شهر در قاب مانيتور


 






 

هوشمند سازي محلات دردنيا
 

وقتي شهرها به شکل سنتي بودند شايد هيچ کس فکر آن را نمي کرد که روزي اين محل سکونت به صورت الکترونيکي درآيد. شهرهاي بزرگ دنيا اين روزها ديگر يک شهر معمولي نيستند؛ بلکه با هوشمندشدن شهروندانش، اين شهرها هم هوشمند شده اند. منظور از هوشمند شدن يک شهر اين است که با استفاده از تکنولوژي روز مسوليت شهري را به عهده خود شهروندان قرارداد. اين کار مزيت هاي فراواني دارد، از جمله آن مي توان کاهش هزينه هاي اداره شهر به روش هاي سنتي را نام برد. اگر اين روند هوشمند سازي شهرها ادامه پيدا کند در آينده اي نه چندان دور، شهرهاي دنيا همه به يک شکل و يک مدل اداره خواهند شد. تصور کنيد شهري که شما درآن زندگي مي کنيد. باشهري از آن طرف دنيا همخواني داشته باشد. جالب به نظر مي رسد. نه؟
اين رويا دور از ذهن نيست زيرا شهرهاي بزرگ براي هوشمند شدنشان از الکترونيکي کردن محلاتشان شروع کرده اند. اهداف شهرهاي هوشمند شامل اجزاي مهمي است که از جمله آنها مي توان ارتقاي اهميت خانه نشيني وکاهش سفرهاي کاري و تاثيرآن بر ساختارهاي کاربردي را نام برد؛ نياز به دفاتر کاري کوچک تر و کاهش آلودگي هاي محيط زيست شهري و ترافيک ازديگر اهداف اين جريان هستند. اولين بار فکر هوشمند شدن شهرها درسال 1999 ميلادي درانجمن جوامع هوشمند مطرح شد. در حال حاضر 12 سال از آن موقع مي گذرد. با چرخي کوچک به گوشه وکنار دنيا با هم خواهيم ديد که در سال 2011 چه شهرهايي هوشمند شده اند و چه مزيت هايي در اين شهرها نسبت به باقي شهرها وجود دارد.

