اصول فيلمنامه نويسي : جوهره ، ساختار سبک 21 ; زير ساختار ( قسمت چهارم)


 

مترجم: ناديا غيوري




 

صداي روي تصوير
 

تا حد امکان تلاش کنيد از صداي روي تصوير استفاده نکنيد يا کمتر و با احتياط از آن استفاده کنيد . اين نوع صدا ، يک ابزار کلامي است و غالباً به عنوان ساده ترين راه براي بسط پيرنگ به کار گرفته مي شود . هر چند گاهي صداي روي تصوير مي تواند به شيوه اي کاملاً موثر در جهت شکل دهي به داستان و روشن تر کردن آن هم به کار بيايد :
ــ اگر صاحب اين صدا يا به عبارت ديگر راوي ، يکي از شخصيت هاي داستان باشد ( که غالباً قهرمان قصه است ) روايت او مي تواند داستان را مملوس تر و زاويه ديد قصه را مشخص تر کند ، به خصوص در نقطه ورود به داستان ( فيلم هايي مثل مزرعه روياها ، گتسبي بزرگ ، خارج از آفريقا ، بزرگ مرد کوچک ، رفقاي خوب و سان ست بلوار )
ــ اگر راوي يکي از شخصيت هاي قصه نباشد ( براي مثال در تام جونز ) روايت او حالت بي طرفانه اي در داستان ايجاد مي کند .
ــ بعضي داستان ها براي اين که در ساختار به يکپارچگي برسند ، نياز به راوي دارند ( ادوارد دست قيچي ، قطاربازي ، 84 Charing Cross Road ، کنارم بمان و سال هاي سرگرداني )
ــ مي توان از روايت براي ايجاد لحظات وقفه يا تامل در داستان بهره برد ( Badlands )
تمرين : فيلم حقيقي ، عميق ، ديوانه وار را ببينيد و در آن به نحوه کاربرد صداي روي تصوير يا راوي توجه کنيد . به نظر شما آيا کاربرد صداي روي تصوير در اين فيلم مثبت ، خلاقانه و موثر است يا برايتان حالت کسل کننده و ناخوشايند دارد ؟
تمام توصيه هايي که درباره چگونگي گفت وگو ارائه مي شود ، فقط در حد پيشنهاد است . اگر قرار باشد که تمام اين توصيه ها يا به عبارتي قوانين را مو به مو اجرا کنيد ، متوجه مي شويد که گفت وگوهاي فيلمنامه تان حالتي مکانيکي و تصنعي پيدا مي کند . حقيقت اين است که براي آن که بياموزيد چگونه گفت وگويي خوب بنويسيد ، بايد پيش از هر چيز خوب شنيدن را ياد بگيريد . گوش کنيد و ببينيد که گوينده چگونه معاني مورد نظر خود را با استفاده از کلام يا بدون استفاده از آن ، بيان مي کند ( هم در زندگي عادي و هم در فيلم هاي روي پرده ) ، به معاني پنهاني عبارات که در زير معاني اوليه و آشکار آنها نهفته اند دقت کنيد و آنها را بشنويد - اين همان چيزي است که به آن زير متن هم مي گوييم - به صداها ، نحوه بيان افراد و حتي حرکت صورت و بدن آنها توجه کنيد . علاوه بر همه اينها ياد بگيريد که چطور به صداي شخصيت هاي خود در فيلمنامه گوش کنيد . اگر در طول کار درست به شخصيت هاي خود گفت وگوي آنها گوش داده باشيد ، آنها را بهتر مي شناسيد و مي توانيد به شکلي کاملاً واقعي آنها را بسط دهيد . به نحوي که هر کدام گفت وگوي خود را داشته باشند . به اين ترتيب مي بينيد که شخصيت ها از طريق شما و به کمک شما شروع به نوشتن گفت وگوهاي خود مي کنند . گفت وگو چيزي نيست که بتوانيد با فکر کردن آن را بنويسيد ، بلکه بايد قبلاً آن را جايي شنيده باشيد .
( ديويد الگار )

