گردو غبار از كجا مي آيد؟


 

نويسنده: مايكل تنيسن
ترجمه : رؤيا الياسي



 
در سراسر جهان، چمنزارها در حال تبديل شدن به بيابان هاي بي آب و علف هستند و جريان ريز گردها موجب ايجاد تغييرات عمده اي در محيط زيست شده است. كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نبوده و به دلايل مختلف مخصوصا وجود بيابان هاي وسيع در مرزهاي شرقي، فصل هايي از سال با اين معضل مواجهيم. گويا آرام آرام اين روزها نزديك مي شويم. به اين بهانه مي خواهيم پديده ريز گردها را بررسي كنيم.
وزش گرد و غبار در ژانويه 2009 در بيابان هاي غرب ايالات متحده كه منجر به وقوع تصادفات زنجيره اي در شاهراه هاي سراسري اين كشور شد و توده هاي گرد وغباري كه ارتش آمريكا در عراق با آنها دست به گريبان است و طوفاني كه در تابستان همان سال براي اولين بار طي 70 سال گذشته در استراليا وزيد و بيش از 5 ميليون تن ريز گرد در آسمان اين كشور را پراكند و موجب لغو پروازهاي بين المللي شد و مشكلات تنفسي كه باعث افزايش بي نظير و ركود شكني تماس هاي مردمي با اورژانس هاي اين كشور شد، همه خبرهايي است كه هر روز از رسانه ها مي شنويم. تصاوير ماهواره اي نشان مي دهد وقوع توفان در شمال آفريقا مي تواند باعث حركت ذرات خاك به سمت آمازون شده و پديده ريزگرد از شمال چين مي تواند تا جزاير هاوايي و اايالت كاليفرنيا ادامه پيدا كند. در سال 2002 طوفان گرد و غبار در صحراي گبي (Gobi)، در سراسر شرق اقيانوس آرام گسترش پيدا كرد. از روي ايالات متحده عبور كرد و تا اقيانوس آتلانتيك ادامه يافت.

خاك، خاك مي آورد
 

عامل پديده ريزگرد يعني ذرات گرد و غباري كه طي مدت زمان بسيار طولاني به وجود آمده اند. جنگ ها و درگيري ها، عمليات اكتشاف نفت و گاز، كشاورزي، دامداري و توسعه شهرنشيني از عوامل اصلي فرسايش خاك در سراسر دنيا محسوب مي شوند. طي 15ــ10 سال اخير، خشكسالي، افزايش دما و تغييرات پوشش گياهي باعث رشد فزاينده پديده ريزگرد شده اند. در ايالات متحده آمريكا با از دست دادن مراتع و ساير پوشش هاي طبيعي در چند دهه گذشته به خصوص در جنوب غربي، توليد گرد و غبار به شكل چشمگيري افزايش يافته است. به علاوه خاك خاك مي آورد: گرد و غبار، بازتاب ذرات برف را در زمستان كاهش مي دهد و موجب افزايش جذب نور خورشيد و در نتيجه ذوب زودهنگام برف مي شود.
گرد و غبار هم نشانه و هم عامل تغييرات آب و هوا و گرمايش زمين است. در فرايند بيابان زايي، چمنزارهاي مهم و حياتي به صحراهاي خشك و بي آب و علف تبديل مي شوند.اين فرايند همزمان با اتفاقات تكان دهنده دهه 1930 در ايالات متحده آشكار شد. زماني كه مناطق گسترده اي از دشت هاي بزرگ در اثر كاهش بارش باران و روش هاي غيرعلمي كشاورزي تبديل به بيابان شدند ميليون ها هكتار از خاك مرغوب و حاصلخيز به سمت اقيانوس آتلانتيك وزيد وكشاورزي آمريكا را مدتي در اغما برد.
امروزه بيابان زايي در سراسر دنيا به ويژه در شمال چين - كشوري كه بيش از 1/2 ميليارد نفر را در خود جاي داده- در حال وقوع است. اوكين، پروفسور جغرافيا در دانشگاه كاليفرنيا مي گويد:«همزمان با افزايش جمعيت در جهان، غذاي بيشتري لازم داريم. پس زمين هاي بيشتري بايد زير كشت برود تا اين غذا توليد شود و آب بيشتري هم براي آبياري نياز است. در حاليكه مقدار زمين ثابت است، آب كمتر و هواي گرمتر هم به آن اضافه شده است. اين زنجيره معيوب هم اكنون روي زندگي صدها ميليون نفر در دنيا تاثير گذاشته و شايد در آينده زندگي ميلياردها نفر را تحت الشعاع قرار دهد.»

