با دايناسورهاي ايران آشنا شويد
با دايناسورهاي ايران آشنا شويد
با دايناسورهاي ايران آشنا شويد
نويسنده: عرفان خسروي
ميليون ها سال پيش ايران ما مجمع الجزاير گرمسيري بود با پوشش متنوعي از گياهان و جانوران. در اينجا مي خواهيم با دايناسورهاي مقيم ايران ديدار كنيم
ايران، براي بسياري از زمين شناسان يك بهشت واقعي است اما ايران بهشت ديرينه شناسان نيز هست. با وجود اينكه هنوز حتي يك سنگواره كامل دايناسورها از سرزمين ايران كشف نشده. دراينكه در دوره ژوراسيك (حدود 200 تا 145 ميليون سال پيش)، سرزمين ما محل زندگي دايناسورها بوده، ترديدي وجود ندارد. به ويژه با وجود سنگواره هاي ردپا و استخوان هايي كه در چند ساله اخير در بسياري از نواحي ايران كشف شده اند. ايران در دوره ژوراسيك مجمع الجزاير گرمسيري در جنوب اوراسيا و شمال اقيانوس تتيس بوده است. سنگواره هاي دايناسورهاي ايران مربوط به همين زمان و مكان هستند. بعدها با نزديك شدن هند، آفريقا و عربستان به اوراسيا، اقيانوس تتيس كه در ميان آنها بود، ناپديد شد. قسمت هايي از مناطق جنوب غربي ايران امروزي، در دوره كرتاسه (حدود 100 ميليون سال پيش) بر اثر فشارهاي ناشي از نزديك شدن عربستان و آفريقا چين خورده اند و خشكي ها و كوهستان هاي جديدي را به وجود آوردند كه امروزه زاگرس ناميده مي شوند. شايد در آينده بتوان آثاري از دايناسورهاي دوره كرتاسه هم در اين نواحي پيدا كرد.
به جز اين كشف مهم، يك ردپاي سه انگشتي هم در منطقه البرز مركزي توسط زمين شناسي ايراني به نام آقاي دكتر نوگل سادات گزارش شده كه احتمالا قدمت آن به اندازه ردپاهاي كرمان بوده است. اين ردپاي سه انگشتي مشخصا به يك دايناسور گوشتخوار بزرگ تعلق داشته است. در سال 1381 دكتر مجيد ميرزايي عطاآبادي- كه در آن زمان دانشجوي زمين شناسي بود- گروهي اكتشافي تشكيل داد تا پس از سه دهه دوباره به كرمان و جاهاي ديگر ايران بروند و آثار دره نيزار را از نزديك بررسي كنند و در مناطق ديگر به جست و جوي سنگواره دايناسورها بپردازند. به جز مجيد ميرزايي، محمد پورباغيان و نگارنده، كه در آن زمان دانشجويان زمين شناسي و جانورشناسي بوديم، نيز چكش هاي زمين شناسي خود را به دست گرفتيم و به همراه زمين شناسان سازمان زمين شناسي كرمان به كوهستان هاي كرمان رفتيم. البته دو ديرينه شناس خارجي به نام هاي الكساندر كلنر و فابيو ماركو دالاوكيا هم اين گروه را همراهي كردند. كلنر يكي از دانشجويان جانورشناس خود را كه متخصص آماده سازي سنگواره ها بود، به همراه آورده بود تا اگر سنگواره اي پيدا شد، سخت ترين قسمت كار، يعني بيرون كشيدن استخوان هاي شكننده و ظريف دايناسورها از ميان ماسه سنگ هاي سخت به دست فردي ماهر انجام شود. اين جانورشناس و سنگواره شناس ماهر هم الدر دپائولا سيلوا نام داشت.
تاكنون چندين نمونه بسيار خوب از كامپتوسورس در سنين مختلف به دست آمده است: از بچه هاي كوچك تا نمونه هاي بالغ 40 سال پيش، دانشمندان تصور مي كردند، ردپاهاي كرمان، متعلق به چنين موجودي بوده است.
