لكه ننگ ابدي بر پيشاني آمريكا
لكه ننگ ابدي بر پيشاني آمريكا
لكه ننگ ابدي بر پيشاني آمريكا
دوازده تيرماه يادآور يكي از تلخترين خاطرات مردم ايران و درعين حال يكي از آشكارترين موارد نقض حقوق بشر از سوي دولت آمريكا است. در 12 تيرماه 67 برابر با سوم ژوئيه 1988 يك فروند هواپيماي مسافري ايرباس خطوط هوايي جمهوري اسلامي كه از بندرعباس عازم دوبي بود بر فراز آبهاي خليج فارس و در نزديكي جزيره "هنگام" مورد حمله يگان دريايي آمريكا مستقر در آبهاي خليج فارس قرار گرفت و سقوط كرد. اين هواپيما كه با دو فروند موشك ناو جنگي "وينسنس" مورد حمله قرار گرفت حامل 290 مسافر و خدمه بود كه تمامي آنها اعم از 66 كودك 53 زن و 46 تبعه كشورهاي خارجي كشته شدند.
سقوط هواپيماي مسافري ايران يكي ديگر و شايد شديدترين نمونه از مراحل رويارويي آمريكا با جمهوري اسلامي بود و با توجه به حوادث مربوط به آن دوران ، اين اقدام با هدف تضعيف جمهوري اسلامي و ياري رساندن به رژيم صدام انجام شد.
با توجه به تجهيزات پيشرفته به كار رفته در ناو جنگي وينسنس و دلايل ديگري كه با مرور حادثه و كارشناسي آن به دست آمد، عمدي بودن اين جنايت ثابت شد. پرونده حمله ناو آمريكايي وينسنس به هواپيماي مسافري ايرباس هرچند به علت كارشكنيهاي دولت وقت آمريكا و سستي و انفعال مجامع بينالمللي با تاخير چند ساله مواجه شد اما در نهايت با پرداخت غرامت از سوي دولت وقت آمريكا مختومه شد. يك سال پس از تجاوز رژيم عراق عليه جمهوري اسلامي ايران در سال 1360 سلسله حملات متعدد به كشتيهاي تجاري در خليج فارس شروع و با اعلام مين گذاري سواحل بندر امام خميني (ره) و حمله به دو كشتي تجاري در تاريخ 31 دي ماه 1360 امنيت خليج فارس به وسيله عراق مختل شد . پس از آنكه فرانسه هواپيماهاي سوپراتاندار و موشكهاي اگزو سه را به عراق تحويل داد ابعاد و شدت اين حملات افزايش يافت. در برابر اين حملات كه عراق به صراحت مسئوليت آن را برعهده ميگرفت شوراي امنيت عكس العمل مناسبي نشان نداد ولي در قبال انتساب به دور از واقعيت چند حمله به ايران و شكايت شوراي همكاري خليج فارس شوراي امنيت در 11 خرداد مبادرت به صدور قطعنامه 533 كرد و در آن خواستار توقف اين حملات شد.
از آغاز جنگ تا 19 تير 1363بالغ بر 113 كشتي در خليج فارس مورد حمله موشكي قرار گرفت. جمهوري اسلامي ايران در دي 1363 به دبيركل وقت سازمان ملل اعلام كرد كه از هرگونه اقدامي براي تامين آزادي و امنيت كشتيراني در خليج فارس حمايت و استقبال خواهد كرد اما حملات به كشتيها ادامه يافت. تا تيرماه 1366 حدود 85 ميليون تن كالا از محموله كشتيها در خليج فارس به زير آب رفت. 41 كشتي كاملا نابود شدند و به 34 تن محموله ديگر آسيب وارد شد . همچنين بيش از 300 نفر از ملوانان كشورهاي گوناگون به قتل رسيدند و به همين تعداد نيز مجروح شدند. بدين ترتيب عراق در هدف خود مبني بر بينالمللي كردن جنگ خليج فارس تا اندازهاي موفق شد و قدرتهاي غربي و در رأس آنها آمريكا بهانه لازم براي حضور گسترده و تهديدآميز در خليج فارس را يافتند.