چاتانوگا واقع در ايالت تنسي آمريکا
از پايتخت آلودگي کشور تا مرکز مديريت هوشمند
 

هر زمان که شما يک قلب از نوشابه کوکاکولاي خود را مي نوشيد، به واقع تاريخ اين شهر را مزه مزه کرده ايد. درسال 1901 اين کارخانه درشهر آتلانتا شربت شکري خود را که با کربنات ترکيب مي کرد. به رستوران ها و داروخانه هاي محلي مي فروخت. تا اينکه گروهي از تجار شهرچاتانوگا مسوولان اين کمپاني را وادار کردند تا امتياز ترکيب اين محلول را به آنها بفروشند و کمپاني اين امتياز را به آنها واگذار کرد درمدت کمي گروه، اين تجارت پيش پا افتاده را به برندي بين المللي تبديل کردند. درمدت يکصد سال که از اواخر جنگ داخلي آمريکا درسال 1865 شروع شد، کارخانه هاي زيادي در اين شهر شکل گرفتند از جمله کمپاني برند ملي غذايي و دو کمپاني بزرگ بيمه آمريکا؛ اما تکيه گاه اصلي صنعت اين شهر، کارخانه هاي ريخته گري قطعات آهني بود و کارگران و کارمندان بسياري را استخدام کرد وتجارتش شکوفا شد؛ اما همزمان با اين اتفاقات توليد آلودگي اين شهر به نهايت خود رسيد؛ به طوري که جوکي درباره اين شهر ساخته شد که مي گفت مردم دوبار در روز پيراهنشان را عوض مي کنند. و در ظهر چراغ اتومبيلشان را روشن مي کنند. اين امر سبب شد که مديران شهري به فکر مديريت بحران بيفتند، و با وارد کردن کارخانه داران براي کنترل آلودگي، آنها را ترغيب کردند 10 ميليون دلار براي اين کار خرج کنند. شايد در آن زمان کارخانه داران نمي دانستند قرباني اقدامي مي شوند که درآينده رقابت جهاني دراين زمينه را ايجاد مي کنند. کمپاني بسياري بابت اين جريان، تعطيل و ورشکسته شده و برخي ديگر جايگزين آنها شدند . و کل دهه 1990 بدون توليد مشاغل قابل توجه در اين شهر گذشت. اما اين عمل مديران شهري را تسليم نکرد و آنها را ترغيب کردتاهسته شهري هوشمند ايجاد کنند. آنها بزرگ ترين آکواريوم جهان را در آنجا درست کردند و همچنين موزه خلاقيت کودکان. آنها کم کم دريافتند که بايد سيستم آموزشي خود را به سمت سيستم هوشمند تغيير دهند و درحين آموزش دانش آموختگان فرهيخته در بخش کارگري هم نيروي لازم را تربيت کنند. وقتي فهميدند بخش پايين تر جامعه قادر به تهيه وسيله حمل ونقل شخصي نيست، بستر حمل ونقل عمومي را ايجاد کردند. درسال 1935 برق به اين شهر رسيد، تلفن در سال 2000 واينترنت درسال 2003 وزيرساخت هاي جامعه هوشمند درآنجادرست کليد خورد، حدود ده سال قبل ايجاد شبکه فيبرنوري ضروري به نظر رسيد؛ زيرا تحقيقات نشان داد که فرصت هاي توسعه نيازمند بستر ارتباطات و اطلاعات آن لاين است. اما هزينه اش بسيار بالا بود. اما با شکست داتکام قيمتش سال به سال کاهش يافت تا اينکه به قيمت مناسب رسيد و مديران شهري شروع به نصب فيبرهاي نوري کردند، که از طريق آن مي توانستند تمامي اطلاعات لازم را براي کنترل شهر از خانه ها گرفته تا ادارات به دست آورند. اطلاعات درباره نوع مصارف و ميزان آن. البته شبکه فيبرنوري تنها به منظور کنترل نبود. اين شبکه امتياز پايه يک گيگابايت پهناي باند را به هر خانه و اداره اي اهدا کرد که سبب ايجاد اينترنت پرسرعت و شبکه هاي تلويزيوني اينترنتي و ارتباط متقابل با شهروندان شد. اين سيستم همچنين سبب ايجاد شبکه اينترنتي مراقبت پزشکي درشهرشد؛ به طوري که تمامي اطلاعات پزشکي فرد روي شبکه مديريت شهري قابل دسترسي است وحتي شهروندان قادرندعکس هاي با کيفيت بالاي پزشکي را براي مراکز درماني ارسال کرده و به صورت آن لاين راهنمايي کسب کنند. يکي ديگر از برنامه هاي هوشمندسازي شهر، حمايت از هنرمندان است که پشتيباني هاي مالي و بلاعوضي را براي رشد خلاقيتشان ايجاد کرده است. در کنار آن با ايجاد پروژه اي از سرمايه گذاري وتوليد محصول حمايت مي کند که سبب جذب سرمايه هاي ملي وفراملي به اين شهر گرديده است.

