عمل جاهلانه


 





 
كشورهاي‌ كفر در ضَلالت‌ و منهاج‌ پست‌ و زندگي‌ نكبت‌ بار و ذلّت‌زا فرو رفته‌اند؛ كه‌ حكم‌ إسقاط‌ جنين‌ را در محاكم‌ و قوانين‌ خود مشروع‌ نموده‌اند و علناً حكم‌ به‌ امضا آدم‌كشي‌ مي‌نمايند، و طفل‌ معصوم‌ يعني‌ ثمره‌ حيات‌ و زندگاني‌ و بهترين‌ ميوه‌ هستي‌ خود را در برابر چشمان‌ خود اعدام‌ ميكنند و معذلك‌ خود را متمدّن‌ و كشورهاي‌ پيشرفته‌؛ بلكه‌ لوادار تمدّن‌ ميخوانند.
در حاليكه‌ اين‌ اعمالشان‌أبداً با أعراب‌ دوران‌ جاهليّت‌ تفاوتي‌ ندارد. آنها بچّه‌هاي‌ خود را مي‌كشتند و زنده‌ بگور مينمودند، و اينان‌ بصورت‌ ديگر همان‌ كار را ميكنند. غاية‌الامر بر اعمال‌ آنان‌ لعنت‌ و نفرين‌ مي‌فرستند، و بر اعمال‌ خودشان‌ مرحبا و آفرين‌. تَبًّا لَهُمْ وَ لِما عَمِلَتْ لَهُم‌ أيْديهِمْ وَ لُعِنوا بِما فَعَلوا وَ بِما قالوا.
از اين جا نيز دستگير مي شود كه‌: اين‌ نوع‌ تمدّن‌ و اين‌ كلمه‌ « تمدّن‌» غير از بربريّت‌ و وحشي‌گري‌ و جاهليّت‌ چيزي‌ نيست‌. منتهي‌ در كتابهاي‌ لغتِ آنها كلمه‌ تمدّن‌ و مدنيّت‌ و مدينه‌ جاي‌ خود را عوض‌ كرده‌اند؛ و مزوّرانه‌ و مكّارانه‌ بر روي‌ اعمال‌ منكر و زشت‌ خود، لعاب‌ زده‌ و با زرق‌ و برق‌ عوام‌ فريبانه‌اي‌ هَمَجيّت‌ خود را بر عالم‌ تحميل‌ كرده‌اند.
در جائي‌ كه‌ مانند انگلستان‌ عمل‌ لِواط‌ (آميزش‌ مرد با همجنس‌ خود) را مشروع‌ كنند و در محاكم‌ إجازه‌ دهند و قانونيّت‌ آنرا از مجلس‌ أعيان‌ و مجلس‌ لُردها گذرانده‌ و به‌ تصويب‌ برسانند، ديگر از أمثال‌ قانوني‌ نمودن‌ سقط‌ جنين‌ و ماشابَهَه‌ نبايد استبعاد كرد. اينها همه‌ اُموري‌ است‌ مشابه‌ با هم‌ بر اساس‌ برنامه‌ حيوانيّت‌، بلكه‌ أضلّ و خرابتر و تاريكتر. زيرا عمل‌ لواط‌ و يا سقط‌ جنين‌ عمدي‌ ابداً در حيوانات‌ ديده‌ نشده‌ است‌. و از اينجا عبارت‌ شريفه‌ قرآن‌: بَلْ هُمْ أَضَلُّ [1] و يا أَعْمَی‌ وَ أَضَلُّ سَبِيلا [2] خوب‌ معناي‌ خود را روشن‌ مي كند.
عزل‌ دو ضرر كلّي‌ براي‌ مرد و زن‌ دارد. البتّه‌ ضرر مزاجي‌ و جسمي‌، غير از ضررهاي‌ روحي‌.
أمّا درباره‌ مرد، موجب‌ كسالت‌ اعصاب‌ مي‌شود؛ و در اثر تكرار به‌ حدّي‌ ميرسد كه‌ درمانش‌ صعب‌ مي‌گردد.
