خدمت رسانى، توصيه قرآن و سيره بزرگان


 

نویسنده: سید حسین اسحاقی




 

خدمت رسانى در سيره امام؛ و علما
 

قرآن مجيد آراستگى عموم پيامبران الهى را به دو ويژگى خيرخواهى و امانت دارى لازم مى داند.
پيامبران با داشتن اين دو صفت پسنديده، صادقانه با مردم روبه رو مى شدند و در خدمت آنان بودند.
حرف دل خويش را با آنها در ميان مى نهادند و درد و رنج حرف دل آنها را مى شنيدند و براى كمك به مردم و رفع نياز آنان و براى رفاه و آسايش و پيشرفت مادى و معنوى آنها خود را به زحمت مى انداختند. (توبه: 128)
امام خمينى؛ نيز با پيروى از اين سيره پسنديده، پيوندى عميق و ناگسستنى با ملت خويش و همه عاشقان انقلاب برقرار كرد كه تا ساليان دراز ادامه خواهد يافت. عشق به مردم و تصميم قاطع بر حل گرفتارى هاى آنان و ارائه خدمت خالصانه، در گفتار و تصميم گيرى هاى ايشان موج مى زد. امت اسلامى را با تمام وجود دوست مى داشت، خود را وقف خدمت به آنان كرد و خود را وام دار مردم مى دانست. آنان را ولى نعمت خويش و خود را خدمتگزار آنان معرفى مى كرد.

به تعبير رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آيت اللَّه خامنه اى:
 

آن اراده نيرومندى كه كوه هاى عظيم در مقابل او به حساب نمى آمدند، همواره در برابر فداكارى ها، شجاعت و احساسات پاك مردم، سر تعظيم فرود مى آورد. آن روح بزرگ و كوه ستبر به دفعات در برابر عظمت مردم تكان مى خورد و مى لرزيد.
(مجله حوزه، ش 37 و 38، صص 154 و 155)
ايشان در ملاقات هاى خود با مسئولان سفارش مى كرد كه شما بايد خدمتگزار مردم باشيد و به اعضاى دفتر اخطار مى[داد] كه مبادا با مردم بدرفتارى شود.
(سرگذشت هاى ويژه از زندگى امام خمينى؛، ج 2، ص 72 - 73)
به گواهى تاريخ، پس از پيامبر اكرم6 و ائمه اطهار: عالمان دينى سودمندترين، خادم ترين و دل سوزترين افراد جامعه در حق مردم بوده اند و از نظر مادى و معنوى، بسيار در اين راه مى كوشيده اند و سختى مى ديدند. امام راحل در اين زمينه مى فرمود: »محروميت زدايى، عقيده و راه و رسم زندگى ماست«.
(امام خمينى؛، صحيفه نور، ج 20، ص 129)
حضرت على7 مى فرمايد: »خداوند بر پيشوايان حق، واجب كرده است كه (زندگى) خويش را با ناتوانان جامعه، برابر نهند، تا تهى دستى، به مستمند فشار نياورد«.
(فيض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه 200)
گويا امام راحل، اين سخن حكيمانه را سرمشق زندگى خويش قرار داده بود كه همواره هم سطح مردم زندگى مى كرد و مسكن و خوراك و پوشاك و هزينه زندگى شخصى او هميشه در حد زندگى متوسط جامعه بود. هيچ گاه اسير زرق و برق دنيا و تجمل و زندگى اشرافى نشد و همين ساده زيستى او آرام بخش دل محرومان بود.
شيخ انصارى، دست گيرى از فقيران و بينوايان را از وظايف اصلى خود مى دانست و از دوران كودكى اين شيوه خداپسندانه را رعايت مى داشت. از اشخاص ثقه پياپى رسيده است كه در بقعه پير محمد (واقع در محله حيدرخانه دزفول) فقيرى عاجز بود و شيخ هر شب، شام خود را به فقير مى داد و با شكم گرسنه مى خوابيد، يا خود به اندك چيزى قناعت مى كرد.