درپي اين حوادث نفتكشهاي كويتي با پرچم آمريكا در خليج فارس حركت كردند و اسكورت نظامي نفتكشها و كشتيهاي تجاري مورد نظر آمريكا در خليج فارس آغاز شد. تنها اندكي پس از اين و در 9 مهر يك فروند كشتي ايراني مورد حمله نيروهاي نظامي آمريكا قرار گرفت و پس از آن حملات نظامي آمريكا به سكوهاي نفتي ايران دخالت آشكار آن دولت در منطقه به نفع عراق و عليه جمهوري اسلامي ايران را به وضوح نشان داد.
در تاريخ 12 تيرماه 67 پرواز شماره 655 ايران اير ساعت 10 و 17 دقيقه صبح با 290 مسافر و خدمه از فرودگاه بندرعباس به سمت دوبي به پرواز درآمد. اين هواپيما پرواز 28 دقيقهاي خود را با 27 دقيقه تاخير آغاز كرد. ارتفاع هواپيما به 14 هزار پا ميرسيد. سپس بايد كاهش ارتفاع داده و در پايان در فرودگاه دوبي فرود ميآمد. اين هواپيما در كريدور تجاري در مسيري مستقيم به سمت فرودگاه دوبي حركت ميكرد اما مسافران غيرنظامي و بيگناه اين هواپيما خبر نداشتند كه 12 هزار پا زير پاي آنها رزم ناو وينسنس تا 4 كيلومتر به داخل حريم آبي ايران تجاوز كرده است.
اين رزم ناو در 40 مايلي مكاني كه فرماندهان نيروي دريايي به آن فرمان استقرار داده بودند مستقر شده بود. پايگاه اينترنتي "وات ريلي هپند" با انتشار مقالهاي در اين خصوص درباره آنچه در داخل ناو اتفاق افتاد ميافزايد: "اولين كسي كه در ناو تلاش كرد هويت اين هواپيما را تاييد كند اندرو آندرسون افسر جز كشتي بود كه پيامي الكترونيكي را براي هواپيما فرستاد در اين پيام آمده بود: دوست يا دشمن معرفي كنيد و در جواب شنيده شد: هواپيماي مسافري".
فاصله هواپيماي ايرباس از ناوچه رزمي وينسنس حدودا 38 كيلومتر بود. در اين حال كاپيتان "راجرز" فرمانده وينسنس با احتمال وقوع يك درگيري نظامي دستور برقراري آرايش نظامي داد. در آن سو كاپيتان رضايي وضعيت را به فرودگاه بندر عباس، "عالي" گزارش نمود. سي ثانيه بعد اولين موشك بال سمت چپ هواپيما را جدا كرده و متعاقبا موشك ديگر نيز مستقيم به قسمت دم هواپيما برخورد كرده و آنها را از جا كندند و هواپيما مستقيم به سمت دريا شيرجه رفت. هشتاد و چهار ثانيه پس از شليك موشكها هواپيماي ايرباس ايراني به سطح دريا برخورد نمود و منهدم شد. چند لحظه بعد به كاپيتان راجرز اعلام شد كه قطعات هواپيماي ساقط شده كه از آسمان به دريا ميافتند بسيار بزرگتر از يك اف 14 هستند.
صبح روز بعد حقايق بر همگان آشكار شد و جهانيان آگاه شدند كه اشتباهي در كار نبوده و ناوچه آمريكايي تعمدا هواپيماي مسافربري ايراني را مورد هدف قرار داده بود و جالب اينكه در آن لحظه هم ناوچه آمريكايي و هم هواپيماي ايراني هر دو در آبهاي ايران بودند. به دنبال حمله ناو جنگي وينسنس به هواپيماي مسافري ايرباس واكنشهاي زيادي در اسناد بينالمللي و در مطبوعات منطقه و جهان ثبت شده است. بخشي از اين واكنشها به سازمانها و مجامع بينالمللي برمي گردد. هرچند مجامع و سازمانهاي بينالمللي در آن روز در قبال حادثه ياد شده به علت اعمال نفوذ آمريكا در انفعال به سر ميبردند اما مرور آنها به بهانه بررسي اصل حادثه خالي از لطف نيست.
از طرفي مقامات وقت واشنگتن هم به اين بهانه مواضعي را اتخاذ كردند كه آنها هم در اسناد بينالمللي ثبت شده است. در مواضع اتخاذي واشنگتن رفتار دوگانه با موازين حقوق بشري و تلاش براي توجيه جنايات ارتكاب يافته از سوي نيروي دريايي آمريكا كاملا آشكار است كه خود بهترين دليل بر خوي استكباري سردمداران آمريكا است.
