار با اهميت است، اما به شايعات مربوط به اين كه زياد درس خوانده ام يا كم خوانده ام توجهي ندارم، زيرا خودم واقعيت را مي دانم، و با وجود علم به واقعيت و نبود ابهام، شايعه، رواج پيدا نمي كند.
ذكر اين نكته شايان توجه است كه: با توجه به اين دو عنصر اساسي، شرايط، در زمان جنگ براي پخش و نشر شايعه مهياتر است؛ زيرا مسائل نظامي از بيشترين اهميت برخوردارند، و از طرفي، لزوم حفاظت از اطلاعات نظامي، موجب بروز ابهامات بسيار در اين موضوعات مي شود. لذا سرعت نشر و پذيرش شايعه در زمان جنگ، بيش از هر زمان ديگر است، و بديهي است كه در اين زمان، قدرت شايعه در اضطراب آفريني نيز بيشتر مي شود.
زماني كه افراد زيادي از اقشار جامعه در زندگي فردي و يا حيات جمعي خود، به هر دليلي از جمله فشارهاي رواني، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، و ... همواره به طور جدي، نگران و مضطرب باشند، انگيزه ساخته و شيوع شايعه بيشتر مي شود. در حقيقت، شايعه به گونه اي با ناامني و اضطراب همراه است، كه هر قدر عدم امنيت رواني و اضطراب در ميان افراد فزوني يابد، به همان ميزان، شايعات هم بيشتر مي شوند.
بدين ترتيب، مي توان نتيجه گرفت كه: بين «شايعه» به عنوان پديده اجتماعي و «اضطراب» به عنوان پديده اي رواني، تعاملي دو سويه وجود دارد؛ بدين معنا كه از يك سوء اضطراب از انگيزه هاي ساخت و رواج شايعه است و از سوي ديگر، شايعه نيز در پيدايي اضطراب، مؤثر است.
بهترين راه مقابله با شايعه، توسعه روابط و فراهم آوردن اين امكان است كه مردم از مسائل جدي جاري در جامعه، آگاه باشند. وقتي مردم نسبت به واقعيت امري اطمينان حاصل نمودند و دريافتند كه چيزي از آنها پوشيده نيست، فرايند شايعه پراكني، خود به خود، متوقف مي شود يا از برد يا دامنه آن به حد چشمگيري كاسته مي شود پاسخگويي دولتمردان به مردم و محرم دانستن آنها، بسيار مؤثرتر از تكذيب يك شايعه پس از انتشار آن است.
جنگ نرم نيز ابزارهايي دارد همچون اشاعه ي فرهنگ فساد و بي بند و باري همچون بدحجابي و دور كردن جوانان از مذهب، استفاده از رسانه ها و حتي علوم انساني كه از غرب وارد مي شود مي توانند از ابزارهاي جنگ نرم باشند. جنگ رواني شاخه اي از جنگ نرم است كه از ابزارهاي فرهنگي تأثيرگذار بر فكر و انديشه و احساسات انساني بهره مي گيرد شايعه نيز ابزار ديگري است كه مي تواند روحيه ي عمومي جامعه را تضعيف و جو بي اعتمادي و تفرقه را ايجاد كند.
ما بايد در اين برهه با تكيه بر فرهنگ اصيل اسلامي ايراني خود، اعتماد به مقام عظماي ولايت و مطالعه و تحليل با استفاده از آموزه هاي ديني و بهره مندي از صاحب نظران اخلاقي در مقابل اين هجمه مقاومت كنيم.
منبع: نشريه شاهد جوان، شماره 61.
شايعه چيست؟
در كتاب روان شناسي شايعه، تعريفي دقيق تر براي شايعه، بيان شده است و آن اين كه :«شايعه يك موضوع خاص گماني بدون وجود ملاك هاي اطمينان بخش رسيدگي است، كه معمولاً به صورت شفاهي، از فردي به فرد ديگر انتقال مي يابد» در اين تعريف، بر يكي از ويژگي هاي خاص و مركزي شايعه تأكيد شده است و آن، اصرار بر اين است كه شايعه در غياب ملاك هاي اطمينان بخش رسيدگي، ساخته مي شود. اين محك، وجه تمايز شايعه از اخبار است.