محل زندگي ____ آمريكاي شمالي (كلرادو، اوكلاهما، يوتا ووايومينگ)
زمان زندگي ____ ژوراسيك بالايي (155 تا 150 ميليون سال پيش)
وزن و اندازه ___ 5 تا 7 متر از سر تا دم، وزن: كرگدن
«سوسمار متفاوت»
آلوسورس بهترين دايناسور شناخته شده از دوره ژوراسيك است. از آلوسورس اسكلت هاي متعددي در سنين مختلف، از جنين هاي كوچك تا نمونه هاي بالغ به دست آمده است. ما فكر مي كنيم دندان هاي كشف شده در كرمان متعلق به حيواني شبيه به آلوسورس، البته خيلي كوچك تر بوده است. مثلا يك آلوسورس چهارمتري نامزد خوبي براي صاحب اين دندان است. ممكن است صاحب ردپاي معروف كرمان نيز همين دايناسور بوده باشد.
محل زندگي ___ پرتغال، آمريكاي شمالي (كلرادو، نيوكلرادو، نيومكزيكو، يوتا و وايومينگ)
زمان زندگي ___ ژوراسيك بالايي (155 تا 150 ميليون سال پيش)
وزن و اندازه ___ 7 تا 12 متر از سر تا دم، وزن: كرگدن
(دايناسورهاي گوشتخوار، جرم حجمي كمتري از دايناسورهاي گياهخوار داشتند، زيرا مثل پرندگان امروزي بدنشان از كيسه هاي هوا پر شده بود!)
«دزد كوچك»
مايكروراپتور، نسخه اي مينياتوري و پروازگر از ولاسي راپتور بود. وجود شاه پرهاي نامتقارن بلند (درست شبيه پرهاي پرندگان امروزي نشان مي دهد كه اين پرها براي پريدن استفاده مي شده اند (پرندگان و دايناسورهاي بي پرواز پرهاي متقارن دارند!)
محل زندگي __ چين
زمان زندگي___ كرتاسه پاييني (120 تا 110 ميليون سال پيش)
وزن و اندازه ___ 90 سانتي متر از سر تا دم، وزن: بوقلمون
آب و هواي ايران در آن زمان چگونه بوده است؟
بررسي سنگواره هاي گياهي بهترين راه براي درك چگونگي آب و هواي ايران است. با استناد به آثار مختلف گياهي و محيط هاي مورد علاقه آنها مي توان حدس زد كه چه شرايط بوم شناختي اي بر ايران حاكم بوده است. بررسي ها نشان مي دهد كه بر خلاف بيشتر نقاط جهان، كه در آنها طي دوران ژوراسيك بيشترين تنوع گياهي متعلق به مخروط داران (مثل كاج و سرو) بوده، در ايران نسبت مخروط داران در اين دوره بسيار پايين تر بوده است. مخروط داران گياهان معمول مناطق بلند، سرد و خشكند. در مناطق مرطوب تر گياهان ديگري مثل سيكادها، سرخس ها و دم اسبي ها زندگي مي كنند. امروزه تنوع سيكادها بسيار كم است و احتمالا نسل آنها به زودي منقرض مي شود. سرخس ها و دم اسبي ها هم به مناطق بسيار مرطوب اطراف رودخانه ها محدود شده اند. در عوض، در ايران در دوره ژوراسيك، گسترش گياهان مناطق مرطوب و كم ارتفاع بيش از بقيه گروه ها بوده است. به مرور زمان و با نزديك شدن به ژوراسيك بالايي، نسبت مخروط داران باز هم كمتر و نسبت گياهان مناطق مرطوب كم ارتفاع بيشتر مي شود. اين موضوع كه گياهان مناطق خشك و سرد و مرتفع سرزمين ايران كمتر از گياهان مناطق گرم و مرطوب و كم ارتفاع بوده اند، نشانگر خوبي براي آب و هواي گرم تر و مرطوب تر ايران در دوره ژوراسيك نسبت به بقيه نقاط جهان است. كم مساحت بودن خشكي ها در ايران و كمتر بودن گياهخواراني كه متخصص تغذيه از اين گياهان بوده اند. به عبارت ديگر، ايران مجموعه اي از جزاير گرمسيري مردابي با گياهان كوچك و متوسط رطوبت دوست و بيشتر محل زندگي دايناسورهاي گياهخوار كوچك تر بوده است.
