آب، شهر، آبشار


 






 

بزرگراه شهيد همت تهران
 

اينجا يک تفرجگاه است؛ تفرجگاهي طبيعي در دل تهران. جايي که وقتي در پايين ترين نقطه آن باشي هيچ تصوري از آنچه به زودي مي بيني نداري. پله هاي سنگي را يکي يکي طي مي کني و چند متر بالاتر، ناگهان برکه اي پيش رويت گسترده مي شود. صداي آبشاري که از ارتفاع بالاتر به گوش مي رسد، انگيزه اي است که چند پله بالاتر بروي و برکه ديگري را کشف کني. لذت اين کشف و مشاهده تا 200 متر بالاتر همچنان ادامه دارد، جايي که اولين آبشار آغاز مي شود و تهران زير پاي توست. براي گرفتن نفسي تازه کافي است درون يکي از آلاچيق هاي چوبي بنشيني و به صداي آبشارهاي کوچک و بزرگ گوش کني. اينجا جايي است که سکوت کوهستان تمام وجودت را فرا مي گيرد. وقتي از پله هاي آبشار تهران بالا مي آيي يا زماني که به سنگي بزرگ تکيه داده اي و از صداي ريختن آب به درون برکه ها لذت مي بري، تصور اينکه تمام فضاي طبيعي اين دره بزرگ، به وسيله انسان ها ساخته شده کمي سخت به نظر مي رسد.
تک تک سنگ هاي کوچک و بزرگي که گوشه و کنار اين تفرجگاه قرار دارند، براساس طرح و نقشه در جاي خود نشسته اند. با آگاهي از اين موضوع، تصور اينکه اين سنگ ها چطور از اين ارتفاع بالا آمده اند بسيار مشکل مي شود؛ چون هيچ راه ماشين رويي به قسمت هاي بالايي آبشار وجود ندارد و به طور حتم هيچ جرثقيلي هم امکان رسيدن به اين ارتفاع را نداشته است. پس اين سنگ ها چطور کنار هم چيده شده اند؟ «حمل ونقل تمام سنگ ها، گل ها، مصالح ساختماني و ديگر تجهيزات اين تفرجگاه به وسيله کارگران زحمتکش انجام شده است. گاهي ما از اهرم استفاده مي کرديم و با کمک ده ها کارگر، سنگي بزرگ را از نقطه اي به نقطه ديگر انتقال مي داديم.» وقتي امير خلج که مسووليت اجراي فضاي سبز اين پروژه را به عهده داشته به سنگ هاي يک تني اشاره مي کند و اين توضيحات را مي دهد به ياد آثار باستاني مي افتم که بدون وجود ماشين آلات سنگين ساخته شده اند. هرچند آبشار تهران اصلاً جنبه تاريخي ندارد اما تلاشي که براي خلق اين اثر زيبا انجام شده دست کمي از يک اثر هنري ندارد.