البته مقامات وقت واشنگتن در ادامه و در برابر ارائه دلايل مستند و محكمه پسند جمهوري اسلامي در اين باره با توجيه جنايت خود و اشتباه قلمداد كردن و در نتيجه پرداخت غرامت از مواضع اوليه خود عقب نشيني كردند. در ادامه واكنشهاي ياد شده در دو قسمت ارائه ميشود.
الف - واكنش سازمانهاي بينالمللي به حادثه حمله ناو آمريكايي به هواپيماي مسافري ايراني
درپي اين اقدام تجاوزكارانه آشكار ، جمهوري اسلامي ايران در 14 تير 1367 در نامهاي به رئيس شوراي امنيت خواستار تشكيل جلسه فوري شوراي امنيت براي رسيدگي به موضوع شد. 25 تير 1367 شوراي امنيت تشكيل جلسه داد. از سوي جمهوري اسلامي ايران علي اكبر ولايتي وزير امور خارجه وقت ايران و از سوي آمريكا جرج بوش "بوش پدر" معاون وقت رئيس جمهوري آمريكا در جلسه حضور داشتند.
وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در فرازي از سخنان خود اعلام كرد: حضور نظامي آمريكا در خليج فارس تنها منادي مرگ و بي قانوني و شرارت بوده و جز ناامني چيزي به ارمغان نياورده است. اقدام جنايتكارانه آمريكا در حمله به هواپيماي كشوري نيز يكي از اين موارد است كه به هيچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجيه نيست.
1. شوراي امنيت تاسف عميق خود را از ساقط ساختن هواپيماي غيرنظامي ايران به وسيله موشكي كه از يك ناو جنگي امريكا شليك شده و تسليت عميق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگيز جان انسانهاي بي گناه ابراز ميدارد.
2. شوراي امنيت همدردي صميمانه خود را به خانوادههاي قربانيان سانحه غم انگيز و دولتها و كشورهاي آنان اعلام ميدارد. 3. شوراي امنيت از تصميم سازمان بينالمللي هواپيمايي كشوري در پاسخ به درخواست جمهوري اسلامي ايران مبني بر ايجاد كار گروه تحقيق براي بررسي تمام حقايق موجود همچنين از اعلام ايالات متحده آمريكا و جمهوري اسلامي ايران مبني بر تصميمشان براي همكاري با بررسي سازمان هواپيمايي كشوري استقبال ميكند.
4. از تمامي اعضاي كنوانسيون 1323 شيكاگو درخواست ميكند كه در همه شرايط مقررات و رويههاي سلامت هوانوردي كشوري به ويژه ضمائم آن كنوانسيون را به منظور جلوگيري از چنين پيشامدهايي دقيقا مراعات نمايند.
5. لزوم اجراي فوري و كامل قطعنامه 598 (1366) شورا را به عنوان تنها مبناي حل جامع عادلانه شرافتمندانه و پايدار منازعه ميان ايران و عراق ابراز و پشتيباني خود را از دبير كل براي اجراي اين قطعنامه اعلام و خود را مستلزم به همكاري با دبير كل براي تسريع در اجراي طرح اجرايي او ميداند. "
در پي اين واكنش شوراي امنيت جمهوري اسلامي علاوه بر شوراي امنيت و شوراي ايكائو شكايت خود را در ديوان بينالمللي دادگستري لاهه نيز مطرح كرد. البته سازمان هواپيمايي كشوري بينالمللي به عنوان سازمان تخصصي وزير مجموعه سازمان ملل متاسفانه به علت شرايط خاص حاكم بر آن دوران از مسائل سياسي به دور نماند و به جاي بررسي فني و ارائه طريق به شوراي امنيت تنها به ابراز تاسف و تسليت به بازماندگان سانحه پرداخت.