ما هميشه به سادگي نمي توانيم، حضور يا غياب ملاك هاي مطمئن رسيدگي را درك كنيم. از اين رو نمي توانيم بگوييم كه آنچه مي شنويم، آيا واقعيت دارد يا ساختگي است. به منظور تميز اطلاعات ( اخبار ) از شايعات، بايد نزديكي يا دوري مدرك و سند شايعه را از حقيقت بدانيم. در شايعه، منبع خبر، كم رنگ است و غالباً با جملاتي مانند: «مي گويند كه ...؛راستي شنيده اي كه...، يكي از افراد با اطلاع گفت كه ...» آغاز مي شوند.
شايعه چه زماني ساخته مي شود؟
كاركرد شايعه
براي روشن شدن نقش شايعه پراكني در ايجاد فضاي ناامني و اضطراب به بررسي يك نمونه تاريخي مي پردازيم. ادموند تايلور در كتاب خود به نام «راهبرد وحشت» (منتشر شده در 1940 م) توضيح مي دهد كه در آن ايام، در جريان جنگ دوم جهاني، چگونه آلمان ها هنگام آماده شدن براي حمله، قربانيان خود را در داستان هاي وحشت آور و مطالب القا كننده احساس شكست، غرق مي نمودند. آنها با استفاده از راديو، شايعات را در داخل كشورهاي طرف جنگ، پخش مي نمودند. اين نوع داستان ها هم زمان با طرح قريب الوقوع بودن تهاجم نظامي، خبر نزديک بودن مذاکرات صلح را نيز پخش مي کردند. هدف اين شايعات، ايجاد سردرگمي و تضعيف روحيه بود. از اين طريق، صداقت دولت هاي متفقين (رو در روي آلمان ) و قابليتشان در كمك به كشورهاي مضطرب، در هاله اي از ترديد و ابهام فرو مي رفت.
آلماني ها همزمان با آن داستان هاي دروغين، اخبار بي اساس پيروزي بزرگ لهستان و فرانسه را پخش مي كردند، تا موجب شكل گيري اميدهاي بي جا و نادرست شوند. اين اميدهاي دروغين به زودي به نااميدي و در نتيجه، وحشت و اضطراب بيشتر منتهي مي شد.
شايعه هرگز چيزي را ثابت نمي كند. بلكه از طريق ايجاد بي اعتمادي، كار خود را به انجام مي رساند. شايعه مي تواند حوادث را در هاله اي از دود قرار دهد تا درك حقيقت وقايع، به آساني و براي هر كسي ميسر نباشد.
انواع شايعه
1:شايعات خزنده: مانند شايعاتي كه آرام صورت مي گيرد. اين شايعات، به صورت در گوشي و پنهاني منتقل مي شوند.
2 . شايعات شناور (غواص): اين نوع شايعات، در صورتي كه شرايط، مساعد باشد ظاهر مي شوند و درغير اين صورت، مخفي مي مانند تا در موقعيتي خاص و مناسب، ظاهر شوند، مانند شايعات مربوط به محيط زيست.
3.شايعات تند و سريع: اين گونه شايعات در مقطع زماني كوتاه، گروه وسيعي را در بر مي گيرند و با واكنش سريع مردم روبه رو مي شوند، مانند شايعاتي در مورد قيمت برخي از كالاهاي اساسي ( گران شدن قيمت مرغ و ...)
4. شايعات شيطاني؛ اين قبيل شايعات در زمان اضطراب و نگراني مردم،شايع مي شوند و چون مردم در حالت ترس و وحشت به سر مي برند، آماده پذيرش خبر كذب هستند. اين نوع شايعات در زمان هاي بحران (همانند جنگ و قحطي) به صورت حاد، منتشر مي شوند.
5. شايعات وحشت:اين گونه شايعات به منظور ايجاد رعب و وحشت، شايع مي شوند و هدف آنها ايجاد فضاي ترس و وحشت و نااميدي در ميان اقشار جامعه است. اين دسته از شايعات نيز در زمان جنگ، رواج بيشتري مي يابند.
چرا شايعات رواج پيدا مي كنند؟
صاحب نظران دو شرط اساسي را براي رواج شايعه بيان نموده اند: نخست آن كه موضوع شايعه بايد براي گوينده و شنونده، داراي اهميت باشد. اگر موضوعي براي افراد، جالب توجه و با اهميت باشد، به شايعات مربوط به آن موضوع، ممكن است توجه كنند؛ اما اين شرط به تنهايي كافي نيست. شرط دوم، اين است كه درباره آن موضوع، ابهام وجود داشته باشد. پس علاقه افراد جامعه به موضوع وجود هاله اي از ابهام در موضوع، دو عنصر اساسي در رواج شايعات است.
