آيا شما قبل از اين زنده بوده ايد؟


 





 
از عجيب ترين مسائلي که هنوز بشر از حل آن عاجز مانده است وقايعي است که به دنبال هم اخيراً در کشورهاي مختلف رخ مي دهد.
جريان قضايا اين است که يک چندي است از اين سو و آن سو افرادي پيدا مي شوند که با دلايل و شواهدي که امکان ترديد و شبهه براي کسي باقي نمي گذارد ادعا مي کنند که در يک قرن و يا چند سال پيش در فلان نقطه به نام فلان زنده بوده اند و بر اثر فلان واقعه به قتل رسيده و يا مرده اند.
اگر افرادي که در جهان زندگي مي کنند روزي ديگر در اين جهان بوده اند، در اين صورت چرا ما نمي توانيم خاطرات حيات قبلي خود را به ياد بياوريم...؟
اين پرسش و بسياري از پرسش هاي ديگر ما را در برابر معمايي از حيات قرار مي دهد.
به هر حال اينک ماجراي چند واقعه که اخيراً اتفاق افتاده براي شما بيان مي کنيم:
خانم (روت سيمونس) در روز 29 نوامبر 1958 در حالي که در يک خواب عميق هيپنوتيزم فرو رفته بود چنين جواب داد:
نامم (بريدي) است...
بعد از مرگ مادر بزرگم (بريگت) مرا (بريدي) ناميدند.
- آيا مي دانيد آن زمان چه سالي بود؟
- خوب به خاطر ندارم، هزار و هشتصد و خرده اي. هشتصد شصت و چهار... من درست هشت سال دارم.
- در کدام کشور و در چه شهري زندگي مي کرديد...؟
- در شهر (گورک) در کشور ايرلند.
اما او در حقيقت نه بانو بود و نه اهل ايرلند، بلکه وي دختري بود جوان که در آمريکا (براسکا) متولد شده و هم اکنون نيز در قيد حيات است.
اينک داستان (شانتي ديوي) دختر 11 ساله هند شرقي را بررسي مي کنيم.
(شانتي) جزئيات زندگي قبلي خود را به خاطر داشت، او به طور دقيق شرح خانه شوهر پيشين خود را در (مونترال) مي داد.
دو جعبه پولي را که پنهان ساخته بود به خوبي به خاطر مي آورد.
او اطمينان داشت که آن دو جعبه پول هنوز هم آنجاست.
از همه حوادث بالا عجيب تر جريان "ادگارکيس" بود که در سال 1877 در (موپکينزويل) آمريکا متولد شده بود.
او زماني که در يکي از هيپنوتيزم ها به ذکر خاطرات خود پرداخت معلوم شد که در زندگي پيشين وي مردي وجود داشته که سمت فرماندهي را در جنگ هاي استقلال آمريکا داشته است.
مشخصات اين افسر يادداشت شد، وقتي به دفاتر افسران آن زمان مراجعه کردند با کمال تعجب ديدند افسري با اين مشخصات در سال 1877 وجود داشته است.
اکنون از يک جوان عرب اهل سوريه ياد مي کنيم که نامش (جبل) است (جبل) پس از هيپنوتيزم اظهار داشت که من تاجر ثروتمندي در شهر دمشق هستم. (جبل) حتي اظهار داشت از تاجر ديگري که در دمشق است مبالغي طلبکار است. عجيب آن که چنين تاجري در دمشق وجود داشت و اين بدهکاري را به تاجر متوفي اعتراف کرده بود.
در هندوستان يک کودک هندي به نام (پرايو) در جواب به پرسش ها قيقا نام کامل سه خانواده را از پدر تا جد و نتيجه که در زندگي قبلي وي وجود داشته اند همه را داده بود.
هنگامي که به آن دهکده (که وي عقيده داشت قبلاً در آنجا سکونت داشته است) مراجعه شد اسامي خانواده ها دقيقاً به اثبات رسيد، حال آن که اين کودک هنوز بيش از ده سال نداشت.
چندي پيش يک بانوي گمنام انگليسي در خواب هيپنوتيزم خود ادعا مي کرد که او (ني ريا) و يک دختر برده انگليسي در يونان قديم بوده است.
داستاني که وي نقل مي کرد مربوط به سرگذشتي بود که هزاران سال پيش در زمان (تيتوس) امپراطور قديم يونان اتفاق افتاده بود و شنوندگان با کمال حيرت آن را مي شنيدند.
يکي از فرانسويان به نام (مادام رينود) چندي پيش در جواب هيپنوتيزم زندگي پيشين خود را در (ژنوا) کاملاً به خاطر داشت.
او گفت: در اولين سفر خود به ايتاليا در خانه اي به بيماري سل در گذشته است. همين که به کليساي آن شهر مراجعه شد دقيقاً به اثبات رسيد که در سال 1809 چنين زن مسلولي در آن شهر بدرود زندگي گفته است.
 
