انسان و موسيقي


 






 
يونانيان معتقد بودند که امراض نتيجه عدم هارموني در وجود فرد است و موسيقي با قدرت روحي و اخلاقي خود مي تواند با برگرداندن هارموني و نظم در بدن سلامتي را براي فرد مورد استفاده به ارمغان آورد. پژوهش هاي انجام شده، نشان مي دهد که غده تالاموس به عنوان مهمترين غده در مغز انسان محرک هاي صوتي را به وسيله سيستم هاي عصبي دريافت و در کنار حافظه و تخيل به آن ها پاسخ مي دهد. غده هيپوفيز نيز که از غده تالاموس فرمان دريات مي کند به محرک هاي صوتي موزون پاسخ مي دهد، موجب بروز ترشحاتي مي شود که نتيجه آن آزاد سازي ماده آرام بخش به نام آندروفين خواهد بود. با توجه به اين که مهمترين اثر ماده مزبور، تسکين درد در انسان است به سادگي مي توان به ارزش موسيقي درماني که عملا موجبات آزادسازي ماده آندروفين که علاوه بر تسکين درد، موجبات انبساط و شادي را در انسان فراهم مي سازد. پي برد. موسيقي درماني يک فرايند فعال است. در موسيقي درماني، ما انتظار داريم که موسيقي ما را در بر گرفته و در تمام وجودمان جريان پيدا کند. يادتان باشد که از قوه تخيل مغز استفاده کنيد. به خاطر داشته باشيد: «انرژي در پي انديشه مي آيد» هر جا که فکر باشد انرژي هم وجود دارد.

براي بهتر گوش کردن به موسيقي دو مطلب را به خاطر بسپاريد:
 

1)صداي موسيقي در حدي باشد که شما با آن راحت هستيد.
2)خودتان را تسليم موسيقي کنيد.

در اينجا به کاربرد مواردي چند از موسيقي درماني اشاره مي شود:
 

کاربرد موسيقي درماني براي کمک به افراد عقب مانده با حرکات ريتميک موزيکال مي توان مهارت در هماهنگي هاي حرکتي را بهبود بخشيد، اشعار آوازهاي مخصوصي را مي توان نوشت که از طريق آن مراحل و روش هاي مهارت هاي خودياري مثل لباس پوشيدن و مسواک زدن را ياد بگيرند و به خاطر بسپارند. موزيک تراپيست ها، براي اين که برنامه هاي درماني و روش هاي موثر براي در حال جريان ايجاد کنند، بايد برنامه ريزي دقيقي را به کار گيرند.

جريان برنامه ريزي شامل چهار مرحله کلي است:
 

1)تعريف مشکل درمانجو يا زمينه نياز آن (سنجش)
2)فراهم کردن هدفي براي درمانجو که به رفع مشکل يا نياز او کمک مي کند
3)برنامه ريزي مناسب فعاليت هاي موزيکي
4)تکميل روش ها و فعاليت ها و ارزشيابي واکنش هاي درمانجو
مشاهدات و تجربيات اخير نشان داده است که کاربرد موسيقي در درمان ناتواني هاي يادگيري اشخاصي که آسيب هاي شنوايي دارند، اشخاصي که آسيب هاي بينايي يا آسيب هاي گفتاري دارند، مورد استفاده قرار مي گيرد.

کاربرد موسيقي در نارسائي هاي گفتاري
 

افرادي که در ارتباط کلامي مشکل دارند با خواندن آوازها و سرودهاي مخصوص مي توانند در شمرده تلفظ کردن اصوات، گفتار مورد نياز و مهارت در تشخيص لغات رشد و تمرين کنند. ريتم و صداي موسيقي همچنين مي تواند تقويت جريان تکلم را در اختلالات گفتاري مانند لکنت زبان آسان سازد. از موسيقي براي اشخاص زبان پريش (آفازيک) به عنوان روش براي برقراري رابطه کلامي مي توان استفاده کرد.

