ادبيات مهدوي؛ ادبيات امروز و فرداي ما


 

نويسنده: كامران شرف شاهي




 
شعر آييني شعري است در ستيز با ستم. روشن و انكارناشدني است كه شاعران آييني ما همواره جزء مبارزان بودند و با سلاح شعر وارد جنگ با باطل شدند. آثار به جا مانده از آن ها نشانه پيروزيشان است. البته در دوره ما هم شاعراني در اين عرصه تلاش هاي خوبي داشته اند.
ادبيات مهدوي را بايد يكي از زيرشاخه هاي ادبيات ديني دانست كه با امروز و فرداي ما گره خورده است و ما به آن سخت نيازمنديم، به ويژه در اين دوره و زمانه كه از هر سو با يأس ها و حرمان ها روبرو هستيم. البته در گذشته اين زيرشاخه ادبيات مانند امروز مطرح نبوده است كه شعري در اين زمينه سروده شود و آن را مهدوي بنامند و در دوره ما اين انديشه بيش از دوره هاي ديگر رونق يافته كه دليل آن نياز بشر به انديشه رهاي بخش است.
از اين رو شاعر آييني با توجه به نياز بشر به رهايي، آگاهي، دانايي و روشنايي، بايد با دقت نظر خاصي وارد اين عرصه شود و بداند هر چه مي خواهد و دوست دارد، نبايد بسرايد. شاعري كه در حوزه مهدويت وارد مي شود بايد به منابع تاريخي مسلط باشد تا شعرش جانمايه لازم را داشته باشد. در اين صورت است كه شعر وي جان دار خواهد بود و از استنادهاي تاريخ سرشار. ما بيش از همه به اين گونه شعرها نياز داريم و بايد با كوشش بيش تر از شعرهاي احساسي صرف، فاصله گرفته و به سمت شعرهاي بسترساز ظهور برويم. خوشبختانه شاعراني جوان كه در اين زمينه فعاليت دارند و علاقهمندند معارف مهدوي را بيان كنند كم نيستند. اين نشانه خوبي است. تنها دليل پرداختن اين جوانان به موضوع مهدويت جاذبه فراوان انديشه مهدوي است.
همه بايد رويكرد شورانگيز شاعران آييني نسبت به مهدويت را بستايند. اين رويكرد ناب است كه بستر را براي آثار نمونه مهدوي فراهم آورده و مخاطبان را به سمت اين انديشه متعالي سوق داده است. ما به ياري اين رويكرد در آثار ادبي مي توانيم در جهت گسترش آموزه هاي مهدوي گام هايي بلند برداريم و برگي به برگ هاي كتاب هاي مهدوي در عرصه اين شعر بيفزاييم.
 
چنين تلاش هايي در عرصه ادبيات ديني سبب آگاهي مردم نيز مي شود و فضايي را فراهم مي آورد تا به خصوص جوانان با انديشه هاي ديني آشنا شوند و اين نكته بسيار سودمندي است كه نبايد آن را ناديده گرفت.
متأسفانه برخي شاعرانِ عرصه شعر ديني آن گونه كه شايسته است از قرآن و روايات بهره نمي برند. البته شاعران آييني توانمندي داريم كه بر اساس آموزه هاي ديني شعر مي سرايند و اتفاقاً اين چنين شعرهايي ماندگار خواهد شد چرا كه هدف شاعر ديني خلق جامعه اي نمونه است. او مي خواهد انسان را به سمت جامعه اي پويا پيش ببرد، جهاني نو رسم كند و روح بيداري را در جامعه زنده نگاه دارد. در قرن هاي گذشته شاعران آييني ما با تحمل محدوديت هايي بسيار، در خلق شعر ديني همت گماردند و آثاري ناب بر جا گذاشتند. در اين دوره ها برخي حكومت ها بودند كه دوستدار دين و آموزه هاي انسان ساز مكتب تشيع نبودند و جلوي نشر شعرهاي آييني را مي گرفتند و اجازه نمي دادند شاعر آييني در فضايي امن و آرام به کارش در جهت گسترش آموزه هاي الهي ادامه بدهد. براي نمونه در دوره پهلوي اول و دوم ادبيات ما از ادبيات غرب اثر پذيرفت و اين سبب شد ادبيات آييني در انزوا باشد و شاعران اندکي در اين حوزه قلم بزنند ولي با پيروزي انقلاب روق برگشت و فضا براي شاعر آييني فراهم شد تا بتواند با شوق بسيار در اين عرصه كارهاي ارزشمندي انجام دهد. از اين رو ما در زمانه اي زندگي مي كنيم كه شاعران فرصت هاي مناسبي براي سرودن شعر ديني و مهدوي دارند كه بايد از اين فرصت ها به خوبي بهره ببرند و آثاري ماندگار از خود براي نسل هاي در راه به جا بگذارند.
منبع: ماهنامه ساعت صفر، شماره ي 12