شهر دوبلين واقع در ايالت اوهايوآمريکا
ايجاد بستر براي رشد يکپارچه
 

درسال 2008 همزمان با رکود اقتصادي، بيشتر شهرهاي آمريکا، آسيب هاي مالي بسياري ديدند. اما شهر دوبلين به خاطر مديريت هوشمند، وبرنامه ريزي هاي بلندمدت و داشتن ماليات بردرآمد جدا از ديگر شهرها از اين بحران نجات يافت. چيزي که اين شهر را از باقي شهرها متمايز کرده است ارتباط يکپارچه دستگاه ها وقدرت بخشيدن به تلاش هاي اجتماعي واقتصادي در اين شهر است که آن را « دوبلينک» ناميده اند. درسال 1996 شهر دوبلين شبکه کابلي زيرزميني خود را پايه گذاري کرد که مشاغل شخصي را تشويق مي کرداز ارتباطات پهناي باند استفاده کنند. با استفاده از اين شبکه نوري دوبلين دستگاه هاي خود را به هم متصل ساخت وخطوط تلفن را جايگزين کرد، هزينه مشارکت شهري دوبلين از محل ماليات هاي شهري مجزايي بود که از مردم دريافت مي کرد. اين شبکه امکان دسترسي شهروندان را به منابع کتابخانه هاي 112 کشور را فراهم مي آورد و به مدارس وسرمايه گذاران و موسسات اجازه مي دهد براي کارهاي تحقيقاتي وتجارت عملکرد يکپارچه به اينترنت 2 دسترسي داشته باشند که زيرساخت هاي توسعه شبکه تکنولوژي هاي تجاري روي آن درحال شکل گيري است. در پروژه ويدئو کنفرانس ابرکامپيوتر به صورت سالانه، دانش آموزان مقطع ابتدايي و راهنمايي درجلسه آموزشي يکروزه شرکت داده مي شوند دوبلينک قوي ترين خدمات شهر هوشمند را- از ثبت نام کلاس به صورت آن لاين گرفته تا پرداخت آن لاين ماليات وحضور مجازي درجلسات مديريت شهري - به شهروندان ارائه مي شود. اين شبکه همچنين خود را با سيستم کاريابي دولتي يکپارچه کرده و هم اکنون 8 ميليون رزومه کاري و صدها فرصت شغلي را در خود دارد. همچنين با استفاده از زيرساخت شبکه دوبلينک خود، پوشش واي فاي را براي کل شهر ايجاد کرده است. ارائه ترافيک به صورت ويدئو و پيش بيني آب وهوا به صورت لحظه اي از ديگر خدمات اين شهر است. همچنين اتفاقات فرهنگي اي همچون جشنواره آخر هفته موسوم به ايرلندي را کاملا پشتيباني مي کند.همچنين دوره هاي آموزش کامپيوتر براي بزرگسالان درمراکز خاص هميشه پابرجاست. اين شهر همچنين مرکزي براي خلاقيت ها در زمينه تجارت جهاني را ايجاد کرده است که هزينه تمامي آزمايشات و امکانات لازم براي گسترش تجارت درسطح بين المللي را به عهده دارد.
در زمينه پزشکي وسلامت هم اين شهر کاملا پيش روست، به طوري که يک انجمن سلامت غيرانتفاعي پنج بيمارستان بزرگ اين شهر را از طريق زيرساخت هاي دوبلينک به هم متصل کرده است. يک بيمارستان که به صورت پنج سال متوالي به عنوان بيمارستان پرسيم لقب گرفته است، با استفاده از زيرساخت هاي فيبرنوري، يک بيمارستان کاملا ديجيتال و به دور از کاغذ بازي را ايجاد کرده است و به صورت ديجيتال کاملا با بيماران خود در ارتباط است. اين شبکه حتي دسترسي فيزيکي به درمان را چه در داخل و چه خارج از بيمارستان تامين کرده است. استفاده از تکنولوژي اثرانگشت اين امکان را فراهم کرده است که در داروخانه ها از سوء استفاده از مصرف دارو جلوگيري شود وخدمات بارکد به بيماران اطمينان مي دهد که دارو را به ميزان دقيق استفاده کنند. برچسبي با نام آر. اف. آي .دي هم اين اجازه را مي دهد که محل دقيق تمام ابزاربيمارستان را پيدا کرده و احتمال دزديده شدن را به صفر مي رساند. کارمندان نيز با استفاده از شبکه واي فاي قادر به منطقه يابي و ارتباط با يکديگر هستند.

محله آيندهون در هلند
مدل باز ابداع
 

منطقه آيندهوون که در جنوب شهر آمستردام هلند واقع شده، نمونه بارز ديگري در مورد موفقيت مديريت هوشمند شهري است. اين منطقه که شامل سه شهر است، به طور رسمي توسط آلمان طراحي شده و با 730 هزار نفر جمعيت، نيروي کاري بالغ بر 400 هزار نفر را داراست و درآمد ناخالص ملي اش حدود 24 ميليارد يورو بوده و 55 ميليارد دلار صادرات دارد. دانشگاه ايندهوون با 7000 نفردانشجو، يکي از سه مرکز برتر تحقيقاتي اروپاست. با اين وجود اين منطقه با مسائل مختلفي دست وپنجه نرم مي کند که ادامه موفقيتش، بيانگر مديريت صحيح هوشمندشهري خواهد بود. ايندهوون يک مرکز تجاري قوي با قيمت بالاست که رقابتش را با ديگر شهرهاي توسعه يافته ارزان قيمت درمنطقه سخت کرده است. علاوه بر اين، رشدمنفي نرخ توليد و سالخورده شدن جمعيت، اسباب کمبود نيروي کار را سبب شده است. بنابراين براي باقي ماندن در بازار رقابت داغ توسعه در اروپا نياز دارد که به لحاظ رفاه اجتماعي و اقتصادي درسطح مناسبي بماند تا نيروي کار لازم را به منطقه جذب کند. بنابراين اين شهر پروژه اي متفاوت با ديگر شهرهاي هوشمند بدين منظور درنظر گرفته که شامل توسعه فناوري هاي زندگي، اتوماسيون، سيستم هاي فناوري برتر وطراحي شهري وتغذيه مي شود. در بخش سلامت 825 موسسه خصوصي فعاليت مي کنند وعلاوه بر اين پروژه اي براي خلاقيت درزمينه پزشکي را ايجاد کرده است که بهبود شرايط زندگي را دنبال مي کنند تا نيروي کار جوان با مشکل مواجه نشده و در نتيجه توليد وسرمايه گذاري افزايش پيدا کند. در زمان رويايي با بحران اقتصادي اروپا، تيم پشتيباني براي حمايت از 2000 نيروي کار خارج شده از سيستم ايجاد شد تا از مهارت هايشان براي بعد از بحران نگهداري کنند. همچنين 6 ميليون و700 هزار يورو و براي نگه داشتن سرمايه گذاران درشهر هزينه شد. بزرگ ترين دغدغه اين شهر بنيان زيرساخت هاي پهناي باند بود تا باندهاي پهن را به خانه ها برسانند.

