اسلام و شکوفاسازي استعدادهاي کودک و نوجوان


 

نويسنده: اسماعيل اخلاقي




 

چکيده
 

دين اسلام با توجه به شمول و جاودانگي اش، براي تمامي زمان ها و مکان ها، راهکار ارائه مي دهد و به نوآوري و شکوفايي دست مي زند و با مايه گرفتن از روش هاي ثابت خود، به ايجاد تغييرات و تحولات کمّي و کيفي در زندگي انسان ها مي پردازد و از ابتکارات و نوآوري ها در چهارچوب بايسته هاي عقلي و منطقي استقبال مي کند. از جمله راهکارهاي منطقي و عقل پسند اسلام، آموزه هاي تربيتي آن در عصر فناوري و اطلاعات و دگرگوني زندگي بشري است که ما در اين مقاله به شکوفاسازي استعدادهاي کودک و نوجوان در روش تربيتي اسلام در عصر حاضر مي پردازيم.
کليد واژگان: سيره اهل بيت، روش تربيتي، حس ديني، جامعه پذيري.

مقدمه
 

انسان موجودي است خلاق و پويا که طبعاً به دنبال موقعيت و بالندگي در زندگي خويش است؛ از اين رو، براي شکوفا کردن استعدادها و رسيدن به آرمان هاي خود، از هيچ کوششي فروگذار نکرده و سعي کرده از توانمندي هاي خود به بهترين وجه استفاده کند تا به سر منزل مقصود برسد. بررسي اهداف تعليم و تربيت اسلامي، نشان مي دهد که مهم ترين نياز جامعه الهي، تربيت افراد متدين است که با اتکا به نيروي ايمان، اراده و تعقل بينديشند و به جاي وابستگي و بهره گيري از دستاوردهاي اقتصادي و فرهنگي ديگران، خود مولّد دانش و فناوري براي زندگي مستقل در عصر ايمان باشند.
تمام موفقيت هاي مادي و معنوي انسان در گرو انديشه هاي ديني بارور، پويا و مؤثر است و همه افراد از ويژگي هاي مختلفي برخوردار هستند که باعث مي شود آنان بتوانند مهارت هاي خود را در راه جديد به کار اندازند. بنابراين در عصر گسترش روز افزون اطلاعات و ارتباطات، مسئله اي که پيش از هر چيز توجه اوليا و مربيان را به خود مشغول ساخته، چگونگي تربيت ديني و پرورش نيروي نوآوري و شکوفايي انسان ها، به ويژه کودکان و نوجوانان است که به عنوان نياز عالي و معنوي بشر در تمام ابعاد زندگي آينده آنان مطرح است.
با عنايت به اينکه زندگي بشر در اين دنيا فرازها و فرودهاي فراواني دارد، هر جامعه پيشرفته اي بدون «تعليم و تربيت» قادر به حل مشکلات و رفع موانع نيست و تنها در سايه آموزه هاي ديني و با استفاده از قرآن کريم و روايات معصومان (عليهم السلام) مي تواند به شکوفايي برسد. تحقيقات نشان مي دهد که اگر افراد جامعه اي تنها به خود متکي باشند و از انديشه هاي ديني بهره نگيرند، در ميدان نوآوري و شکوفايي با شکست مواجه مي شوند.
مکتب حيات بخش اسلام، بهترين نوآوري را در شيوه ها و روش هاي تربيتي براي پيروان خود ارائه داده است که کشف و استفاده آنها، ره توشه بزرگي براي پيروان اين مکتب به شمار مي آيد و از نظر الگويي چنين شيوه ها و روش هايي را مي توان در قرآن کريم و نيز در زندگي عملي، رفتار و گفتار پيشوايان ديني و مربيان بزرگ بشريت جستجو کرد؛ زيرا روش هاي معصومان، برگرفته از مکتب توحيد و آموزه هاي ديني است و پيروي از کامل ترين رهنمودهاي تربيتي را به همراه دارد.

