غنا و موسيقي از ديدگاه فقهاي اسلام(2)


 






 

کلام علماي شيعه در حرمت ذاتي غنا
 

از نظريه فيض کاشاني که بگذريم همه فقهاي شيعه به حرمت ذاتي غنا فتوا داده اند. اگر چه از نظر استدلال و بيان موضوع «غناء» اختلاف هاي جزئي در کلام فقها مشاهده مي شود هم چنان که در فصل اول ملاحظه فرموديد، ولي چون اين نوع اختلاف ها بيشتر جنبه علمي دارد و ثمره عملي مهمي ندارد از مطرح کردن آنها خودداري کرده و تنها در مورد حرمت ذاتي «غناء» کلمات برخي از علما، فقها و محدثان شيعه را به ترتيب تاريخ زندگي از اول غيبت کبراي امام زمان (ع) تا عصر حاضر نقل مي کنيم:
1. شيخ صدوق (قدس سره ): شيخ صدوق (متوفاي 381 هـ. ق) در کتاب مقنع، در باب حدود مي نويسد:
قال والدي (رحمه الله) في وصيه الي... و اياک والغناء؛ فان الله توعد عليه النار؛
پدرم - رحمت خدا بر او باد - در وصيت خود به من فرمود: ... از غنا دوري کن، که خداي تعالي در مورد آن وعده آتش داده است.(1)
و در باب مکاسب و تجارات مي گويد:
اوصاني والدي... واعلم: ان کسب المغنيه حرام؛
پدرم وصيت کرد:... بدان که کسب آواز خوان حرام است.(2)
هم چنين در کتاب هدايه مي نويسد: « و کسب المغنيه حرام؛ و کسب و درآمد آواز خوان حرام است».(3)
اگر چه در هيچ کدام از اين سه عبارت، به ذاتي يا عارضي بودن حرمت غنا تصريح نشده، ولي از اطلاق و بدون قيد بودن اين سه عبارت در مي يابيم که منظور شيخ صدوق حرمت ذاتي غناست.
2. شيخ طوسي (قدس سره) شيخ طوسي (محمد بن حسن متوفاي 460 هـ. ق) در کتاب خلاف، مبحث شهادات مي نويسد:
الغناء محرم، يفسق فاعله، و ترد شهادته؛
غنا حرام است و کسي که مرتکب آن شود، فاسق شده و شهادتش مردود مي گردد.(4)
و در مسئله بعدي مي فرمايد:
الغناء محرم، سواء کان صوت المغني، او بالقصب، او بالاوتار، مثل العيدان، والطنابير، و النايات، و المعازف و غير ذلک... دليلنا اجماع الفرقه و اخبارهم؛
غنا حرام است، خواه صداي خواننده تنها باشد، يا با آلات موسيقي از قبيل ساز، سرنا، ني و امثال اينها... دليل ما بر اين مطلب اجماع علماي شيعه و رواياتشان است.(5)
در عبارت شيخ طوسي، جمله «سواء کان صوت المغني أو بالقصب...» حاکي از حرمت ذاتي غناست.
3. ابن ادريس حلي (قدس سره) ابن ادريس حلي (متوفاي 598 هـ. ق) در بيان کسب هاي حرام مي نويسد:
و کسب المغنيات و تعلم الغناء و تعليمه حرام؛
کسب آواز خوانان، ياد دادن غنا و ياد گرفتن آن حرام است.(6)
4. علامه حلي (قدس سره) علامه حلي (متوفاي 726 هـ. ق) در قواعد الاحکام، در بيان کسب هاي حرام مي نويسد:
الرابع: ما نص الشارع علي تحريمه عيناً: کعمل الصور المجسمه، و الغناء وتعليمه و استماعه، واجر المغنيه؛
نوع چهارم از محرمات چيزهايي است که شارع مقدس، عين آنها را حرام فرموده است مانند: ساختن مجسمه، غنا و آواز خواني، هم چنين آموختن و گوش دادن آن و مزد آواز خوان نيز حرام است.(7)
هم چنين درکتاب تحرير الاحکام الشرعيه، در بيان کارهاي حرام مي نويسد:
الثامن: الغناء حرام، و تعليمه و أجر المغنيه کذلک؛
هشتم از محرمات غنا و خوانندگي است که ياددادن آن و مزد آواز خوان نيز حرام است.(8)
5. شهيد اول (قدس سره) شهيد اول (شيخ شمس الدين محمد بن مکي عاملي شهيد 786 هـ. ق) در الدروس الشرعيه، در بيان کسب هاي حرام مي نويسد:
احدها: ما حرم لعينه، کالغناء، فيحرم فعله، و تعلمه، و تعليمه، و استماعه و التکسب به؛
نوع اول از محرمات آن است که عين آن حرام شده باشد؛ غنا که انجام دادن آن و ياد گرفتن، ياد دادن، گوش دادن به آن و کسب نمودن با آن نيز حرام مي باشد.(9)
6. قطب الدين کيدري (قدس سره) قطب الدين کيدري (محمد بن حسين بيهقي نيشابوري، از اعلام قرن ششم هجري) در مبحث قضا و شهادات مي نويسد:
و لايجوز قبول شهاده اهل البدع و الاعتقادات الباطله، و ان کانوا علي ظاهر الاسلام و الستر و العفاف، و لاشهاده المغني و الضارب بالناي و الوتر، و المرحبان، و المستمع الي شيء من ذلک؛
گواهي اهل بدعت و صاحبان عقايد باطل قبول نمي شود، اگر چه در ظاهر قيافه اسلامي داشته باشند، هم چنين گواهي خواننده و نوازنده آلات موسيقي و گوش دهنده آنها و مرحبا گوي به آنها مورد قبول نمي باشد.(10)
در اين عبارت از عطف کلمه «والضارب بالناي» بر کلمه «المغني» آشکار مي شود که هر يک از اين اعمال به تنهايي حرام مستقلي مي باشد، چه با حرام ديگري ضميمه شود، يا بدون ضميمه باشد، و از مردود شدن شهادت عاملان اين اعمال، معلوم مي شود که، اين اعمال از گناهان کبيره بوده و از عوامل فسق و موجب زوال عدالت است.
