آسيب هاي تلفن همراه (2)


 

نويسنده: ابراهيم اخوي




 

دسترسي به اطلاعات زيان بخش
 

يکي از آسيب هاي جدي تلفن همراه، برداشته شدن حريم ها و دسترسي راحت دختران نوجوان و جوان به انواع اطلاعاتي است که مي تواند او را در معرض خطر قرار دهد. دختري که در اين دوره سني به آرامش و تمرکز، بيش از هر چيز ديگري نيازمند است. با دسترسي به انواع عکس ها، فيلم ها، کليپ هاي نامناسب، موسيقي هاي حرام و ديگر نمونه هاي آن، مهار خويش را از دست مي دهد و به تدريج آماده فرو افتادن در گرداب تباهي مي شود. وقتي نوجوان بدون برخورداري از توان مهار خويش و غرايز با صحنه هاي تحريک کننده روبرو مي شود. آسيب هايي چون خودارضايي، روابط جنسي پنهان و ديگر انحرافات غريزي و اخلاقي در او آغاز مي شود. انتقال اطلاعات امري مطلوب محسوب مي شود اما نمي توان نقش محدوديت هاي منطقي براي کودکان و نوجوان را ناديده گرفت، در حالي که انتقال اطلاعات از طريق تلفن همراه، تقريباً هيچ محدوديتي نمي شناسد و قابليت هاي فني ديگري، نظير درگاه مادون قرمز، بلوتوث، و پيام تصويري و...، که در گوشي ها تعبيه شده اند، انديشه ايجاد با اعمال هر محدوديتي را عقيم مي سازد. در چنين شرايطي، افراد در معرض اطلاعات قرار مي گيرند که قدرت تشخيص خوب و بد آن را ندارند يا در حالت عمومي تر، حداقل يا اخلاق فردي و اجتماعي ناسازگار است. در جريان اين تبادل اطلاعات فراگير که مانند موجي، جامعه را درگير مي کند کودکان و نوجوان، بيش از ديگران در معرض آسيب قرار دارند و بالطبع اطلاعات نامناسبي دريافت مي کنند که نظام ارزشي رو به شکل گيري آنان را مخدوش مي کند. به همين دليل، بزرگسالان و سالمندان تنها به جنبه ارتباطي گوشي هاي تلفن همراه توجه دارند و انواع ساده و قديمي آن را تهيه مي کنند و در مقابل، جوان ترها و نوجوانان به انواع جديدي توجه دارند که قابليت هاي ارتباطي و اطلاعاتي ويژه اي در اختيارشان مي گذارند. البته گذاشتن قفل و رمز ورود براي گوشي تلفن همراه در ميان کاربران کم سن و سال، رايج تر است.

کاهش مهارت هاي ارتباطي
 

استفاده از تلفن در مقطعي از زمان، شيوه اي براي پز دادن و نوعي مد محسوب مي شد و بالطبع رفتاري برجسته و به قول معروف توي چشم بود؛ اما کاربرد عمومي آن ميان اقشار مختلف تلفن همراه را از وسيله اي تجملي و شاخص به بازاري کارآمد و ضروري براي امور روزمره تبديل کرد. برقراري ارتباطات پنهاني و غير مستقيم از اعتماد به نفس افراد مي کاهد و سبب تضعيف مهارت هاي ارتباطي آنان براي زندگي و حضور در محيط هاي جمعي مي شود. در فرهنگ ما مرسوم است هر حرفي که نمي توان رو در رو و به صورت حضوري به ديگري گفت، از طريق تماس تلفني بيان مي شود. اين ضعف فرهنگي است که سهولت و فراگيري استفاده از تلفن همراه، به شدت آن مي افزايد صحبت با تلفن همراه در مکان هاي عمومي آسيب ديگري است که طبق آخرين پژوهش ها، بيش از 90 درصد افراد از آزارهاي آن اظهار نارضايتي کرده اند.
صداي زنگ نامناسب، جواب ندادن به تماس ها، صحبت يک باره و با صداي بلند و...، اغلب سبب رنجش ديگران مي شود و در قالب ناهنجاري رفتاري قابل بحث و بررسي است. استفاده بيش از اندازه و غير ضروري از تلفن همراه براي کاربر، استرس و پريشاني ذهني پديد مي آورد. اين اختلالات به حدي است که نوعي بيماري رواني و عصبي بر اساس آن تعريف شده است و فرد مبتلا در طول روز چندين بار احساس مي کند گوشي تلفن همراهش زنگ مي خورد. اين مشکل در روان شناسي با عنوان وسواس چک کردن شناخته مي شود. پژوهش ها نشان مي دهد حداقل دو سوم کاربران به اين نوع تيک عصبي دچارند و بيش از 70 درصد کاربران مبتلا، آن را تجربه اي تلخ و حالتي ناخوشايند توصيف مي کنند. ارسال بيش از اندازه پيام کوتاه نيز نوعي وسواس و اختلال ذهني به دنبال دارد که متأسفانه نزد کاربران نوجوان ايراني بسيار رايج است.