شکوفايي استعدادها
 

يکي از مهم ترين و مؤثرترين دوران هاي زندگي انسان، دوران کودکي و نوجواني است. در اين دوران، شخصيت فرد پايه ريزي مي شود و شکل مي گيرد. از آنجا که رشد و شکوفايي استعدادهاي کودک، هم زمان در ابعاد مختلف شخصيتي، بدني، عاطفي، اجتماعي و ديني صورت مي پذيرد، رشد او در اين مرحله ظريف و پيچيده است.
«قرآن، انسان را موجودي مي شناسد مرکب از بدن و روح که هويت الهي دارد. در بعد الهي خود، از آغاز آفرينش برخوردار از فطرت متعالي و انساني مي باشد. حقيقت فطرت، عبارت است از: ويژگي هاي انساني و گرايش هايي مانند دين خواهي، حقيقت جويي، زيبايي دوستي، گرايش به پرستش و... که بالقوه موقع تولد در انسان وجود دارد و بايد به فعليت رسيده، راه رشد را طي کنند»(1).
اين مطلب در برنامه ريزي هاي تربيتي، شناخت ويژگي ها و استعدادهاي کودک، اهميت فراوان دارد. اطلاعات حاصل از مطالعه رشد و تحول کودک، از آن نظر با اهميت است که به شکل گيري تدابير تربيتي کمک مي کند و راه هايي را به مربيان و والدين نشان مي هد که شرايط لازم را براي رشد و شکوفايي کودکان و نوجوانان فراهم مي آورد.(2)
همچنين پيشوايان ديني ما به ويژگي ها و استعدادهاي کودک و نوجوان توجه خاص داشتند که در همين زمينه، امام علي (عليه السلام) مي فرمايد:
«لا تقسروا أولادکم علي آدابکم، فانهم مخلوقان لزمان غير زمانکم؛ (3) فرزندان خويش را به آداب و نوع تربيت رايج زمان خودتان محدود نسازيد؛ زيرا آنان براي روزگاري غير از روزگار شما آفريده شده اند».
شايد منظور آن حضرت، تفاوت نگاه فرزندان به زندگي باشد؛ يعني کودکان از دنيا و زندگي تصور خاص خود را دارند، نه آن گونه که پدر و مادر دارند. نکته بسيار مهم تربيتي که در اين زمينه به دست مي آيد، اين است که در مقام تعامل، اين پدر و مادر و بزرگسالان هستند که بايد خود را در شرايط سني کودکان قرار دهند و با آنها کودکي کنند، نه اينکه از کودکان بخواهند مثل بزرگ ترها باشند. نيز در روايت ديگر مي فرمايد:
«من کان له ولد صبا؛ ء کسي که فرزند کودک دارد، با او کودکي کند»(4).
کودک و نوجوان، قدرت گيرندگي بالايي دارد و هر آنچه را مي بيند و مي شنود، دريافت مي کند. امام علي (عليه السلام) کودک و نوجوان را در مرحله تربيت به زمين خالي از زراعت، تشبيه کرده و به فرزندش امام حسن (عليه السلام) فرموده:
«انما قلب الحدث کالأرض الخاليه ما ألقي فيها من شيء قبلته، فبادرتک بالأدب قبل أن يقسو قلبک و يشتغل لبک؛ (5) همانا قلب کودک و نوجوان چون زمين کاشته نشده، آماده پذيرش هر بذري است که در آن پاشيده شود. پس در تربيت تو شتاب کردم، پيش از آنکه دل تو سخت شود و عقل تو به چيزي ديگر مشغول گردد».
شناخت ويژگي هاي و استعدادها، شرط لازم است، اما کافي نيست و علاوه بر آن، نکته مهم سمت و سو و چگونگي شکوفاسازي آنهاست. «در قرآن کريم، همه يا بسياري از آيات، در جهت تقويت و رشد آگاهي هاي لازم و سوق دادن جهان بيني انسان به سمت بينش يکپارچه و منسجم توحيدي قرار دارد».(6) بر اين اساس است که در برنامه هاي تربيتي اهل بيت (عليهم السلام) تأمين نياز جسمي که با تغذيه سالم صورت مي پذيرد، با مسئله «حلال و حرام» قرين مي شود تا شکوفا نمودن اين بعد، در جهت جهان بيني توحيدي و کمال مطلوب واقع شود.
اغلب روان شناسان معتقدند که رابطه عاطفي کودک با اطرافيان، به خصوص مادر، نقش تعيين کننده اي در «رشد اجتماعي» او دارد؛ يعني نحوه ارضاي نيازهاي اوليه کودک، سازنده نگرش آينده او به ديگران است. با نگاهي گذرا به احکام و فرمان هاي تربيتي اهل بيت (عليهم السلام) اين امر روشن مي شود که در بحث و... و استعدادها، با توجه به دو مسئله بسيار مهم و اساسي است: يکي از آن دو، آگاهي به خلقت اوليه با يعني نيازهاي ذاتي انسان است که بايد شکوفا گردد. مسئله مهم تر، چگونگي به فعليت رسيدن اين قابليت هاي ذاتي است که آن را از روش عملي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت (عليهم السلام )مي گيريم.