7. مقدس اردبيلي (قدس سره) مولي احمد، محقق اردبيلي (متوفاي 993 هـ.ق) در شرح ارشاد مي نويسد:
والغناء: هو مد صوت الانسان المشتمل علي الترجيع المطرب، الظاهر انه لاخلاف حينئذ في تحريمه و تحريم الاجره عليه، و تعلمه، و تعليمه، و استماعه؛
غنا که عبارت است از: کشيدن صداي انسان مشتمل بر ترجيع طرب انگيز، در حرام بودن آن و حرام بودن مزد آن، هم چنين حرمت تعليم و تعلم و گوش دادن به آن، اختلافي در ميان علما نيست.(11)
ايشان اگر چه در کتاب متاجر گفته: « من حتي يک روايت صحيح نديده ام که صريح در تحريم غنا باشد، شايد وجود روايات زياد و شهرت در ميان علما، بلکه اجماع آنان بر تحريم غنا، کافي باشد.»(12) ولي همو در کتاب شهادات مجمع الفائده و البرهان فرموده است:
واما «غنا» در حرام بودن انجام آن و گوش دادن به آن شکي نيست، شايد درباره آن هيچ اختلافي در ميان فقها نباشد. احاديث بسياري بر اين مطلب دلالت دارد؛ از جمله:
1. خبر يحيي بن مبارک، (وسائل الشيعه، ج 17، ص 305، ابواب ما يکتسب به، باب 99، حديث 9).
2. روايت «صحيح» محمد بن مسلم.(همان، حديث 6).
3. صحيحه ابي صباح کناني. (همان، حديث 3).
4. هم چنين حسنه (بلکه صحيحه ) ديگر او (ابي صباح کناني ). (همان، حديث 5).
و روايات بسيار ديگري غير از اينها که همه دلالت بر حرمت غنا دارد.
در پايان اين مطلب نوشته است:
و بالجمله، لاشبهه في تحريم الغناء و فعلها عند علمائنا، بل ورد في البعض انها کبيره؛ لانه مما اوعدالله عليه النار؛ فانه المغني بلهو الحديث؛
خلاصه، نزد علماي ما (شيعيان) در تحريم غنا شبهه اي وجود ندارد، بلکه در برخي از روايات وارد شده که، غنا از گناهان کبيره است، زيرا غنا از چيزهايي است که خداوند درباره آن وعيد آتش دوزخ داده است، زيرا منظور از لهو الحديث (در سوره لقمان، آيه 6) همان غنا و آواز خواني است.(13)
8. صاحب وسائل الشيعه: شيخ حر عاملي (قدس سره) ( متوفاي 1104 هـ. ق) در رساله في الغناء پس از نقل چند حديث درباره غناء مي نويسد:
و قد تبين من الاحاديث المذکوره تحريم الغناء. و عرفت کثره الادله و تواتر النصوص، و تعاضدها و صحتها اجماعاً من الاصوليين والأخياريين؛
از مجموع احاديث مذکور روشن شد که غنا حرام و دلايل حرمت غنا بسيار است و روايات در حرمت آن که به اجماع علماي اصولي و اخباري اکثر آنها صحيح بوده و هم ديگر را تأييد مي کنند؛ به حد تواتر رسيده است.(14)
9. علامه مجلسي (قدس سره) علامه محمد باقر مجلسي (متوفاي 1110 هـ.ق) در کتاب عين الحياه لمعه نهم مي نويسد:
بدان که در حرمت غنا ميان علماي شيعه خلافي نيست و شيخ طوسي و علامه و ابن ادريس (قدس سره) همه بر حرمتش نقل اجماع کرده اند و حرمت غنا هميشه در مذمت شيعه معلوم بوده است، و در ميان سنيان خلاف است؛ بعضي از ايشان، بلکه اکثر ايشان نيز حرام مي دانند و بعضي از صوفيه ايشان و برخي از علماي ايشان حلال دانسته اند، و احاديث در باب حرمت آن بسيار است، و ظاهر بعضي احاديث آن است که، از گناهان کبيره است.(15)
10. صاحب حدائق (قدس سره) شيخ يوسف بحراني، (متوفاي 1186 هـ. ق) در حدائق الناضره، در آغاز مبحث غناء پس از اشاره مختصر به معناي آن مي فرمايد:
و لاخلاف في تحريمه فيما اعلم؛
تا جايي که من مي دانم در حرمت غنا اختلافي وجود ندارد.(16)
ايشان پس از نقل چند روايت، در باره حرمت غنا، مي گويد:
فهذه جمله من الاخبار الصريحه الداله في تحريم الغناء مطلقاً.
