فقر، علل و راه کارها (5)


 

نویسنده: استاد لبیب بیضون




 
در مقابل علل تکوینی، که مسبّب پیدایش آن، خداوند سبحان است، عوامل ذاتی و شخصیّتی را برای فقر و توانگری می یابیم که پدید آورندۀ آن، خود انسان است.
 

دوم: علل شخصیّتی و ذاتی:
 

روزی – چنان که ذکر کردیم – تابع زیادت و نقصان است و اندازۀ آن تماماً مرتبط به عوامل معیّنی است، همان گونه که در مورد اجل ها، نیز چنین است.

برخی از عوامل افزایش روزی
 

امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه مهم ترین عوامل افزایش روزی را ذکر نموده است، که در واقع از نیّت انسان و سرشت او و تقوا و اطاعتش در مقابل پروردگار سرچشمه می گیرد، تا برسد به اخلاق او و خویش برخورد بودن با دیگران، شکر، صلۀ رحم، دعا و استغفار، صدقه و پرداخت حقوق دیگران، که همۀ اینها را می توان اینگونه خلاصه نمود:
«اطاعت خدا، شکر، استغفار، دعا، صلۀ رحم، پرداخت حقوق و صدقه».
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
«کامل شدن نعمت های خداوند را با صبر بر طاعتش و دوری گزیدن از نافرمانی او طلب کنید». (64)
خداوند سبحان می فرماید:
«اگر شکرگزارید، قطعاً (روزی خود را) بر شما می افزایم». (65)
و امام (علیه السلام) می فرمایند:
«خداوند را نسزد که باب شکر را بر بنده ای بگشاید و باب فزونی را بر او ببندد». (66)
و نیز در خطبه ای که دربارۀ طلب باران ایراد کرده اند، می فرمایند:
«همانا خداوند، بندگانش را به کیفر اعمال زشت آنها، به وسیلۀ نقصان میوه ها و حبس برکات و بستن گنجینه های خیر مبتلا می سازد، تا توبه کننده، توبه کند و معصیت کار، دل از معصیت برکند و پندپذیر، پند گیرد، و بازدارنده، بازداشته شود.
خداوند سبحان، استغفار را سبب برکت روزی و رحمت بر خلق قرار داده و فرموده است:
از پروردگارتان طلب آمرزش کنید؛ چرا که او بسیار آمرزنده است. باران را پیوسته بر شما فرو می بارد و شما را با اموال و فرزندان یاری می رساند و برای شما باغ ها و نهرها را قرار می دهد. پس خدا بیامرزد بنده ای را که به پیشباز توبه می رود و از خطاهایش بخشش می طلبد، پیش از آنکه مرگش فرا برسد». (67)
امام (علیه السلام) در وصیت خود به فرزندشان، امام حسن (علیه السلام)، می فرمایند:
«بدان که آن کس که گنجینه های آسمان ها و زمین در دست اوست، به تو اجازۀ دعا داده و اجابت آن دعا را خود بر عهده گرفته است. کار تو این است که از او درخواست کنی تا به تو عطا کني و از او رحمت جویی تا بر تو رحمت نماید». (68)
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
«دعای فرد برای برادرش از طریق غیب، روزی را جاری می سازد و امر مکروه را دفع می کند».
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
«صلۀ رحم، بر عمر می افزاید و فقر را از بین می برد».
امام صادق (علیه السلام) نیز می فرمایند:
«صلۀ رحم، موجب تأخیر در اجل، افزایش مال و محبّت در میان خویشاوندان می شود».
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
«خداوند در هر نعمتی حقّی را دارا است. پس هر کس آن را ادا کند، خداوند بر آن می افزاید». (69)
و نیز امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
«آگر بی چیز و فقیر شدید، از طریق صدقه دادن با خدا تجارت کنید».
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:
«با صدقه دادن، طلب نزول رزق کنید. سحرخیزی، مبارک است؛ بر همۀ نعمت ها، به خصوص روزی، می افزاید. خوش رفتاری، از کلیدهای گشایش روزی است؛ و خوش کلام بودن، بر روزی می افزاید».
از قوی ترین علل جذب روزی، خواندن نماز با تعظیم و خشوع، قرائت سورۀ واقعه در شب و به هنگام عشاء، قرائت سورۀ یس و تبارک به هنگام صبح، حضور در مسجد قبل از اذان، مداومت بر طهارت و وضو و ادای سنّت نماز شب و شفع و وتر، به پا داشتن نماز صبح، و بیهوده سخن نگفتن است».