شکوفايي بعد جسمي
 

«تربيت جسمي و رواني کودک و نوجوان با نگاهي ديني، در دوران ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تن پروري و جسم پروري در اسلام مذموم است، اما تقويت جسم به معناي نيرومند کردن و سالم نگاه داشتن آن، بدون شک ممدوح و تقريباً از ضروريات اسلام است» (7).
دين اسلام به اين حيطه ها توجه خاص دارد و برنامه هاي دقيق و مفيدي براي شکوفايي آن ارائه داده است. در اين بخش به روش هايي اشاره مي شود که غالباً پاسخ گوي نيازهاي جسمي و مادي کودک است.

1. تغذيه
 

بيشترين رشد کودک بعد از دوران جنيني، سال هاي اول کودکي است. در اين مرحله، اولين و شديدترين نياز کودک را تغذيه سالم تشکيل مي دهد که عبارت است از:

الف) شير مادر
 

دين اسلام، شير مادر را يکي از پاک ترين و سالم ترين غذاها براي کودک و حق طبيعي او مي داند. قرآن کريم مي فرمايد: (وَ الوالدِاتُ يرضعنَ أولادَهنّ حولينِ کامِلين لِمن أراد أن يتم الرّضاعه) (8)؛ «مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شير دهند، براي کسي که بخواهد دوران شير خوارگي را تکميل کند».
در اين زمينه روايات فراواني داريم. پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «ليس للصبيِّ لبن خيرٌ من لبن امّه؛(9) براي فرزند شير خوار هيچ شيري بهتر از شير مادرش نيست».
همچنين امام صادق (عليه السلام) درباره خصلت شير مادر مي فرمايد: «ما من لبن يرضع به الصبي اعظم برکه عليه من لبن امّه ؛(10) براي فرزند شيرخوار، هيچ شيري مبارک تر از شير مادرش نيست».
از اين آيه و روايات به خوبي مي فهميم که «شير مادر» نقش بسيار مهمي در تربيت جسمي، روحي و رواني کودک دارد. به همين جهت پيشوايان دين به اصحاب و پيروان خود سفارش مي کنند که در انتخاب «دايه» دقت داشته باشند. امام علي (عليه السلام) مي فرمايد: «انظروا من ترضع أولادکم فان الولد يشبُّ عليه؛(11) به دايه اي که فرزندان شما را شير مي دهد، خوب بنگريد؛ زيرا کودک همانند وي مي شود».
و نيز مي فرمايد: «تخيروا للرضاع کما تخيرون للنکاح؛ فانّ الرضاع يغير الطباع؛(12) براي شير دادن (دايه مناسب) انتخاب کنيد؛ همان طور که در پيوند زناشويي (دختر مناسب) اختيار مي کرديد؛ چون شير، سرشت کودک را دگرگون مي سازد».
نکته در خور توجه در زمينه هاي تربيتي پيشوايان دين (عليهم السلام)، اين است که پس از ارائه آگاهي ها و آموزش هاي لازم براي تقويت و پرورش جسم و روان، نوبت تشويق و اهداي پاداش به کساني است که اين آموزه ها را به کار بسته اند. ام المؤمنين ام سلمه از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) درباره زناني پرسيد که به همسر و فرزندان خود خدمت مي کنند. حضرت پاداش هاي فراواني را براي زنان برشمرد و از جمله فرمود:
«فإذا ارضعت فلها بکلّ رضعه تحرير رقبه من ولد إسماعيل؛(13) هنگامي که مادر به فرزندش شير مي دهد، در هر نوبت شير دادن، پاداش آزاد کردن يک بنده از فرزندان اسماعيل را مي برد».

