پوريا پورسرخ هنرمندي که مادرش را عاشقانه دوست دارد


 






 
1- در چهارم تير ماه 1356 در تهران متولد شد.
2- اولين فرزند خانواده است.
3- دو خواهر با نام هاي پگاه و پانته آ و يک برادر به نام رضا دارد.
4- پدرش کارمند شرکت نفت و مادرش مدرس زبان انگليسي بوده اند.
5- به واسطه ي شغل پدرش، دوران دبستان را در شهرهاي مختلف جنوب کشور گذراند.
6- در نوجواني از علاقه مندان پروپا قرص مسابقات فوتبال بود.
7- تحصيلات دوره ي کارشناسي را در رشته ي اصلاح نباتات دانشگاه آزاد شيراز با رتبه ي سوم طي کرد و مقطع کارشناسي ارشد خود را نيز در رشته فيزيولوژي گياهي تهران با هم با رتبه ي سوم به پايان رساند.
8- در حال حاضر دانشجوي دکتراي فيزيولوژي گياهي است.
9- قبل از شروع فعاليت هنري در سينما به عنوان خبرنگار در نشريات هنري و اجتماعي مشغول کار شد.
10- او مي گويد؛ کسي که به اميد شانس زنده باشد، سال ها قبل مرده است.
11- براي مدتي در يک شرکت تبليغاتي در دبي نيز فعاليت مي کرد.
12- در مؤسسه ي کارنامه مدتي زير نظر پرويز پرستويي به فراگيري فنون هنري پرداخت.
13- مدتي هم زير نظر آقايان امجد و رحمانيان تمرين تئاتر مي کرد. 14- پس از آشنايي اتفاقي با محمد حسين لطيفي، از سوي وي براي بازي در مجموعه فرار بزرگ انتخاب شد.
15- او مي گويد: «من در خانواده ام از بچگي يک چيز را ياد گرفته ام، هر کس زودتر از من کاري را شروع کرده، وظيفه ي من اين است که به او احترام بگذارم.»
16- در زمينه ي ورزش سابقه ي فعاليت در رشته کاراته را دارد و مدتي هم فوتبال بازي مي کرد.
17- در مورد ازدواج مي گويد: «ازدواج يک تصميم نيست، بلکه يک اتفاق شيرين در زندگي هر فرد است.»
18- او مي گويد:« افتخار من اين است که هيچ وقت هيچ کس را اذيت نمي کنم.»
19- او در بيست و پنجمين جشنواره ي فيلم فجر به خاطر بازي در فيلم سينمايي روز سوم نامزد دريافت سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد شد.
20- براي ايفاي نقش در روز سوم يک سري از فيلم هاي مستند دوران جنگ تحميلي را تماشا کرد و تعدادي رمان برجسته ي جنگ را خواند تا به حس آن روزها برسد.
21- او مي گويد:« به تلويزيون احترام زيادي مي گذارم و در شرايطي که براي کارکردن در اين حرف پيشنهادهاي عجيب و غير معقولي وجود داشت، فکر مي کنم عاقلانه ترين راه ورود من به دنياي بازيگري از طريق تلويزيون بود.»
22- در مورد اخلاق به خودش از بيست نمره، 18/5 مي دهد.
23- در کنار بازيگري گاهي به طراحي فضاي سبز مي پردازد.
24- گاهي اوقات هم کار ترجمه انجام مي دهد.
25- برايش جالب است که هر طنزي با هر درجه و کيفيتي از تلويزيون پخش شود، مردم آن را مي بينند و دوست دارند.
26- مادرش را عاشقانه دوست دارد و مي گويد به نظرش مادر شاهکار طبيعت است.
27- بسيار احساساتي و مهربان است و هميشه سعي مي کند که به کسي بدي نکند.
28- او مي گويد:« فيلمنامه و کارگردان براي من مهم است، چون معتقدم کارگردان خوب از يک فيلمنامه ي بد مي تواند فيلم متوسطي بسازد.»
29- او مي گويد، بازي پرويز پرستويي را ديوانه وار دوست دارد.
30- او درباره ي بازي بهرام رادان مي گويد؛ بازيگر با استعداد و موفقي است.
31- او در مورد کانديد شدن خود در جشنواره مي گويد: «براي من يک چيز خيلي مهم است، اينکه در کنار بزرگواري مثل خسرو شکيبايي و پيشکسوت هايي مثل مسعود رايگان و سعيد پورصميم قرار بگيرم.»
32- رعايت اخلاق را به عنوان يکي از اصول خود قرار داده و پيرامون اين مهم مي گويد:« به نظر من کسي که اخلاق ندارد جزيي از اشيا است.»
33- مي گويد:« بر خلاف بسياري از بازيگران که از بچگي بازيگري را دوست داشتند، من اينگونه نبودم و عاشق ورزش بودم».
34- او مي گويد:« دوست دارم وقتي به پشت سرم نگاه مي کنم کاري نکرده باشم که از انجامش پشيمان و شرمنده باشم.»
35- معتقد است آدم بدبخت همه ي لوازم خوشبخت بودن را در اختيار دارد، جز اراده ي خوشبخت شدن را.
36- در فيلم پسران آجري در کنار فرزاد فرزين بازي کرد.
37- او در مورد باران کوثري مي گويد؛ با جرأت مي گويم که ايشان يکي از بهترين همبازي هاي من بوده اند.
38- او مي گويد؛ يک مادر خوب به صد استاد و آموزگار برتري دارد و يک پدر، ميراثي گرانبهاتر از نام نيک نمي تواند براي فرزندان خود بر جاي بگذارد.
39- مجموعه هاي تلويزيوني او، فرار بزرگ، وفا، صاحبدلان، ساعت شني، شکرانه، روز حسرت و رستگاران است.
40- از جمله فيلم هاي او مي توان به مهمان، مصايب دوشيزه، روز سوم، پسران آجري، عيار 14، حرکت اول، دلخون، نويسنده، در جستجوي خوشبختي و شيرين عسل اشاره کرد.
منبع: 7 روز زندگي- ش 87