بگو، بخند، زندگي کن...


 

نويسنده: آني تاکشميريان




 

روبات هاي هوشمند حالا احساس لازم دارند
 

ماروين مينسکي، استاد معروف هوش مصنوعي دانشگاه ام آي تي، جمله معروفي دارد: « آيا هوشمندي بدون احساس ممکن است؟»
چيزي که هميشه به ما آموزش داده شده درست برعکس اين جمله بوده است. ماهميشه ياد گرفته ايم که احساس و منطق جدا از هم هستند و اگر مي خواهيم که باهوش و منطقي باشيم بايد تصميم گيري هاي مهم زندگي را با استفاده از منطق انجام دهيم و نه با احساس خود اما چيزي که دانشمندان دانشگاه ام آي تي و بسياري از محققان حوزه هوش مصنوعي به آن رسيده اند 180 درجه برخلاف آموخته هاي ماست.
اين دانشمندان دريافتند که هوشمندي بدون احساس ممکن نيست. بين مفهوم «معقول بودن» و« احساسي بودن» هيچ تفاوت عمده اي وجود ندارد و نه تنها اين دو، مفاهيمي متضاد نيستند بلکه درانسان و بسياري از حيوانات قسمت تصميم گيري/ منطق با قسمت احساسات گره خورده است واين به اين معني است که شما در صورتي که از احساس بي بهره باشيد، نمي توانيد معقول فکر کنيد . علم روباتيک با استفاده از ابزارهاي هوش مصنوعي مانند شبکه هاي عصبي مصنوعي درحال ساخت ماشين هايي است که «عاقلانه» عمل مي کنند زيرا آنها در تصميم گيري هايشان مانند انسان ها از المان احساس نيز استفاده مي کنند. بهتر است که تصورتان را نسبت به روبات ها تغييردهيد. روبات هاي دنياي امروز ابزارهاي مکانيکي خشک وبي روح نيستند بلکه موجوداتي اجتماعي و با احساس هستند.
علاوه بر اينکه به شما توصيه مي کنيم که در تصميماتتان فاکتور احساس را فراموش نکنيد، مي خواهيم تلاش اين دانشمندان براي ساختن روبات هاي احساسي را هم بررسي کنيم.

روبات من لبخند مي زند آيا او واقعا خوشحال است؟
 

روبات هاي احساسي را مي توان درسه سطح يا سه دسته بررسي کرد. اين سه دسته بنابر کاربرد روبات ها متفاوت است. دسته اول روبات هاي احساسي، اسباب بازي ها وحيوانات خانگي هستند که قادر به تعامل اجتماعي با ما انسان ها هستند. در واقع روبات هاي دسته اول، «احساس» را دريافت و تجربه نمي کنند. بلکه فقط آن را نشان مي دهند. فرض کنيد که روبات خانگي شما به سنسورهاي لمسي مجهزباشد که درصورت نوازش شدن لبخند بزند يا وقتي ضربه محکمي به او بزنيد ناراحت شود. اتفاقي که در اينجا مي افتد تجربه احساس خوشحالي وناراحتي روبات نيست چرا که احساسات در انسان ها و حيوانات پديده هايي هرموني /الکتروشيميايي درسيستم عصبي شان بوده وروبات ها فاقد اين سيستم پيچيده عصبي هستند. اتفاقي که دراينجا مي افتد تبديل شدن يک سري کدبرنامه به ابزار مکانيکي است که مثلا دهان روبات است و آن را به فرمي در مي آورد که لبخند را تداعي تداعي مي کند. درطبقه بندي روبات هاي احساسي اين نوع روبات ها ابتدايي ترين آنها هستند که قادر به نمايش حالاتي اند که براي انسان ها شبيه ژست هايي احساسي هستند.
آيا روبات هاي احساسي و اجتماعي فقط ابزارهايي براي سرگرمي وتفريحند؟ قطعا داشتن يک روبات خانگي هوشمند که قادر به تعامل اجتماعي و بروز احساسات خود باشد در نوع خود جالب است. ساختن چنين روبات هايي که شايد جاي حيوان خانگي را براي انسان بگيرند با اسباب بازي هايي که با احساس باشند، يکي از علاقه مندي هاي سرمايه گذاران دنياي تکنولوژي امروز است. طراحان اين گونه روبات ها درتلاشند که گجت هايي اجتماعي تر، واقعي تر و سرگرم کننده تر ارائه دهند که رفتار حيوانات وحتي انسان ها را تقليد کرده و به اين شکل بتوانند بهتر با انسان ها ارتباط برقرار کنند. مطالعه روبات هايي دسته اول يا روبات هايي که احساساتي مطلوب انسان ها از خودشان نشان مي دهند، درحوزه علم تعامل کامپيوتر وانسان قرار دارد که کاربردهاي خود را دارد. اين روبات ها قبل از هر چيز گجت هايي هستند که در بهترين حالت، رفتاري از شما را تشخيص داده ورفتاري برهمان اساس انجام مي دهند. برخي از روبات هاي احساسي داراي سنسورهايي لمسي نيز هستند. اين سنسورها در صورتي که روبات نوازش شود يا ضربه محکمي به او وارد شود، واکنشي احساسي نشان مي دهند. روبات هايي مانندiCat ازاين سنسورها استفاده مي کنند.