ب) غذاهاي جايگزين
 

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: «اسقوا صبيانکم السويق في صغرهم، فان ذلک ينبت الحم و يشدّ العظم، و من شرب السويق أربعين صباحاً امتلأت کتفاه قوه؛ (14) به نوزاد خود آرد پخته شده (فرني گندم) بنوشانيد؛ چون اين غذا، گوشت را مي روياند و استخوان را محکم مي سازد. هر کس چهل بامداد فرني بخورد، بازوانش پر انرژي مي شود».
از آنجا که گندم و جو، از غلات بسيار مهم، مغذي و سرشار از مواد معدني است، کارشناسان امر تغذيه توصيه مي کنند که براي غذاي کمکي نوزادان از فرني گندم و جو استفاده شود. روش اهل بيت (عليهم السلام) نشان مي دهد که آنان بعد از پايان دوران شيرخوارگي، به فکر نظام صحيح تغذيه اي بودند که بتواند جايگزين مناسب شير مادر و ضامن رشد و سلامت کودک باشد.(15)
همچنين امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايد: «کان رسول الله يمضغ اللحمه و التمره حتي تلين، فيجعلها في فمّ عليّ و هو صغير في حجره؛ (16) پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) هماره گوشت و خرما را مي جويد تا نرم مي شد، آن گاه آن را در دهان علي (عليه السلام) که کودکي اش در خانه آن حضرت بود، مي گذاشت».
و نيز مي فرمايد: «ان فاطمه (عليها السلام) کانت تمضغ للحسن (عليه السلام) ثم للحسين (عليه السلام) و هي صائمه في شهر رمضان؛ (17) فاطمه (عليها السلام) غذاي جويده به امام حسن (عليه السلام) و سپس به امام حسين (عليه السلام) به پيروان خود سفارش مي کند که : «اطعموا صبيانکم الرمان فانه اسرع لألسنتهم؛ (18) به کودکان خود انار بخورانيد؛ زيرا خوردن انار، رشد زباني و گفتاري کوک شما را در پي مي آورد».
از اين روايات به خوبي مي فهميم که پيشوايان دين (عليهم السلام) در روش تربيتي خود، به پرورش و شکوفايي ابعاد جسمي کودک توجه خاصي دارند؛ چون تأمين نشدن نيازهاي جسمي علاوه بر جسم، روان انسان ها را نيز به مخاطره مي اندازد.
«هر فردي که علاقه شديد به رشد بدن خود در دوره بلوغ دارد، دائماً خود را با رفقاي همسن خويش مقايسه مي کند. کندي رشد، باعث ناراحتي فرد مي شود».(19)

