فرهنگ جهاد اقتصادي


 






 
آيه الله العظمي خامنه اي (1)

* چکيده:
 

اين دهه براي ما دهه ي پيشرفت و عدالت است. پيشرفت منهاي عدالت از نظر اسلام اصلاً پيشرفت نيست. امروزه در اين برهه از زمان مسئله ي اقتصادي از همه ي مسائل کشور فوريت و اولويت بيشتري دارد. اگر کشور عزيز ما بتواند در زمينه ي مسائل اقتصادي يک حرکت جهاد گونه اي انجام بدهد اين گام بلندي را که برداشته است با گام هاي بلند بعدي همراه کند بلا شک براي کشور و پيشرفت کشور، عزت ملت ايران تأثيرات بسيار زيادي خواهد داشت. ما بايد بتوانيم قدرت نظام اسلامي را در زمينه ي حل مشکلات اقتصادي به همه ي دنيا نشان دهيم الگو را بر سر دست بگيريم تا ملت ها بتوانند ببينند که يک ملت در سايه ي اسلام و با تعاليم اسلام چگونه مي تواند پيشرفت کند.

* کليد واژه:
 

جهاد اقتصادي، الزامات، برنامه ها، توصيه ها

* جهاد اقتصادي:
 

جهاد اقتصادي، صرفاً يک تلاش اقتصادي نيست. جهاد يک بار معنائي ويژه اي دارد. هر تلاشي را نمي شود گفت جهاد. در جهاد، حضور و روياروئي با دشمن، مفروض است. انسان يک تلاشي مي کند، دشمني در مقابل او نيست؛ اين جهاد نيست. اما يک وقت شما مي خواهيد يک تلاشي را انجام دهيد، که بخصوص يک دشمني سينه به سينه ي شما ايستاده است؛ اين مي شود جهاد. ممکن است يک وقت اين جهاد به شکل قتال باشد، ممکن است جهاد مالي باشد ممکن است جهاد علمي باشد، ممکن است جهاد فني باشد؛ همه ي اينها جهاد است؛ انواع و اقسام جهاد و مبارزه است. اگر بخواهيم در ادبيات امروز ما براي «جهاد» معادلي پيدا کنيم، مي شود «مبارزه». جهاد اقتصادي، يعني مبارزه ي اقتصادي.
همه هم مسئولند. اين کارهاي عظيم که دارد انجام مي گيرد، يک جهاد است. نيت اگر نيت خدائي باشد، مي شود جهاد في سبيل الله. وقتي انسان براي اعلاي کلمه ي حق، اعلاي کلمه ي اسلام، عزت بخشيدن به امت اسلامي و ملت مؤمن و مسلمان ايران تلاش مي کند، اين جهاد مي شود جهاد في سبيل الله. آن وقت در اين تلاش، برکات و عظمت و شأن جهاد في سبيل الله وجود دارد. کار خودتان را جهاد في سبيل الله بدانيد؛ احساس خستگي نکنيد و بدانيد جهاد في سبيل الله وعده ي الهي بر پيروزي آن است. وقتي براي خدا و در راه خدا حرکت مي کنيد، به پيروزي خواهيد رسيد.
من امسال را «سال جهاد اقتصادي» اعلام کرده ام. اين معنايش اين است که ملت ايران در اين برهه ي از زمان، جهادش به طور عمده در عرصه ي اقتصاد است.
مهمترين بخشي که مي تواند يک شکوفائي پايدار را به وجود بياورد، توليد است؛ بخصوص آن بخش اقتصاد توليدي اي که متکي است به دانش، متکي است به علم کساني که از پيشرفت ملت ايران ناراضي اند، در مواجهه ي با ملت ايران جمع شده اند، متراکم شده اند، و هر چه مي توانند، عليه ايران کارشکني مي کنند. اين، معناي جهاد و مبارزه را نشان مي دهد؛ اينکه انسان در مقابل خود، دشمني دشمن و خصم را احساس کند. هر يک قدمي که شما در اين کارها پيش برويد، دشمن را عصباني مي کنند. هر چه شما براي اين پيشرفت احتياج داشته باشيد، آنها سعي مي کنند بر روي آن متمرکز شوند و دسترسي شما به آن را مشکل کنند، دشوار کنند.
علاج چيست؟ علاج، برگشتن و تکيه کردن به خود؛ استمداد از توانائي هاي خود، اين چشمه ي جوشان تمام نشدني اراده ي انساني و استعدادي که بحمدالله در ايران عزيز ما، در مردم ما، در نسل جوان ما وجود دارد. و آن اينکه در اين جهاد اقتصادي همه شريکند.
يک جهاد عظيم و همه جانبه ي اقتصادي. با همکاري، همدلي، احساس برادري، احساس عمل لله و کار براي خدا، تحقق مي يابد اين ملت مي تواند جايگاه شايسته ي خود را پيدا کند.
اين دشمنان عنود از هر راهي که بتوانند، مي خواهند به ملت ايران آسيب وارد کنند؛ آن هم به جرم طرفداري از حق، به جرم استقلال، به جرم تسليم نشدن در مقابل زورگوئي دشمنان، آنها مي خواهند به ملت ايران تحميل کنند و زور بگويند و ضربه بزنند. در مقابل اين دشمنان، با اين اتحاد کلمه، با اين همدلي، با اين همکاري، با اين مجاهدت عمومي، مي توان ايستاد و بر آنها فائق آمد؛ همچنان که ملت ايران تا امروز بر دشمنان خود فائق آمده است و توانسته است عزت خود را تأمين کند؛ بعد از اين هم همين طور خواهد بود.