ب ـ واكنش مقامات آمريكايي به حادثه حمله ناو وينسنس به هواپيماي مسافري ايراني
برخي مقامات آمريكايي نه تنها از ابراز تاسف ظاهري در اين باره خودداري كردند بلكه با موضع گيريهاي غيرانساني بر جنايت خود اصرار كردند. به نوشته پايگاه اينترتي "وات ريلي هپند" جرج بوش پدر معاون رونالد ريگان رئيسجمهور وقت آمريكا در مرداد 1367 گفت: "من هرگز از طرف آمريكا عذرخواهي نميكنم. من اهميتي نميدهم كه چه كاري انجام داده است. من اهميت نميدهم حقيقت چيست. "
به نوشته اين پايگاه اينترنتي تمامي پرسنل وينسنس مدال افتخار دريافت كردند. پس از اين واقعه ناخدا يكم "ويليام راجرز" فرمانده ناو وينسنس در مصاحبهاي مطبوعاتي به صراحت اعلام كرد: "اگر صدها بار نيز آن اتفاق رخ دهد باز هم دستور شليك خواهم داد. "
بعد از اين فاجعه مقامات امريكايي براي توجيه اين جنايت دلايل ضدونقيضي عنوان كردند و كوشيدند اين اقدام خصمانه را يك اشتباه قلمداد كنند. اما با وجود اين كوششها به علت وجود دلايل و قرائن كاملا آشكار از جمله مجهز بودن ناو جنگي وينسنس به پيشرفتهترين رادارها و رايانههاي عملياتي همچنين مشخص بودن نوع هواپيماي در حال پرواز مسلم شد كه احتمال اشتباه توسط فرمانده ناو نه تنها وجود نداشته بلكه بسياري از كارشناسان نظامي اين اقدام را اقدامي كاملا تعمدي اعلام كردند.
كارشناسان در همان زمان در واكنش به مواضع مقامات آمريكايي مبني بر شليك به هواپيماي مسافري از روي اشتباه تصريح كردند: "سيستمهاي رديابي و رهگيري ناو وينسنس به قدري پيشرفته بود كه اين امكان را به خود و فرمانده آن ميداد كه آنان بتوانند در يك لحظه 200 هدف را در فاصله 400 كيلومتري تشخيص دهند و سرعت مسير و اهداف آن را مشخص كنند. در جلسه 22 تير 1367 شوراي ايكائو كه براي بررسي علل وقوع اين حادثه تشكيل شده بود رئيس ايكائو بر اين نكته تاكيد كرد كه اين اصل بنيادين كه به موجب آن دولتها بايستي از توسل به اقدامات مسلحانه عليه هواپيماهاي غيرنظامي خودداري نمايند بايد توسط همه دولتها رعايت شود. در اين جلسه نماينده آمريكا پس از تبيين مواضع خود در سخناني كه نشانگر معيارهاي دوگانه در حقوق بشر است اعلام كرد: "پرداخت هر خسارتي از سوي آمريكا بايد به موجب شرايط حقوقي قوانين ايالات متحده و با مشورت كنگره اين كشور باشد نه قواعد بينالمللي ! " دولت وقت آمريكا همچنين با صدور بيانيهاي با برشمردن چهار ادعا تلاش كرد تا حدودي خود را در خصوص حمله به هواپيماي مسافري تبرئه كند. اين چهار ادعا عبارت بودند از:
1. مسير پرواز: هواپيماي ايراني خارج از كريدور هوايي مسافري بوده است.
2. هواپيماي ايراني در ارتفاع 7 هزارپايي در حال پرواز بوده كه اين ارتفاع خيلي كمتر از ارتفاع استاندارد در اين شرايط بوده است.
3. هواپيما در حال حركت به سمت ناو وينسنس بوده است.
4. هواپيماي ايرباس از سيستم پاسخگويي هواپيماي نظامي ايران استفاده ميكرده است.
اما تنها يك ماه بعد دولت آمريكا در موضع گيري ديگري اعلام كرد تمامي اين ادعاها نادرست بوده است. در اين بيانيه آمده بود: "اين هواپيما در پرواز نهايي خود با چند مركز مختلف كنترل ترافيك هوايي از طريق سيستم استاندارد غيرنظامي تماس داشته و چند ثانيه پيش از شليك اولين موشك توسط ناو وينسنس به زبان انگليسي با فرودگاه بندرعباس صحبت كرده بود. "
منبع:روزنامه جمهوری اسلامی، 12/4/۱۳۸۹
/ع
سقوط هواپيماي مسافري ايران يكي ديگر و شايد شديدترين نمونه از مراحل رويارويي آمريكا با جمهوري اسلامي بود و با توجه به حوادث مربوط به آن دوران ، اين اقدام با هدف تضعيف جمهوري اسلامي و ياري رساندن به رژيم صدام انجام شد.