برخی از عوامل کاهش روزی
 

امام علی (علیه السلام) برخی از عوامل کاهش یا قطع روزی را ذکر نموده اند، که در واقع با برخی از گناهان کبیره ارتباط دارد؛ از جمله: «زنا، خوردن مال حرام، و امتناع از پرداخت حقوق...».
خداوند متعال می فرماید:
«اگر اهل شهرها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، قطعاً درهای برکت را از آسمان و زمین بر آنها می گشودیم». (70)
و خداوند سبحان می فرماید:
«خداوند شهری را برای شما مثال می زند که در امنیّت و آرامش بود و روزی آن به مقدار فراوانی از هر جا به آن می رسید، امّا مردمش در مقابل نعمت های خدا ناسپاسی نمودند و در نتیجه، خداوند لباس گرسنگی و ترس را به سبب آنچه انجام می دادند، بر آنها پوشانید». (71)
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
«و به خدا سوگند که هرگز قومی در فراوانی نعمت و زندگی خرّم به سر نبردند و خداوند این نعمت ها را از آنها زایل نگردانید، مگر به واسطۀ گناهانی که مرتکب شدند؛ چرا که خداوند، به بندگان ستم نمی کند. و اگر مردم به هنگام نزول عذاب و زایل شدن نعمت ها با صدق نیّت و با دل هایی اندوهگین از پروردگارشان فریاد خواهند، خداوند هر آنچه را که از آنها رمیده است به آنان باز می گرداند و هر آنچه را که تباه شده است اصلاح می کند». (72)
همچنین امام (علیه السلام) فرموده اند:
«از گناهان بپرهیزید؛ که هیچ بلا و نقصان روزی ای نیست، مگر به واسطۀ گناهی؛ حتی ایجاد خراش، یا به زمین افتادن، یا مصیبتی که پیش آید». (73)
از امام حسن (علیه السلام) نقل است که:
«ترک زنا، جارو کردن حیاط و شستن ظرفها، مایۀ جلب روزی است». (74)
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
«کثرت مال حرام، روزی را محو و نابود می کند».
امام علی (علیه السلام) نیز فرموده اند:
«خداوند را در هر نعمتی حقّی است. هر کس آن را ادا نماید، نعمت را حفظ کرده، و هر کس از آن حق کوتاهی کند، خود را در معرض خطرِ از دست دادن نعمتش قرار داده است». (75)
و نیز امام (علیه السلام) می فرمایند:
«به درستی که خداوند بندگانی دارد که از آنها را به سبب نعمت ها خاص گردانیده تا به بندگان سود رسانند. پس مادامی که از این نعمت ها بذل و بخشش کنند، آن را در دست ایشان باقی می گذارد، و هنگامی که آن را باز دارند، از آنها گرفته و به دیگرن می سپارد». (76)

سایر علل افزایش روزی
 

در روایات است که: هر کس نیت خود را نیکو سازد، خداوند روزی اش را می افزاید. شستن دست ها قبل از غذا، روزی را زیاد می کند. به دست کردن انگشتر یاقوت، عقیق و فیروزه و خواندن سورۀ توحید به هنگام ورود به خانه، فقر را از بین می برد.
امام صادق (علیه السلام):
«حسن همسایگی، روزی روزی را زیاد می کند».
در روایات است که:
«شستن سر با خطمی، مایۀ جلب روزی و از بین رفتن فقر می شود».
هر کس سر تا پایش را حنا بمالد، فقر از او دور می شود. شانه کردن، موجب جلب روزی می شود. گرفتن ناخن ها در روز پنج شنبه، روزی را فراوان و ریزان می کند. روشن کردن چراغ قبل از غروب خورشید، فقر را از بین می برد و روزی را می افزاید. و از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ذکر عوامل افزایش روزی آمده است:
«جمع میان دو نماز، تعقیبات بعد از نماز صبح و عصر، صلۀ رحم، یاری رساندن به برادر دینی، سحرخیزی به قصد طلب روزی، امانتداری، سخن حق گفتن، پاسخ دادن به اذان مؤذّن، ترک سخن گفتن در دستشویی، ترک حرص، شکر نعمت ها، دوری جستن از سوگند دروغ، شستن دست ها قبل از طعام، خوردن ریزه های سفره. هر کس هر روز سی مرتبه خداوند را تسبیح گوید، خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور می کند، که ساده ترین آنها، فقر است». (77)