چند راهنمايي و توصيه
 

ــ سعي کنيد تا حد امکان از عبارات تعارفي ، سلام و احوالپرسي ، خداحافظي و ... پرهيز کنيد .
ــ اطلاعاتي را که پيشتر در جايي از فيلمنامه از خلال يک گفت وگو به مخاطب منتقل شده ، براي بار دوم در يک گفت وگوي جديد استفاده نکنيد ؛ فيلمنامه فيلمنامه نويس هاي مبتدي پر از اطلاعات تکراري است .
ــ اگر شخصيت شما داراي لهجه و گويش خاصي است ، لازم نيست که موقع نوشتن گفت وگوي او اين گويش را رعايت کنيد ، بلکه براي خواننده فيلمنامه همين کافي است که بنويسيد مثلاً فلان شخصيت با لهجه اسکات / نيوجرسي يا هر لهجه ديگري حرف مي زند . البته استفاده کردن از برخي کلمات و ترکيبات شکسته در زبان محاوره اي ايراد چنداني ندارد ، اما بهتر است در به کار بردن اين نوع کلمات و ترکيبات هم زياده روي نکنيد .
ــ اگر مي خواهيد روي عبارتي تاکيد کنيد ، تا حد امکان از علامت تعجب ( ! ) استفاده نکنيد ؛ هيچ وقت گفت وگوهاي يک شخصيت را با حروف ايتاليک ننويسيد ؛ از حروف بزرگ هم استفاده نکنيد ( در زبان انگليسي ) مگر به ضرورت ؛ اگر گاهي لازم شد مي توانيد براي تاکيد روي جمله يا عبارتي ، زير آن خط بکشيد .
ــ لازم نيست که براي همه گفت وگوهاي پرسشي يک پاسخ بنويسيد . گاهي سکوت ، يک عکس العمل حرکتي و يا حتي عدم عکس العمل در مقابل يک حرف مي تواند درست به اندازه يک پاسخ و يا حتي بيشتر از آن موثر و گويا باشد ( فيلم شاهد ) گاه يک پاسخ غير مستقيم و باز مي تواند جزئيات بيشتري از ذهنيات شخصيت مقابل را براي مخاطب روشن کند .
تمرين : به انتخاب خود فيلمي را که خيلي کنش محور ( اکشن ) نباشد ، ببينيد .
ــ معلوم کنيد که پرده اول فيلم کدام است ( اگر در پرده اول با يک کنش دلهر آور يا ترسناک مواجه شديد ، آن را در يک فيلمنامه داستاني کوتاه تلويزيوني 30 دقيقه اي يا در 10 دقيقه نخست يک فيلمنامه سينمايي امتحان کنيد )
ــ بار ديگر پرده اول را با دقت ببينيد و به همه صحنه ها و اتفاقاتي که در هر صحنه مي افتد ، توجه کنيد و ببينيد که در هر صحنه چه اطلاعاتي به مخاطب ارائه مي شود و... اين کار را تا جايي ادامه بدهيد که کاملاً به جزئيات اول وقوف پيدا کنيد . در اين مرحله اگر بتوانيد فيلمنامه فيلم مورد نظرتان را پيدا کنيد ، بهتر است آن چه را که گفتيم روي متن فيلمنامه انجام دهيد .
ــ بر اساس فيلمنامه اي که از روي فيلم مذکور نوشته ايد ( يا فيلمنامه اصلي فيلم ) سعي کنيد تا پرده اول را بدون استفاده از حتي يک سطر گفت وگو ، درست مثل يک فيلم صامت ، بنويسيد تلاش کنيد تا به شيوه اي تصويري . شخصيت ها و کنش هاي معني دار پرده اول را شرح و بسط دهيد .
حتماً از خود مي پرسيد چرا بايد چنين تمريني را انجام بدهيم ؟ پاسخ من اين است : من تضمين مي کنم که با اين کار اين مهارت را پيدا کنيد که بدون استفاده از کلمات و فقط با کمک تصاوير به مخاطب خود بگوييد شخصيت ها چطور فکر مي کنند و چه احساسي دارند . اگر بتوانيد تصويري فکر کنيد ، آن وقت است که مي توانيد تصويري بنويسيد .