با توجه به تجهيزات پيشرفته به كار رفته در ناو جنگي وينسنس و دلايل ديگري كه با مرور حادثه و كارشناسي آن به دست آمد، عمدي بودن اين جنايت ثابت شد. پرونده حمله ناو آمريكايي وينسنس به هواپيماي مسافري ايرباس هرچند به علت كارشكنيهاي دولت وقت آمريكا و سستي و انفعال مجامع بينالمللي با تاخير چند ساله مواجه شد اما در نهايت با پرداخت غرامت از سوي دولت وقت آمريكا مختومه شد. يك سال پس از تجاوز رژيم عراق عليه جمهوري اسلامي ايران در سال 1360 سلسله حملات متعدد به كشتيهاي تجاري در خليج فارس شروع و با اعلام مين گذاري سواحل بندر امام خميني (ره) و حمله به دو كشتي تجاري در تاريخ 31 دي ماه 1360 امنيت خليج فارس به وسيله عراق مختل شد . پس از آنكه فرانسه هواپيماهاي سوپراتاندار و موشكهاي اگزو سه را به عراق تحويل داد ابعاد و شدت اين حملات افزايش يافت. در برابر اين حملات كه عراق به صراحت مسئوليت آن را برعهده ميگرفت شوراي امنيت عكس العمل مناسبي نشان نداد ولي در قبال انتساب به دور از واقعيت چند حمله به ايران و شكايت شوراي همكاري خليج فارس شوراي امنيت در 11 خرداد مبادرت به صدور قطعنامه 533 كرد و در آن خواستار توقف اين حملات شد.
از آغاز جنگ تا 19 تير 1363بالغ بر 113 كشتي در خليج فارس مورد حمله موشكي قرار گرفت. جمهوري اسلامي ايران در دي 1363 به دبيركل وقت سازمان ملل اعلام كرد كه از هرگونه اقدامي براي تامين آزادي و امنيت كشتيراني در خليج فارس حمايت و استقبال خواهد كرد اما حملات به كشتيها ادامه يافت. تا تيرماه 1366 حدود 85 ميليون تن كالا از محموله كشتيها در خليج فارس به زير آب رفت. 41 كشتي كاملا نابود شدند و به 34 تن محموله ديگر آسيب وارد شد . همچنين بيش از 300 نفر از ملوانان كشورهاي گوناگون به قتل رسيدند و به همين تعداد نيز مجروح شدند. بدين ترتيب عراق در هدف خود مبني بر بينالمللي كردن جنگ خليج فارس تا اندازهاي موفق شد و قدرتهاي غربي و در رأس آنها آمريكا بهانه لازم براي حضور گسترده و تهديدآميز در خليج فارس را يافتند.
درپي اين حوادث نفتكشهاي كويتي با پرچم آمريكا در خليج فارس حركت كردند و اسكورت نظامي نفتكشها و كشتيهاي تجاري مورد نظر آمريكا در خليج فارس آغاز شد. تنها اندكي پس از اين و در 9 مهر يك فروند كشتي ايراني مورد حمله نيروهاي نظامي آمريكا قرار گرفت و پس از آن حملات نظامي آمريكا به سكوهاي نفتي ايران دخالت آشكار آن دولت در منطقه به نفع عراق و عليه جمهوري اسلامي ايران را به وضوح نشان داد.
در تاريخ 12 تيرماه 67 پرواز شماره 655 ايران اير ساعت 10 و 17 دقيقه صبح با 290 مسافر و خدمه از فرودگاه بندرعباس به سمت دوبي به پرواز درآمد. اين هواپيما پرواز 28 دقيقهاي خود را با 27 دقيقه تاخير آغاز كرد. ارتفاع هواپيما به 14 هزار پا ميرسيد. سپس بايد كاهش ارتفاع داده و در پايان در فرودگاه دوبي فرود ميآمد. اين هواپيما در كريدور تجاري در مسيري مستقيم به سمت فرودگاه دوبي حركت ميكرد اما مسافران غيرنظامي و بيگناه اين هواپيما خبر نداشتند كه 12 هزار پا زير پاي آنها رزم ناو وينسنس تا 4 كيلومتر به داخل حريم آبي ايران تجاوز كرده است.
