نویسنده: حسین رویوران




 
شکی نیست که پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال1357تحول بنیادینی در معادله رویاروئی در فلسطین پدید آورد. پس از چند جنگ گسترده نظامی در سالهای1948،1956،1967،1973میلادی میان اعراب و رژیم صهیونیستی نه تنها تحولی در این معادله پدید نیامد که متأسفانه زمین های بیشتری از فلسطین و دولتهای عربی به اشغال دشمن در آمد. مناطق کرانه باختری، نوار غزه، شبه جزیره سیناء و بلندی های جولان از جمله سرزمین هایی است که تنها در جنگ1967به اشغال دشمن درآمد و شرایط معادله فلسطین پیچیده تر شد. به کارگیری اره کار جنگ چریکی و آزادیبخش از سوی گروه های چپ گرا و ملی گرای فلسطینی نیز تحولات چندانی پیش نیاورد، گر چه ضربه هایی برپیکر رژیم صهیونیستی وارد ساخت. این دو فرآیند نه تنها کاری از پیش نبرد که متأسفانه با امضای قرارد داد کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی در سال1978این رژیم را امیدوار ساخت تا دیگر کشورهای عربی نیز موجودیت غاصبانه این رژیم را به رسمیت بشناسند. حمله اسرائیل به لبنان در سال1982و شکست دادن سازمان آزادیبخش فلسطین و سپس تبعید چریک های فلسطینی به تونس، تومار راهکار مبارزه مسلحانه را در هم پیچید و جامعه مظلوم فلسطین بدون راهبرد و امید به آینده باقی ماند. در چنین شرایطی انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و آزادی سرزمین فلسطین را بخشی از اولویت های خود اعلام کرد. در اولین روزهای پیروزی انقلاب سفارت رژیم صهیونیستی در تهران به سازمان آزادی بخش فلسطین واگذار شد و امام خمینی در همان سال های اولیه انقلاب با اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس سعی کرد راهکار جدیدی را برای تحول در این معادله ارائه دهند. امام خمینی در اعلام روز قدس امیدوار بود مردم فلسطین و جهان اسلام را برپایه همبستگی اسلامی وارد معادله رویاروئی سازند و شرایط این معادله را به نفع مردم فلسطین تغییر دهند

