تبليغات بي مزد و مواجب!


 

نويسنده: کيوان بالاسرايي




 

اشاره:
 

در اين دو شماره از مجله که موضوع پرونده ويژه مان موسيقي بود؛ احياناً اطلاعاتي را که مربوط به نحوه نفوذ و گسترش برخي موسيقي هاي مشکوک در داخل کشور بوده را مطالعه کرده ايد.
اما هميشه اين نفوذها از طريق حمايت هاي مالي کلان و با کمک نيروهاي معاند و عوامل خارجي نيست!
شنيده ايد که ضربه اي که انسان و جامعه از دوست مي خورد از ضربه دشمن مهلک تر است؟!
بحثي هم که در اين دو صفحه مورد نظر ما است، جزء همين دسته از ضربات و لطمات مي باشد.
تفکرات غلط و آلوده ممکن است حتي از طريق هر نشريه؛ کتاب؛ رسانه هاي جمعي؛ راديو و تلويزيون؛ اينترنت و... آن هم کاملا ناخواسته در سطح جامعه پراکنده شود.
اما موسيقي هايي که برخواسته از مکاتب آلوده اي مثل شيطان پرستي و نژاد پرستي و... هستند؛ از چه طرقي ممکن است (کاملاً ناخواسته) در جامعه رواج پيدا کنند؟!

1- کتاب
 

در داخل کشور و از حدود سال 1375 تا به حال، ده ها کتاب که عموماً به صورت متن اشعار گروه هاي معروف همراه با ترجمه آن ها مي باشند، به چاپ رسيده است.
در کنار آن ها ده ها نشريه نيز غافل از گرايشات اعتقادي و خصوصيات اخلاقي اين گروه ها اقدام به چاپ شعر يا مصاحبه از اين گروه ها کرده اند.
در متن اين کتاب ها، اشعاري با موضوعات ضد دين، خشونت و... موج مي زند و نويسندگان اين کتب با چاپ بيوگرافي و تصاويري از اعضاي گروه يا مصاحبه با آن ها اقدام به تبليغ گروه هاي موسيقي کرده اند.
حتي در يکي از اين کتاب ها، نويسنده پاي خود را فراتر گذاشته و اقدام به چاپ علائم خاص کليساي شيطان روي جلد کتاب خود کرده است.
در صفحات مقدمه عموم اين کتاب ها سعي شده اين نکته بيان شود که گروهي که کتاب درباره آن نوشته شده، گرايشات ضد آمريکايي و مخالف با صهيونيسم داشته است... درحالي است که عموم اين گروه ها آنارشيست بوده و اصلاً با هر حکومت و دولتي مخالف هستند!
در مورد تعداد کتاب هاي چاپ شده با اين مضامين در ايران مي توان بيش از 50 جلد کتاب را تخمين زد. البته بعضي از گروه هاي تحقيقاتي تعداد کتاب هاي چاپ شده در اين زمينه را تا 200 عنوان نيز بيان کرده اند.
جالب است بگوييم اين کتاب ها هر ساله از طريق انتشارات مربوط در نمايشگاه بين المللي کتاب به فروش مي رفتند و موجي از مخاطبان خود را به نمايشگاه مي کشاندند.
جالت تر که دکوراسيون غرفه ها نيز مانند محتوا و جلد کتاب ها را رنگ هاي سياه و سرخ طراحي مي شدند. در غرفه ها پوستر خواننده و گروهي که کتاب درباره آن چاپ شده بود به عنوان هديه به خريداران کتاب اهدا مي شد.
جوانان علاقه مند بعد از خريد اين کتاب ها، کتاب را براي بارها مي خوانند (حتي اقدام به حفظ اشعار انگليسي آن مي کنند) و همراه با کتاب کليپ هاي غير مجاز گروه مربوطه را از طريق سي دي هاي قاچاقي يا ماهواره تماشا مي کنند.
بعد از خواندن اين کتاب ها، علاقه مندان اطلاعات و نظرات خود را درباره گروه و اشعارش در ميتينگ هاي گفتگو، يا در پارک ها و يا چت روم هاي اينترنتي رد و بدل مي کنند.

2- برگزاري کنسرت موسيقي
 

با وجود ممنوع بودن آموزش يا تحصيل موسيقي متال در آموزشگاه هاي موسيقي، انواع سازهاي آن در مغازه هاي ساز فروشي به فروش مي رود و انواع کلاس هاي آموزشي آن در بعضي آموزشگاه هاي داراي مجوز، به صورت پنهاني آموزش داده مي شود.
طبيعي ست جواناني که به صورت خصوصي زير نظر اساتيد آموزش ديده اند، تمايل پيدا مي کنند تا کم کم براي خودشان کنسرتي برگزار کنند و شهرتي بهم بزنند! تا به حال در بعضي از استان هاي کشور گروه هاي مختلف متال موفق به برگزاري کنسرت شده اند.
 