فاصله هواپيماي ايرباس از ناوچه رزمي وينسنس حدودا 38 كيلومتر بود. در اين حال كاپيتان "راجرز" فرمانده وينسنس با احتمال وقوع يك درگيري نظامي دستور برقراري آرايش نظامي داد. در آن سو كاپيتان رضايي وضعيت را به فرودگاه بندر عباس، "عالي" گزارش نمود. سي ثانيه بعد اولين موشك بال سمت چپ هواپيما را جدا كرده و متعاقبا موشك ديگر نيز مستقيم به قسمت دم هواپيما برخورد كرده و آنها را از جا كندند و هواپيما مستقيم به سمت دريا شيرجه رفت. هشتاد و چهار ثانيه پس از شليك موشكها هواپيماي ايرباس ايراني به سطح دريا برخورد نمود و منهدم شد. چند لحظه بعد به كاپيتان راجرز اعلام شد كه قطعات هواپيماي ساقط شده كه از آسمان به دريا ميافتند بسيار بزرگتر از يك اف 14 هستند.
صبح روز بعد حقايق بر همگان آشكار شد و جهانيان آگاه شدند كه اشتباهي در كار نبوده و ناوچه آمريكايي تعمدا هواپيماي مسافربري ايراني را مورد هدف قرار داده بود و جالب اينكه در آن لحظه هم ناوچه آمريكايي و هم هواپيماي ايراني هر دو در آبهاي ايران بودند. به دنبال حمله ناو جنگي وينسنس به هواپيماي مسافري ايرباس واكنشهاي زيادي در اسناد بينالمللي و در مطبوعات منطقه و جهان ثبت شده است. بخشي از اين واكنشها به سازمانها و مجامع بينالمللي برمي گردد. هرچند مجامع و سازمانهاي بينالمللي در آن روز در قبال حادثه ياد شده به علت اعمال نفوذ آمريكا در انفعال به سر ميبردند اما مرور آنها به بهانه بررسي اصل حادثه خالي از لطف نيست.
از طرفي مقامات وقت واشنگتن هم به اين بهانه مواضعي را اتخاذ كردند كه آنها هم در اسناد بينالمللي ثبت شده است. در مواضع اتخاذي واشنگتن رفتار دوگانه با موازين حقوق بشري و تلاش براي توجيه جنايات ارتكاب يافته از سوي نيروي دريايي آمريكا كاملا آشكار است كه خود بهترين دليل بر خوي استكباري سردمداران آمريكا است.
البته مقامات وقت واشنگتن در ادامه و در برابر ارائه دلايل مستند و محكمه پسند جمهوري اسلامي در اين باره با توجيه جنايت خود و اشتباه قلمداد كردن و در نتيجه پرداخت غرامت از مواضع اوليه خود عقب نشيني كردند. در ادامه واكنشهاي ياد شده در دو قسمت ارائه ميشود.
الف - واكنش سازمانهاي بينالمللي به حادثه حمله ناو آمريكايي به هواپيماي مسافري ايراني
درپي اين اقدام تجاوزكارانه آشكار ، جمهوري اسلامي ايران در 14 تير 1367 در نامهاي به رئيس شوراي امنيت خواستار تشكيل جلسه فوري شوراي امنيت براي رسيدگي به موضوع شد. 25 تير 1367 شوراي امنيت تشكيل جلسه داد. از سوي جمهوري اسلامي ايران علي اكبر ولايتي وزير امور خارجه وقت ايران و از سوي آمريكا جرج بوش "بوش پدر" معاون وقت رئيس جمهوري آمريكا در جلسه حضور داشتند.
وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در فرازي از سخنان خود اعلام كرد: حضور نظامي آمريكا در خليج فارس تنها منادي مرگ و بي قانوني و شرارت بوده و جز ناامني چيزي به ارمغان نياورده است. اقدام جنايتكارانه آمريكا در حمله به هواپيماي كشوري نيز يكي از اين موارد است كه به هيچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجيه نيست.