اغلب قسمت هاي اروپا ــ كه در آن زمان از شرق به آسيا و از غرب به آمريكاي شمالي چسبيده بود ــ مثل ايران از جزيره هاي كوچك در ميان درياهاي كم عمق تشكيل شده بودند. بنابراين، انتظار داريم كه دايناسورهاي مشابهي در هر دو سرزمين وجود داشته باشند. كشفيات دانشمندان در اروپا نشان مي دهد كه دايناسورهاي اروپايي ساكن جزاير نسبت به نمونه هاي مشابه، كه ساكن آمريكاي شمالي و آسيا بوده اند، اندازه هاي كوچكي داشته اند. معدود آثاري كه از دايناسورهاي ايراني هم به دست آمده، متعلق به دايناسورهاي كوچك و متوسط است. بنابراين، انتظار نداريم كه دايناسورهايي غول پيكر در ايران كشف شوند اما به دنبال آثاري از نخستين مراحل پراكنش و تنوع داينونيكوسورها در ايران هستيم. به ويژه كه حدس مي زنيم پيدايش پرندگان نيز در مناطقي جزيره اي رخ داده باشد.
پس از عبور اين حيوان، ردپاها دست نخورده باقي مانده اند و به تدريج روي آنها را رسوباتي متفاوت پوشانده است. سپس همه آنها براي مدتي حدود 150 تا 170 ميليون سال زير فشارهاي شديد به سنگ تبديل شده و پس از چين خوردگي هاي لايه هاي رسوبي و تخريب لايه هاي رويي، دوباره اين ردپاها نمايان شده اند. متاسفانه سرانجام اين ردپاي پربها به دست افراد ناآگاه تخريب شد.
ايران، براي بسياري از زمين شناسان يك بهشت واقعي است اما ايران بهشت ديرينه شناسان نيز هست. با وجود اينكه هنوز حتي يك سنگواره كامل دايناسورها از سرزمين ايران كشف نشده. دراينكه در دوره ژوراسيك (حدود 200 تا 145 ميليون سال پيش)، سرزمين ما محل زندگي دايناسورها بوده، ترديدي وجود ندارد. به ويژه با وجود سنگواره هاي ردپا و استخوان هايي كه در چند ساله اخير در بسياري از نواحي ايران كشف شده اند. ايران در دوره ژوراسيك مجمع الجزاير گرمسيري در جنوب اوراسيا و شمال اقيانوس تتيس بوده است. سنگواره هاي دايناسورهاي ايران مربوط به همين زمان و مكان هستند. بعدها با نزديك شدن هند، آفريقا و عربستان به اوراسيا، اقيانوس تتيس كه در ميان آنها بود، ناپديد شد. قسمت هايي از مناطق جنوب غربي ايران امروزي، در دوره كرتاسه (حدود 100 ميليون سال پيش) بر اثر فشارهاي ناشي از نزديك شدن عربستان و آفريقا چين خورده اند و خشكي ها و كوهستان هاي جديدي را به وجود آوردند كه امروزه زاگرس ناميده مي شوند. شايد در آينده بتوان آثاري از دايناسورهاي دوره كرتاسه هم در اين نواحي پيدا كرد.