امام(ره)و مخالفت با اعزام نیرو
 

حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال1361آن هم در شرایطی که ایران سخت درگیر جنگ تحمیلی صدام حسین بود، فرصتی پدید اورد تا راست آزمائی انقلاب در بحران فلسطین روشن گردد. ابتدا سپاه وارتش براساس شور انقلابی نیروهائی برای مقابله با نیروهای متجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان اعزام کنند اما در اولین دیدار با امام خمینی(ره)با مخالفت ایشان با این اقدام مواجه شدند و این موضع امام برای فرماندهان سپاه و ارتش بسیار تعجب برانگیز بود چرا که یکی از مهمترین ویژگی های انقلاب اسلامی ایران این است که این انقلاب برخلاف همه حرکتها و جنبش های اسلامی خاستگاه شیعی بود اما مقاصد آن با اولویت های امت تنظیم شد و براساس این پایه اصلی فکری امام، انقلاب اسلامی می باید در لبنان واکنش جدی به تجاوز رژیم صهیونیستی از خود نشان دهد. امام خمینی در گفتگو با فرماندهان سپاه وارتش اعلام کرد که این راهکار درست نیست و حتی اگر شما بتوانید لبنان را از لوث اشغالگران صهیونیست آزاد کنید، چه کسی می تواند آن را نگه دارد؟
کسی که برای آزادی سرزمینش خون نداده، توان نگهداری آن را ندارد. امام با منطق قرآن صحبت کرد که خداوند شرایط هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خود آنها تغییر یابند و برهمین اساس امام دستور داد نیروهای رزمی برگردند و نیروهای تبلیغاتی و آموزشی جایگزین آنها شوند تا مأموریت دگرگونی و آگاه سازی مردم لبنان را برعهده گیرند. جالب اینجاست امام خمینی به نیروهای اعزامی ایرانی دستور داد تا در عملیات نظامی مشارکت نداشته باشند تا مقاومت کاملا لبنانی شکل گیرد. این نگاه امام خمینی با شکل گیری حزب الله در لبنان تأمین شد. حزب الله تشکلی است که برپایه وفاداری به افکار امام خمینی شکل گرفت ودر حماسه مقاومت دو دهه خود تحول شگرفی در لبنان و منطقه پدید آورد. حزب الله با جهاد پیگیر خود برای اولین بار هزینه دشمن صهیونیستی را به حدی بالا برد که دشمن ناچار به عقب نشینی از لبنان در سال1379شد. این عقب نشینی تحولی راهبردی در معادله رویارویی با رژیم صهیونیستی پدید آورد. بسیاری از نیروهای انقلابی در فلسطین و جهان عرب که به دلایل مختلف از جمله شانتاژهای مذهبی و سیاسی موفق به شناخت پیام انقلاب اسلامی ایران نشده بودند با پیروزی کامل حزب الله موفق به مشاهده ترجمان عملی و عربی اجرای تفکر انقلاب در لبنان شدند و این تجربه بیشترین تأثیر را در معادله فلسطین برجای گذاشت. حزب الله لبنان نه تنها از طریق برپائی معادله وحشت با رژیم صهیونیستی آن را دچار بحران ساخت بلکه از طریق تأثیرگذاری برنیروهای اسلامی و انقلابی فلسطین تحولی کیفی در معادله فلسزین پدید آورد. صحنه سیاسی فلسطین پس از شکست ارتش های عربی در چندین جنگ و خروج ساف از لبنان در جنگ1361دچار خلع رهبری شده بود، و به همین علت مردم فلسطین ، تجربه لبنان را سرمشق خود قرار دادند.

فلسطین و انقلاب اسلامی ایران
 

اولین حرکت انقلابی در فلسطین که این تحول راهبردی را به نمایش می گذارد آغاز انتقاضه نخست فلسطین در سال 1366است. این حرکت فراگیر مردم فلسطین یادآور حرکت دسته جمعی مردم ایران در جریان انقلاب اسلامی است.اساسا آقای میشل فوکو دانشمند فرانسوی در کالبد شکافی انقلاب اسلامی ایران اعلام می کند که همه انقلاب های جهان، انقلاب های اقلیت های نخبه است و تنها انقلابی که موفق شد قریب به اتفاق جامعه را به صحنه مبارزه بیاورد انقلاب امام خمینی است و به همین علت نمی توان انقلاب اسلامی ایران را در ردیف انقلاب های فرانسه و بلشویکی قرار داد بلکه آن را در ردیف انقلاب های جهان باید دانست. این حرکت فراگیر جامعه فلسطینی هویت یابی را در این جامعه تحقق داد و جامعه فلسطینی که تکه پاره شده بود و بخشی از آن تحت عنوان آوارگان فلسطینی در خارج بودند و بخشی دیگر در سرزمینهای اشغالی 1948به عنوان شهروندان رژیم صهیونیستی و بخش های دیگر در کرانه باختری و نوار غزه بودند که متأسفانه رژیم صهیونیستی با این ترفند آنها را از یکدیگر جدا ساخته بود. انتفاضه نخست اولین تأثیری که داشت اینکه این جامعه پراکنده را یکپارچه ساخت و هویت فلسطینی آن را به آن برگرداند که این تحول دگرگونی های بسیاری در جامعه فلسطینی و معادله رویارویی با رژیم صهیونیستی به دنبال داشت. رژیم صهیونیستی تا قبل از انتفاضه نخست می گفت فلسطین سرزمینی بدون ملت برای ملتی بدون سرزمین و این گفته نشان می دهد که این رژیم منکر وجود جامعه فلسطینی بود ولی هویت یابی جامعه فلسطینی در انتفاضه به حدی قوی بود که حتی دشمن نیز توان انکار آن را نداشت . رژیم صهیونیستی و حامی اصلی آن آمریکا، با درک این تحولات جدید، تلاش کردند آن را در برگیرند و یکبار دیگر شرایط را به نفع خود تغییر دهند.