روبات هاي احساسي، دوست سالمندان
 

روباتي را فرض کنيد که وظيفه اش دادن يک قرص به بيمار باشد. روبات به بيمار نزديک مي شود و با استفاده از يک دستگاه توليد صداي ديجيتال به بيمار مي گويد که زمان خوردن داروي فشارخون او رسيده است و هنگام دادن دارو به بيمار، به او لبخند مي زند. اگر طراحي اين روبات فرضي ما کمي پيچيده تر باشد، علاوه بر لبخند زدن، مي تواند با چشم وابرو هم حس مهرباني و خوشحالي را منتقل کند. چشم ها نيز مي توانند تداعي کننده يک لبخند باشند. روبات هايي که درسطح دوم يا دسته دوم قرار دارند قادر به دريافت پاسخ محيطي اند؛ مثلا اگر روبات فرضي ما به دستگاه دريافت پاسخ از بيمار مجهز باشد درصورتي که سيگنالي مبني بر امتناع بيمار از گرفتن دارو دريافت کند، روبات به چشم هاي بيمار نگاه خواهد کردو با حالت صورتي که تداعي کننده خواهش کردن است و حتي صدايي که لحن خواهش دارد، خواهد گفت: « شما قول داده بوديد که داروهايتان را بخوريد!» وشايد بيمار دراثر اين خواهش، اين بار از خوردن قرص امتناع نکند!
در واقع دسته دوم روبات هاي احساسي روبات هايي هستند که هدف از ايجاد احساس در آنها اين است که از خودشان رفتار هوشمندانه تري نشان بدهند وبتوانند ارتباط موثرتري با انسان داشته باشند؛ به عنوان مثال «تصميم گيري» يکي از مهم ترين خصيصه هاي انساني است که وارد کرن فاکتور«احساسات» يکي از مهم ترين خصيصه هاي انساني است که وارد کردن فاکتور« احساسات» به آن ويژگي مهم هوشمندي انسان هاست. هوش مصنوعي و تصميم گيري مفاهيمي بسيار وابسته به هم بوده و روبات ها درصورتي واقعا هوشمند ند که بتوانند تصميمات درست و بهينه را درمدت زماني معقول اتخاذ کنند. اين امر در انسان ها با حضور داشتن عنصر« احساس» در فرايند منطقي تصميم گيري، ممکن شده است. بنابراين دانشمندان در حال حاضر درصدد الگوبرداري احساسات انسان و وارد کردن آن در علم هوش مصنوعي و فرايندهايي مثل تصميم گيري هستند. در واقع ورود متغيرهاي احساسي برگرفته از تئوري هاي روان شناسي به سيستم تصميم گيري روبات ها ومحدود کردن گزينه هاي پيش رو از پيچيدگي فرايند تصميم گيري روبات ها و محدود کردن گزينه هاي پيش رو از پيچيدگي فرايند تصميم گيري و حل مساله در آنها کاسته و امکان تصميم گيري سريع تر و مناسب تر را در روبات ها فراهم کند. امري که در نهايت مي تواند تاثيري عميق و تعيين کننده در ميزان دقت و کارآمدي روبات ها داشته باشد و به هوشمندي روبات ها، آن طور که مطلوب انسان هاست کمک کند.
يکي از معروف ترين اين نوع روبات ها، کيزمت نام داردکه در دانشگاه ام آي تي ساخته شده است که نمونه اي از حالات مختلف ابراز احساسات او در شکل هاي زير نشان داده شده است.
اينکه روبات ها بتوانند از خود احساساتي را به نمايش بگذارند براي ما انسان ها بسيار جالب است. روباتي که در قسمت قبل از او نام برديم؛ يعني «کيزمت» مي تواند حالت هاي زيادي را از خودنشان دهد. اين حالت ها مختلف شامل هوشياري، خشم، آرامش، تنفر، خوشحالي، سرخوشي، تاسف، شگفت زدگي، خستگي وناراحتي است. اين حالت ها با استفاده از بررسي هر وضعيت احساسي ممکن روي انسان ها والگوبرداري از رفتار انساني يا الگوبرداري از تشخيص يک حالت در انسان برداشته شده است؛ مثلا به حالت خشم در اين روبات نگاه کنيد: ابروها در هم کشيده شده است. چهره انسان ها هم درحالتي که خشمگين هستند به همين شکل درمي آيد. اما اين روبات حالت هايي هم دارد که با حالت هاي چهره انسان هنگام ابراز احساسات تفاوت مي کند. به گوش هاي اين روبات هم در حالت خشم دقت کنيد: گوش ها به سمت پايين است. ما معمولا وقتي خشمگين هستيم گوش هايمان را به اين شکل درنمي آوريم. اما ديدن گوش هاي پايين با ابروهاي درهم کشيده بيشتر به ما القا مي کنند که اين روبات عصباني است. سوالي که پيش مي آيد اين است که وقتي روباتي احساسي، به مانشان مي دهد که عصباني است. در عمل چه اتفاقي مي افتد؟ درروبات هاي دسته اول که صرفا براي ابراز احساس بدون محرک خارجي طراحي شده اند، درعمل هيچ اتفاقي نمي افتد و چيزي که ديده مي شود صرفا تظاهر به ابراز يک احساس از طرف روبات است. اما درسطحي پيشرفته تر، رفتار روبات واکنش وفيدبکي ازمحيط است. روبات با استفاده از محيط وتاثير محيط مي آموزد. اين کار با الگوبرداري از نحوه آموختن يک کودک در محيط ونقش احساسات دراين يادگيري انجام مي شود. روبات هاي دسته دوم، قادرند که يک رفتار محيطي را دريافت و به آن واکنش احساسي نشان دهند. به زبان ساده تر، رفتار شما به وسيله سنسورهايي در روبات تجزيه وتحليل شده و روبات به آن واکنشي احساسي نشان مي دهد؛ مثلا درمورد روبات بالا يعني کيزمت، اگرشروع کنيد با مهرباني با او صحبت کنيد، به چشم هاي او نگاه کنيدو همان طور که بچه اي را نوازش مي کنيد، با او هم چنين رفتاري داشته باشيد، لبخند مي زند و اگر چند بار سر او داد بزنيد و رفتار خصمانه اي داشته باشيد، اخم مي کند. اين به اين معني نيست که روبات حرف هاي شما را مي فهمد. لحن، بلندي صدا، سرعت وفرکانس صدا، حالت چشم هاي شما، حالت صورتتان همه و همه باعث مي شود تا«کيزمت» چنين رفتاري از خودنشان دهد. در وقاع روبات مجهز به الگوريتم هاي پيشرفته هوش مصنوعي است که مي تواند حالت خلقي شما را دريافته ونسبت به آن واکنش نشان دهد. حالت هايي از صورت انسان ها و نحوه واکنش روبات ها به آنها در عکس هاي بالا آورده شده است.