توصيه حضرت امام در خدمت رسانى به مردم،
 

به عنوان وسيله قرب الهى
از نگاه امام راحل، يكى از مبانى خدمت به مردم به ويژه به قشر محروم و مستضعف، اين بود كه اين خواست خدا، تكليف و عبادتى بزرگ است.
ما بايد براى خدا كار بكنيم و براى خدا كار كردن، اين است كه ببينيم خدا چى فرموده است، چى گفته است، ما بايد بكنيم. فرموده است كه به مستمندان بايد برسيد، به مردم فقير بايد برسيد.
(صحيفه نور، ج 19، ص 13)
ايشان در جاى ديگر مى فرمايد:
»به همه در كوشش براى رفاه طبقات محروم وصيت مى كنم كه خير دنيا و آخرت شماها رسيدگى به حال محرومان جامعه است«.
(همان، ج 21، ص 201)
خدمت به مردم و جامعه انواع و شكل هايى دارد. گاه خدمت هاى مادى است، از قبيل: تأمين نيازهاى عمومى، بهداشت و غيره و گاه از نوع خدمت به افكار و پرورش انسان هاست. رسول گرامى اسلام فرموده است: »مَنْ اَصْبَحَ وَ لَمْ يَهْتَمَّ بِاُمُورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ؛ كسى كه هر روز به امور مسلمانان همت نگمارد، مسلمان نيست«.
(اصول كافى، ج 3، ص 38)
از رسول مكرم اسلام پرسيده شد: محبوب ترين مردم نزد خداوند كيست؟ فرمود. »اَنْفَعُ النّاسِ لِلنّاسِ؛ كسى كه سودش بيشتر به مردم برسد«.
(همان، ص 239)
حضرت امام خدمتگزارى را در سيره اشرف مخلوقات جست و جو مى كند، چرا كه در روايتى از نبى مكرم6 آمده است:
اَلا وَ اِنّى اَنا اَبوُكُمْ، اَلا وَ اِنّى اَنا مَوْلاكُمْ، اَلا وَاِنّى اَنَا اَجيرُكُمْ.
(الامالى، ص 353)
آگاه باشيد كه همانا من پدر شما هستم، آگاه باشيد كه همانا من زمام دار شما هستم، آگاه باشيد كه همانا من اجير و خدمتگزار شما هستم.
اجير، در ازاى خدمتى كه براى مردم انجام مى دهد، از آنان حقوق دريافت مى كند، ولى پيامبر خدا چونان ديگر انبيا هيچ گونه مزد مادى از مردم نمى طلبيد؛ تنها طلب او از مردم به عنوان مزد و حقوق، عمل كردن به برنامه هاى حيات بخش آنان و راه يابى به كمال است.
»قُل لَّآ أَسَْلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا مَن شاء اَن يَتَّخِذَ اِلى رَبَّه سَبيلاً«. (شورى: 23 و سباء: 47)
حضرت امام با آن همه خدمتى كه انجام داده بود، در وصيت نامه سياسى - الهى خود به طور كامل از اين اعتقاد پرده برداشت و با جملاتى زيبا و عميق از مردم عذر قصور و تقصير خواست.
از خداى رحمان و رحيم مى خواهم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصور و تقصيرها بپذيرد و از ملت اميدوارم كه عذرم را در كوتاهى و قصورها و تقصيرها بپذيرند و با قدرت و تصميم و اراده به پيش بروند و بدانند كه با رفتن يك خدمتگزار، در سد آهنين ملت خللى حاصل نخواهد شد كه خدمت گزارانى بالا و والاتر در خدمتند.
خدمت به مردم در پرتو مسئوليت پذيرى، از منظر رهبرى
بنابر عقيده اسلام، خدمت به مردم ريشه در دين و باورهاى دينى مردم دارد و بر پايه چنين بينشى است كه مسئوليت پذيرى در نظام اسلامى از پايه و اساس، با آنچه در دموكراسى غربى جريان دارد، متفاوت است. از اين رو به اعتقاد رهبر انقلاب، حضرت آيت اللَّه خامنه اى:
فلسفه مسئوليت پيدا كردن مسئولان در كشور، اين است كه براى مردم كار كنند. مسئولان براى مردمند و خدمتگزار و مديون و امانتدار آنها هستند. مردم محورند و كسى كه در نظام جمهورى اسلامى مسئوليتى به دست مى آورد، بايد همه هم و غمش براى مردم باشد؛ هم براى دنياى مردم، براى ماديات مردم و هم براى معنويت مردم.
(»روزنامه جمهورى اسلامى«، 1380/3/16)
ايشان در جاى ديگر مى فرمايد:
مسئولان نظام وظيفه دارند از همه توان شان استفاده كنند، براى اينكه بتوانند يك قدم جلو بروند و كارى انجام بدهند و يكى از مشكلات را حل كنند و گره ها را بگشايند و اين، با اخلاص و صفا و همكارى و با حفظ مبانى كه اين انقلاب بر اساس آن به وجود آمده، ممكن است.
(همان، 1379/3/30)
بنابراين خدمت رسانى، در انديشه رهبر انقلاب جايگاهى ارزشمند دارد و خدمت، عملى است كه عامل در آن با فكر و انگيزه گره گشايى، به رفع مشكل و گشايش امور مربوط به مردم مى پردازد. افزون بر انگيزه ياورى و احسان به هم نوعان، خويش را در حد طاقت مسئول گره گشايى و رفع نياز بندگان خدا مى داند.