تدوينگران فيلم و بازيگرها بر اين عقيده اند که يک درام وقتي درامي قوي از کار دي مي آيد که زير متن آن خوب باشد . صحنه کلاسيک غذا خوردن در فيلم تام جونز ، صحنه باز کردن دگمه هايي دستکش در کالسکه در فيلم عصر معصوميت و صحنه اي در فيلم پيانو که مرد با انگشت خود پاي زن را از خلال سوراخ کوچکي در جوراب او لمس مي کند را به خاطر بياوريد . موضوع اين صحنه ها چيست ؟ غذا خوردن با جوراب سوراخ ؟ هيچ کدام . بلکه حرف بر سر يک کشش دو جانبه عاطفي بين شخصيت است .
در زندگي واقعي هم مي بينيم که معناي واقعي اتفاقات و حرکات زير معناي ظاهري آنها نهفته است . اين همان چيزي است که به آن زير متن مي گوييم ؛ يعني آن چه که وراي خطوط فيلمنامه و کنش هاي آن مخفي شده است و در واقع قصد و نيت ( آگاهانه يا نا آگاهانه ) شخصيت داستان هم همان است . زير متن دستور کار مخفي يک شخصيت را براي فيلمنامه نويس معلوم مي کند .
تمرين : صحنه مهماني در فيلم توتسي را بررسي کنيد . سندي در حالي که کودکي را در آغوش گرفته براي همه مي گويد که مايکل چقدر بچه ها را دوست دارد . او درست وقتي اين حرف را مي زند که مايکل از کنارش مي گذرد . مايکل بعد از شنيدن حرف سندي و با تکان دادن سر و خيلي بي تفاوت حرف او را تاييد مي کند ؛ در حالي که حتي نيم نگاهي هم به بچه نمي اندازد .
زير متني که فيلمنامه نويس در اين صحنه براي مايکل و سندي در نظر داشته ، چه بوده ؟ و چگونه آن را نشان داده ؟
تمرين : حالا همين تمرين را در مورد فيلم شاهد تکرار کنيد . يکي در صحنه اي که ريچل مشغول مداواي زخم هاي جان است و دوم در صحنه خداحافظي آنها از يکديگر .
شما مي توانيد به شيوه هاي بسيار موثر زير ، زير متن را به کار بگيريد .
- با استفاده از زير متن مي توانيد براي پيرنگ خود يک دستورالعمل مشخص طراحي کنيد و به مخاطب بگوييد که شخصيت ها بايد چگونه باشند و چگونه رفتار کنند . ( اين شيوه در گونه هاي تريلر ، ماجراجويانه ، داستان هاي کارآگاهي و قصه هاي عشقي جوان پسند بسيار کاربرد دارد ) اين کار به شما اجازه مي دهد تا بسته هاي از هم گسسته اطلاعات را به طور باورپذيري در کنار هم قرار دهيد .
ــ با استفاده از زير متن مي توانيد اطلاعاتي بيش از آن چه که قهرمان داستان از آن اطلاع دارد ، به مخاطب منتقل کنيد و به اين ترتيب مخاطب را نسبت به داستان در موقعيتي برتر قرار دهيد . اين کار به مخاطب کمک مي کند تا بتواند از فجايعي که در پيش روي قهرمان قرار خواهند گرفت ، پيش از مواجهه خود قهرمان با اين حوادث و فجايع ، آگاه شود.
ــ زير متن به شما اين امکان را مي دهد تا پرسش يا پرسش هايي را که بايد قهرمان و نيز مخاطب با آنها مواجه شود ، نشان بدهيد . براي مثال در فيلم پدر خوانده 2 مايکل و آلفردو را مي بينيم که درباره آينده خانواده با هم بحث مي کنند . مايکل منتظر است تا برادرش آلفردو ، به نقش خود در کشتن يک گانگستر اعتراف کند ، اما آلفردو حرفي از اين موضوع به ميان نمي آورد . ما به عنوان مخاطب اين صحنه مي دانيم که قرار نيست در اين صحنه چيز خاصي روشن شود . توجه داشته باشيد که تاثير اين صحنه بيشتر به اين دليل است که ما قبلاً از مايکل شنيده ايم : « اگر اعتراف کند او را مي بخشم »
ــ با استفاده از زير متن مي توان موانع را در قصه نشان داد و ذهن مخاطب را نسبت به مشکلاتي که قرار است قهرمان با آنها رو به رو شود ، آماده کرد . در واقع وقتي مخاطب مي داند که بايد منتظر وقوع چه مشکلاتي باشد ، درام شکل مي گيرد . اين موضوع هم درست مثل آن چه قبلاً گفتيم ، مخاطب را نسبت به داستان در موقعيتي برتر قرار مي دهد.