اينها بخشي از رواياتي است که درباره حرمت غناء مطلقاً- اعم از اين که با حرام ديگري همراه باشد يا نباشد- دلالت صريح دارد.(17)
11. بهبهاني (قدس سره): آقا محمود بهبهاني (متوفاي 1269 هـ. ق) نواده وحيد بهبهاني در ابتداي رساله في الغناء مي فرمايد:
بدان - خداي تعالي تو را موفق فرمايد - غنا و خوانندگي حرام است و در حرمت آن ميان فقها هيچ اختلافي نيست، وي سپس مي نويسد:
و يظهر من التتبع في هذا الباب اذا اشتمل علي محرم.. و کذا اذا خلا عن ذلک؛
از تحقيق و بررسي مبحث غناء معلوم مي شود که، حرمت غنا در هر صورت ثابت است، چه مشتمل بر حرام ديگري باشد يا نباشد.(18)
12. ابن عبدالعظيم (قدس سره): سيد محمود بن عبدالعظيم (متوفاي 1315 هـ. ق) در رساله في الغناء در مقام بيان حکم غنا مي نويسد:
در حرمت غنا في الجمله اختلافي نيست... شايد حرمت في الجمله آن از واضحات شريعت اسلام باشد به گونه اي که علاوه بر علماي اعلام، مردم عوام نيز حرام بودن آن را مي دانند و روايات صحيح درباره آن به حد استفاضه رسيده است... و اثبات حرمت في الجمله آن نياز به تحمل رنج استدلال ندارد.(19)
و پس از اشاره به سخن فيض کاشاني و نقل روايت موهم جواز، مي نويسد:
وبالجمله، ظهور الاخبار المانعة المدعي تواترها بمثابه لايمکن تقييدها بهذه الاخبار غير الظاهره... فقد اتضح ان الغناء من المحرمات النفسيه من دون شک و ريبه؛
خلاصه، ظهور احاديث دال بر حرمت غنا که ادعاي تواتر آنها شده به حدي است که با اين چند روايتي که ظهور (در جواز) ندارد، قابل تقييد نمي باشد... پس معلوم شد که بدون شک، غنا از محرمات ذاتي است.(20)
13. شريف کاشاني (قدس سره): آيه الله ملا حبيب الله کاشاني (متوفاي 1340 هـ.ق) در کتاب مستقلي که در باره غناء تأليف کرده، پس از تقسيم غنا به سه قسم، مي نويسد:
و کيف کان، فلا ريب و لاخلاف في حرمه الغناء علي الوجهين الأولين، و کونه من الکبائر الموبقات، بل عليه الاجماع بالقسمين، بل الظاهر کون هذا الحکم من ضروريات المذهب، بل الدين؛
در هر صورت، در حرام بودن غناء و از گناهان کبيره بودن آن به هر دو معناي اول، هيچ شک و اختلافي وجود ندارد، بلکه در اين مورد، هر دو قسم اجماع (منقول و محصل ) وجود دارد؛ بلکه اين حکم از ضروريات مذهب شيعه و بلکه از ضروريات دين است.(21)

توضيح مطلب
 

ملا حبيب الله کاشاني، غنا (صداي طرب انگيز) را به سه قسمت تقسيم کرده است:
1. صدايي که به خودي خود، لهو و شهوت انگيز و محرک به سوي محرمات و... باشد.
2. صدايي که در اثر همراه بودن با کلمات مهيج شهوت، يا وقوع آن در مجالس فسق و فجور و يا صدور آن از زن يا مرد بي ريش، شهوت انگيز و تحريک کننده به سوي گناهان باشد.
3. صدايي که طرب آور باشد، ولي هيچ کدام از دو صفت فوق را نداشته باشد.(22)
قسم اول و دوم را حرام دانسته (همان طور که عبارت ايشان را ملاحظه فرموديد) و در قسم سوم، احتمال حليت را تقويت کرده، ولي در پايان مطلب نوشته است:
ولکن الاحوط الاجتناب عن کل صوت مشتمل علي الترجيع و التطريب بل علي الاول؛
ولي احتياط آن است که از هر صداي داراي ترجيع و طرب آور اجتناب شود، بلکه از هر صداي مشتمل بر ترجيع (اگر چه طرب آور نباشد) اجتناب شود.(23)
14. امام خميني (قدس سره): امام خميني (روح الله الموسوي رحلت در 1409 هـ. ق) درباره غنا مي فرمايد:
الغناء حرام فعله و سماعه و التکسب به... و لافرق بين استعماله في کلام حق من قراء ه القرآن، و الدعاء، و المرثيه وغيره من شعر او نثر، بل يتضاعف عقابه لو استعمله فيما يطاع به الله تعالي؛
آواز خواني و گوش دادن به آن و کسب مال با آن حرام است... و فرق ندارد که در کلام حق از قبيل قرائت قرآن، دعا و مرثيه باشد، يا در کلام غير حق از شعر و نثر؛ بلکه اگر کسي کلامي را که با آن به خداي تعالي عبادت مي شود به صورت غنا ادا کند، عذابش بيشتر مي گردد.(24)
هم چنين در مکاسب محرمه پس از ذکر دلايل حرمت غنا مي فرمايد:
فتحصل من جميع ذلک حرمه الغناء بذاته، فلابد من التماس دليل علي الاستثناء؛
از مجموع دلايل مذکور، حرمت ذاتي غنا به دست مي آيد (پس در اين صورت که حرام بودن ذات غنا ثابت شد، اگر کسي بخواهد موردي را استثنا کند) حتماً بايد براي استثناي آن مورد دليل محکمي پيدا کند ( چون دلايل حرمت غنا، شامل همه موارد آن مي شود).(25)

پاسخ امام خميني (قدس سره) به چند سؤال
 

سؤال: شنيدن و نواختن موسيقي، که امروزه به نام سرودهاي انقلابي از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران شنيده مي شود چه صورتي دارد و در صورت مجوز شرعي موسيقي فوق، تعليم و تعلم موسيقي و نيز خريد و فروش ابزار و آلات موسيقي به منظور فوق چه صورت دارد؟