نشانه بزرگ
 

شايد همه اين اتفاقات فقط نشانه اي باشند براي آنچه كه به زودي روي مي دهد. در الگوهاي آب و هوايي، افزايش دما پيش بيني شده و تا سال 2050 رطوبت خاك به كمترين ميزان خود خواهد رسيد.
گرد و غبار مانند سكه اي است كه دو رو دارد: گرد و غبار مي تواند براي بخش هايي از اين كره خاكي سودمند باشد.مثلا زماني كه گرد و غبار از صحراي بزرگ آفريقا به سمت جنگل هاي آمازون حركت مي كند، باعث افزايش اتمسفر خاك شده و در نتيجه موجب تداوم بارش باران در اين منطقه مي شود. به طور مشابه طوفان گرد و غباري كه از چين مي وزد، فسفر و ديگر عناصر حياتي را به جزاير هاوايي منتقل مي كند. گرد و غبار، آهن و فسفر را به سطح اقيانوس ها برده و با افزايش رشد فيتوپلانكتون ها و ساير گياهان دريايي، منبع تغذيه جانوران دريايي تامين شده و دي اكسيد كربن كمتري وارد جو زمين مي شود. ريزگردهاي ناشي از تخريب مراتع در آفريقاي جنوبي، آمريكاي جنوبي و استراليا به سمت اقيانوس هاي جنوبي حركت كرده و به حفظ تنوع زيستي در اين آب ها كمك مي كند.
اما روي ديگر اين سكه: گرد و غبار صحراي بزرگ آفريقا به سمت رشته كوه آلپ مي رود و باعث ذوب زودهنگام برف در مناطق كوهستاني مي شود. ذرات سمي گرد و غبار آسياي ميانه از درياچه آرال مي گذرد و موجب بروز مشكلات تنفسي در ساكنان قزاقستان،‌ تركمنستان، تاجيكستان و ازبكستان مي شود. گرد و غبار شمال چين نيز موجب تشديد بحران آلودگي هوا در پكن مي شود.

مصرف آب، عامل ريزگرد
 

برداشت بي رويه آب هاي سطحي يكي ديگر از عوامل ايجاد ريزگردهاست. مثلا از دهه 1930 درياچه اونز (ownes)در غرب آمريكا بزرگ ترين منبع توليد ريزگرد در شمال آمريكاست. انحراف مسير آب سمت لس آنجلس در سال 1920، موجب كمبود آب و در نهايت خشكي اين درياچه شد. ميزان آلاينده هاي سمي در ذرات گرد و غبار مانند ارسنيك، سرب، ليتيوم و انتيموان رو به افزايش است و طبعا هيچ كس دوست ندارد در مسير طوفان گرد و غبار اونز قرار بگيرد در آگوست سال 2005، قاضي دادگاه عالي كاليفرنيا به تامين دوباره آب درياچه اونز راي داد و پس از آن بود كه طوفان گرد و غبار ناشي از خشكي درياچه به تدريج كاهش يافت.
يكي ديگر از بدترين منابع توليد ريزگرد، درياچه چاد (Chad)در شمال آفريقاست. اين درياچه زماني يك درياچه بسيار مهم در منطقه بود. همزمان با افزايش جمعيت و افزايش مصرف آب در يك قرن گذشته، دچار بحران كمبود آب شده و امروزه حوضه آبگير عظيم و باستاني اين درياچه، به فعالترين منطقه توليد گرد وغبار در جهان تبديل شده است. تشخيص علت وقوع چنين پديده اي چندان دشوار نيست. ميزان آب جاري در رودهايي كه به اين درياچه سرايز مي شود، در طول 40 سال اخير 73 درصد كم شده است.