أمّا درباره‌ زن‌، موجب‌ پيدايش‌ مرضي‌ در رحم‌ به‌ نام‌ غدّۀ فيبْرُم‌ و أحياناً سرطان‌ رحم‌ مي‌شود كه‌ در اثر تهيّج‌ رحم‌ براي‌ غذاي‌ آن‌ كه‌ نطفه‌ است‌، و سپس‌ آنرا بدون‌ غذا و گرسنه‌ گذاردن‌ پيدا مي‌شود.
خوردن‌ دارو براي‌ جلوگيري‌ رحم‌ از پذيرش‌ نطفه‌، و آبستن‌ نشدن‌ زنان‌ كه‌ امروزه‌ به صورت‌ قرص‌ متداول‌ و معمول‌ شده‌ است‌ ضررهاي‌ مزاجي‌ شديد دارد، و موجب‌ كسالت‌ اعصاب‌ و در بعض‌ از احيان‌ منجرّ به‌ جنون‌ و ديوانگي‌ است‌. و علاوه‌ موجب‌ كسالت‌ قلب‌ [3] و سرطان‌ رحم‌ و اختلال‌ جريان‌ خون‌، و بهم‌ خوردن‌ سير طبيعي‌ و عمل‌ طبيعي‌ غُدَد و ترشّحات‌ زائده‌، و امراض‌ فراوان‌ ديگري‌ است‌ كه‌ دست‌ به گريبان‌ جوامع‌ فقير بشر شده‌ است‌. خوردن‌ اين‌ داروها به‌ هر صورت‌ و به‌ هر كيفيّتي‌ كه‌ باشد، و با هر فورمولي‌ كه‌ ساخته‌ شود، موجب‌ قطع‌ جريان‌ حيض‌ در اوقات‌ معيّنه‌ و مشخّصه‌ مي‌گردد؛ و موجب‌ عدم‌ قبول‌ رحم‌ نطفه‌ را در خود مي‌شود؛ و عواقب‌ وخيمي‌ را در پي‌ دارد.
و لذا بهداري‌ در زمان‌ طاغوت‌ كه‌ ابداً نظري‌ به حال‌ ضعفاء و مصلحت‌ آنان‌ نداشت‌، براي‌ ترغيب‌ و تحريص‌ مردم‌ به‌ نازائي‌ و عقيم‌ شدن‌ و بچّه‌ نياوردن‌، به‌ مقدار فراوان‌ از اين‌ دارو را در درمانگاههاي‌ عمومي‌ دولتي‌ مجّاناً در اختيار زنان‌ مي گذاشت‌؛ و زنان‌ مسكين‌ هم‌ مراجعه‌ نموده‌، اخذ مي‌نمودند و مي خوردند و به‌ مفاسد و پي‌آمدهاي‌ آن‌ گرفتار مي‌شدند. امّا زنهاي‌ أعيان‌ و پولدار ابداً از اينها مصرف‌ نمي‌نمودند؛ و مَثل‌ « مرگ‌ حقّ است‌ امّا براي‌ همسايه‌» خوب‌ در اينجا مصداق‌ و موضوع‌ روشني‌ پيدا مي كرد.
بسياري‌ از زنان‌ مؤمنه‌ هم‌ در وقت‌ زيارت‌ مشاهد مشرّفه‌، و در وقت‌ حجّ بيت‌ الله‌ الحرام‌، براي‌ جلوگيري‌ از عادت‌ ماهيانه‌ و قدرت‌ بر عمل‌ مشروط‌ به‌ طهارت‌ از اين‌ قرص‌ها مي خوردند، كه‌ هم‌ كسالت‌ و مرض‌ جسمي‌، و هم‌ در بعضي‌ از أوقات‌ كسالت‌ رواني‌ پيدا مي‌نمودند. و علاوه‌ چه‌ بسا عادت‌ ماهيانه‌شان‌ خراب‌ و دگرگون‌ مي‌شد؛ و به‌ قول‌ معروف‌ از اينجا مانده‌ و از آنجا رانده‌ مي‌شدند. هم‌ عملشان‌ خراب‌ مي‌شد و هم‌ بهره‌ معنوي‌ و روحي‌ از اين‌ زيارت‌ و مناسك‌ نمي‌بردند.
 