***
يکي از وقايع جالب موضوع يک نفر خارجي بود که براي نخستين بار به انگلستان آمده بود.
وي يک روز بر حسب تصادف با شيشه ويتريني روبه رو گرديد که با الماس روي آن حکاکي شده بود، آن مرد اصرار ورزيد که اين حکاکي از طرف وي صورت گرفته است و با اطمينان کامل جزئيات اين مورد را بيان مي کرد. وقتي که به جريان امر مراجعه شد دقيقاً توضيحات وي به اثبات رسيد.
جريان (الکساندريا) يکي از جالب ترين وقايع حيات دوباره است. (الکساندريا) دختر خردسالي بود که در 5 سالگي در سال 1910 در شهر (مامونتر) در گذشت.
پس از وي مادر داغديده ش خواب هاي عجيبي ديده بود که در آن دختر در گذشته مادر را دلداري مي داد و حتي سوگند ياد مي کرد که دوباره به صورت يک دختر تازه باز خواهد گشت.
چندي بعد مادر حامله شد و صاحب دو دختر دوقلو گرديد که يکي از آنها شباهت فراواني به (الکساندريا) داشت.
مادرش نام او را (الکساندرياي دوم) گذارد. الکساندرياي دوم در سن 10 سالگي براي مادرش از شهر (مونتريل) که ابداً در عمر کوتاه خود نديده بود توضيحاتي داده بود که همه به شگفتي دچار شده بودند، وي از مناظري تعريف مي کرد که يک تماشاچي فقط مي توانست به ياد داشته باشد.
باز هم در بررسي ها به اين گونه حوادث که افراد مختلف در خواب هيپنوتيزم از زندگي گذشته بحث مي کنند که برخي قرن ها از آن گذشته و برخي ديگر بيش از چند سال فاصله ندارد بسيار برخورد مي کنيم.
$ اين موضع چه بايد باشد؟
روانکاوان عقيده دارند که اين موضوع از خواندن و يا شنيدن حوادثي که انسان به خاطر سپرده سرچشمه مي گيرد، اما در خواب هيپنوتيزم دقت اين اطلاعات که گاهي تا سر حد اعجاز مي رسد اين صورت کلي را تخطئه مي کند.
در کشورهاي خاورزمين (تناسخ) جزء معتقدات مردم است، هنور مردم ژاپن عقيده دارند پس از مرگ دوباره به زمين باز مي گردند.
در عربستان، ترکيه، هندوستان (تناسخ) پيروان فرواني دارد.
در باختر زمين دانشمنداني مانند هايت من، گوته، ويکتور هوگو، توماس هوکسلي، سروالتر اسکات از افرادي هستند که از ازليت وجود حمايت مي کنند.
دانشمند بزرگ توماس هوکسلي عقيده دارد که: تنها متفکران بسيار عجولند که ازليت را رد مي کنند ممکن است ما از بسياري نکات آگاه نباشيم، اما آيا آن چيزها دروغ است.
سيمون فيوکام دانشمند آمريکايي امکان پرواز با هواپيما را محال مي دانست. پروفسور ايراسمسوس ويلسون در سال 1878 امکان روش شدن چراغ از مسافت دور (چراغ برق) را امري ممتنع مي شمرد، اما هم هواپيما صحت يافت و هم برق وجود پيدا کرد.
هيچ کس نمي تواند موضوع زندگي پيشين را نفي کند، همانطور که اثبات آن مشکل است ما هنوز نمي دانيم اين وقايع که همگي با شواهد و دلايل مقتضي همراه است چه مي تواند باشد چگونه ممکن است کسي از شهر و محله و افرادي نام ببرد که هيچ گاه آنجا را نديده و نمي شناخته است و اين شهرها و محله و افراد همگي درست باشد.
شايد در آينده بشر بتواند به اين پرسش ها پاسخ قانع کننده اي بدهد.
منبع: نشريه دانشمند، شماره 582.