پس از سخنان وزير خارجه ايران نماينده آمريكا نيز به تبيين مواضع دولت خود پرداخت و در سخنان عجيبي اعلام كرد كه پرداخت هر خساراتي از سوي آمريكا بايد به موجب شرايط حقوقي قوانين ايالات متحده و با مشورت با كنگره اين كشور باشد و نه قواعد بينالمللي . جالب است كه معاون وقت رئيسجمهور آمريكا نيز در موضعگيري عجيب تري اعلام كرد "من هرگز از طرف آمريكا عذرخواهي نميكنم من اهميتي نميدهم كه چه كاري انجام داده است من اهميت نميدهم حقيقت چیست".
شوراي امنيت نيز در جلسه 3831 خود در تاريخ 8 مرداد 1367 طرح قطعنامه پيشنهادي را تصويب كرد. متن قطعنامه 616 شوراي امنيت به اين قرار است: "شوراي امنيت با بررسي نامه مورخ 14 تير 1367 جانشين دائم جمهوري اسلامي ايران خطاب به رئيس شوراي امنيت و با استماع بيانات نماينده جمهوري اسلامي ايران (وزير امور خارجه وقت علي اكبر ولايتي) و سخنان نماينده ايالات متحده آمريكا (معاون رئيس جمهوري وقت) با ابراز تاسف عميق از اينكه يك هواپيماي غيرنظامي "ايران اير" در پروانه برنامه ريزي شده بينالمللي 655 در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسيله موشك شليك شده از ناو جنگي ايالات متحده آمريكا (وينسنس) منهدم گرديده است بر ضرورت تبيين حقايق سانحه توسط بازرسي بي طرفانه در منطقه خليج فارس تاكيد داشته است و اين شورا در ادامه قطعنامه ياد شده بر موارد زير تاكيد كرده است: 1. شوراي امنيت تاسف عميق خود را از ساقط ساختن هواپيماي غيرنظامي ايران به وسيله موشكي كه از يك ناو جنگي امريكا شليك شده و تسليت عميق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگيز جان انسانهاي بي گناه ابراز ميدارد.
2. شوراي امنيت همدردي صميمانه خود را به خانوادههاي قربانيان سانحه غم انگيز و دولتها و كشورهاي آنان اعلام ميدارد. 3. شوراي امنيت از تصميم سازمان بينالمللي هواپيمايي كشوري در پاسخ به درخواست جمهوري اسلامي ايران مبني بر ايجاد كار گروه تحقيق براي بررسي تمام حقايق موجود همچنين از اعلام ايالات متحده آمريكا و جمهوري اسلامي ايران مبني بر تصميمشان براي همكاري با بررسي سازمان هواپيمايي كشوري استقبال ميكند.
4. از تمامي اعضاي كنوانسيون 1323 شيكاگو درخواست ميكند كه در همه شرايط مقررات و رويههاي سلامت هوانوردي كشوري به ويژه ضمائم آن كنوانسيون را به منظور جلوگيري از چنين پيشامدهايي دقيقا مراعات نمايند.
5. لزوم اجراي فوري و كامل قطعنامه 598 (1366) شورا را به عنوان تنها مبناي حل جامع عادلانه شرافتمندانه و پايدار منازعه ميان ايران و عراق ابراز و پشتيباني خود را از دبير كل براي اجراي اين قطعنامه اعلام و خود را مستلزم به همكاري با دبير كل براي تسريع در اجراي طرح اجرايي او ميداند. "
در پي اين واكنش شوراي امنيت جمهوري اسلامي علاوه بر شوراي امنيت و شوراي ايكائو شكايت خود را در ديوان بينالمللي دادگستري لاهه نيز مطرح كرد. البته سازمان هواپيمايي كشوري بينالمللي به عنوان سازمان تخصصي وزير مجموعه سازمان ملل متاسفانه به علت شرايط خاص حاكم بر آن دوران از مسائل سياسي به دور نماند و به جاي بررسي فني و ارائه طريق به شوراي امنيت تنها به ابراز تاسف و تسليت به بازماندگان سانحه پرداخت.