اعتياد و وابستگي
 

بسياري از محققان معتقدند، استفاده از تلفن همراه، سبب شکل گيري نوعي اعتياد مي شود که درست مانند اعتياد به مواد مخدر، الکل، پرخوري، رابطه غير اخلاقي، بازي هاي رايانه اي، اينترنت و...، مخرب است. اعتياد به استفاده از تلفن همراه در حقيقت تمايل شديد به رفتاري است که انجام مي گيرد و احساسي که پس و پيش از آن، به فرد دست مي دهد.
معتادان به استفاده از تلفن همراه، از دوستان و خانواده فاصله مي گيرند، انزوا طلب مي شوند، اولويت هاي سني و اجتماعي، نظير تحصيل و اشتغال را پس مي زنند و هنگامي که تلفن همراه در دسترس شان نيست، به آن فکر مي کنند و از دوري اش ناراحت هستند.
خاموش بودن تلفن همراه براي افراد معتاد تحمل ناپذير است و موجب مي شود حتي هنگام خواب يا در مواقع خاصي که گوشي تلفن همراه را خاموش مي کنند يا در حالت سکوت قرار مي دهند به استرس و دل شوره دچار شوند. فرد معتاد نمي تواند از گوشي تلفن همراه خود دور بماند و از هر ترفندي براي استفاده دائمي از آن بهره مي جويد. اين نوع اعتياد، فراتر از علاقه وابستگي است و به نوعي جنون در دسترس بودن تبديل مي شود.
 
امروزه وضعيت استفاده از تلفن همراه در مدارس جامعه، از وجود چنين اعتيادي در ميان اقشار نوجوان و محصل حکايت مي کند و ورود گوشي به مدارس ممنوع است. اما بسياري از دانش آموزان سر کلاس درس، گوشي خود را همراه دارند و حتي براي يکديگر يا دوستان و آشنايان پيامک مي فرستند. در حقيقت بعيد است کسي با تلفن همراه دوست يا آشناي محصلش تماس بگيرد و متوجه شود، گوشي اش را در خانه گذاشته و به مدرسه رفته است! پريشاني ناشي از اعتياد به تلفن همراه به گونه اي است که براي فرد استرس دائمي به ارمغان مي آورد و چنان که مي دانيم. استرس مادر دردها و بيماري هاست.
علاوه بر آن، فرد معتاد از اعتياد نامعقولش آگاهي مي يابد و در مقابل اتهام اعتياد و وابستگي شديد رفتاري به احساس شرم و تنزل شخصيتي دست مي يابد. به طور کلي، مي توان ادعا کرد استفاده از تلفن همراه، نوعي هيجان منفي و ويرانگر در پي دارد که با شدت و ضعف متفاوت روحيه، اعصاب و هويت رفتاري و اجتماعي کاربر را تخريب مي کند. استفاده دائمي از تلفن همراه و تبديل اين وسيله به ابزاري براي امور روزمره الگوهاي جديدي در رفتارهاي اجتماعي پديد مي آورد که بخشي از آنها بسيار نامطلوب است و در بلندمدت به آسيب هاي آشکار رفتاري، منجر مي شود.
وابستگي برخي افراد به ويژه جوان ترها به تلفن همراه و هويت کاذب آن، شرايطي را پديد مي آورد که براي مثال در مهماني خانوادگي مشاهده مي کنيم، عده اي به جاي ارتباط کلامي، از طريق بلوتوث يا پيامک به صحبت با يکديگر مي پردازند يکي براي ديگري تصوير يا متني ارسال مي کند و بلافاصله جواب مي گيرد. گاهي تمام وقت مهماني و با هم بودن، به بررسي محتويات گوشي ها سپري مي شود و انگار هيچ کس قصد ندارد از پشت هويت مجازي تلفن همراهش بيرون بيايد و درباره مسائل واقعي و ملموس کار، زندگي و روابط فاميلي و اجتماعي سخن بگويد، با ادامه اين روند که حتي دوستي ها، احوال پرسي ها، ميان آشنايان، ابزار محبت ها، خواستگاري ها و...، با تلفن همراه يا پيامک انجام مي شود. مي توان انتظار داشت که نسل هاي مجازي پرورش يابند که حتي از ساده ترين مهارت هاي کلامي و رابطه اي بي بهره اند.
انتقال اطلاعات و روابط مجازي در نگاه اول بسيار مطلوب است، اما تبديل شدن شئون آن به بازيچه و وسيله سرگرمي و وقت گذراني، آسيبي است که از ضعف هاي فرهنگ سازي در اين حوزه حکايت مي کند. نظير چنين فاجعه اي براي استفاده از اينترنت نيز رخ داده است و ضرورت فرهنگسازي و اطلاع رساني در حوزه وسايل و امکانات مجازي زندگي را پررنگ تر مي سازد.