2. بهداشت و نظافت
 

دين اسلام، به تن و روان انسان توجه خاص داشته و در همين زمينه تأکيد فراوان کرده است که جسم و جان را از تمام آلودگي ها پاک نگه داريد. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «تنظفوا بکل ما استطعتم، فان الله تعالي بني الاسلام علي النظافه، و لن يدخل الجنّه الاّ کل نظيف؛ (20) هر چه قدرت و توان داريد، نظافت و پاکيزگي را رعايت کنيد. همانا خداوند، اسلام را بر نظافت بنا کرده است و وارد بهشت نمي شود، مگر کسي که همواره پاک و پاکيزه باشد».
و نيز مي فرمايد: «ان الله طيب، يحب الطيب، نظيف، يحب النظافه؛ همانا خداوند نيکو است و نيکويي را دوست دارد. پاکيزه است و پاکيزگي را دوست دارد».
پيشوايان دين (عليهم السلام) بهداشت و سلامت را ملازم هم مي دانند؛ لذا مي بينيم که براي تضمين سلامتي فرزندان خويش و ديگران، برنامه هاي بسياري را مراعات مي کردند. يکي از برنامه هاي بهداشت و سلامت، ختنه کردن پسران است. امام علي (عليه السلام) مي فرمايد: «ان اختنوا أولادکم يوم السابع، يطهروا فان الأرض تضج إلي الله عزوجل من بول إلاّ غلف؛ (21) فرزندانتان را در روز هفتم ولادتشان ختنه کنيد تا پاک شوند؛ زيرا زمين از ادرار کسي که ختنه نشده است، نزد خدا شکايت مي کند».
از دعاي اهل بيت (عليهم السلام) هنگام ختنه کردن فرزندان خود، مي توان علت آثار و پيامدهاي ختنه را به دست آورد. امام صادق (عليه السلام) هنگام ختنه فرزندان، اين دعا را مي خواند:
«اللهم فطهره من الذنوب، و زد في عمره و ادفع الأفات عن بدنه الأوجاع عن جسمه و زده من الغي عند الففر...؛ (22) خدايا! فرزندم را از گناهان پاک گردان و بر عمرش بيفزا و آفت ها و بدي هاي بيروني و دروني را از جسم او دور کن و بر غذاي او بيفزا و تنگدستي را از او دور ساز؛ زيرا تو مي داني و ما نمي دانيم».
تحقيقات و علوم امروز، بعد از چندين قرن، تازه به معجزات و معارف دين اسلام پي برده اند و دانشمندان انگشت حيرت به دهان گذاشته اند و نتايج تحقيقات خويش را اين گونه اعلام کرده اند: مهم ترين فايده ختنه، پيشگيري از ابتلاي نوزادان و شيرخواران به عفونت هاي دستگاه ادراري است. عفونت ادراري نوزادان و شير خواران مي تواند عوارض بسيار خطرناکي داشته باشد؛ عوارضي که ممکن است باعث از بين رفتن بافت کليوي و نهايتاً نارسايي کليوي شود. در بررسي ها مشخص شد که از 75 درصد اطفال زير سه ماه که دچار عفونت ادراري شده بودند، پسر و 95 درصد آن پسرهاي ختنه نشده بودند. ختنه به جز ايدز، از ابتلا به بيماري هاي عفوني ديگر نيز پيشگيري مي کند؛ چون زير پوست ختنه گاه محيط خوبي براي رشد باکتري ها و ويروس هاست و برداشتن آن، از ابتلا به بيماري هاي عفوني موسوم به بيماري هاي منتقل شونده به روش جنسي جلوگيري مي کند. يکي از ديگر فوايد ختنه، پيشگيري از سرطان است. در کشور هند که ختنه کردن در آن رواج ندارد، ميزان سرطان آلت تناسلي مرد، ده برابر کشوري مثل دانمارک است که در آن ختنه رواج دارد.(23)
تحقيقات تازه نشان داده است که ختنه مي تواند در جلوگيري از انتشار ويروس ايدز در ميان مردان نيز مؤثر باشد.
«آژانس فرانسوي ايدز و هپاتيت هاي ويروس اين مطالعه را بر بيش از سه هزار مرد در افريقاي جنوبي انجام داد. اين داده ها که در کنفرانسي در برزيل تشريح شد، نشان مي دهد که ختنه کردن مردان باعث جلوگيري از آلودگي به ويروس ايدز در هفت نفر از ده نفر مي شود».(24)