* الزامات جهاد اقتصادي:
 

اگر ما بخواهيم اين حرکت عظيم جهاد اقتصادي در کشور در سال 90 انجام بگيرد، يک الزاماتي هم دارد. اين الزامات فهرست وار عبارتند از:

* اولاً روحيه ي جهادي لازم است
 

ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائي که با روحيه ي جهادي وارد ميدان شده، پيش رفته؛ اين را ما در دفاع مقدس ديديم، در جهاد سازندگي ديديم، در حرکت علمي داريم مشاهده مي کنيم. اگر ما در بخشهاي گوناگون، روحيه ي جهادي داشته باشيم؛ يعني کار را براي خدا، با جديت و به صورت خستگي ناپذير انجام دهيم نه فقط به عنوان اسقاط تکليف بلاشک اين حرکت پيش خواهد رفت.

* دوم، استحکام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه
 

همه بدانند؛ تديّن جامعه، تديّن جوانان ما، در امور دنيائي هم به ملت و به جامعه کمک مي کند. خيال نکنيد که متدين شدن جوانان، اثرش فقط در روزهاي اعتکاف در مساجد يا در شبهاي جمعه در دعاي کميل است. اگر يک ملت جوانانش متدين باشند، از هرزگي دور خواهند شد؛ از اعتياد دور خواهند شد؛ از چيزهائي که جوانان را زمين گير مي کند، دور خواهند شد؛ استعداد آنها به کار مي افتد، کار مي کنند، تلاش مي کنند، در زمينه هاي علم، در زمينه ي فعاليتهاي اجتماعي، در زمينه ي فعاليتهاي سياسي، کشور پيشرفت مي کند. در اقتصاد هم همين جور است. روحيه ي معنويت و تدين، نقش بسيار مهمي دارد.

* سوم اين که، کشور به مسائل حاشيه اي مبتلا نشود
 

در بسياري از اوقات يک مسئله ي اصلي در کشور وجود دارد که همه بايد همت کنند و به سراغ اين مسئله اصلي بروند؛ بايد مسئله ي کانوني کشور اين باشد؛ اما ناگهان مي بينيم از يک گوشه اي يک صدائي بلند مي شود، يک مسئله ي حاشيه اي درست مي کنند، ذهنها متوجه آن مي شود، اين مثل اين مي ماند که در هر يک مسافرت مهمي، کارواني قطاري دارد حرکت مي کند، هدفش رسدن به يک نقطه ي خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول کنند به يک چيز حاشيه اي در بيابان، از راه باز بمانند، احياناً امکان ادامه ي حرکت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشيه اي نبايد به ميان بيايد. مردم ما خوشبختانه قدرت تحليل دارند، هوشمندند، هوشيارند؛ مي توانند مسائل فرعي و حاشيه اي را از مسائل اصلي جدا کنند. توجه شود مسائل حاشيه اي کانون توجه افکار عمومي قرار نگيرد.

