كنكاشي در زمينه رابطه مباني فكري و حقوقي زنان در آثار شهيد مطهري قدس سره (1)
كنكاشي در زمينه رابطه مباني فكري و حقوقي زنان در آثار شهيد مطهري قدس سره (1)
كنكاشي در زمينه رابطه مباني فكري و حقوقي زنان در آثار شهيد مطهري قدس سره (1)
نويسندگان: دكتر نجف لك زايي / راضيه زارعي
استاديار دانشگاه باقرالعلوم/ مدرس دانشگاه آزاد واحد خمين
استاديار دانشگاه باقرالعلوم/ مدرس دانشگاه آزاد واحد خمين
چكيده
كليدواژه ها: مباني هستي شناسي، مباني انسان شناسي، مباني معرفت شناسي، حقوق خانوادگي، حقوق اجتماعي، حقوق سياسي.
مقدمه
1. مباني هستي شناسي
2. مباني معرفت شناسي
2-1. وحي
2-2. عقل و عقلانيت
احتياج بشر به وحي چيست؟ پيغمبر كه نمي آيد تا جانشين فكر و عقل باشد. پيغمبر نيامده است ... بگويد شما فكر نكنيد، اجتهاد نكنيد، تمام كارها را ما به جاي شما انجام مي دهيم. پيغمبران مي گويند: اي بشر! هرچه از تو ساخته است خودت انجام بده؛ كارهايي را كه حدود فكر و عقل و استدلال است بايد خودت انجام دهي؛ جايي كه از قوه تو خارج است ما به وسيله وحي تو را دست گيري مي كنيم. منتها آن چيزهايي كه بشر در آنها احتياج داشته است به وحي، محدود بوده، ولي همان امر محدود را قابل نبوده كه به خودش بسپارند. (همان، ص 368)
3. مباني روش شناسي
3-1. تأكيد بر اجتهادپذيري و تحول در فهم دين
3-2. ملاك و معيار ثبات و تغيير قوانين
1. قوانين عبادي كه مربوط به رابطه انسان با خداست.
2. قوانين اخلاقي كه بيانگر رابطه انسان با خودش است.
3. قوانين مربوط به رابطه انسان با انسان.
ايشان به تغيير اندك در قوانين عبادي، آن هم در شكل آنها و تغيير فراوان در دسته چهارم از قوانين اشاره مي كند و معتقد است، رابطه انسان با خدا، رابطه اي يكسان و ثابت است و رابطه انسان با انسان به دليل تغيير و تحول جامعه سيلان دارد. (همان، ص 41-42)
ايشان درباره ملاك و معيار ثبات و تغيير قوانين و حقوق انسان ها مي فرمايد:
قوانين و حقوقي كه مبنا و اساس فطري داشته و از يك ديناميسم زنده بهره مند باشد و خطوط اصلي زندگي را رسم مي كند و به شكل و صورت زندگي كه وابسته به درجه تمدن است نپردازد، مي تواند با تغييرات زندگي هماهنگي كند، بلكه رهنمون آنها باشد و در عين حال، دوام و بقا نيز داشته باشد. (مطهري، 1371، ص 49-52)
استاد تأكيد مي كند اسلام براي نيازهاي ثابت قوانين ثابت و براي نيازهاي متغير قوانين متغير در نظر گرفته است. (مطهري، 1359، ص 91-92)
3-3. منشأ محركيت اسلام
4. مباني انسان شناسي
1. انسان خليفه خدا در زمين است.
2. ظرفيت علمي انسان از بزرگ ترين ظرفيت هايي است كه يك مخلوق مي تواند از آن برخوردار باشد.
3. او فطرتي خدا آشنا دارد؛ به خداي خويش در عمق وجدان خويش آگاهي دارد.
4. انسان تركيبي است از طبيعت و ماوراي طبيعت؛ از ماده و معنا، و از جسم و جان.
5. او شخصيتي مستقل و آزاد دارد، امانتدار خداست، رسالت و مسئوليت دارد.
6. او از يك كرامت و شرافت ذاتي برخوردار است.
7. خداوند او را براي اين آفريده كه تنها خداي خود را پرستش كند. (همو، 1357، ص 247-250)
انسان فرزند بالغ و رشيد طبيعت است و به مرحله اي رسيده است كه ديگر نيازي به قيوميت و سرپرستي مستقيم ندارد. آنچه را حيوان با غريزه و با قانون طبيعي غير قابل سرپيچي انجام مي دهد، انسان با نيروي عقل و علم و با قوانين وضعي و تشريعي كه قابل سرپيچي است بايد انجام دهد. (همو، 1353، ص 84) استاد مطهري هويت زن و مرد را در كمالات انساني مشترك مي بيند و در اين زمينه، به برخي از آيات خلقت هم اشاره مي كند. (همان، ص 114-121) استاد پس از ذكر اين هويت مشترك، به تبيين تفاوت هاي زن و مرد مي پردازد. «زن از آن جهت كه انسان است مانند هر انسان ديگر آزاد آفريده شده است و از حقوقي مساوي بهره مند است، ولي زن انساني است با چگونگي هاي خاص، و مرد انساني است با چگونگي هاي ديگر. زن و مرد در انسانيت برابرند، ولي دو گونه انسانند، با دو گونه خصلت ها و دو گونه روان شناسي». (همان، ص 17-18)
نكته ديگر مورد توجه ايشان اين است كه اساس و مبناي حقوق طبيعي و فطري، خود طبيعت و فطرت است؛ زيرا اگر انسان ها همه در حقوق طبيعي مساوي هستند و همه بايد آزاد زيست كنند، فرماني است كه در متن خلقت صادر شده است. (همان، ص 16)
پس از ذكر مباني فكري استاد مطهري، به بررسي نظريه هاي ايشان در زمينه حقوق خانوادگي، سياسي و اجتماعي مي پردازيم.
منبع: نشريه بانوان شيعه شماره 22
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}