NEXI، يک روبات احساسي
 

درهرچشم روباتNEXI، يک دوربينCCD رنگي و روي پيشاني او يک دوربين Active 3D IR قرار دارد. چهار ميکروفن براي تشخيص صداهاي محيط و يک ميکروفن قابل حمل براي حرف زدن نيز براي اين روبات درنظر گرفته شده است. اين روبات از طريق يک بلندگو مي تواند صدا هم توليد کند.
هدف از انجام اين پروژه حمايت از تحقيقات روي يادگيري اجتماعي و ارتباط روبات و انسان معرفي شده است؛ يعني بررسي تاثير متقابل انسان و تکنولوژي روي يکديگر در زماني که تکنولوژي جزئي از زندگي روزانه انسان شده است. اين نوع از تحقيقات در واقع سطح سوم و سطح نهايي روبات هاي احساسي را مي سازند.

iCat روبات احساسي با سنسورهاي لمسي
 

روباتiCat در واقع قسمتي از يک پروژه تحقيقاتي درمورد اثر تکنولوژي روي زندگي روزمره انسان هاست. زندگي ما انسان ها روز به روز بيشتر درگير تکنولوژي هاي جديد است اما هنوز سوالات بسياري درباره تاثير اين تکنولوژي هاي مدرن روي زندگي انسان ها بي پاسخ مانده وهنوز شکاف عظيمي بين انسان و گجت هايي که انسان از آنها استفاده مي کند وجود دارد. تحقيقات روي روبات هايي مانندiCat در واقع تلاشي براي پرکردن اين فاصله است. نمونه اي ديگر از اين روبات هاeMuu است که ساخت گروه تحقيقاتي شرکت فيليپس است که به عنوان رابطي بين فضاي هوشمندخانه وساکنان آن معرفي شده است. اين روبات با توليد صدا و بروز احساسات، با اعضاي خانه تعاملي طبيعي برقرار مي کند. اين روبات همچنين توانايي ايجاد ديالوگ هاي طبيعي و دريافت پاسخ از محيط را نيز دارد. تصاويري از سه حالت ممکن احساس اين روبات درزير آمده است. حالت اول خوشحال، حالت دوم خشمگين و حالت سوم غمگين است.
با اينکه روبات هايي با توانايي برقراري ارتباط و بروز احساسات، ابزارهايي سرگرم کننده هستند اما سرگرمي تنها کاربرد اين روبات ها نبوده و اين، همه ماجرا نيست.