ــ با مخفي کردن همه اطلاعات اصلي از ديد مخاطب آن هم تا آخرين لحظات ، مي توانيد نوعي حالت معماوار به قصه بدهيد . در واقع وقتي اطلاعات را به اين شکل به مخاطب ارائه مي کنيد و برخي لحظات را بدون توضيح باقي بگذاريد ، به طور ضمني به مخاطب خود مي گوييد که اگر کمي صبر داشته باشد و تا زمان مناسب قصه را دنبال کند ، همه چيز برايش روشن خواهد شد . تمام مواردي که در بالا گفتيم ، به نوعي با هم در ارتباط هستند . با اين کار شما نوعي حس انتظار و تعليق در ذهن مخاطب خود ايجاد مي کنيد و اينجاست که زير متن کاربرد اصلي خود را نشان مي دهد . مي توان از زير متن براي خلق موقعيتي که ذهن مخاطب را از موضوع اصلي منحرف مي کند و او را فريب مي دهد نيز استفاده کرد . با اين کار شخصيت شما يک حرف مي زند ، اما منظور ديگري از آن اراده مي کند . در اين لحظات شخصيت هاي ديگر قصه اطلاعي از اين معناي زير متني ندارند ( هر چند ممکن است آن را حس کرده باشند ) اما مخاطب بايد از اين زير متن مطلع باشد .
ــ به عنوان يک فيلمنامه نويس نه تنها بايد بدانيد که شخصيت قصه چطور يک صحنه را درک مي کند ، بلکه بايد از برخورد مخاطب و نحوه درک او از صحنه مذکور نيز کاملاً آگاه باشيد . سعي کنيد در ذهن مخاطب خود نفوذ کنيد .
زير متن فيلمنامه در اغلب موارد سبب مي شود تا مخاطب از نظر عاطفي به شکل قوي تر و غني تر با داستان درگير شود و چيزي فراتر از معناي ظاهري داستان را ، چه در پيرنگ اصلي و چه در پيرنگ فرعي ، تجربه کند . فيلم هايي که زير متن مناسب و موفق تري دارند ، بيش از فيلم هايي که از فقدان زير متن خوب رنج مي برند ، در ياد و خاطر مخاطبان خود باقي مي مانند .
تمرين : بازيگرها موقع بازخواني و تمرين يک صحنه تلاش مي کنند تا با استفاده از تکنيک هاي بازيگري زيرمتن موجود در آن صحنه را نشان بدهند . در مرحله نخست جملات فيلمنامه را همان طور که نوشته شده مي خوانند و سپس با درک تازه اي که از زيرمتن فيلمنامه به دست آورده اند ، به قرائت دوباره آن مي پردازند . شما هم همين کار را بکنيد . صحنه اي از يک فيلم محبوب خود را انتخاب کنيد . بهتر است در اين صحنه گفت وگو ، حرکات و يا کنش هاي پر محتوايي وجود داشته باشد . آن صحنه را خوب تماشا کنيد و سپس گفت وگوها و کنش هاي آن را روي کاغذ بياوريد . ( شکل ايده آل اين تمرين وقتي است که بتوانيد روي متن فيلمنامه آن صحنه کار کنيد ) حالا در زير هر سطر از گفت وگو يا کنش هاي صحنه مذکور بنويسيد که چه زير متني براي آن به ذهنتان مي رسد . بعد از انجام اين تمرين در مورد چندين صحنه از يک فيلم ، همين کار را در مورد صحنه هاي فيلمنامه خودتان هم اجرا کنيد . تمرين ديگري که مي توانيد براي فهم و درک درست از زيرمتن انجام دهيد آن است که صحنه ها و زيرمتن هاي فيلمنامه را بخوانيد و صداي خود را ضبط کنيد . سپس نوار را به عقب برگردانيد ، آن را دوباره گوش کنيد و از خود بپرسيد : « آيا زيرمتن اين صحنه در متني که نوشته ام ، براي مخاطب قابل درک هست يا نه ؟ »
منبع: ماهنامه فيلم نگار 25.