تکيه بر البرز
 

هر شهري براي ادامه حيات خود به بخشي از طبيعت تکيه مي کند؛ قاهره به رود نيل، پاريس به رود سن و تهران به رشته کوه البرز. در سال هاي گذشته تخريب بي رويه طبيعت در تهران به روندي عادي بدل شده بود اما امروز تهران تکيه گاهش را محکم تر مي کند و به جاي تخريب آن، توسعه اش مي دهد. مسعود کاوند، کارشناس مديريت شهري معتقد است: «استفاده از طبيعت مصنوعي براي ايجاد جاذبه هاي بصري و رهايي از گرفتاري هاي شهري، امروزه ويژگي منحصر به فرد مديريت شهري است، به نحوي که با آوردن طبيعت به دل شهر، تلاش مي شود رخوت از شهر برخيزد و فضاي ماشيني و پر تراکم براي شهروندان قابل تحمل تر شود.» او تأکيد مي کند: «اگر شهرداري به توسعه اماکن و ايجاد مجموعه هايي مثل آبشار البرز براي قابل زيست کردن شهر تهران بي توجهي کند، پايتخت با افزايش حجم ترافيک، تراکم انساني و همين طور گسترش روز افزون معابر بزرگ شهري، ديگر جايي براي شهروندان ندارد و تنها مي تواند مکاني براي انجام کار باشد. بشر امروز در کنار فعاليت هاي روزمره نيازمند بهره مندي از جاذبه هاي بصري- طبيعي است. وقتي فرصت و زمان استفاده از طبيعت براي همگان فراهم نيست بايد ساخت چنين آبشارهايي را به فال نيک گرفت و از تکرار آنها استقبال کرد چرا که طبيعت را در يک قدمي ما قرار مي دهد و مي تواند از کسالت شهروندان خسته شهر بکاهد.» آبشار تهران، به عنوان يک تفرجگاه طبيعي، درست در دل رشته کوه البرز با استفاده از عناصر طبيعت ايجاد شده تا نگاهي متفاوت به ساکنان پايتخت بدهد. اين تفرجگاه شامل هشت برکه با مساحت 7 هزار و 500 متر مربع، يک پيست دوچرخه سواري به طول يک و نيم کيلومتر، آبشارهاي مصنوعي، باغ هاي ايراني، بازيگاه کودک، مسيرهاي ويژه پياده روي و تعدادي آلاچيق است که همه آنها با استفاده از مصالح طبيعي، با حفظ اکولوژي زمين و با به کارگيري انرژي پاک ساخته شده اند. 85 درصد مجموعه تفرجي آبشار تهران، فضاي سبز و 15 درصد بقيه شامل برکه، آبراه آبشار، معابر و امکانات تفريحي و گردشگري است.

سرآغاز آبشار
 

در ميان صخره ها و سنگ هاي خشک کوهستان، در هر نقطه اي که يک تک درخت سبز روييده، به حتم سرچشمه آب وجود دارد. آبشار تهران هم از يک تک درخت قديمي شروع مي شود؛ درختي که درست سرچشمه آب هاي برکه هاي و آبشارهاي مصنوعي اين بوستان زيباست. آبي که در تمام طول مسير آبشار تهران و برکه هايش قرار دارد از جنگل هاي «لتمال» کن تامين مي شود. مخزن هاي پلي اتيلني که زير تک درخت و دو جاي ديگر در مسير آبشارها قرار گرفته اند، محل ذخيره آب و جايي براي تصفيه آنها هستند. اين آب البته براي آشاميدن مناسب نيست اما به گفته امير خلج کارشناس کشاورزي- اين آب به حدي تصفيه شده که ماهي ها و مرغابي هاي برکه ها بتواند به حيات خود ادامه بدهند. «آبي که از جنگل هاي لتمال کن وارد آبشار تهران مي شد آهک و سيمان زيادي را با خود مي آورد و هيچ موجود زنده اي نمي توانست کنار آن زندگي کند، به طوري که پرنده ها هم در اثر نوشيدن آن مي مردند. اما با تصفيه آب ما موفق شديم ماهي ها را هم در اين برکه ها زنده نگه داريم.» اين را خلج که در حال سرکشي به بخش هاي مختلف آبشار تهران است مي گويد. به گفته او مهندس سمناني- طرح آبشار تهران - براي هدايت اين آب، يک مخزن کمي پايين تر از تک درخت ايجاد کرده تا آب رودخانه کن از آنجا پمپاژ شده و به درون برکه هاي پاييني بريزد. بالاترين سازه اي که در آبشار تهران ديده مي شود، آلاچيقي است که به آن «برج تقسيم آب» مي گويند. اين برج بيشتر شبيه يک آلاچيق بزرگ چوبي است که درست وسط آن، برکه اي کوچک قرار دارد. نيمکت هايي که در اطراف اين آلاچيق تعبيه شده محل مناسبي براي نشستن و ديدن مناظر پايين دست است.