نبايد ناديده گرفت كه اعمال نيك انسان و البته خدمت رسانى و تلاش براى رفع نياز ديگران، در رأس آنهاست كه صورت هاى ملكوتى دارند و در عالم قيامت تجسم مى يابند. در قرآن مى خوانيم: »هر چيزى كه خودتان پيش فرستيد، آن را نزد خداى متعال خواهيد يافت«.(بقره:110)
»روزى كه هر كس عمل خيرى را كه انجام داده است، حاضر شده مى يابد و دوست دارد ميان او و هر عمل بدى كه انجام داده است، فاصله دورى باشد«. (آل عمران: 30)
»روزى كه شخص مى نگرد كه دستانش چه چيزى را پيش فرستاده اند«. (نباء: 40)
»آيا جزايى كه به شما داده مى شود، جز همان اعمال است كه انجام داده ايد«. (نمل: 90)
اصرار آيات به انجام عمل صالح و تصريح و تأكيد روايت ها به خدمت و سازندگى حيات مادى و معنوى هم نوعان؛ بيانى است هدفمند براى نشان دادن ارزش خدمت رسانى. عمل صالح و خدمت نمى تواند بى اجر و اثر بماند، اين انديشه به آدمى نيروى خلاق و روحيه اى اميدوار مى بخشد تا بتواند وجود خويش را مفيد سازد و براى ديگران سودمند باشد.
پاداش برآوردن نياز و حاجت مؤمن، در روايت ها
در روايت هاى مأثوره، پاداش هاى فراوانى براى رفع نيازمندى برادران دينى ياد شده است كه از اين همه، تنها به موارد زير اشاره مى كنيم:
1. پيامبر اكرم6 فرمود: »هر كه نياز برادر مؤمنش را برآورد، خداوند هفتاد حاجت از حاجت هاى دنيا و آخرت او را تأمين مى كند«.
(انوارالهدايه، ص 43)
2. امام صادق7 فرمود: »گام برداشتن مسلمان در راه حاجت مسلمان، بهتر از هفتاد طواف در خانه خداست«.
(بحارالانوار، ج 74، ص 311)
3. ايشان باز مى فرمايد: »هيچ مسلمانى نياز مسلمان ديگر را برنمى آورد، مگر اينكه خداوند به اوندا مى دهد كه پاداش تو بر عهده من است و من كمتر از بهشت براى تو راضى نخواهم شد«.
(اصول كافى، ج 3، ص 279)
4. از امام صادق7 نقل است:
كسى كه در پى حاجت برادرش برود همانند كسى است كه سعى صفا و مروه كند و برآورنده حاجت برادر، مانند كسى است كه روز بدر و احد در راه خدا در خون خود غلطيده است.
(بحارالانوار، ج 78، ص 281)
5. باز از امام صادق7 روايت است:
خداى عزوجل فرموده است: »مردم، خانواده من هستند، پس محبوب ترين آنان نزد من كسانى هستند كه با مردم مهربان تر و در راه آوردن نيازهاى آنان كوشاتر باشند«.
(اصول كافى، ج 2، ص 199)
6. »اعمال آدمى كه به خدمت رسانى برادران دينى و نيكى به آنان پايان نيابد، پذيرفته نمى شود«.
(بحارالانوار، ج 75، ص 379)
از مجموعه آموزه هاى روايى برمى آيد كه برآوردن نياز و غم مؤمنان، موجب برطرف شدن اندوه خدمتگزار در روز قيامت مى شود. خدمت رسانى موجب ايمنى از عذاب الهى، توشه آخرت و عاقبت به خيرى انسان است.
بر اين اساس، كوتاهى در خدمت رسانى، مايه پشيمانى است. در خدمت رسانى از باب »فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ«، شتاب لازم است و آن گاه كه عزم و تصميم بر خدمت رسانى صورت گرفت، درنگ جايز نيست.
البته خدمتگزار نبايد بر ديگران منت گذارد و كار خود را بزرگ جلوه دهد، بلكه از اينكه خداوند توفيق خدمت به بندگانش را نصيب او كرده است، شكرگزار باشد، خدمت ديدگان را احترام كند و آنان را عزيز بشمارد و جان كلام اينكه؛ نيت خود را در خدمت رسانى خالص گرداند.
سرانجام، پرسش و پاسخ مردم و پيامبر گرامى اسلام را پايان بخش اين موضوع قرار مى دهيم:
پيامبر اكرم9: آيا شما را نسبت به آدم هاى بد آگاه نكنم؟
آگاه كن اى رسول خدا.
آن كه تنها در جايى فرود آيد و كمكش را دريغ دارد و زيردستانش را آزار دهد، آيا بدتر از اين را هم مى خواهيد بدانيد؟
آرى، يا رسول اللَّه!
آن كه از لغزشى چشم نمى پوشد و عذر نمى پذيرد، از اين بدتر هم هست، آيا مى خواهيد بدانيد؟
بله، يا رسول اللَّه!
آن كه هيچ اميدى به خيرش نيست و كسى از شرش در امان نيست، آيا بدتر از اين شخص را هم مى خواهيد به شما معرفى كنم؟
آرى، اى پيامبر خدا!
آن كس كه از مردم بدش مى آيد و مردم هم در برابر، از او بدشان مى آيد.
(تحف العقول، ص 30)