3. ورزش
 

ورزش، نيازهاي جسمي و روحي کودکان و نوجوانان را برطرف مي سازد و آثار جسمي مطلوبي را همراه دارد. در روايات از روش هاي مفيدي همانند: کوهنوردي، شنا، اسب سواري و مسابقات تيراندازي نام برده شده است. در اسلام ورزش و تمرينات بدني اهميت ويژه اي دارد. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «علّموا اولادکم السباحه و الرماية؛ (25) شنا و تيراندازي را به فرزندان خودتان آموزش بدهيد».
همچنين امام صادق (عليه السلام) نقل مي کند: «روزي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به منزل فاطمه (عليها السلام) وارد شد و امام حسن و امام حسين (عليها السلام) با او بودند. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) به آنها فرمود: برخيزيد و با هم کشتي بگيريد. فاطمه (عليها السلام) که براي کاري بيرون رفته بود، بر آنها وارد شد و مشاهده کرد که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: عجله کن حسن! بر حسين سخت بگير. فاطمه (عليها السلام) تعجب کرد و فرمود: آيا بزرگ تر را بر کوچک تر تشويق مي کنيد؟! حضرت فرمود: من، حسن را تشويق مي کنم؛ در حالي که برادرم جبرئيل، حسين را تشويق مي کند و مي گويد: يا حسين! بر حسن سخت بگير».(26)
پيشوايان ديني ما براي سلامتي و افزايش توان بدني فرزندان خود، آنها را به ورزش تشويق مي کردند. در فرهنگ ديني سرگرمي هاي مطلوب و مشروع سفارش شده است؛ زيرا در ساعات فراغت کودکان اگر بازي هاي کارآمد و سرگرمي هاي مطلوب- که جنبه ثمربخش رواني و جسمي داشته باشد- به وجود نيايد، فرصت ها به بطالت مي گذرد و چه بسا کودکان به آلودگي هاي گوناگون دچار مي شوند.

پي نوشت ها :
 

1- مجموعه آثار، مرتضي مطهري، ص 455، قم- تهران، صدرا، چ 10، 1382ش.
2- روان شناسي تربيتي، پروين کديور، ص 18، قم، انتشارات سمت، چ7، 1382ش.
3- شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج20، ص 267، قم، کتابخانه آيت الله نجفي مرعشي، 1387ش.
4- وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج21، ص 486، قم، آل البيت، 1412ق.
5- شرح نهج البلاغه، ج16، ص 66.
6- «تأثير بينش بر انگيزش در تربيت ديني و اخلاقي». هادي رزاقي، مجله معرفت، ش 69، ص 38، 1382ش.
7- تعليم و تربيت در اسلام، مرتضي مطهري، ص 49، قم- تهران، صدرا، 1385ش.
8- بقره / 233.
9- مکارم الاخلاق، حسن بن فضل، ص 203، بيروت، مؤسسه الاعلمي، 1392ق.
10- فروع کافي، محمد بن يعقوب کليني، ج6، ص 40، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1413ق.
11- همان، ص 44.
12- وسائل الشيعه، ج 15، ص 188، بيروت، داراحياء التراث العربي، (بي تا).
13- بحار الانوار، محمدباقر مجلسي، ج 103، ص 252، مؤسسه الوفا، 1404ق.
14- همان، ج101، ص 105.
15- کوثر معارف، مقاله محمد جمعه شيخ زاده، ش 8، ص 215، ق، 1387 ش.
16- بحار الانوار، ج 38، ص 324.
17- کافي، ج 4، ص 114.
18- مستدرک الوسائل، حسين نوري، ج 16، ص 395، بيروت، مؤسسه آل البيت، 1408 ق.
19- روان شناسي تربيتي، علي شريعتمداري، ص 157، تهران، چ3، 1367 ش.
20- کوثر معارف، ش 8، ص 216، به نقل از ميزان الحکمه.
21- همان، ص 217.
22- مکارم الاخلاق، ص 229.
23- سيره عملي پيامبر و اهل بيت در خانواده، محمد جواد شيخ زاده، ص 91، قم، جامعه المصطفي العالميه، 1388ش.
24- همان.
25- کافي، ج5، ص 49.
26- بحار الانوار، ج100، ص 189.
 

منبع: نشريه فرهنگ کوثر، شماره87.