جواب: شنيدن و نواختن موسيقي مطرب حرام است و صداهاي مشکوک مانع ندارد و خريد و فروش آلات مختص به لهو جايز نيست و در آلات مشترکه اشکال ندارد.(26)
سؤال: خواندن آيات قرآن به صورت سروده و آهنگ دار جايز است يا نه؟
جواب: اگر مطرب باشد جايز نيست؟(27)
سؤال: آيا آواز خواندن زوجه براي زوج خود در صورتي که منجر به غنا شود جايز است يا خير؟
جواب: حرام است.(28)
سؤال: استماع سرودهاي انقلابي و مارش هاي عزا و جنگي و نظامي که نوعي موسيقي است چه صورت دارد؟
جواب: مطلق صدا و آهنگ حرام نيست، و صداي حرام صدايي است که عرفاً به آن غنا يا موسيقي مي گويند- که مناسب مجالس لهو است - و صداهاي مشکوک مانع ندارد.(29)
سؤال: لطفاً مشخص بفرماييد کدام يک از آهنگ هايي که از راديو و تلويزيون ايران پخش مي شود از نظر شرعي بلااشکال است؟
جواب: موسيقي مطرب حرام است، و صداهاي مشکوک مانع ندارد.(30)

سخنان امام خميني (قدس سره) در عواقب موسيقي
 

امام خميني در تاريخ 30 / 4/ 1358 خطاب به کارکنان راديو دريا فرمود:
موسيقي از اموري است که البته هر کسي بر حسب طبع، خوشش مي آيد، لکن از اموري است که انسان را از جديت بيرون مي برد و به يک مطلب هزل مي کشاند؛ ديگر يک جواني که عادت کرد که روزي چند ساعت را با موسيقي سروکار داشته باشد... از مسائل زندگي و از مسائل جدي به کلي غافل مي شود، عادت مي کند، همان طور که به مواد مخدر عادت مي کند، کساني که به مواد مخدر عادت مي کنند، ديگر نمي توانند يک انسان جدي باشند که بتوانند در مسائل سياسي فکر بکنند. موسيقي فکر انسان را جوري مي کند که ديگر نتواند در غير همان محيط موسيقي و مربوط به شهوات فکر کند.(31)
موسيقي خيانت است به يک مملکت، خيانت است به جوان هاي ما.(32)
ايشان در تاريخ 27 / 6/ 1358 خطاب به رؤساي ادارات آموزش و پرورش فرمود:
.... يک مغزي که دنبال اين رفت که موسيقي گوش کند... و عادت به اين کرد، اين مغز مريض مي شود، اين نمي تواند فکر اين بکند که کشورش به چه حال دارد مي گذرد، چه مي گذرد در آن، ديگر دنبال اين نيست، مثل يک آدم هروئيني مي ماند.(33)
هم چنين در تاريخ 31/ 2/ 1359 خطاب به مدير اطلاعات و اخبار صدا و سيماي جمهوري اسلامي فرمود:
اين موسيقي ها همه مخدر هستند؛ يعني جوان هاي ما را، جواني که عادت به موسيقي کرد ديگر نمي تواند کار انجام بدهد، ديگر نمي تواند قاطع باشد.(34)
15. آيه الله مرعشي نجفي (قدس سره): نظريه آيه الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي (متوفاي 1410 هـ. ق) درباره غنا و موسيقي، از پاسخ هاي ايشان به سؤال هاي زير به دست مي آيد:
سؤال: کسب مال از راه قمار و يا غنا و امثال ذلک چه حکمي دارد؟
جواب: کسب مال بايد از راه حلال و مشروع باشد و از راه هاي حرام مثل دزدي و ربا و غنا و قمار حرام است.
سؤال: آيا مي توان از راديو و تلويزيون استفاده کرد؟
جواب: استفاده از راديو و تلويزيون در غير از لهو و لعب جايز است، مانند گوش دادن به سخنراني هاي مذهبي و علمي و قرآن کريم و اخبار، ولي گوش دادن به ساز و آواز و برنامه هاي فاسد آن حرام است.
سؤال: موزيک کلاسيکي و موسيقي که قبل از اخبار و يا بعد از آن و يا در هنگام فيلم هاي سينمايي زده مي شود چه حکمي دارد؟
جواب: احوط ترک استماع آن است.(35)
سؤال: سرود خواندن چه حکمي دارد و اگر همراه آن موزيک باشد چه صورتي دارد؟
جواب: سرود اگر شامل موعظه و ارشاد و مانند آن باشد اشکال ندارد، به شرط اين که به نحو تغني نباشد، ولي موسيقي به هر نحوي که باشد اشکال دارد.(36)
16.آيه الله خويي (قدس سره): آيه اله سيد ابوالقاسم موسوي خويي ( متوفاي 1413 هـ. ق) درباره غنا مي گويد:
اتفق الاصحاب علي حرمته، وقال بها اکثر اهل السنه، و الکتاب العزيز و ان لم يکن فيه صراحه علي حرمته الا انه بضميمه ما ورد في تفسيره تام الدلاله عليها؛ همه علماي شيعه بر حرمت غنا اتفاق نظر دارند و اکثر اهل سنت نيز به حرمت غنا قائل شده اند و آيات قرآن عزيز اگر چه صراحت بر حرمت غنا ندارد، ولي به ضميمه آن چه که در تفسير وارد شده، دلالت آيات قرآن بر حرمت غنا، کامل و غير قابل خدشه مي باشد.(37)
17. آيه الله گلپايگاني (قدس سره): آيه الله سيد محمد رضا موسوي گلپايگاني (متوفاي 1414 هـ. ق) در بيان گناهاني که موجب مردودي گواهي در دادگاه مي گردد، غنا را نيز نام برده و درباره آن سه مطلب را مطرح کرده است:
1. حرمت غنا: در اين باره مي فرمايد: «در ميان فقهاي شيعه، در حرام بودن غنا اختلافي نيست، بلکه صاحب جواهر ادعاي اجماع- منقول و محصل - نموده است، و در باره روايات دال بر حرمت غناء نيز ادعاي تواتر شده است».
2. گوش دادن به غنا: در اين باره نيز فرموده: «در حرام بودن استماع غنا نيز اختلافي وجود ندارد و روايات دال بر حرمت گوش دادن به غنا فراوان است.»