هشت برکه بهشتي
 

کنار بالاترين آلاچيق آبشار تهران که بايستي، هشت برکه کوچک و بزرگ را مي بيني که در ارتفاعات مختلف تعبيه شده اند. سه برکه اول کوچک هستند و برکه هاي چهارم و پنجم کمي بزرگ تر مي شوند اما همه آنها به شکل استخر ساخته شده اند. سر برکه آخر شبيه برکه هاي واقعي هستند و لبه آنها شيب دار است.
هر برکه به وسيله گياهان مختلفي که احاطه اش کرده اند فضاي جديدي را به وجود مي آورند. کنار يکي از اين برکه ها، نخل هاي مرداب و جگن، از زمين سر برآورده. کمي آن طرف تر، نيلوفرهاي آبي با گل هاي صورتي و سفيد، برکه اي طبيعي را يادآوري مي کنند. انواع کاکتوس ها در کنار برکه اي ديگر تصويري مي سازند که تنها در آبشار تهران مي شود ديد. از سماق آمريکايي گرفته تا سيد الاشجار و بلوط و موگو- نوعي کاج- درختاني هستند که سنگ فرش خيس پياده راه ها را سايه مي کنند. طراح آبشار تهران از باغ ايراني هم غافل نشده و در فاصله ميان برکه ششم تا هفتم انواع درختان ميوه مثل گيلاس، آلبالو و گردو را کاشته است. در آبشار تهران شما مي توانيد انواع توت ها و ازگيل را هم پيدا کنيد؛ البته درختاني مثل صنوبر، تبريزي و سپيدار هم جايگاه خودشان را در اين تفرجگاه طبيعي حفظ کرده اند. رشيدي يکي از ساکنين منطقه 22 شهرداري تهران است که همراه خانواده اش براي ديدن اين تفرجگاه به آبشار تهران آمده. او که براي اولين بار است از اين مجموعه ديدن مي کند به «سرزمين من» مي گويد: «اينجا، هم براي سالمندان و بچه ها مناسب است و هم براي جوان هايي که مي خواهند کوهنوردي و پياده روي کنند. فرقي نمي کند تا چه ارتفاعي بالا بروي. همه برکه هاي اينجا براي تفريح و استراحت مناسب هستند. تنها مشکلش اين است که بدون وسيله شخصي نمي توانيم به اينجا بياييم. چون هيچ وسيله حمل و نقل عمومي براي رسيدن به اينجا وجود ندارد.» همان طور که اين شهروند تهراني مي گويد آبشار تهران هنوز براي خيلي از تهراني ها دور از دسترس است. شايد ساکنان شهرک شهيد باقري که همسايه آبشار تهران هستند راحت تر از همه مي توانند به اين تفرجگاه عمومي دسترسي داشته باشند.

برج هاي سنگي
 

تمام نظمي که از بالا تا پايين آبشار تهران ديده مي شود بدون طراحي هاي معمول و معماري هاي کلاسيک انجام شده است. مردي که طراح باغ صفه و باغ پرندگان اصفهان است، در تمام مدت زمان اجراي پروژه روي تخته سنگي نشسته و از ذهن خلاقش براي طراحي بخش هاي مختلف آن کمک گرفته است. مهندس سمناني براي بالا رفتن از اين کوه و رسيدن به برکه ها، دو راه را طراحي کرده است؛ يکي راه سنگي سمت چپ و ديگري پلکان طويل پيچ در پيچ سمت راست آبشار. اين راه هاي پوشيده از سنگفرش، با راه هاي فرعي شما را به سمت برکه ها هدايت مي کنند. ميان اين راه ها، جوي هاي باريکي هم تعبيه شده اند که آب را به سمت باغچه ها و برکه ها مي برند. هر شش برکه بالايي آبشار تهران، به وسيله جوي هاي کوچک و بزرگ با هم در ارتباط هستند. به دليل تفاوت ارتفاعي که اين برکه ها با هم دارند آبشارهايي در مسير عبور آب ايجاد شده که ارتفاع بلندترين آنها به حدود 10 متر مي رسد. برکه ششم جايي است که آب، راهش را به سمت يک مخزن ديگر کج مي کند و از آنجا براي وارد شدن به برکه هفت و هشت دوباره به مخزني ديگر مي ريزد. به جز برکه ها و آبراه ها، يکي ديگر از جاذبه هاي آبشار تهران، آلاچين هايي هستند که روي برج هاي سنگي بنا شده اند. در سمت راست اين تفرجگاه، برج هاي سه قلو روي ديواره هاي سنگي قرار دارند. اينها در واقع آلاچيق هايي هستند که سايبان خوبي براي استراحت دارند. يک برج ديگر که به برج حلزوني يا برج کبوتر معروف است، کمي بالاتر از برج هاي سه قلو قرار گرفته. همان طور که از اسم اين برج پيداست براي رسيدن به بالاي آن بايد پله هاي سنگي حلزوني شکل را گرفت و بالا رفت. انتهاي اين راه پله چيزي نيست جز لانه کبوترها. درست روبه روي اين برج ها، يک ديوار سنگي شبيه ديوار چين اما در ابعاد بسيار کوچک تر هم ساخته شده که هنوز هيچ آلاچيقي روي آن قرار نگرفته است. به گفته مجري اين طرح، جنس همه آلاچيق ها از چوب روس است که دوام زيادي درد. لانه هاي پرنده اي که روي ديوارهاي برج نصب شده از نماي نزديک به چشم مي آيند. اينها حالا براي گنجشک هاي ساکن آبشار خانه اي دائمي هستند.