دوست قديمي
 

تا قبل از وقوع بحران، ريزگرد هزاران سال بخش پايداري از محيط زيست بود. پژوهش هايي با هدف تجزيه تركيبات شيميايي ريزگردها و در نهايت كشف منشأ اصلي آنها انجام شده است. مقدار زيادي از خاكي كه در شرق رشته كوه هاي راكي رسوب كرده، مربوط به آخرين دوره يخبندان مي شود كه حدود 11 هزار سال پيش به پايان رسيده است.ذرات خاك توسط يخچال هاي طبيعي جابه جا شده است. ذرات خاك توسط يخچال هاي طبيعي جابه جا شده اند و پس از ذوب برف ها و خشك شدن زمين، ريزگردها توسط باد جابه جا شدند. گرد و غبار توليد شده طي دوران يخبندان، تأثير بسيار مهمي در كيفيت خاك دشت هاي جنوب غرب آمريكا داشته كه اكنون به يك قطب مهم در كشاورزي اين كشور تبديل شده است. گياهاني در اثر تشكيل رسوبات مي رويند، نقش مهمي در شكل گيري دشت ها ايفا مي كنند. هرچقدر بادها آرامتر حركت كنند، به طوري كه بخشي از بار خود شامل گل و لاي، خاك رس و مواد مغذي را بر جاي بگذارند، بهتر است و هرچه ميزان گياهان در اين مناطق بيشتر باشد، مواد مفيد بيشتري پس از عبور باد بر جاي مي ماند.
حتي زماني كه مراتع در اثر چراي دام و خشكسالي در حال نابودي باشند، پوسته بيولوژيكي و عناصر معدني خاك، پايدار باقي مي مانند. اگر پوسته زمين از نظر بيولوژيكي به قدر كافي توسعه يافته باشند، نسبت به فرسايش آب و خاك مصونيت بيشتري دارد. چنين خاكي در برابر نيروي باد مقاومتر است. آزمايش هاي انجام شده در تونل هاي باد روي خاك دست نخورده نشان مي دهد كه پوسته بيولوژيكي زمين مي تواند در مقابل باد با سرعت 160 كيلومتر در ساعت مقاومت مي كند.
از سوي ديگر نيروهاي فشاري كه به صورت عمودي بر سطح زمين وارد مي شود- مانند سم چهارپايان، لاستيك اتومبيل ها و پاهاي انسان- باعث تجزيه خاك و آسيب پذيري آن در اثر فرسايش باد مي شود. به علاوه، توسعه انساني و استفاده از وسايل نقليه نيز منجر به تخريب خاك شده است. مشكل اينجاست كه بهبود و بازسازي خاك به مدت زمان زيادي نياز دارد.
نكته ديگر اينكه در گذشته تعداد درختچه هاي موجود در دشت هاي سرسبز بسيار اندك بوده اما اكنون افزايش يافته است. اوكين در 14 سال گذشته بيش از 250 هزار هكتار از بيابان هاي چيهوهان (chihuahuan) را بررسي كرده تا به علت و چگونگي فرايند تغيير خاك دز اثر فرسايش باد در سراسر جهان پي ببرد. بيابان چيهوهان، بخش هايي از جنوب غربي آمريكا و شمال مكزيك است كه در آن معمولاً جهت وزش باد به سمت شمال شرق است. در بهار، بادها پايدار و قدرتمند هستند اما در تابستان، تبديل به طوفان هاي همرفتي مي شوند. اوكين، خودش يك بار در چنين طوفاني در بستر خشك يك درياچه گرفتار شده است. او همراه با گروهي از محققان دانشگاه تگزاس در تونل باد در حال اندازه گيري ميزان جنبش گرد و غبار بود كه ناگهان باد شديدي مي وزد. او مي گويد: «خاك همه جا را پر كرده بود، بوي خاك را حس مي كرديم، مزه آن روي زبانمان بود و هيچ چيز نمي ديديم.»چراي دام نيز با حذف مقدار زيادي از علف ها، تعادل طبيعت را بر هم مي زند. چهارپايان به علف علاقه بيشتري دارند و به درختچه ها توجهي نمي كنند. آنها بر روي علف ها فشار مي آورند و به نفع درختچه ها، علف هاي آتش زا را مي خورند و از بين مي برند. اما دامداران هم دوست ندارند كه به عنوان مقصر فرايند تبديل مراتع به بيابان شناخته شوند و در عين حال نمي خواهند حرفه و وسيله امرار معاش خود را از دست بدهند. به همين دليل به دنبال اصلاح شيوه دامداري و به كارگيري روش هاي نوين و سازگار با محيط زيست هستند.
خلاصه اينكه دلايل بالا نشان مي دهد كه فرايند بيابان زايي در سراسر دنيا رو به رشد است. با ين وجود شايد بتوان به كاهش سرعت و يا حتي روند معكوس بيابان زايي در سراسر دنيا اميدوار بود. زماني كه فرسايش باد موجب نابودي منابع خاك مي شود، علف ها به تنهايي نمي توانند با درختچه ها رقابت كنند ولي ما مي توانيم راه هايي براي به تاخير انداختن فرسايش پيدا كنيم و به نحوي مؤثر از منابع موجود در خاك حفاظت كنيم تا در يك فرايند طبيعي زيست محيطي، دوباره علف ها به آغوش طبيعت باز گردند. آينده ما آلوده به گرد و غبار نخواهد بود اگر با روش هاي ساده و بهينه چراي دام ، كنترل توسعه شهرها و استفاده كمتر از وسايل نقليه، مراتع و چمنزارها بار ديگر فرصت حيات پيدا كنند.