* چهارم، حفظ اتحاد و انسجام ملي است
 

اين اتحادي که امروز در ميان مردم و در بين مردم و مسئولين وجود دارد، مردم به مسئولين خودشان علاقه مندند، به آنها اعتماد دارند، به آنها کمک مي کنند، با آنها همراهي مي کنند، بين خود مردم اتحاد و وحدت وجود دارد، بايستي باقي بماند و روز به روز تقويت شود. يکي از نقشه هاي بزرگ دشمنان ملت ايران، ايجاد تفرقه و شکاف در داخل بوده است؛ به بهانه ي قوميت، به بهانه ي مذهب، به بهانه ي گرايشهاي سياسي، به بهانه ي جناح بندي ها، به بهانه هاي گوناگون. اتحاد را بايد حفظ کرد. خوشبختانه ملت ما آگاهند. همه ي کساني که به کشورشان علاقه مندند، به نظام مردم سالاري ديني که مايه ي افتخار امروز ملت ايران است - علاقه مندند، بايد با هم هماهنگي داشته باشند.

* پنجم، هماهنگي قوا با يکديگر:
 

مسئولين کشور بايد سعي کنند اگر گله اي از هم دارند که گاهي ممکن است اين گله ها به حق هم باشد. اين گله را در معرض افکار عمومي مطرح نکنند؛ اين ضربه ي به اتحاد ملي است؛ اين را همه توجه داشته باشند. من به مسئولين کشور به طور جد اين را تذکر و هشدار مي دهم. ممکن است مسئولين از هم گله داشته باشند که هميشه بوده؛ از اول انقلاب که ما دست اندرکار مسائل بوديم؛ ديديم؛ گاهي قوه ي مجريه از قوه ي مقننه، گاهي قوه ي مقننه از قوه ي قضائيه از قوه ي مجريه گله هائي داشتند، طبيعت کار هم همين است، گله به وجود مي آيد ممکن است گله ها به حق هم باشد؛ اما اين را نبايد در عرصه ي افکار عمومي بياورند، ذهن مردم و دل مردم را ناراحت کنند، مردم را مأيوس کنند؛ بين خودشان حل کنند. مهمترين مسائل دنيا با مذاکره قابل حس است؛ اين مسائل جزئي اهميتي ندارد. پس انسجام قوا با يکديگر، هماهنگي قوا با يکديگر هم مهم است.

برنامه هاي جهاد اقتصادي:
 

1- پيشرفت علم
 

مسئله ي پيشرفت علم اين است که زنجيره ي علم، فناوري، توليد محصول و تجاري سازي که اين زنجيره ي بسيار مهمي است. در حال شکل گيري است؛ يعني دانش را توليد مي کنند، آن را تبديل به فناوري مي کنند، محصول را توليد مي کنند، محصول را به بازار تجارت جهاني مي آورند و براي کشور توليد ثروت مي کنند اين دانش، کشور را ثروتمند مي کند، سودش به همه ي مردم مي رسد. اين، کشاندن مسير توليد علم به ثروت ملي کشور است.

2- عدالت اجتماعي و هدفمند کردن يارانه ها:
 

هدفمند کردن يارانه ها يک کار بسيار لازم، بسيار اساسي و بسيار مفيد است. اين جزو آرزوهائي بود که سالهاي گذشته از دولتها مطالبه مي شد. ورود در اين ميدان، کار دشوار و سختي است؛ زمينه ها هم آماده نبود. بحمدالله اکنون اين کار شروع شده است. همکاري ملت و دولت در اين زمينه هم انصافاً عالي بود. حرکت مردم در جهت هدفمند کردن يارانه ها، حرکت عالي اي بود. آثار اين کار در آينده بتدريج آشکار مي شود؛ اگر چه تا امروز هم بعضي از آثار مثبت آن آشکار شده است. اهداف مهم اين کار، در درجه ي اول، توزيع عادلانه ي يارانه ها ست. دستگاه مديريت کشور يارانه هائي را بين مردم تقسيم مي کند.با شکل قبلي، اين يارانه ها به کساني که بيشتر پول داشتند، بيشتر مصرف مي کردند، بيشتر مي رسيد؛ اما به کساني که کمتر پول داشتند؛ کمتر مصرف مي کردند، اين يارانه ها کمتر مي رسيد. با هدفمند کردن يارانه ها، توزيع عادلانه انجام مي گيرد؛ يعني به همه، به نسبت واحدي مي رسد. اين، يک گام بلند در جهت ايجاد عدالت اجتماعي است.