مثلاً يك فرد ايراني، شايعاتي را در مورد گاوبازان اسپانيايي رواج نمي دهد؛ زيرا اين موضوع براي او اهميتي ندارد؛ هر چند ممكن است موضوع از ابهام زيادي برخوردار باشد. اما ابهام به تنهايي، شايعه را پخش يا حفظ نمي كند از سوي ديگر، اهميت نيز به تنهايي موجب رواج شايعه نمي شود. مثلاً اين كه من در امتحان كنكور موفق بوده ام، برايم بسيار با اهميت است، اما به شايعات مربوط به اين كه زياد درس خوانده ام يا كم خوانده ام توجهي ندارم، زيرا خودم واقعيت را مي دانم، و با وجود علم به واقعيت و نبود ابهام، شايعه، رواج پيدا نمي كند.
ذكر اين نكته شايان توجه است كه: با توجه به اين دو عنصر اساسي، شرايط، در زمان جنگ براي پخش و نشر شايعه مهياتر است؛ زيرا مسائل نظامي از بيشترين اهميت برخوردارند، و از طرفي، لزوم حفاظت از اطلاعات نظامي، موجب بروز ابهامات بسيار در اين موضوعات مي شود. لذا سرعت نشر و پذيرش شايعه در زمان جنگ، بيش از هر زمان ديگر است، و بديهي است كه در اين زمان، قدرت شايعه در اضطراب آفريني نيز بيشتر مي شود.
انگيزه هاي شايعه پراكني
زماني كه افراد زيادي از اقشار جامعه در زندگي فردي و يا حيات جمعي خود، به هر دليلي از جمله فشارهاي رواني، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، و ... همواره به طور جدي، نگران و مضطرب باشند، انگيزه ساخته و شيوع شايعه بيشتر مي شود. در حقيقت، شايعه به گونه اي با ناامني و اضطراب همراه است، كه هر قدر عدم امنيت رواني و اضطراب در ميان افراد فزوني يابد، به همان ميزان، شايعات هم بيشتر مي شوند.
بدين ترتيب، مي توان نتيجه گرفت كه: بين «شايعه» به عنوان پديده اجتماعي و «اضطراب» به عنوان پديده اي رواني، تعاملي دو سويه وجود دارد؛ بدين معنا كه از يك سوء اضطراب از انگيزه هاي ساخت و رواج شايعه است و از سوي ديگر، شايعه نيز در پيدايي اضطراب، مؤثر است.
ره كارهاي مقابله با شايعه و شايعه پراكني
بهترين راه مقابله با شايعه، توسعه روابط و فراهم آوردن اين امكان است كه مردم از مسائل جدي جاري در جامعه، آگاه باشند. وقتي مردم نسبت به واقعيت امري اطمينان حاصل نمودند و دريافتند كه چيزي از آنها پوشيده نيست، فرايند شايعه پراكني، خود به خود، متوقف مي شود يا از برد يا دامنه آن به حد چشمگيري كاسته مي شود پاسخگويي دولتمردان به مردم و محرم دانستن آنها، بسيار مؤثرتر از تكذيب يك شايعه پس از انتشار آن است.
شايعه و شايعه پراكني از ديدگاه قرآن
و امروز
جنگ نرم نيز ابزارهايي دارد همچون اشاعه ي فرهنگ فساد و بي بند و باري همچون بدحجابي و دور كردن جوانان از مذهب، استفاده از رسانه ها و حتي علوم انساني كه از غرب وارد مي شود مي توانند از ابزارهاي جنگ نرم باشند. جنگ رواني شاخه اي از جنگ نرم است كه از ابزارهاي فرهنگي تأثيرگذار بر فكر و انديشه و احساسات انساني بهره مي گيرد شايعه نيز ابزار ديگري است كه مي تواند روحيه ي عمومي جامعه را تضعيف و جو بي اعتمادي و تفرقه را ايجاد كند.
ما بايد در اين برهه با تكيه بر فرهنگ اصيل اسلامي ايراني خود، اعتماد به مقام عظماي ولايت و مطالعه و تحليل با استفاده از آموزه هاي ديني و بهره مندي از صاحب نظران اخلاقي در مقابل اين هجمه مقاومت كنيم.
منبع: نشريه شاهد جوان، شماره 61.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}