3. کبير بودن گناه غنا: درباره آن نيز چنين بيان داشته است: «در گناه کبيره بودن آن نيز اختلافي نيست تعدادي از روايات دلالت دارد که، غنا از جمله گناهاني است که خداوند، وعده آتش دوزخ به آن داده است.» (38)
ايشان پس از نقل بيست روايت در حرمت غنا مي افزايد:
فهذه جمله من اخبار المساله، وهي صريحه الدلاله علي حرمه الغناء، و حرمه استماعه، و غير ذلک مما يتعلق بالحکم، ککونه معصيه کبيرهً، و کحرمه اجر المغني والمغنيه، و ثمنها...؛
اين (روايات بيست گانه ) دلالت آشکار دارد بر حرام بودن غنا و حرمت گوش دادن به آن و متعلقات ديگر آن از قبيل؛ معصيت کبيره بودن آن، حرمت مزد آواز خوان - مرد و زن - و قيمت کنيز خواننده و...(39)
آيه گلپايگاني درباره موسيقي نيز نظرياتي دارند که در زير به آنها اشاره مي کنيم:
ايشان پس از بيان حرمت استعمال آلات موسيقي و نقل دوازده روايت درباره آن، مي فرمايد:
همان دليل هاي حرمت استعمال آلات موسيقي، براي حرمت گوش دادن به آن نيز کفايت مي کند.(40)
سپس سؤالي را مطرح کرده است: آيا شنيدن موسيقي نيز همانند گوش دادن به آن حرام است؟ مثلاً اگر کسي مي خواهد به جايي برود و براي رفتن به آن جا دو راه وجود دارد؛ در يکي صداي موسيقي به گوش مي رسد، و در ديگري چنين نيست. آيا با وجود راه غير آلوده به موسيقي مي تواند از راه آلوده به موسيقي برود يا نه؟
در جواب مي فرمايد: فرق بين شنيدن و گوش دادن روشن است (شنيدن به دليل غير اختياري بودن حرام نيست. ولي گوش دادن حرام است) لکن در مورد کسي که با اختيار خود راهي را انتخاب کرده که در آن موسيقي شنيده مي شود در حالي که راه ديگري وجود داشت، بعيد نيست که گوش دادن به حساب آيد، زيرا مي توانست از راهي برود که صداي موسيقي به گوشش نرسد (البته در جايي که راه منحصر به فرد باشد تقصير ندارد.).
هم چنين اگر به مجلس دوستش برود - نه براي گوش دادن به موسيقي، بلکه براي کار مباحي - ولي در آن مجلس، با صداي موسيقي مواجه گردد و مجلس را ترک نکند، در اين صورت نيز بعيد نيست که گوش دادن صدق نمايد اگر چه ماندن وي در آن مجلس براي گوش دادن به موسيقي نبوده است.
نيز درباره کسي که صداي موسيقي را در خانه اش از دور مي شنود و قدرت نهي از منکر ندارد، احتياط اين است که گوش خود را با چيزي ببندد.
به طور کلي در همه موارد فوق و مشابه آنها احتياط لازم است، زيرا در اين گونه موارد احتمال صدق، استماع (گوش دادن) وجود دارد، و حرمت آن نيز مسلم است.
اما حاضر شدن در مجلس اشتغال به لهويات و موسيقي در صورتي که مي داند پس از ورود به آن مجلس، نه امکان منع وجود دارد و نه امکان خروج از مجلس، شکي نيست که حضور در آن مجلس حرام است - همان طور که در حرمت حضور در مجلس قمار و شراب شکي نيست - اگر چه او به لهويات اشتغال نورزد، گوش هم ندهد و کاري کند که نشنود، حتي اگر «کر» هم باشد حرام است.(41)
18. آيه الله نجومي مدظله: آيه الله سيد مرتضي حسيني نجومي، در رساله تحقيقي و استدلالي کامل که به مناسبت کنگره بزرگداشت شيخ مرتضي انصاري (قدس سره) نوشته، پس از ذکر دلايل حرمت غنا، مي نويسد:
ان المستفاد من عمومات الغناء هو الحرمه الذانيه للغناء، و انضمام سائر المحرمات اليه يزيد في حرمته و شناعته؛
آنچه از عمومات ادله حرمت غنا استفاده مي شود، حرمت ذاتي غنا مي باشد و ضميمه شدن محرمات ديگر بر آن، در حرمت و زشتي آن مي افزايد.(42)
19. آيه الله نوري همداني مدظله: آيه الله شيخ حسين نوري همداني در پاسخ اين سؤال که: موسيقي چه حکمي دارد؟ مي فرمايد:
نظر دين مقدس اسلام در برنامه هاي تربيتي خود اين است که، مسلمانان بر اساس زندگي اجتماعي، اخلاقي، فرهنگي و اقتصادي خود هميشه هدف هايي در رابطه با خودسازي و تحصيل کمالات انساني و حفظ عزت و اقتدار و استقلال اسلامي داشته باشند و همواره در فکر تحصيل و تأمين آنها باشند. بنابراين، هر عاملي که افراد مسلمان را از خداوند غافل و از اين اهداف دور و بي خبر نگاه مي دارد و افکار آنها را در مسير شهوت حيواني به کار مي اندازد و آنان را به جرگه ي مترفين و افراد عياش و جلف و بي درد مي کشاند مخالف است. از اين رو، هر آهنگي که طرب انگيز و شهوت پرور باشد و افکار انسان ها را از مسير هدف هاي مقدسي که ذکر گرديد تغيير داده در خلاف آن جهت به حرکت در بياورد و مناسب مجالس عياشي و گناه باشد حرام است.