مذاکرات مادرید
 

آغاز مذاکرات مادرید در سال1991با نیروهای تبعیدی فلسطینی در تونس(سازمان آزادیبخش فلسطین)و نادیده گرفتن رهبران جدید سیاسی فلسطین یعنی رهبران انتفاضه ترفندی بود از سوی دشمن برای ایجاد نوعی دوگانگی در جامعه فلسطینی که با امضای اسلو تکمیل و اجرائی شد. شکست فرآیند اسلو که مبتنی برحل بحران از طریق مذاکره سیاسی به علت اصرار رژیم صهیونیستی برانقلاب اسلامی را فراهم ساخت تا حضور خود را در صحنه سیاسی پررنگ سازند و معادله رویارویی را به نفع معادله آزاد سازی فلسطین و نه تنها نهاد سازی اشغال آن دگرگون سازند. آغاز انتفاضه مسجد الاقصی یکبار دیگر نشان داد که گرایش جامعه فلسطینی با حاکمان آن متفاوت است و این جامعه در پی آزادی کامل سرزمین های اشغالی است. راهکار مقاومت که با انتفاضه مسجد الاقصی همراه شد نمایان ساخت که جامعه فلسطینی با دشمن صهیونیستی سرسازشی ندارد و سلطه خودگردان فلسطینی که با این دشمنی همکاری می کند فاقد مشروعیت مردمی است. انتخابات پارلمانی سال2006در فلسطین و پیروزی حماس در آن روشن کرد که مردم فلسطین به جریان مقاومت اسلامی برای مدیریت بحران اعتماد و اطمینان دارند و این رفتار مردمی پیروزی جریان اسلامی در جلب افکار عمومی جامعه فلسطینی را روشن می سازد. همه توطئه های رژیم صهیونیستی وحامیان غربی آن در منزوی ساختن این جریان مردمی در چند سال اخیر مؤثر واقع نشد و سرانجام تل اویو و شارون در برابر ایستادگی این مردم ناچار به عقب نشینی از نوار غزه شد که این اقدام اوج زبونی دشمن را به نمایش گذاشت . رژیم صهیونیستی با همکاری دولت خودگردان فلسطین و دولتهای عربی به ویژه رژیم حاکم برمصر تلاش کرد تا این جریان غالب مردمی را با سیستم های فشار و محاصره و قطع هر گونه کمک به آن از پای در آورد ولی این تلاشها تا کنون به نتیجه نرسید

جنگ 22روزه
 

آغاز جنگ22روزه رژیم صهیونیستی بر ضد مردم مظلوم غزه برای یکسره سازی معادله فلسطینی و حذف کامل اسلامگرایان از آن نیز با شکست مواجه شد و یک بار دیگر رژیم صهیونیستی طعم شکست نظامی را در مقابل جریان های اسلامی چشید. مجموعه این تحولات روشن می سازد که در حال حاضر در سرزمین های اشغالی فلسطینی دو انتخاب وجود دارد راهکاری که معتقد به گفتگو سیاسی با دشمنی برای آزادسازی بخشهائی از فلسطین و ایجاد دولت فلسطینی در آن و راهکار سازشکارانه بر رهبری ایومازن تا کنون به رغم حدود و دو دهه گفتگو با دشمن صهیونیستی به نتیجه نرسیده است و راهکار مقاومت که تا کنون موفق شده است جنوب لبنان و نوار غزه را از زیر یوغ اشغال خارج سازد و برپایه این دستاوردها آزادی بقیه سرزمین را نیز از طریق ادامه این راه نوید می دهد.
منبع: پاسدار اسلام شماره 342