3- مديريت مصرف منابع عمومي
 

منابع عمومي از جمله آب، از جمله انرژي. در دو سال قبل از اين، ما شعار سال را «اصلاح الگوي مصرف» قرار داديم؛ صرفه جوئي، دوري از اسراف. اين، يکي از راه هائي است که مي تواند الگوي مصرف را به معناي واقعي کلمه اصلاح کند؛ کما اينکه تاکنون هم آثاري از آن ديده شده است.

4- افزايش صادرات غيرنفتي:
 

بودجه ي کشور ما متأسفانه از ده ها سال پيش به اين طرف، وابسته ي به نفت است. اين روش را همه ي اقتصاددانهاي دلسوز رد مي کنند؛ اين روش در کشور ما عادت شده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن کشور را اداره کنند؛ اين شيوه ي غلطي است. من سالها پيش اين را گفتم که يکي از آرزوهاي ما اين است که يک روزي بتوانيم کشور را جوري اداره کنيم که حتي اگر لازم بود؛ يک قطره نفت هم صادر نکنيم و کشور اداره شود. اين چيزي است که تا امروز پيش نيامده است. البته کار آساني هم نيست، کار بسيار مشکلي است. افزايش صادرات غير نفتي موجب مي شود که ما به اين هدف نزديک شويم؛ و اين کار دارد انجام مي گيرد.

5- مواجهه ي هوشمندانه و مقتدرانه با تحريمها:
 

غرب به سردمداري آمريکا و متأسفانه پيروي کورکورانه ي بعضي از دولتهاي اروپائي از آمريکا تحريم ها را عليه ايران اعمل کرد. از اوايل سال 89 اينها به خيال خودشان حرکت تحريم ايران را تشديد کرده اند. خودشان در محاسباتشان مي گفتند که اين تحريمها پنج شش ماهه جمهوري اسلامي و ملت ايران را به زانو در مي آورد؛ تصورشان اين بود.آنها به فکر بودند که به وسيله ي تحريمها کار را آن چنان بر ملت ايران دشورا کنند و دائره را آنچنان بر ملت ايران تنگ کنند که ملت ايران به نظام خودشان، به جمهوري اسلامي معترض شوند؛ هدفشان اين بود. بحمدالله يک برخورد هوشمندانه و قدرتمندانه اي با اين تحريمها انجام گرفت و تيغ دشمن کند شد. دشمن نتواانست با اين تحريمها به هدفهاي خود دست پيدا کند. خوشبختانه با تلاش زياد، با کار متراکم شبانه روزي، مسئولان در بخشهاي مختلف توانستند از اين عقبه عبور کنند. امروز خود غربي ها اعتراف مي کنند، مي گويند تحريم ايران ديگر فايده اي ندارد.

6- اشتغال و کاهش نرخ بيکاري:
 

در زمينه ي اشتغال، کارهاي خوبي انجام گرفته است در ايجاد مسکن روستائي، در ايجاد مسکن شهري، در ايجاد بزرگراه ها و خطوط مواصلاتي، در ايجاد ارتباطات الکترونيک که همه ي اينها براي کشور، کارهاي زير ساختي و زير بنائي است در عرصه ي اقتصاد. کاهش نرخ بيکاري و افزايش اشتغال در کشور، از جمله ي مسائل بسيار اساسي و مهم است. همچنين مسئله ي افزايش سرمايه گذاري بخش خصوصي و کمک به بخش خصوصي که بتواند در زمينه ي مسائل اقتصادي کشور سرمايه گذاري کند، از جمله ي مسائل مهم و اساسي است؛ که يکي از کارهاي مهم در اين باب، ايجاد تعاوني هاست، که به وسيله ي تعاوني ها سرمايه هاي بزرگ تشکيل بشود و بتوانند در مسائل مهم اقتصادي کشور سرمايه گذاري کنند و گره هاي مهم را باز کنند و دولت بتواند اين کار را انجام دهد بايستي زير ساختهاي حقوقي و قانوني اش آماده شود. اين، يعني حمايت از شکوفائي کار.