منظور از «غناء» که در احاديث اهل بيت عصمت (ع) حکم به تحريم آن شده و آياتي از سوره هاي مبارکه حج و فرقان و لقمان به آن تفسير شده است همين است که ذکر شد؛ و در تحقق غنا به اين معنا که گفته شد حرام است. گاهي کلمات نيز تأثير دارد، مانند آهنگ هايي که با بعضي از تصنيف ها و غزل ها توأم باشد و گاهي آن آهنگ ذاتاً همين نقش دارد هر چند با خواندن قرآن و مراثي و دعا باشد و بالاخره لازم است صحنه زندگي مسلمانان از اين قبيل آهنگ ها پاک و منزه باشد.(43)
20. آيه الله فاضل لنکراني مدظله: پاسخ حضرت آيه الله شيخ محمد فاضل لنکراني به سؤال هاي زير:
سؤال: نظر مبارکتان درباره موسيقي و آواز موسيقي چه مي باشد؟ اگر با صداي زن باشد چه حکمي دارد؟
جواب: موسيقي که مناسب مجالس لهو و لعب باشد حرام است و اگر صداي زن باشد حرمت مؤکد مي شود.(44)
سؤال:اين جانب علاقه وافري در زمينه فراگيري موسيقي به عنوان وسيله اي براي پر کردن بخشي از اوقات فراغت، به صورت تئوري و عملي را دارم، نظر حضرت عالي در اين مورد چيست؟
جواب: صرف نظر از اين که موسيقي چه از نظر تعليم و تعلم و چه از نظر عملي حرام است بايد توجه داشت که، وقت چقدر ارزش دارد و در کنار آن اطلاعات نسبت به مسائل اسلامي بسيار کم. آيا بهتر نيست که از وقت براي آشنا شدن هر چه بيشتر به مسائل مختلف اسلامي استفاده کرد؟ مخصوصاً برخي از آنها نشاط انگيز نيز مي باشد، مانند قصه هاي قرآن و تاريخ اسلام و شخصيت هاي اسلامي از زمان رسول خدا (ص) به بعد. و آيا صحيح است که يک مسلمان ده ها سال بر او بگذرد و سال هاي آخر عمرش فرا رسد و با دست تهي از اطلاعات اسلامي از اين جهان رخت بربندد؟(45)
21. آيه الله مکارم شيرازي مدظله: پاسخ آيه الله شيخ ناصر مکارم شيرازي به سؤالات زير:
سؤال: دختري هستم که درباره موسيقي سنتي و عرفاني ايراني سؤالي داشتم؛ البته آن موسيقي که انسان را از حالت عادي خارج نکند و مناسب با مجالس عيش نباشد، سؤال من اين است که آيا نواختن اين نوع آلات موسيقي حرام است؟
جواب: کليه صداها و آهنگ هايي که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام و غير آن حلال است و تشخيص آن با مراجعه به اهل عرف خواهد بود، و آلاتي که غالباً براي اين گونه موسيقي ها از آن استفاده مي شود، آلات حرام است، بايد از آنها پرهيز کنيد.(46)
سؤال: سرودهايي که با اشعار عرفاني نظير مثنوي، حافظ و مانند آن به صورت غزل يا غير آن در دستگاه هاي موسيقي ايراني (سنتي) توسط مرد خوانده مي شود و معمولاً آهنگ تندي ندارد، چگونه است؟
جواب: فرقي بين محتواي اشعار نيست؛ معيار آهنگ هايي است که در بالا به آن اشاره شد.
سؤال: مورد سؤال بالا، توسط خواننده زن چه حکمي دارد؟
جواب: خوانندگي زنان در برابر نامحرمان بدون اشکال حرام است؛ هر چند در موسيقي حرام نگنجد.(47)
سؤال: گوش دادن به آواز زن نامحرم براي مرد در صورتي که اشعار مذهبي بخواند و موجب مفسده هم نباشد چه حکمي دارد؟
جواب: اشکال دارد.(48 )
سؤال: قرآن خواندن زن در حضور مردان غريبه چه حکمي دارد و آيا مي تواند بدون حالت غنا اشعاري را به صورت تک خواني براي مردان بخواند؟
جواب: اگر با آهنگ بخواند اشکال دارد.(49)
سؤال: آيا تلاوت قرآن به صورت سرود و همراه با آهنگ جايز است؟
جواب: جايز نيست.(50)
سؤال: بنابر قول بعضي از فقها، غنا در مجالس عروسي استثنا شده است، نظر مبارک حضرت عالي چيست؟
جواب: فرقي ميان مجالس عروسي و غير عروسي (بنابر احتياط) نيست.(51)
سؤال: بعضي از اهل خبره مي گويند: برخي از موسيقي هاي راديو و تلويزيون رقص است. خريد و فروش نوار آنها و استماع آن چه صورت دارد؟
جواب: در صورتي که اين امر ثابت شود، جايز نيست.(52)
سؤال: آيا صرف پخش برنامه يا موزيکي از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، مي تواند دليل مجاز بودن آن باشد؟
جواب: پخش آهنگ از صدا و سيما، دليل بر مجاز بودن آن نيست و خود مسئولين نيز اعتراف دارند که هنوز صدا و سيما تصفيه کامل نشده است.(53)
سؤال: آيا استماع نوار خواننده هاي ترانه، که فعلاً از مواضع قبلي خود که فساد بوده، دست برداشته و توسط وزارت ارشاد مجوز گرفته اند، جايز است؟
جواب: باز تکرار مي کنيم: کليه صداها و آهنگ هايي که مناسب مجالس و فساد است حرام و غير آن حلال است و تشخيص آنها با مراجعه به اهل عرف عام خواهد بود و گرفتن مجوز از وزارت ارشاد کافي نيست.(54)
سؤال: با توجه به اين که انگيزه خواننده، انگيزه شنونده، شرايط مکاني (مجلس خاص)، شرايط زماني (زمان مناسب )، در انتخاب لحن و کلام نقش دارد، حکم حرمت غنا متوجه کدام ناحيه است؟