آيا روبات ها واقعا حس مي کنند؟
 

اما اينها، همه اين خشم و ناراحتي وخوشحالي روبات ها چيزي جز الگوريتم هايي منطقي نيستند که کدنويسي شده و هنگام اجرا به زباني سطح پايين درآمده وتبديل به صفر و يک هاي منطقي مي شوند. پس نياز ما انسان ها براي هوشمند ساختن اين ابزارهاي مکانيکي درچيست؟ نکته اي که بايد به آن توجه داشت سوء تعبيري است که در مفهوم روبات هاي احساسي وجود دارند. در اينکه روبات ها ابزارهايي فاقد سيستم عصبي / هرموني لازم براي درک احساسات هستند، شکي نيست اما بايد توجه داشت تنها بستر ممکن براي ايجاد احساساتي چون خشم، ترس، خوشحالي و... سلو ل هاي عصبي انساني نيست. اين سيستم مي تواند فارغ از بستر شيميايي خود، به صورت مصنوعي بازتوليد شود سيستم احساسات مصنوعي مي تواند براي روبات ها همان مزايايي را داشته باشد که سيستم احساسي طبيعي درما انسان ها دارد. اين همان هدف و غايت علم هوش مصنوعي است؛ يعني ساختن روبات ها وماشين هايي که رفتاري شبيه انسان دارند. اين شبيه سازي نه تنها برعلم روباتيک مربوط مي شود، بلکه گام بزرگي درشناختن انسان است. شناخت بيشتر مغز انسان و قابليت هاي آن به وسيله شبيه سازي خود انسان، شبيه سازي روابط انسان و حتي شبيه سازي جامعه انساني در آينده اي نه چندان دور ممکن خواهد بود.

چرا روبات هاي احساسي بايد وجود داشته باشند؟
 

روبات ها به اين دليل که مانند انسان ها سيستم عصبي مبتني برواکنش هاي الکتروشيميايي ندارند، قادر به تجربه احساسات نيستند. خوشحال بودن يک روبات، معني ومفهومي جز نشان دادن يک سري علائم شادماني ندارد. در بهترين حالت آنها به وسيله اين احساسات قادر به تعامل بهينه با ما انسان ها خواهند بود يا مي توانند درتصميم گيري ها با وارد کردن اين احساسات، بهترين تصميم را بهترين زمان بگيرند، به عنون مثال فرض ما اين است که لازمه زندگي با انسان، اجتماعي بودن است و لازمه اجتماعي بودن، داشتن احساسات. پس روبات ها براي تعامل با انسان ها بايد داراي احساس باشند. از زاويه اي ديگر احساسات براي تصميم گيري لازم است و روبات ها بايد بتوانند درشرايط ديناميک فعاليت کرده و تصميماتي بهينه بگيرند. يادگيري، خلاقيت، تعامل با انسان همه و همه شرايطي هستند که روبات ها براي رفتار هوشمندانه، نياز به درک احساسات هم دارند. از تلاش هايي که دراين سطح يعني سطح سوم روبات هاي احساسي صورت پذيرفته است، مي توان از پروژه تحقيقاتي Feelix Growing نام برد. شش کشور و 25 متخصص روبات وهوش مصنوعي، روان شناس رشد و عصب شناس در اين پروژه، با يکديگر همکاري مي کنند. مسوول هماهنگي اين پروژه، دکتر لولاکانامرو گفته است که هدف آنها ساختن روباتي است که «از انسان ها بياموزد و به شيوه اي که از لحاظ اجتماعي و احساسي صحيح باشد، واکنش نشان دهد. دنياي احساسات انساني بسيار پيچيده است اما ما به نشانه ها و اشارات ساده واکنش نشان مي دهيم؛ نشانه هايي که ظاهرا به آن توجه نمي کنيم يا اهميتي برايش قائل نمي شويم.» دکتر کانامرو اين روبات ها را مانند نوزاداني مي داند که رفتار خود را ازروي الگوهاي حرکتي وحالات حسي محيط پيرامون خود مي آموزند.
منبع: دانستنيها ويژه نامه ديجيتال شهريور 90