تکنيک شناخته شده، درمان آوازي ملوديک
 

(Melodic intonation Therepy) . M.I.T
اين تکنيک، در اوايل دهه هفتاد ميلادي به عنوان يک روش ترميمي براي بخشي از مسائل گفتاري بزرگسالان زبان پريش به وجود آمده است. در اين روش جملات کوتاه در نمونه هاي ساده آهنگين، با آواز خوانده مي شود. به موازاتي که بيماران عبارات و جملات را ياد مي گيرند، آهنگ ها کم رنگ تر و محو مي شوند، اين روش بر پايه اين نظريه قرار گرفته که وقتي نيم کره سمت چپ، آسيب مي بيند مي توان به وسيله اغراق در آواز (ريتم، با تأکيد بيان کردن و جملات ملوديک) با کمک نيم کرده راست مغز، تکلم را کمک، تحريک و تسهيل کرد.

کاربرد موسيقي درماني در درمان معلوليت هاي ارتوپدي
 

بنابر نظر «رودنبرگ» (هزار و نهصد و هشتاد و دو) از موسيقي مي توان در چند منظور درماني براي معلولين ارتوپدي استفاده کرد:
1)کاهش حواس پرتي
2)رهايي از تنش ها و حساسيت هاي شديد
3)افزايش احساس ارزش شخصي
4)تقويت تمرين هاي عضلاني
فعاليت هاي مختلف موسيقي درماني مي تواند جهت بهبود وضعيت مفاصل و ماهيچه ها و افزايش هماهنگي حرکات آن ها کمک کرد. مثلا نواختن سازهاي انتخاب شده با شيوه هاي مخصوص مي تواند تحرک و استقامت مفاصل را افزايش دهد و با هماهنگي قسمت هايي از بدن را بهبود بخشد. مثلا نواختن پيانو براي حرکت و خم کردن و کشش انگشت ها و از ريتم سازها براي افزايش دامنه حرکات و منبعي براي الگوهاي حرکتي. از نواختن ساز ذهني براي کنترل بهتر دست ها و هماهنگي آن با دهان و تقويت ظرفيت هاي حياتي مي توان استفاده کرد. يکي ديگر از منابع يادگيري نواختن ساز براي معلولين، احساس کاميابي و رضايت است. نواختن ساز، احساس ارزش شخصي را افزايش مي دهد و اگر به صورت گروهي نواخته شود، رشد اجتماعي شان تقويت خواهد شد.

کاربرد موسيقي درماني در درمان سالمندان
 

سالمندي معمولا با درجاتي از زوال کارکرد جسمي و ذهني همراه است. که اين درجات درافراد مختلف متفاوت است. بيشتر افراد مسن خصوصاً آن هايي که در خانه هاي سالمندان زندگي مي کنند، علائمي از اختلالات فکري و بدني دارند. بسياري از سالمندان مشکل پزشکي مانند بيماري هاي قلبي، ديابت، سرطان و يا فشار خون دارند. به علاوه عده اي نيز به دلايل عاطفي دچار افسردگي و تنهايي مي شوند.
موسيقي درماني مي تواند در زمينه تقويت کارکرد جسمي وروحي اين افراد موثر واقع شود. به عنوان مثال موسيقي همراه با تمرينات و ورزش هاي روزانه، مي توان احساس دردي را که غالبا توام با اين ورزش هاست از ذهن دور ساخته و يا انگيزه و محرک لازم را براي شرکت در انجام اين قبيل ورزش ها و فعاليت هاي حرکتي فراهم کرد. دست زدن نشاط انگيز و موسيقي ريتميک مي تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف کند، اعتماد به نفس او را افزايش داده و انرژي مثبت را در اين گونه افراد تقويت کند. مهم است به خاطر بسپاريم که موسيقي مورد علاقه سالمندان مانند ديگر اقشار مردم دامنه وسيعي دارد. علاقه آن ها متناسب با سنشان تغيير مي کند. معمولا افراد مسن به آهنگ هاي معروفي که در دوران جواني حوالي سنين 18 تا 25 سالگي گوش مي دادند، علاقه نشان مي دهند.
منبع:مجله راه کمال شماره 27