يادداشت هاي پراکنده يک سينمايي نويس


 

نويسنده: هوشنگ حسيني




 
گريگوري پک: "حاضرم در يک فيلم ايراني بازي کنم".
فکر نمي کنم کسي اهل سينما باشد و نام گريگوري پک را نشنيده باشد.
اين چهره ي معروف بين المللي و برنده ي جايزه ي اسکار به خاطر بازي در فيلم "کشتن مرغ مقلد" که براي نمايش فيلم «بيلي دو کلاهه» در جشنواره فيلم تهران سفري به ايران داشت گفت: در آستانه 58 سالگي قرار دارم و از 60 سالگي مي ترسم چرا که خيلي از دوستان قديمي ام مثل گاري کوپر و گاري گرانت در 60 سالگي راهي ابديت شدند. به همين جهت براي اطلاع از سلامتي ام مرتب به پزشک مراجعه مي کنم ؛ چرا که دلم مي خواهد شاهد وضعيت سينما و هنرپيشگان در سال 2000 باشم. خوشبختانه او زنده ماند و وضعيت سينما و هنرپيشگان را در سال 2000 ديد.
وي که تا آن زمان 35 سال قبل حدود 100 فيلم بازي کرده بود گفت: در حال حاضر رئيس سنديکاي هنرمندان هستم، يک جايزه آزادي نصيبم شده و هنگام بازي در فيلم هاي «برف هاي کليمانجارو» در ساحل که با آوگادنر و سوزان هايوارد هم بازي بودم، خيلي ها خواستند جنجال آفريني کنند که موفق نشدند.
بازيگر فيلم "کشتن مرغ مقلد" گفت: «متاسفانه سينماي امروز آمريکا از حالت اصلي خود خارج شده و فيلم هاي رمانتيک 1930 جاي خود را به فيلم هاي سکسي داده که من هيچوقت در چنين فيلم هايي بازي نخواهم کرد و همچنان عاشق بازي در فيلم هاي «وسترن» هستم.»
وي درباره علاقه اش نسبت به سينماي ايران گفت: «قرار است فيلمي را در ايران و ژاپن بسازم و قصدم استفاده از آثار تاريخي ايران و نقاط ديگر کشور شماست که در ضمن اگر دعوتي براي بازي در يک فيلم ايراني نشود در صورت پسند سناريو و عوامل، آن را قبول خواهم کرد. او نمي دانست که در ايران انقلاب خواهد شد و وضع سينما دگرگون خواهد شد.

حرف هاي هميشگي
 

تصور نکنيد اعتراض هاي پس از برگزاري جشنواره فيلم، به جشنواره فيلم فجر منحصر مي شود. در آن سال دور هم اين اعتراضات داشت و آن ها که دستشان از جايزه کوتاه شده بود به شکل هاي مختلف نارضايتي خود را اعلام مي کردند.
قبل از انقلاب اسلامي برگزاري دو جشنواره سينمايي را در ايران شاهد بوديم. يکي "سپاس" و ديگري جشنواره "فيلم تهران" که دومي دوام چنداني نداشت و با پيروزي انقلاب جايش را به جشنواره فيلم فجر داد.
در اين مورد بد نيست اشاره اي داشته باشم به يک دوره از برگزاري «سپاس» که بزرگاني از سينماي ايران آن روز وامروز در آن سهم داشتند.
مسعود کيمايي پس از اعلام جوايز گفت: به هيئت داوران"سپاس"
اعتقادي ندارم. که پاسخ شنيد: اعتراض وي يک نوع واکنش به عدم دريافت جايزه است و اصولا وي عادت دارد در مراسمي شرکت کند که او را تشويق و تاييد کنند.
مهدي ميثاقيه تهيه کننده هم اعتراض داشت ؛ چرا "پستچي" و "بلوچ" انتخاب نشدند، که گفته شد فيلم "پستچي" از فضاي خاص ايراني برخوردار نبود.
ناصر تقوايي هم در اعتراض به انتخاب ها گفت: مسئولين سپاس، سينماي جوان را با سن و سال کارگردان ها عوضي گرفته اند. خاچکيان هم يکي ديگر از معترضين بود.
در آن سال فيلم هاي "بيتا" و "رگبار" جايزه ها را از آن خود ساختند.
يادش به خير ! خاچکيان که خود را آلفرد هيچکاک ايران مي دانست و متخصص ساخت فيلم هاي دلهره آور بود. چند سالي است که بدرود حيات گفته است.
منبع:مجله راه کمال شماره 27