شوهرم يک فرشته است
او بازيگري را بيشتر از هر چيز در زندگي اش دوست دارد.
نسرين مقاملو يکي از بازيگران اصلي و کليدي کار است که مانند کارهاي پيشين اش از عهده نقش به خوبي برآمده. او با مينا رازي چنان يکي شده که با نقش سيمين در مسافري از هند به گونه اي که بازيگر ديگري را نمي توان به جاي او تصور کرد.
اين شماره زير ذره بين مجله مان اختصاص به اين بازيگر هنرمند و دوست داشتني دارد که با هم مي خوانيم.
بيوگرافي:
مقانلو در سال 1341 در خانواده اي هنرمند به دنيا آمد. مادرش از بازيگران تئاتر و تلويزيون بود و پدرش در عرصه موسيقي فعاليت مي کرد. وقتي که کمال خليليان (فوتباليست تيم ملي) که در آمريکا زندگي مي کرد براي ديدار خانواده اش به ايران آمد، از طريق اقوام به او معرفي و دو ماه بعد پاي سفره عقد نشست. ثمره اين ازدواج دو پسر به نام هاي عرشيا و آرين است.
نقش هاي متفاوت:
مقانلو هميشه سعي مي کند نقش هاي متفاوتي را انتخاب کند. نقش هايي که جاي مانور داشته و خاص باشد. از همين رو سخت کار مي کند و بر همين اساس هم، مشکل هر نقشي را بپذيرد.
مجري گري يا بازيگري:
او بازيگري را بيشتر از هر چيز در زندگيش دوست دارد.
آمدن به ايران:
او در وهله اول عاشق ايران و بعد عاشق کارش هست. زندگي در آنجا واقعا برايش سخت بود. همسرش به او مي گفت من نمي توانم تو را از عشقت که بازيگري است جدا کنم. براي همين او آمد به ايران و کارش را شروع کرد.
دوري از فرزندان:
دوري از فرزندان برايش سخت است او هر شب يک ساعت با فرزندانش صحبت مي کند و بعد از هر تلفن يک ساعت گريه.
فرزندان در کنار پدر:
فرزندان مقانلو در کنار پدرشان زندگي مي کنند. او مي گويد از همسرم هميشه تشکر مي کنم او به خاطر کار و علاقه به من، براي بچه ها هم مادري مي کند و هم پدري، او هر روز مجبور است زودتر به خانه برگردد تا آن ها زياد دلتنگي مرا نکنند. او آدم خانواده دوست و مهرباني است به نظر من همسرم يک فرشته به تمام معناست.
دلتنگي بچه ها:
عرشيا (پسر بزرگتر مقانلو) از نظر اخلاقي بسيار به مقانلو نزديک است او کاملا احساساتي و برون گراست اما آرين درون گراست و کمتر احساساتش را بروز مي دهد.
علاقه به فوتبال يا سينما:
دو فرزندان مقانلو به شدت کارهاي مادرشان را دنبال مي کنند و هر کاري که مادرشان انجام مي دهد فيلمش را تهيه مي کنند و مي بينند.
فوتباليست يا هنرپيشه:
عرشيا و آرين بازيگري را دوست دارند، اما هردو فوتباليست خوبي هستند.
علاقه به بازيگري:
مقانلو مي گويد علاقه بازيگري به خود شخص بستگي دارد. بازيگري يک توانايي ذاتي و يک حس دروني است. گاهي اوقات بعضي ها فکر مي کنند مي توانند از پس اين کار برآيند و توانايي شان را به نمايش بگذارند و بعد از اين تشخيص مردم است که ثابت مي کنند آن ها توانسته اند در جايگاه يک بازيگر خوب قرار بگيرند يا نه.
زمان انتخاب بازيگري:
هر بازيگري از ابتداي کار نمي تواند انتخاب کند يعني اساسا گزينشي برايش وجود ندارد، فقط توسط کارگردان يا عوامل انتخاب مي شود، اما در ادامه راه بازيگر به جايگاهي مي رسد که انتخاب کند، گزينه هاي انتخابي بيشتر مي شود و اينجاست که او مي تواند براي خود بر اساس معيارهايش برگزيند.
حرفه اي بودن در هنر
کسي که به صورت حرفه اي به فعاليت هنري مي پردازد در وهله اول بايد فردي منظم باشد بعد اين که شخصيت هنري بايد تلاش کند يا قشرهاي مختلف جامعه را بشناسد و ارتباط خوبي با آن ها برقرار کند و در کارشان اخلاق خوش را سر لوحه قرار دهد ودر مرحله بعد شناخت، تکنيک و تمرکز و تمرکز در صحنه کار را از اصول افراد حرفه اي است.
تبعيت از شيوه گويندگي يا مجري گري ؟
مقانلو براي اولين بار حرفه مجري گري را تجربه کرده و تمام تلاش خود را کرده تا آنچه را که باور دارد بروز دهد و از خلاقيت خودش استفاده کند.
فيلم هاي سينمايي:
سوپر استار (1387)، ماه وش (1386)، مهمان مامان (1382)، دختري در قفس (1381)، نابخشوده (1375)، همسر (1372)، همه دختران من (1372)، بازيچه (1372)، اميد (1371)، قرباني (1370)، دو نيمه سيب (1370)
فيلم کوتاه:
آبي گاهي آسمان (1387)، بن بست (1378)
بهترين آرزو:
بهترين آرزويش اين است که خنده بر روي لبان مردم باشد و غمي در دلشان نباشد و سالي پر از برکت داشته باشند.
منبع: مجله خانواده شماره 210.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}