تند و بي امان پنج

خلاصه داستان: دومينيك توريتو سوار بر اتوبوس در حال انتقال به زنداني در ايالات متحده است. اما خواهرش، ميا به همراه دوستش برايان به اتوبوس حمله مي كنند و باعث تصادف آن مي شوند و دومينيك را فراري مي دهند. مأموران امنيتي جست و جو براي پيدا كردن آنها را آغاز مي كنند، اما آن سه به رويودوژانيرو فرار مي كنند.
دومينيك، ميا و برايان به همراه واينس و چند نفر ديگر تصميم مي گيرند تا دزدي بزرگي را انجام دهند. هدف سرقت سه اتومبيل گران قيمت از قطار است. در قطار برايان و ميا كشف مي كنند كه قطار حامل ماموران مبارزه با مواد مخدر است كه اتومبيل ها زير نظر آنهاست. دومينيك به همراه ديگر افرادش سوار قطار مي شود و متوجه مي شود كه زي زي توجه خاصي براي دزديدن يك اتومبيل خاص دارد؛ يك فورد جي تي 40. مايا موفق به دزديدن ماشين مورد نظرش مي شود، اما دومينيك و برايان با زي زي و همراهانش درگير مي شوند و در نهايت با كشته شدن يك مامور توسط زي زي او و برايان نيز توسط زي زي دستگير مي شوند. زي زي آنها را نزد هرنان ريرز، رئيسش و مالك خودروها، مي برد. هرنان به دو نفر از مامورهايش دستور مي دهد با تحت فشار گذاشتن آن دو محل اتومبيل را پيدا كنند، اما دومينيك و برايان فرار مي كنند و به خانه امن مي روند.
دومينيك، برايان و مايا ماشين را بررسي مي كنند تا دليل مهم بودن آنها را پيدا كنند. آنها سرانجام با كمك وينس به تراشه كامپيوتري دست پيدا مي كنند كه حاوي اطلاعاتي از كارهاي غير قانوني ريرز و محل اختفاي 100 ميليون دلار پول است.
كشته شدن مأمور دولتي در قطار به گردن دومينيك و افرادش مي افتد. بنابراين لوك هوباس مأمور سرويس امنيت ملي به همراه تيمش براي دستگيري دومينيك راهي ريو مي شوند. دومينيك و دو همراهش قبل از رسيدن هوباس به خانه امن آنجا را ترك مي كنند. دومينيك پيشنهاد مي كند براي شروع زندگي جديد پول هاي ريرز را بدزدند. بنابراين آنها گروه جديدي را براي دزدي مسلحانه ترتيب مي دهند.
هاب سرانجام موفق مي شود تا آن سه نفر را دستگير كند، اما زمان انتقال آنها به فرودگاه افراد ريرز به ‌آنها حمله مي كنند و همه افراد تيم هاب كشته مي شوند. دومينيك زندگي هاب را نجات مي دهد و از دست افراد ريرز فرار مي كند. هاب تصميم مي گيرد براي انتقام افرادش در سرقت مسلحانه به دومينيك كمك كند. پول ها دزديده مي شوند و در مركز پليس نگه داري مي شوند. افراد ريرز براي پس گرفتن پول ها به مسيري كه دومينيك و افرادش طراحي كرده اند وارد مي شوند. درگيري بين آنها به سطح شهر و تعقيب و گريز با ماشين هاي ريرز كشيده مي شود. برايان زي زي را مي كشد و ريرز نيز شديداً توسط دومينيك زخمي مي شود، اما هاب كارش را تمام مي كند. هاب نمي تواند قبول كند كه دومينيك و افرادش را آزاد كند، اما علاقه اي هم به دستگيري آنها ندارد. بنابراين به آنها 24 ساعت وقت مي دهد تا فرار كنند. افراد گروه پول هاي ريرز را بين خودشان تقسيم كرده و ريو را ترك مي كنند.
منبع: نشريه فيلم نگار شماره 105