نخستين رد پاي دايناسور در ايران
به جز اين كشف مهم، يك ردپاي سه انگشتي هم در منطقه البرز مركزي توسط زمين شناسي ايراني به نام آقاي دكتر نوگل سادات گزارش شده كه احتمالا قدمت آن به اندازه ردپاهاي كرمان بوده است. اين ردپاي سه انگشتي مشخصا به يك دايناسور گوشتخوار بزرگ تعلق داشته است. در سال 1381 دكتر مجيد ميرزايي عطاآبادي- كه در آن زمان دانشجوي زمين شناسي بود- گروهي اكتشافي تشكيل داد تا پس از سه دهه دوباره به كرمان و جاهاي ديگر ايران بروند و آثار دره نيزار را از نزديك بررسي كنند و در مناطق ديگر به جست و جوي سنگواره دايناسورها بپردازند. به جز مجيد ميرزايي، محمد پورباغيان و نگارنده، كه در آن زمان دانشجويان زمين شناسي و جانورشناسي بوديم، نيز چكش هاي زمين شناسي خود را به دست گرفتيم و به همراه زمين شناسان سازمان زمين شناسي كرمان به كوهستان هاي كرمان رفتيم. البته دو ديرينه شناس خارجي به نام هاي الكساندر كلنر و فابيو ماركو دالاوكيا هم اين گروه را همراهي كردند. كلنر يكي از دانشجويان جانورشناس خود را كه متخصص آماده سازي سنگواره ها بود، به همراه آورده بود تا اگر سنگواره اي پيدا شد، سخت ترين قسمت كار، يعني بيرون كشيدن استخوان هاي شكننده و ظريف دايناسورها از ميان ماسه سنگ هاي سخت به دست فردي ماهر انجام شود. اين جانورشناس و سنگواره شناس ماهر هم الدر دپائولا سيلوا نام داشت.
دندان اژدها
ردپاي داينونيكو سورهاي ايراني
كامپتوسورس ____ camptosarurs
تاكنون چندين نمونه بسيار خوب از كامپتوسورس در سنين مختلف به دست آمده است: از بچه هاي كوچك تا نمونه هاي بالغ 40 سال پيش، دانشمندان تصور مي كردند، ردپاهاي كرمان، متعلق به چنين موجودي بوده است.
محل زندگي ____ آمريكاي شمالي (كلرادو، اوكلاهما، يوتا ووايومينگ)
زمان زندگي ____ ژوراسيك بالايي (155 تا 150 ميليون سال پيش)
وزن و اندازه ___ 5 تا 7 متر از سر تا دم، وزن: كرگدن
«سوسمار متفاوت»
آلوسورس بهترين دايناسور شناخته شده از دوره ژوراسيك است. از آلوسورس اسكلت هاي متعددي در سنين مختلف، از جنين هاي كوچك تا نمونه هاي بالغ به دست آمده است. ما فكر مي كنيم دندان هاي كشف شده در كرمان متعلق به حيواني شبيه به آلوسورس، البته خيلي كوچك تر بوده است. مثلا يك آلوسورس چهارمتري نامزد خوبي براي صاحب اين دندان است. ممكن است صاحب ردپاي معروف كرمان نيز همين دايناسور بوده باشد.
محل زندگي ___ پرتغال، آمريكاي شمالي (كلرادو، نيوكلرادو، نيومكزيكو، يوتا و وايومينگ)
زمان زندگي ___ ژوراسيك بالايي (155 تا 150 ميليون سال پيش)
وزن و اندازه ___ 7 تا 12 متر از سر تا دم، وزن: كرگدن
(دايناسورهاي گوشتخوار، جرم حجمي كمتري از دايناسورهاي گياهخوار داشتند، زيرا مثل پرندگان امروزي بدنشان از كيسه هاي هوا پر شده بود!)
«دزد كوچك»
مايكروراپتور، نسخه اي مينياتوري و پروازگر از ولاسي راپتور بود. وجود شاه پرهاي نامتقارن بلند (درست شبيه پرهاي پرندگان امروزي نشان مي دهد كه اين پرها براي پريدن استفاده مي شده اند (پرندگان و دايناسورهاي بي پرواز پرهاي متقارن دارند!)
