مفاهيم نقاشي کودکان


 

نويسنده: نازيلا سرهنگي




 
کودکان، اين فرشتگان کوچک داراي عواطف و احساساتي همچون آيينه هستند. تجزيه و تحليل مسايل اطراف از ديد آنها، برخلاف تصور والدين بسيار عميق و تأثيرگذار است.
آنها به دليل افکار کودکانه و حساس خود، گاهي مسايل خيلي کوچک را بزرگ ديده و براي خود به عنوان يک مشکل لاينحل تلقي مي کنند. تفسير آنها کودکانه است و نمي توانند مانند افراد بزرگسال مسايل را تجزيه و تحليل کرده و آنها را عقلاني تفسير کنند. نوع ديد آنها اغلب احساسي است. براي آن که بتوان مانند آنها فکر کرد، بايد از دريچه ي ديد آنها به مسايل نگريست. نقاشي نوعي تخليه ي رواني براي کودکان و حتي بزرگسالان است. براي آن که بتوان يک نقاشي را از نظر روان شناسي تحليل کرد، بايد خيلي از مسايل را در نظر گرفت. نمي توان از يک کودک بلافاصله بعد از داشتن يک تنش رواني، انتظار يک نقاشي بهنجار را داشت. البته بايد به اين نکته توجه کرد که تحليل ها لزوماً به عنوان يک برداشت صد در صدي از شخصيت کودک ما نيست، بلکه تنها گوشه يي از شخصيت او را به ما مي نمايانند.
الف) استفاده از رنگ و قالب مشخص در اين نقاشي، نوعي تکيه بر هيجان پذيري و هيجان خواهي کودک و در عين حال ميل بر صلح و آرامش را در او نشان مي دهد. اين کودک ارتباط پر رنگ تري با مادر دارد و او را به عنوان منبع امنيت و محبت شناخته است. در کنار اين ارتباط، او نقش پدر را هم پذيرفته، ولي رابطه ي کمرنگ تري با او دارد که با توجه به نوع زندگي امروزه و مشغله هاي والدين اين مسأله غير طبيعي نيست و در نقاشي بيشتر کودکان ديده مي شود. لذت بردن از زيبايي و زيبا پسندي از مشخصات ديگر اين کودک است. ميل به حفظ اسرار دروني يا بطور ساده تر، ميل به پنهان کردن، در اين نقاشي ديده مي شود که معمولاً اين نکته در کودکاني که در گفتار خويش هرازگاهي غلو مي کنند، مشهود است. البته اين امر به صورت طبيعي در بيشتر کودکان ديده مي شود و به مرور از بين مي رود.
ب) استفاده از اين نوع خطوط، بين حساسيت و ظرافت و هرازگاهي نيز کمرويي در کودکان است. نوع کشيدن خانه و دريچه هاي آن، به نوعي تمايل به مشارکت و تقسيم پذيري کودک يا اشاره به روحيه ي باز او است. خانه ي کشيده شده درعکس که در واقع مدرسه است با توجه به نوع ترسيم آن، نشان دهنده ي اين است که کودک کاملاً در اين مکان احساس آرامش و امنيت مي کند و از بودن در آن لذت مي برد. در عين حال، در اين مکان به نوعي احساس سردي و بي روحي هم ديده مي شود، که اگر اولاً مدارس، کمي بيشتر در زيبا جلوه دادن مکان هاي فرهنگي بکوشند مطمئناً تأثير مستقيمي بر ديدگاه کودکان نسبت به خانه ي دوم آنها خواهد داشت و نه تنها کودک حس زيباتري نسبت به اين محيط پيدا مي کند، البته ميل و اشتياق بيشتري در جهت يادگيري و گذراندن وقت در اين مکان خواهد داشت.
منبع:نشريه 7 روز زندگي-ش86.