کمر سبز پايتخت
 

تبديل کردن کمربند شمالي تهران به فضايي سبز آرزويي است که مديريت شهري پله پله آن را محقق مي سازد. شمال تهران اين ظرفيت را دارد که از آبشار تهران در منتهي اليه غربي بزرگراه شهيد همت، تا کوه هاي دارآباد در شمال شرق تهران به يک تفرجگاه بزرگ و مناسب براي پايتخت تبديل شود. به گفته شهردار منطقه 22 قرار است 3 هزار هکتار از دامنه البرز در حاشيه شهر تهران، به فضاي سبز تبديل شود و با افتتاح آبشار تهران 70 هکتار آن محقق شده است. «پروژه آبشار تهران يکي از بزرگ ترين مجموعه هاي تفريحي- گردشگري است که با هدف هويت بخشي به دامنه البرز، جلوگيري از تصرف زمين هاي موجود توسط افراد حقيقي و حقوقي و ايجاد ارتباط ميان انسان و طبيعت با استفاده از مصالح طبيعي و همگون با طبيعت احداث شده است.» اين را مرادي که پروژه هاي تفريحي متعددي را در منطقه 22 در دست احداث دارد به «سرزمين من» مي گويد. البته آبشار تهران تنها آبشاري نيست که پايتخت به خود ديده. آبشار دو قلو در ارتفاع 2 هزار و 700 متري رشته کوه البرز، زير پناهگاه شير پلا قرار گرفته و از زيباترين آبشارهاي ناحيه شميران به شمار مي رود. اين آبشار طبيعي از ذوب برف هاي بلندي هاي البرز به وجود آمده است. آبشار «اوسون» در منطقه در بند تهران و آبشار «سوتک» در شمال غربي دربند هم از ديگر آبشارهاي معروف تهران هستند. اما اين آبشارها با آبشاري که جديداً متولد شده تفاوت هاي زيادي دارند. يکي از مهم ترين آنها، مصنوعي بودن آبشار تهران در عين طبيعي بودنش و همچنين دسترسي بسيار راحت آن براي عموم مردم است. شايد بسياري از مردم تهران توانايي طي کردن مسير کوهنوردي شيرپلا و ديدن آبشار دوقلو را نداشته باشند اما بيشتر آنها مي توانند با استفاده از خودروي شخصي به ديدن آبشار تهران بروند و از زيبايي هاي کوه هاي البرز لذت ببرند.

راهنماي سفر
 

تنها راه رسيدن به آبشار تهران، خودروي شخصي و از بزرگراه شهيد همت است. شما مي توانيد تابلوي «آبشار تهران» را در همت غرب، درست چسبيده به خروجي شهرک شهيد باقري ببينيد. بهترين راه بري رسيدن به اين تفرجگاه جديد، دنبال کردن تابلوهايي است که در شهرک شهيد باقري نصب شده اند و رويشان نوشته شده: آبشار تهران. اصلاً نگران پيدا کردن جاي پارک نباشيد چرا که اين مجموعه تفريحي پنج پارکينگ با ظرفيت هزار و 500 خودرو دارد.
منبع: نشريه سرزمين من، شماره 7