شهر ايسي- لس- مولينوو در فرانسه
راه صحيح در سه دهه
 

شهر ايسي-لس- مولينوو، در مسير سين از سمت پاريس قرار دارد. نرخ اشتغال آن 96 درصد است!! و 75 درصد از کارخانجاتش از فناوري ارتباطات و اطلاعات استفاده مي کنند. نيروي کار ايسي بيشتر از جمعيتش است، زيرا بسياري از کارخانجات درپاريس به آنجا نقل مکان کرده اند تا از زيرساخت هايش بهره مند شوند. درسال 1980 مردم شهرايسي، آقاي آندره سانتيني را به عنوان شهردار خود انتخاب کردند و در 30 سال آينده، وي کسي بود که اين شهر را متحول ساخت. آقاي سانيتي به اين باور رسيد که آينده شهر در دست آنهاست و وظيفه خود دانست که شهر را بهتر از آنچه هست، بسازد. بنابراين به دنبال عواملي گشت که جامعه سنتي از آن فراري بود؛ ماليات منطقي، زيرساخت هاي محکم، شفافيت و کارايي دراداره شهر، دسترسي به مشاغل وسيستم حمل ونقل. ايسي اولين شهر در فرانسه بود که بيرون از فضاي بسته تجهيزات نظارت و کنترل را اجرا کرد و همين طور اولين دراستفاده از تلويزيون کابلي درسال 1994 شهرداربراي ترغيب مديريت شهري براي استفاده از دانش مديريت هوشمند به وسيله بررسي تحول اينترنتي آمريکا با آنها جنگيد؛ و درسال 1995 اين شهر دسترسي رايگان به اينترنت داشت؛ و درسال 1996 اولين پرتال اينترنتي مديريت شهري در اين شهر به اجرا درآمد. درسال 1977اين پرتال به صورت فعل وانفعالي درآمد و دولت توسط اين پرتال از مردم مي خواست که در جلسات به صورت مجازي شرکت کنند و به برنامه هاي توسعه شهري توسط تلفن و اي ميل راي دهند و در همين راستا جواب خوبي از مردم گرفت. حضور مردم نيز روز به روز پررنگ تر مي شد. درسال 2002 ايسي برنامه بودجه خود را در اختيار مردم گذاشت تا درمورد اولويت هاي آن تصميم بگيرند. آخرين حرکت اين شهرايجاد بازي براي کودکان 7 تا 14 سال به صورت آن لاين است که دانش آنها را درباره اقتصاد شهرشان محک زند. درسال 2005 از اين هم فراتر رفت و امکان نظارت شهروندان راتوسط پرتال از طريق برنامه « مديريت روابط شهروندي» ايجاد کرد که مي توانستند برکليه فعاليت هاي مديريتي نظارت داشته باشند وشکايات خود را از طريق اي ميل، پست وتلفن مطرح کنند. امروزه پرتال اين شهر به آدرس (www.issy.com) اخبار محلي را به اشتراک مي گذارد، درآمدهاي عمومي را ارائه مي دهد، نرم افزارهاي لازم را به صورت آن لاين براي دسترسي به بيش از 15000 سند در اختيار مي گذارد وبيش از يک ميليون هم براي شهروندان ارائه شده که مي توانند عوارض پارکينگ وبرخي خدمات ديگر را از طريق آن پيگيري کنند. براي همين از هر 10 نفر شهروند 9 نفر آنها از اينترنت استفاده مي کنند ودريک نظر سنجي اعلام داشته اند که اين زيرساخت زندگي آنها را متحول کرده است.
منبع: دانستنيها ويژه نامه ديجيتال شهريور 90