علل دیگر فقر
 

از امام علی (علیه السلام) روایت شده است که از جمله عللی که موجب پیدایش فقر می شود عبارتند از:
باقی گذاشتن تار عنکبوت در خانه ها،
بول در حمام (مراد از حمام، برکه ای است که مردم در آن حمام می کنند)،
خوردن به هنگام جنب بودن،
شانه کردن موها در حالت ایستاده،
به جا گذاشتن خاکروبه در خانه،
سوگند آلوده به گناه،
زنا،
اظهار حرص و طمع،
خوابیدن به هنگام غروب و میان دو وقت مغرب و عشاء و قبل از طلوع آفتاب،
عادت به دروغ گفتن،
گوش فرا دادنِ زیاد به آواز و موسیقی،
جواب رد به سائل و فقیر دادن،
ترک تقدیر و اندازه در معیشت و قطع صلۀ رحم.
همچنین از جملۀ این عوامل که در کلام امام (علیه السلام) آمده است، می توان این موارد را نام برد:
برخاستن از رختخواب در حالت عریان برای بول کردن،
نَشستن دست ها به هنگام خوردن غذا،
اهانت به تکّه های نان،
سوزاندن پوست سیر و پیاز،
نشستن در آستانۀ در خانه،
جارو کردن خانه در شب،
شستن اعضای بدن در دست شویی،
پاک کردن اعضای شسته شده، با دامن و آستین (چنان که کسی که وضو می سازد انجام می دهد؛ یعنی صورت و دستانش را با آستین یا گوشۀ لباسش پاک می کند)
شسته نشده باقی گذاشتن کاسه ها و ظرف ها، نپوشاندن در ظرف های آب،
سبک شمردن نماز،
تعجیل در خروج از مسجد،
صبح زود به بازار رفتن و به هنگام شب با تأخیر از آن خارج شدن،
خرید نان از فقرا،
لعن بر فرزندان،
دوختن لباس به بدن (مراد آن است که انسان لباسی را در حالی بدوزد که آن را بر تن دارد)،
خاموش کردن چراغ با دمیدن در آن،
از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل است که فرموده اند:
«فقر از بیست و پنج چیز ناشی می شود.»
و از جملۀ آنها این موارد را ذکر نمودند:
پیشی گرفتن از پیران،
خواندن پدر و مادر به اسم،
خلال کردن دندان با هر گونه چوب،
شستن دست ها با گِل،
نَشستن لباس ها،
دوختن لباس در حالی که بر تن است،
پاک کردن صورت با دامن،
خوردن در حال خوابیده،
نفرین بر والدین،
چیدن ناخن ها با دندان ها.
محقّق طوسی در کتاب آداب المتعلّمین این عوامل را برای ایجاد فقر ذکر نموده است:
کثرت خواب، عریان خوابیدن، راه رفتن مقابل پیران، نشستن در آستانۀ در، تکیه دادن بر یکی از دو لنگۀ در، نوشتن با قلم، شانه کردن با شانۀ شکسته، ترک دعا برای والدین، بستن عمّامه در حالت نشسته، پوشیدن شلوار در حالت ایستاده، بخل، تنگ نظری، اسراف، تنبلی و سستی و کندی در امور.