جواب: کراراً گفته ايم: کليه صداها و آهنگ هايي که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غير آن حلال است و تشخيص آن با مراجعه به اهل عرف خواهد بود، و انگيزه ها و شرايط زماني و مکاني در آن تأثيري ندارد، مانند حرمت شرب خمر که زمان ها و مکان ها در آن اثر ندارد، جز در موارد اجبار قطعي.(55)
سؤال: شنيدن صداي نوار ترانه که از منزل همسايگان يا در وسيله نقليه ديگران از قبيل تاکسي به گوش مي رسد و مجبور به استماع آن هستيم، چه حکمي دارد؟
جواب: در صورتي که عمداً گوش ندهيد حرام نيست؛ ولي وظيفه امر به معروف و نهي از منکر را در آن جا که احتمال اثر دارد، نبايد فراموش کنيد.(56)
22. آيه الله صافي گلپايگاني مدظله: پاسخ آيه الله حاج شيخ لطف الله صافي گلپايگاني به سؤال هاي زير:
سؤال: مقصود از غنا چيست؟
جواب: آوازي است که مشتمل بر ترجيع، طرب بخش، مناسب با مجالس لهو. اين آواز اگر در غير مجالس خوانده شود نيز حرام است.(57)
سؤال: مباني فقهي حليت و حرمت انواع موسيقي و کيفيت تعيين مصداق موسيقي و مطرب چيست؟
جواب: مباني حليت و حرمت آيات شريفه قرآن و روايات ائمه معصومين (ع) است و مصداق موسيقي را خود تشخيص مي دهد و از کثرت وضوح توضيح دادن آن باعث ابهام مي شود.(58)
سؤال: اين جانب... به هنر موسيقي سنتي ايراني علاقه داشته و با توجه به جنبه هاي اخلاقي و هنري به فراگيري و نواختن اين هنر پرداخته ام... خواهشمندم مرا در مسائل زير راهنمايي فرماييد.
الف ) موسيقي و غنا چيست؟ و چه تفاوتي با يک ديگر دارند؟
ب) آيا موسيقي انواع متفاوتي دارد، يا خير و کدام يک حلال است؟
ج) آيا اگر موسيقي براي هنر نواخته شود حرام است يا خير ؟
د) آيا از لحاظ شرعي، راهي براي ادامه دادن و فراگيري بيشتر اين هنر به طور حلال براي بنده وجود دارد يا خير؟
جواب الف: غنا عبارت است از: آوازي که مشتمل بر ترجيع و صوت و طرب انگيز و مناسب با مجالس طرب باشد و موسيقي گاه بر غنا و گاه بر آلات مختلف موسيقي مانند: تار، سنتور، دف و غيره اطلاق مي شود.
جواب ب: موسيقي را اگر به همان معناي غنا و آوازها و سازها و به کارگرفتن آنها بدانيم، فرا گرفتن موسيقي که از قديم الايام بين اهل لهو و بزم متداول بود و در کشورها و مناطق مختلف انواعي از آن به کار برده مي شده و مي شود همه حرام است.
جواب ج: نواختن موسيقي حرام به هر منظوري باشد حرام است هر چند غرض هنرنمايي باشد.
جواب د: راهي جز ترک اين شغل و تسلط بر نفس و پرهيز از حرام نيست. سعي کنيد با توفيق خداوند متعال و با اراده و همت، خط مسير خود را طوري قرار دهيد که، از وضع شغل و کار خود ناراحتي وجداني نداشته باشيد و بدانيد با علاقه اي که به اين فن داريد و با اطلاع و معلوماتي که کسب کرده ايد و تلاشي که در ترک آن مي نماييد جهاد اکبر است و يقيناً پا بر روي خواسته دل و هواي نفس گذاشتن، موجب جلب توفيقات و مزيد معرفت و بصيرت و کسب فيوضات بزرگ و ترقي معنوي و روحي مي شود. (والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا وان الله لمع المحسنين) (59) موفقيت جناب عالي را از خداوند متعال مسئلت مي نماييم.(60)
سؤال: خواهشمنديم مسائلي که حضرت عالي لازم مي دانيد بيان شود...مرقوم فرماييد.
جواب: راجع به اين مسائل و موضوعاتي که از حکم شرعي آن سؤال شده يک مطلب قابل توجه اين است که، به شهادت تاريخ و علماي علم الاجتماع گرايش جامعه به لهو و لعب و طرب و خوش گذراني و کارهاي مهيج شهوات و بازي هاي لغو في حد نفسه خطرناک و موجب سقوط اجتماع و مانع از توجه به امور اصيله و اصليه اي است که براي تمدن و ترقي هر قوم لازم است. اشتغال به ملاهي اگر فقط في الجمله هم آزاد باشد براي اين که فرهنگ کار و ابتکار و سعي و تلاش يک جامعه را ضعيف سازد کافي است و خود به خود اگر جهات باز دارنده، مثل تعاليم مذهبي نباشد گسترش پيدا مي کند و کار بسيار خطرناک اين است که، از اين برنامه ها ترويج شود و به اشخاص در اين عرصه هاي نوازندگي يا خوانندگي و بازي هاي مثل شطرنج، جايزه و امتيازات داده شود و اين ترويج ها در برنامه هاي فرهنگي قرار بگيرد؛ تاريخ به ما نشان مي دهد که، در هر ملت اين جريان و رغبت به اين امور شيوع يافت، آن ملت رو به زوال و انحطاط مي گذارد. وقتي يک کشاورز و يک صنعت گر و يک کارگر يا آموزگار که در روستا با تحمل ناملايمات بسيار به شغل خود مشغول است ببيند که، شطرنج بازها جوايزي دريافت مي دارند، به جاي آن مشاغل پر زحمت و مرارت، به شطرنج و بازي هاي ديگر علاقه مند مي شوند که هم بازي و سرگرمي و اقناع جنبه هاي نفساني است و هم مشمول تشويق ها و جوايز و شرکت در مسابقات آن چناني است.