7- صرفه جوئي در امور حياتي
 

از جمله صرفه جوئي در مصرف آب، امروز نود درصد آبي که ما در کشور مصرف مي کنيم، در بخش کشاورزي مصرف مي شود. اگر دولت به توفيق الهي بتواند شيوه هاي آبياري کشاورزي را اصلاح کند، اگر از اين نود درصد، ده درصد کم بشود، شما ببينيد چه اتفاقي مي افتد.غير از بخش کشاورزي، در همه ي بخشهاي ديگري بخش خانگي، بخش صنعتي و بخشهائي که احتياج به آب دارد، ما فقط از ده درصد آب کشور داريم استفاده مي کنيم. اگر ما بتوانيم در بخش کشاورزي ده درصد صرفه جوئي کنيم، ببينيد چه اتفاق مي افتد. در واقع امکانات بهره برداري از آب در بخش غير کشاورزي دو برابر مي شود؛ که اين بسيار چيز مهم و با ارزشي است.

8- مشارکت مستقيم مردم در امر اقتصاد
 

مشارکت مستقيم مردم در امر اقتصاد نيازمند تواتمند شدن است، نيازمند اطلاعات لازم است؛ که اينها را بايد مسئولين در اختيار مردم بگذارند و اميدواريم ان شاء الله اين روند روز به روز توسعه پيدا کند. البته رسانه ها نقش دارند، راديو و تلويزيون نقش دارند، مي توانند مردم را آگاه کنند؛ دولت هم بايد فعال برخورد کند و بتوانند ان شاءالله مسئله ي اقتصادي را پيش ببرند.

توصيه ها:
 

آنچه که به مسئولين محترم بخشهاي گوناگون و به تناسب توصيه مي کنيم، اين است که همين خط مستقيم تکيه ي به نيروي دروني و ذاتي خود و ايجاد استغناي از ديگران را با جديت تمام دنبال کنند و بدانيد اين تلاش و فعاليت، مورد توجه پروردگار است و جهاد في سبيل الله است؛ اگر با نيت الهي باشد نيت خدمت به مردم و خدمت به کشور، يکي از نيات الهي است و خداي متعال اين جهاد را به نتيجه مي رساند. اين خط و اين جهتگيري را رها نکنيد، تلاش کنيد. ايجاد فرهنگ کار و تلاش لله. شما حتي سر يک کلاس، يک معلم هم که باشيد، مي توانيد در اين جهاد اقتصادي سهيم باشيد؛ اين فرهنگ را به اين جوان، به اين نيروي انساني فردا تعليم مي دهيد، اين مي شود جهاد اقتصادي. در هر بخشي که باشيد، مي توانيد در اين جهاد سهيم باشيد. در اداره ي اقتصاد يک ملت، مصرف هم يک رکن عمده است؛ مصرف درست، مصرف خوب، مصرف دور از اسراف و تبذير و اتلاف مال، همين چيزي که هميشه توصيه مي شود.
همه ي اجزاي گوناگون ملت ما، مسئولين کشوري، مسئولين بخشهاي گوناگون استاني در گوشه و کنار کشور و آحاد مردم، همه بايد اين تلاش را براي خدا در پيش بگيرند. خداي متعال هم برکت خواهد داد. خداي متعال به آن تلاشي، به آن کاري، به آن نيت و عزمي که در اين جهت باشد، حتماً برکت مي دهد و کمک مي کند؛ کما اينکه در طول سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز خداي متعال به ما کمک کرده. بدون اراده ي الهي، امکان نداشت يک ملتي بتواند در مقابل استکبار جهاني بايستد.
خوشبختانه فضاي عمومي کشور، فضاي کار است؛ فضاي تلاش است؛ فضاي همدلي است؛ اين به برکت مجاهدتهائي است که قبلاً انجام گرفته است. از خداوند متعال مسئلت مي کنيم که ان شاء الله روز به روز بر عزت و قدرت و پيشرفت ملت ايران بيفزايد و به همه ي ما توفيق بدهد که سهم خودمان را در اين کار عظيم همگاني به انجام برسانيم و خداي متعال را از خودمان راضي کنيم.

پي نوشت ها :
 

1- متن موضوعي پيام ها و سخنراني هاي مقام معظم رهبري در فروردين ماه 1390.
 

منبع: فصلنامه قرآني کوثر شماره 38