سوم: علل اجتماعی
 

از عوامل فقر، انواع مختلف ظلم است، ظلم فرد به فرد، ظلم طبقه ای از جامعه به طبقۀ دیگر، ظلم حکومتی در جهان به حکومت دیگر، که ما به طور رایج در میان حکومتها و جوامع می بینیم. از نمونه های ظلم و ستم فردی، ظلم کارفرما به کارگرش و استثمار او و عدم پرداخت حق و حقوق وی است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
«اجر و مزد کارگر را قبل از خشک شدن عرقش به او بدهید».
و نیز می فرمایند:
«هرکس در دادن مزد کارگر ستم کند، خداوند اعمالش را باطل می گرداند و نسیم بهشت را بر او حرام می کند».
و از نمونه های ظلم اجتماعی، استبداد و ظلم طبقۀ تاجر و بازرگان نسبت به مصرف کنندگان ملّت و فروش کالاها با سودهای هنگفت است. از جملۀ این ظلمها، آن است که اغنیاء، مال و ثروت و زندگی آسوده و مرفّه را برای خود بخواهند، بدون اینکه حق محرومان را از این زندگی بزرگوارانه بپردازند. امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
«خداوند سبحان در اموال ثروتمندان، قوت فقرا را واجب نموده است. بنابراین فقیری گرسنه نمی ماند، مگر اینکه توانگری به واسطۀ آن مال بهره مند شده باشد؛ و خداوند متعال در این باره از توانگران بازخواست خواهد نمود». (78)
از نمونه های ظلم های بین المللی، خودکامگی حکومت های سرمایه دار و صنعتی به وسیلۀ ثروت های دولت های ضعیف است و اعمال محدودیت های اقتصادی بر آنها، یا مشغول کردنشان از طریق جنگ ها است، تا همواره این دولت ها را فقیر و نیازمند به خود نگه دارند. این کار به خاطر آن است که سطح رفاه و آسایشی را که از طریق حقّ دیگران کسب نموده اند، حفظ کنند، و این از قساوتمندانه ترین شکل های ظلم و به بردگی کشیدن دیگران است، که مقاومت در برابر آن واجب است. تمامی این انواع ظلم زمانی از بین می رود که حکومت قرآن در زمین بر پا شود، حدود الهی اجرا گردد و هر چیز در حد و مرز اعتدال خود قرار گرفته، حق آن ادا شود و به حق دیگری اجحاف نشود، و البته این اتّفاق باید در روابط انسانی و اخلاقی میان افراد، جوامع و دولت ها رخ دهد. اگر فسق و فجور در جامعه ای طغیان کند، فقر اجتماعی رخ می دهد: باران کم می شود، چشمه ها بی آب می گردند و زمین خشک می شود و محصول نمی دهد. و اگر ظلم و دروغ و بدخلقی و قطع صلۀ رحم و آزار همسایگان در جامعه، گسترش یابد، خداوند بر آنها کسانی را مسلّط می کند که فقیر و ذلیلشان گردانند.
و اگر مردم حق و حقوق دیگران را ادا نکرده و مال حرام و ربا و مال یتیم بخورند و سائل و محروم را از خود برانند، خداوند برکت را از میانشان برمی دارد و هیچ نعمتی از نعمت ها بر آنها گوارا نمی شود و دعایی از آنها مستجاب نمی گردد.
و اگر اوامر خدا را سبک شمارند و حدود او را اجرا نکنند و عبادت و نماز و امر به معروف و نهی از منکر را رها کنند، خداوند آنها را به انواع ترس و گرسنگی و نقصان ثمرات و نفرات مجازات می کند. خداوند جلیل می فرماید:
«و قطعاً شما را به چیزی نظیر ترس و گرسنگی و نقصان در اموال و نفوس و میوه ها می آزماییم، و صابران را بشارت ده». (79)

پي نوشت ها :
 

64. شریف رضی، پیشین، خ 186.
65. ابراهیم، 7.
66. شریف رضی، پیشین، ق 435.
67. همان، خ 141.
68. همان، ن 31.
69. همان، ق 242، با اختلاف در لفظ.
70. اعراف، 96.
71. نحل، 112.
72. شریف رضی، پیشین، خ 176.
73. قمی، شیخ عباس، پیشین، ج 1، باب رزق.
74. همان.
75. شریف رضی، پیشین، ق 244.
76. همان، ق 425.
77. قمی، شیخ عباس، پیشین، باب رزق.
78. شریف رضی، پیشین، ق 328.
79. بقره، 155.
 

منبع: سالنمای النهج 18 – 17 / پاییز / 1385