ما مسلمان ها بايد از تاريخ اندلس (اسپانياي) اسلامي عبرت بگيريم؛ کشوري که به وسيله طارق بن زياد غلام موسي بن نصير يکي از شيعيان اهل بيت (ع) فتح شد و به آن تمدن بزرگ رسيد، در اثر شيوع لهو و لعل، آن عزتي که در اثر خودسازي اسلامي و تجنب از ملاهي داشتند مبدل به ذلت شد و دشمن از طريق فتح باب مجالس لهو و طرب و فحشا و خوانندگي و نوازندگي و محافل عيش و عشرت وارد عمل شد و همت و عزائم و غيرت و مردانگي جامعه را سست و آنان را براي قبول نفوذ دشمن در ابعاد مختلف آماده کرد و موجب شد که تمدن اسلامي در آن منطقه پايمال غفلت و اشتغال به ملاهي و بي تفاوتي آنها نسبت به مجد و عزت و استقلال اسلامي گردد.
به هر حال، ترويج از اين برنامه ها و ترغيب جوانان از دختر و پسر به نوازندگي و آموزش دادن و آموختن استفاده از انواع آلات لهو و طرب و تأسيس اماکني به نام هنرسرا يا فرهنگسرا و به صحنه آوردن زنان و مردان به نام همخواني و غيره، همه خلاف مصلحت يک جامعه رشيد و ترقي خواه مثل جامعه بزرگ ماست که بر اساس الهام از تعاليم اسلام، اين انقلاب بزرگ را به وجود آورد و جهان را به اسلام و کارسازي تعاليم آن متوجه کرده است و مي خواهد در ميدان علم و صنعت و قدرت، با اتکا به اخلاق در برابر دشمنان قوي پنجه استقامت کند و مواضع انساني و استقلال خود را بيش از پيش محکم و استوار سازد.
آوردن اين برنامه ها در متن اهداف بعض مؤسسات و ترويج از به اصطلاح هنرمندان و بزرگداشت کساني که در اين معاصي در گذشته و حال عمر خود را ضايع کرده اند اشتباه است و محصول آن انحطاط اخلاقي و باز داشتن جوانان با استعداد از تحصيل علوم و صنايع مي باشد. (61)

پي نوشت ها :
 

1. ص 455.
2. همان، ص 362.
3. ص 314.
4. ج 6، ص 305، مسئله 54.
5. همان، ص 307، مسئله 55.
6. السرائر، ج 2، ص 222.
7. ج 2، ص 8.
8. ج 2، ص 259، مسئله 3012.
9. ج3، ص 162، درس 231.
10. اصباح الشيعه بمصاح الشريعه، ص 529.
11. مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان، ج 8، ص 57.
12. ج 8، ص 59.
13. همان، ج 12، ص 334 و 335.
14. ميراث فقهي 1، ج 1، ص 155، رساله، ص 47.
15. همان، ج 3، ص 1710 به نقل از عين الحياه، ص 228.
16. ج 18، ص 101.
17. همان، ص 106.
18. ميراث فقهي 1، ج 2، ص 809؛ رساله في الغناء، ص 1.
19. ميراث فقهي 1، ج 2، ص 843؛ رساله في الغناء، ص 7.
20. همان، ص 848؛ رساله في الغناء، ص 12.
21. حبيب الله کاشاني، ذريعه الاستغناء في تحقيق مسأله الغناء، ص 80.
22. همان، ص 77.
23. همان، ص 128.
24. امام خميني، تحرير الوسيله، ج 1، ص 497، کتاب المکاسب و المتاجر، مسئله 13.
25. ج 1، ص 217.
25. استفتائات از محضر امام خميني، ج 2، ص 11 و 12، سؤال 25.
26. همان، ص 14، سؤال 32.
27. همان، ص 15، سؤال 34.
28. همان، ج 3، ص 603، سوال 107.
29. همان، سؤال 108.
30. صحيفه نور، ج 8، ص 198.
31. همان، ص 200.
32. همان، ج 9، ص 115.
33. همان، ج 12، ص 104.
34. (آيه الله )نجفي مرعشي، توضيح المسائل جديد، ص 497.
35. همان، ص 499.
36. محاضرات في الفقه الجعفري، (تقرير مباحث آيه الله خويي به قلم سيد علي حسيني شاهرودي)، ج 1، ص 340.
37. کتاب الشهادات، (تقرير درسي آيه الله گلپايگاني به قلم سيد علي حسيني ميلاني )، ص 91و 92.
38. همان، ص 95.
39. همان، ص 120.
40. گلپايگاني، کتاب الشهادات، ص 121.
41. الرسائل الفقهيه، ص 146.
42. نوري همداني، توضيح المسائل، ص 612.
43. جامع المسائل، ج 1، ص 254، سؤال 989.
44. همان، ص 255، سؤال 993.
45. مکارم شيرازي، استفتائات جديد، ج 2، ص 231؛ سؤال 703.
46.همان، ص 232؛ سؤال 708 و 709.
47. همان، ج 1، ص 147، سؤال 526.
48. همان، ص 148، سؤال 530.
49. همان، ص 148، سؤال 532.
50. همان، ص 147، سؤال 523.
51. همان، ج 1، ص 146، سؤال 518.
52. همان، ج 2، ص 232، سؤال 712.
53. همان، ص 233، سؤال 715.
54. همان، ص 233، سؤال 717.
55. همان، ج 2، ص 233؛ سؤال 716.
56. صافي، جامع الاحکام، ج 1، ص 289، سؤال 995.
57. همان، سؤال 994.
58. عنکبوت (29) آيه 69.
59. صافي، جامع الاحکام، ج 1، ص 290 و 291، سؤال 299.
60. همان، ص 290- 292، سؤال 999- 1001.
 

منبع: موسيقي وغنا از ديدگاه اسلام.