شارع‌ مقدّس‌ اسلام‌ براي‌ زنان‌ حائض‌ تكليف‌ خاصّي‌ مقرّر كرده‌ است‌ كه‌ با بجا آوردن‌ آن‌ هم‌ حجّشان‌ صحيح‌ است‌ و هم‌ عمره‌شان‌. ديگر در اين صورت‌ چرا در كار او تصرّف‌ كنيم‌؟ تصرّفي‌ كه‌ چه‌ بسا موجب‌ بطلان‌ عمل‌ مي شود و حجّ و عمره‌ صحيح‌ و مطلوب‌ را كه‌ پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله به‌ بعضي‌ از زوجات‌ خود دستور دادند و آنها عمل‌ نمودند، با دست‌ خود و تصرّف‌ خود آلوده‌ و مشتبه‌ سازيم‌؛ و عمل‌ يقيني‌ را بصورت‌ عمل‌ مشكوك‌ انجام‌ دهيم‌؟!

پي‌نوشت‌ها:
 

[1] ـ قسمتي‌ از آيه‌ 179، از سوره‌ 7: الاعراف‌: وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ والإنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لايَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لايُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ ءَاذَانٌ لايَسْمَعُونَ بِهَآ أُولَئكَ كَالأنْعَمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئكَ هُمُ الْغَافِلُونَ «و هر آينه‌ تحقيقاً ما براي‌ جهنّم‌ بسياري‌ از افراد جنّ و از افراد انسان‌ را آفريده‌ايم‌؛ آنهائيكه‌ دل‌ دارند ولي‌ با آن‌ نمي‌فهمند؛ و چشم‌ دارند ولي‌ با آن‌ نمي‌بينند؛ و گوش‌ دارند ولي‌ با آن‌ نمي‌شنوند. ايشان‌ همانند حيوانات‌ (گاو و شتر و گوسپند) هستند بلكه‌ راهشان‌ از آنها گم‌تر و به‌ هلاكت‌ و نيستي‌ و نابودي‌ نزديكتر است‌. ايشان‌ كساني‌ هستند كه‌ در غفلت‌ بسر مي‌برند.»
[2] ـ قسمتي‌ از آيه‌ 72، از سوره‌ 17: الإسراء: وَ مَن‌ كَانَ فِی‌ هَذِهِ أَعْمَی‌ فَهُوَ فِی‌ الاخِرَةِ أَعْمَی‌ وَ أَضَلُّ سَبِيلا «و كسي‌ كه‌ در اين‌ دنيا كور باشد، او در آخرت‌ كور است‌؛ و راهش‌ گم‌تر و به‌ هلاكت‌ و نابودي‌ نزديكتر است‌.»
[3] ـ دكتر پروفسور سيف‌ الدّين‌ نبوي‌ تفرشي‌ در كتاب‌ «درمان‌ رايگان‌ با ورزش‌» ص‌54 گويد: در بدن‌ زنان‌ يك‌ آنزيمي‌ وجود دارد به‌ نام‌ « آلفاليپو پروتئين‌ كلسترول‌» كه‌ اين‌ آنزيم‌ در نزد مردان‌ خيلي‌ كمتر وجود دارد و در نتيجه‌ وجود اين‌ آنزيم‌ است‌ كه‌ زنان‌ در عمر دوّم‌ و سوّم‌ يعني‌ قبل‌ از يائسگي‌ خيلي‌ كمتر به‌ بيماريهاي‌ عروقي‌ قلب‌ و آنفاركتوس‌ مبتلا ميشوند مگر آنكه‌ زنان‌ در دوران‌ يادشده‌ از قرص‌هاي‌ ضدّ آبستني‌ و سيگار زياد استفاده‌ نمايند كه‌ در اين صورت‌ خطر ابتلاء به‌ بيماري‌ عروقي‌ و آنفاركتوس‌ قلبي‌ به‌مانند مردان‌ افزايش‌ مي‌يابد.
 

منبع: كاهش جمعيت ضربه‌اي سهمگين بر پيكر مسلمين، علامه سيد محمد حسين حسيني طهراني (ره)