بيابان زايي
 

بيابان زايي به تخريب زمين و كاهش قابليت هاي توليد معيشتي خاك در مناطق خشك، نيمه خشك و خشك نيمه مرطوب اطلاق مي شود. مي توان گفت كه اين پديده در نتيجه عوامل گوناگون از جمله فعاليت هاي بشر و تغيير و تحول اقليمي اتفاق مي افتد.
بعضاً به طور اشتباه واژه بيابان زايي به گسترش بيابان ها در مناطق غيربياباني اطلاق مي شود. تصاويري از تپه هاي شني كه بر زمين هاي كشاوري سوار شده اند به چنين برداشت اشتباهي دامن مي زنند.در صورتي كه اين گونه بيابان زايي بسيار نادر است، برخي از اوقات نيز به طور نادرست خشكسالي به عنوان نخستين دليل بيابان زايي شمرده مي شود. حال آنكه اين دو لازم و ملزوم يكديگر نيستند. خشكسالي بدون بيابان زايي مي تواند صورت گيرد و خشكسالي هم مي تواند بدون آنكه به بيابان زايي بيانجامد، اتفاق افتد. خشكسالي ها، كوتاه مدت و چرخه اي هستند، آنها به خودي خود زمين را تضعيف مي كنند.

بيابان زايي در ايران
 

مهم ترين آثار نامطلوب بيابان زايي در ايران را مي توان به طور خلاصه ناپايداري اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي برشمرد، بيابان زايي تحت تأثير دو دسته از عوامل محيطي و انساني قرار مي گيرد. مهم ترين عامل محيطي كه موجب بيابان زايي مي شود، مسأله اقليم است. ميزان كم و ناكافي بارش باران، زمان نامناسب بارش، تبخير زياد آب، وزش هاي بادهاي تند و شديد كه موجب سايش خاك مي شوند، آب و هواي خشك منطقه، برخي بلاياي طبيعي مانند سيلاب، همگي از عوامل مهم محيطي هستند كه موجب بيابان زايي مي شوند.
اما عوامل انساني بيابان زايي در ايران عبارتند از برداشت بيش از اندازه آب از سفره هاي زيرزميني، جاده سازي و توسعه شهرها و روستاها،آلوده كردن آب هاي زيرزميني در نتيجه واردكردن آب هاي آلوده شهري و صنعتي و كشاورزي، بوته كني، تخريب جنگل ها، چرانيدن تعداد زيادي دام در مساحت اندكي از مرتع، آبياري نادرست، برداشت بيش از اندازه و نامناسب از معادني كه در سطح زمين وجود دارند.
حدود 100 ميليون هكتار از اراضي ايران در معرض خطر بيابان زايي قرار دارند كه از اين مقدار در حدود 75 ميليون هكتار را فرسايش آبي، 20 ميليون هكتار را فرسايش بادي و پنج ميليون هكتار را ساير اشكال شيميايي و فيزيكي تخريب زمين همچون كاهش حاصلخيزي، تهديد مي كنند.
به نظر مي رسد كه مسأله بيابان زايي مانند بسياري از موارد زيست محيطي ديگر بدون دخالت متخصصان اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي قابل حل نباشد. تاكنون در ايران تنها به مسائل تكنيكي و فني قضيه توجه شده است و به مسائل اجتماعي توجه چنداني نشده است.
منبع: دانستنيها، شماره 28.