نقد فيلم هري پاتر و شاه زاده دو رگه


 

نويسنده:مصطفي اميني




 
وقتي سخن از هري پاتر به ميان مي آيد،‌نياز چنداني به معرفي نيست.شخصيت داستاني محبوبي كه به لطف قلم جادويي خانم رولينگ و البته توفان تبليغاتي رسانه ها،‌به شهرت كم نظيري درسرتاسر دنيا دست يافت،به گونه اي كه امروز نوجواني نيست كه يكي از رمان هاي هري پاتررا نخوانده يا به تماشاي يكي از فيلم هاي آن ننشسته باشد.ششمين فيلم اين مجموعه«هري پاتر و شاه زاده دورگه» نام دارد كه توسط شركت برادران وارنر و به كارگرداني ديويد ييتس،‌توليد و روانه سينما هاي جهان شد.
 
همان طور كه مي دانيد در سال هاي اخير رويكرد كمپاني هاي فيلم سازي صهيونيستي به توليد فيلم هاي آخر الزماني به شدت افزايش يافته است.علت اين توجه را بايد در تلاش آن ها براي وارونه سازي حقيقت و جعل منجي هاي دروغين در جهت انحراف اذهان جهانيان،‌ازيگانه منجي حقيقي عالم جست و جو كرد.هري پاتر داستاني مملو از انگاره هاي آخر الزماني است كه همين مسئله موجب طمع هاليوود در اقتباس فيلم سينمايي بر اساس كتاب هايش شده است.
اين انگاره ها در هري پاتر و شاهزاده دورگه ،‌ظهور و بروز بيشتري دارد.قصه فيلم از جايي آغاز مي شود كه لرد ولدمورت، جادوگر سنگ دل، با گردآوري دوباره پيروانش،‌فعاليت آشكار خود عليه بشريت را آغاز كرده است.در واقع، شروع فيلم با آشوبي آپوكاليپسي(آخرالزماني)همراه است كه در پي ‌آن،‌تقابل جبهه خير و شر در آستانه نقطه نهايي و جدال واپسين خود قرار مي گيرد.
همه اين ها در حالي رخ مي دهد كه هري ودوستانش (رون و هرمايني)،‌ششمين سال تحصيلي خود درمدرسه جادوگري هاگوارتز را مي گذرانند ودر اين ميان،‌هري كتاب مرموزي پيدا مي كند كه متعلق به شخصي با لقب «شاهزاده دو رگه »است و اين كتاب كمك زيادي به او در درس معجون سازي مي كند.
در اين فيلم،‌هري پاتر براي اولين بار به عنوان فرد برگزيده (the chosen one)معرفي مي شود.پسري كه منجي موعود دنياست و براي نجات جهان از شر نيروهاي شيطاني انتخاب شده است.داملبلدور،هري را به تماشاي خاطرات ملدمورت وانكشاف ابعاد شخصيتي او در قدح انديشه مي برد و با كاوش در اين خاطرات مشخص مي شود كه ولدمورت روح خود را به هفت تكه تقسيم مي كند و هر تكه را در اشيايي كه به آنها جان پيچ (horcrux)گفته مي شود،‌پنهان كرده است.آنها قبلاً‌نابود شده اند وحالا براي نابودي كامل لرد سياه، چاره اي جز يافتن پنج جان پيچ ديگر و از بين برد ن آن ها نيست.
درسكانس هاي بسياري از فيلم روي منجي بود ن هري و اين كه ولدمورت تنها به دست وي شكست خواهد خورد،تأكيد مي شود. مثلاً‌دامبلدور در پاسخ به هري كه از او مي خواهد اجازه دهد تا خودش مايع زهرآلود را بنوشد، مي گويد:«خون تو خيلي با ارزش تر از خون من است.»
شاهزاده دورگه نسبت به فيلم هاي قبلي هري پاتر داستان تلخ تري دارد.اين تيرگي و تاريكي كه از فيلم چهارم و پنجم بامرگ سدريك(دوست هري)و سيريوس(پدرخوانده هري)شكل گرفته بود،‌با قتل ناباورانه دامبلدور توسط اسنيپ پا به مرحله جدي تري مي گذارد و فضاي ترس ناكي را رقم مي زند.درهمين مرحله هري متوجه مي شود شاهزاده دورگه همان اسنيپ است.
از جمله نكات مثبت فيلم مي توان به بازي عالي آلن ريكمن،‌در نقش اسنيپ اشاره كرد كه مقدمه مناسبي براي كشف راز اين شخصيت كاريزماتيك دركتاب هفتم است.
بايد توجه داشت كه درون مايه هاي داستاني هري پاتر از جهات مختلفي به آموزه هاي فرقه يهودي كابالا ياقبّاله نزديك است.اين فرقه كه ريشه در جادوگري و عرفان انحرافي يهوديت دارد،‌منشأ تفكرات ماسوني و تشكيل لژهاي فراماسونري محسوب مي شود.ازاين رو،‌در بررسي مجموعه هري پاتر نبايد از اهميت اين نكته غافل بود.
هري پاتر و شاهزاده دورگه، با تصميم هري براي ترك هاگوارتز و جامه عمل پوشاند ن به قولي كه مبني برنابود كرد ن جان پيچ ها به دامبلدور داده بود، به پايان مي رسد تا همه چيز براي آغاز آخرين قسمت اين فانتزي حماسي و نبرد موعود در فيلم هفتم،‌يعني هري پاتر و يادگاران مرگ، آماده شود.كمپاني برادران وارنر، يادگاران مرگ را در دو قسمت ساخته كه قسمت اول آن نيز اكران شده است.
منبع:انتظار نوجوان شماره 69