محل زندگي __ چين
زمان زندگي___ كرتاسه پاييني (120 تا 110 ميليون سال پيش)
وزن و اندازه ___ 90 سانتي متر از سر تا دم، وزن: بوقلمون
آب و هواي ايران در آن زمان چگونه بوده است؟
بررسي سنگواره هاي گياهي بهترين راه براي درك چگونگي آب و هواي ايران است. با استناد به آثار مختلف گياهي و محيط هاي مورد علاقه آنها مي توان حدس زد كه چه شرايط بوم شناختي اي بر ايران حاكم بوده است. بررسي ها نشان مي دهد كه بر خلاف بيشتر نقاط جهان، كه در آنها طي دوران ژوراسيك بيشترين تنوع گياهي متعلق به مخروط داران (مثل كاج و سرو) بوده، در ايران نسبت مخروط داران در اين دوره بسيار پايين تر بوده است. مخروط داران گياهان معمول مناطق بلند، سرد و خشكند. در مناطق مرطوب تر گياهان ديگري مثل سيكادها، سرخس ها و دم اسبي ها زندگي مي كنند. امروزه تنوع سيكادها بسيار كم است و احتمالا نسل آنها به زودي منقرض مي شود. سرخس ها و دم اسبي ها هم به مناطق بسيار مرطوب اطراف رودخانه ها محدود شده اند. در عوض، در ايران در دوره ژوراسيك، گسترش گياهان مناطق مرطوب و كم ارتفاع بيش از بقيه گروه ها بوده است. به مرور زمان و با نزديك شدن به ژوراسيك بالايي، نسبت مخروط داران باز هم كمتر و نسبت گياهان مناطق مرطوب كم ارتفاع بيشتر مي شود. اين موضوع كه گياهان مناطق خشك و سرد و مرتفع سرزمين ايران كمتر از گياهان مناطق گرم و مرطوب و كم ارتفاع بوده اند، نشانگر خوبي براي آب و هواي گرم تر و مرطوب تر ايران در دوره ژوراسيك نسبت به بقيه نقاط جهان است. كم مساحت بودن خشكي ها در ايران و كمتر بودن گياهخواراني كه متخصص تغذيه از اين گياهان بوده اند. به عبارت ديگر، ايران مجموعه اي از جزاير گرمسيري مردابي با گياهان كوچك و متوسط رطوبت دوست و بيشتر محل زندگي دايناسورهاي گياهخوار كوچك تر بوده است.
نسبت گروه هاي مختلف گياهان در ژوراسيك
تغيير نسبت گروه هاي مختلف گياهان سنگواره ايران در ژوراسيك
درپاي شكارچي
ايران آن زمان كجا بود؟
اغلب قسمت هاي اروپا ــ كه در آن زمان از شرق به آسيا و از غرب به آمريكاي شمالي چسبيده بود ــ مثل ايران از جزيره هاي كوچك در ميان درياهاي كم عمق تشكيل شده بودند. بنابراين، انتظار داريم كه دايناسورهاي مشابهي در هر دو سرزمين وجود داشته باشند. كشفيات دانشمندان در اروپا نشان مي دهد كه دايناسورهاي اروپايي ساكن جزاير نسبت به نمونه هاي مشابه، كه ساكن آمريكاي شمالي و آسيا بوده اند، اندازه هاي كوچكي داشته اند. معدود آثاري كه از دايناسورهاي ايراني هم به دست آمده، متعلق به دايناسورهاي كوچك و متوسط است. بنابراين، انتظار نداريم كه دايناسورهايي غول پيكر در ايران كشف شوند اما به دنبال آثاري از نخستين مراحل پراكنش و تنوع داينونيكوسورها در ايران هستيم. به ويژه كه حدس مي زنيم پيدايش پرندگان نيز در مناطقي جزيره اي رخ داده باشد.
چند قدم با اژدها
پس از عبور اين حيوان، ردپاها دست نخورده باقي مانده اند و به تدريج روي آنها را رسوباتي متفاوت پوشانده است. سپس همه آنها براي مدتي حدود 150 تا 170 ميليون سال زير فشارهاي شديد به سنگ تبديل شده و پس از چين خوردگي هاي لايه هاي رسوبي و تخريب لايه هاي رويي، دوباره اين ردپاها نمايان شده اند. متاسفانه سرانجام اين ردپاي پربها به دست افراد ناآگاه تخريب شد.
اثر جزيره اي چيست؟
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}