از جمله اجراهاي مهم مي توان به اجراي سال 1384، در دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، جشنواره گروه ها در سال 1385 در دانشگاه تهران و همچنين اجراي ديگري در تالار خانه معلم تهران در سال 1385 و اجراهاي متعدد ديگري در تهران، اصفهان، شيراز، مشهد و... اشاره کرد.
بر اساس ترفندهاي گروه ها جهت گرفتن مجوز، اجراها معمولاً در دانشگاه ها و در تعطيلات اعياد مذهبي مانند عيد مبعث، عيد قربان و... برگزار مي شوند.
عموماً مجوز دهندگان به اين اجراها از محتواي اين موسيقي ها و شکل و شيوه اجراي آن مطلع نيستند و گروه ها براي گرفتن مجوز اجرا، جهت اغفال مسوولان مربوطه به انواع ترفندها دست مي زنند.
نکته قابل توجه حضور خبرنگاران خارجي قبل و بعد از اجرا و تهيه گزارش هاي مستند خبري توسط آن ها مي باشد. تا به حال گزارش ها يا برنامه هاي مستند زيادي توسط گروه هاي غربي و اروپايي در مورد موسيقي غربي در ايران ساخته شده است.
حتي ديده شده است که يک محقق خارجي از طرف فلان دانشگاه غربي براي دريافت مدرک دکتري يا انجام پروژه تحقيقاتي به ايران آمده و به تحقيق درباره گروه هاي موسيقي يا گروه هاي شيطاني پرداخته است.
3- تلويزيون و راديو:
بدون تعارف بايد گفت که صدا وسيما هم از آن دسته عواملي ست که گاه به طور ناخواسته باعث ترويج آثار موسيقيايي نامناسب مي شود.
در تلويزيون، برنامه هايي که ريتمي تند و نياز به موسيقي هاي پرجنب و جوش دارند؛ مانند برنامه هاي ورزشي، خبري يا تبليغات بازرگاني و ... اين موسيقي ها را در قالب برنامه هاي خود مي گنجانند.
استفاده برنامه سازان از اين موسيقي ها به دلايل زير است:
1- ساختار اين موسيقي ها با محتواي برنامه ها که مثلاً قرار است مهيج باشند، متناسب بوده و در صورت استفاده نکردن از اين موسيقي ها، پيدا کردن موسيقي جايگزين کار مشکلي است! غافل از آن که اين سستي در ساخت يک آهنگ مناسب برنامه توليدي؛ چه کمک بزرگي به گسترش اين نوع موسيقي ها در جامعه مي کند.

3- برنامه سازان 666
 

برنامه سازان چون تنها از ساختار مفرح و شاد اين موسيقي ها بهره مي گرند از محتواي اين گروه ها يا گرايشات سازندگان آن آگاه نيستند.
به غير از تلويزيون، اين موسيقي ها در برنامه هاي راديويي نيز به کرات مورد استفاده قرار مي گيرند.
البته به غير از موسيقي ها، تلويزيون تا به حال چندين بار به صورت ناآگاهانه و ناخواسته از نشانه ها يا مفاهيم شيطاني در برنامه هاي خود استفاده کرده.
براي مثال پخش تيزر تبليغاتي از موسسه اي که جايزه آن داراي عدد 666 بود!

4- اينترنت
 

اينترنت به خاطر آن که رسانه اي با قابليت فعاليت هاي زيرزميني است و رديابي و شناسايي کاربران آن مشکل و پيچيده است، به يکي از رسانه هاي اصلي شيطان گرايان تبديل شده و بيشتر گروه هاي شيطاني براي تبليغات و بحث و گفتگو از آن استفاده مي کنند.
گاهي کاربران اينترنت که در محيط مجازي براي خودشان وبلاگي دست و پا کرده اند و ابداً هم داراي تفکرات شيطان پرستي نيستند ، باعث ترويج موسيقي شيطان پرستي مي شوند.
کافي ست بعضي کاربران که از يک موسيقي آنچناني خوش شان آمده؛ آهنگ مد نظر را «لينک» کرده و روي وبلاگ خودشان قرار دهد.
همين کافي ست! به همين راحتي يک فرصت ديگر (هرچند کوچک) براي توسعه و اشاعه آثار متال فراهم مي شود.
بد نيست هميشه در مقابل اعمالي که انجام مي دهيم کمي احساس مسئوليت داشته باشيم.
نکند عدم آگاهي ما از يک پديده، يک آهنگ؛ يک عکس؛ يک نماد و... باعث اشاعه فرهنگي غلط در جامعه شود؟!
منبع: نشريه ديدار آشنا شماره 121