ب ـ واكنش مقامات آمريكايي به حادثه حمله ناو وينسنس به هواپيماي مسافري ايراني
برخي مقامات آمريكايي نه تنها از ابراز تاسف ظاهري در اين باره خودداري كردند بلكه با موضع گيريهاي غيرانساني بر جنايت خود اصرار كردند. به نوشته پايگاه اينترتي "وات ريلي هپند" جرج بوش پدر معاون رونالد ريگان رئيسجمهور وقت آمريكا در مرداد 1367 گفت: "من هرگز از طرف آمريكا عذرخواهي نميكنم. من اهميتي نميدهم كه چه كاري انجام داده است. من اهميت نميدهم حقيقت چيست. "
به نوشته اين پايگاه اينترنتي تمامي پرسنل وينسنس مدال افتخار دريافت كردند. پس از اين واقعه ناخدا يكم "ويليام راجرز" فرمانده ناو وينسنس در مصاحبهاي مطبوعاتي به صراحت اعلام كرد: "اگر صدها بار نيز آن اتفاق رخ دهد باز هم دستور شليك خواهم داد. "
بعد از اين فاجعه مقامات امريكايي براي توجيه اين جنايت دلايل ضدونقيضي عنوان كردند و كوشيدند اين اقدام خصمانه را يك اشتباه قلمداد كنند. اما با وجود اين كوششها به علت وجود دلايل و قرائن كاملا آشكار از جمله مجهز بودن ناو جنگي وينسنس به پيشرفتهترين رادارها و رايانههاي عملياتي همچنين مشخص بودن نوع هواپيماي در حال پرواز مسلم شد كه احتمال اشتباه توسط فرمانده ناو نه تنها وجود نداشته بلكه بسياري از كارشناسان نظامي اين اقدام را اقدامي كاملا تعمدي اعلام كردند.
كارشناسان در همان زمان در واكنش به مواضع مقامات آمريكايي مبني بر شليك به هواپيماي مسافري از روي اشتباه تصريح كردند: "سيستمهاي رديابي و رهگيري ناو وينسنس به قدري پيشرفته بود كه اين امكان را به خود و فرمانده آن ميداد كه آنان بتوانند در يك لحظه 200 هدف را در فاصله 400 كيلومتري تشخيص دهند و سرعت مسير و اهداف آن را مشخص كنند. در جلسه 22 تير 1367 شوراي ايكائو كه براي بررسي علل وقوع اين حادثه تشكيل شده بود رئيس ايكائو بر اين نكته تاكيد كرد كه اين اصل بنيادين كه به موجب آن دولتها بايستي از توسل به اقدامات مسلحانه عليه هواپيماهاي غيرنظامي خودداري نمايند بايد توسط همه دولتها رعايت شود. در اين جلسه نماينده آمريكا پس از تبيين مواضع خود در سخناني كه نشانگر معيارهاي دوگانه در حقوق بشر است اعلام كرد: "پرداخت هر خسارتي از سوي آمريكا بايد به موجب شرايط حقوقي قوانين ايالات متحده و با مشورت كنگره اين كشور باشد نه قواعد بينالمللي ! " دولت وقت آمريكا همچنين با صدور بيانيهاي با برشمردن چهار ادعا تلاش كرد تا حدودي خود را در خصوص حمله به هواپيماي مسافري تبرئه كند. اين چهار ادعا عبارت بودند از:
1. مسير پرواز: هواپيماي ايراني خارج از كريدور هوايي مسافري بوده است.
2. هواپيماي ايراني در ارتفاع 7 هزارپايي در حال پرواز بوده كه اين ارتفاع خيلي كمتر از ارتفاع استاندارد در اين شرايط بوده است.
3. هواپيما در حال حركت به سمت ناو وينسنس بوده است.
4. هواپيماي ايرباس از سيستم پاسخگويي هواپيماي نظامي ايران استفاده ميكرده است.
اما تنها يك ماه بعد دولت آمريكا در موضع گيري ديگري اعلام كرد تمامي اين ادعاها نادرست بوده است. در اين بيانيه آمده بود: "اين هواپيما در پرواز نهايي خود با چند مركز مختلف كنترل ترافيك هوايي از طريق سيستم استاندارد غيرنظامي تماس داشته و چند ثانيه پيش از شليك اولين موشك توسط ناو وينسنس به زبان انگليسي با فرودگاه بندرعباس صحبت كرده بود. "
منبع:روزنامه جمهوری اسلامی، 12/4/۱۳۸۹
/ع
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}