زمينه سوء استفاده واقع شدن
 

تلفن همراه مانند هر وسيله الکترونيکي ديگري که امکانات مجازي در اختيار کاربران قرار مي دهند. به ابزاري براي سوء استفاده تبديل مي شود و اين کاربردهاي نادرست در حوزه هاي متنوعي رخ مي دهد و تلاش براي ايجاد ممانعت هاي قانوني، قضايي، اخلاقي يا اجتماعي در برابر آنها، راه به جايي نمي برد. گويا فناوري و فرصت هايي که براي سوء استفاده پيش روي متخلفان قرار مي دهد، همواره يک گام از قوانين بازدارنده جلوتر است و مهم ترين تجربه جامعه ما در اين حوزه به سوء استفاده از گوشي هاي تلفن همراه دوربين دار براي فاش کردن و اشاعه مسائلي مربوط مي شود که در عرف و اخلاق جمعي، جزو حريم خصوصي است.
دوربين کوچک تلفن هاي همراه، هنگامي که با بي دقتي، شيطنت، خصومت و تمايل به انجام تجربه اي تازه به کار گرفته مي شود به نشر مسائلي در محيط جامعه مي انجامد که با خدشه دار کردن روحيه و اخلاق عمومي، به بحراني دامنه دار و برانگيختن هيجان يا همدردي آحاد افراد خاتمه مي يابد.
تجربه هاي تلخي از اين نوع، در حافظه جمعي ايرانيان ثبت شده است و هنوز هم مي توان در صفحه حوادث روزنامه ها از آنها سراغ گرفت. مهماني ها، جشن هاي عروسي، اماکن خصوصي و حريم شخصي افراد، از خطر اين دوربين هاي کوچک و ساده در امان نيستند و کار به جايي رسيده است که در برخي محافل، پيش از انجام هر کاري به صورت محترمانه يا با لحني قاطع، حاضران را از فيلم برداري يا گرفتن عکس يا گوشي هاي تلفن همراه برحذر مي دارند.
آسيب ديگر اينکه بسياري از افراد نمي دانند حافظه وسايل الکترونيکي از رايانه گرفته تا دوربين عکاسي، MP4، گوشي تلفن همراه و...، حتي پس از شکسته و تخريب شدن، قابل بازيابي است و اين حافظه هاي کوچک و پر محتوا پس از مصرف به پايان رسيدن عمرشان، در هر شرايطي جزو وسايل خصوصي محسوب مي شوند و به همين سبب، راه براي سوء استفاده متخلفان و افراد کنجکاو، باز مي ماند.
هک تلفن همراه، شيوه ديگري از سوء استفاده است که در چند سال اخير در جامعه ما رواج يافته است. متأسفانه به سبب وجود برخي نابساماني هاي قانوني در حوزه الکترونيک و ارتباطات مجازي، نرم افزارهاي هک نيز به فراواني در بازار و سايت هاي اينترنتي يافت مي شود و چنين وضعيتي، هر کاربري را براي استفاده از آنها با هر قصد و انگيزه اي وسوسه مي کند هک تلفن همراه به شيوه هاي مختلفي صورت مي گيرد. سوزاندن سيم کارت، تخريب گوشي، دسترسي به اطلاعات حافظه صورت مي گيرد. سوزاندن سيم کارت تخريب گوشي، دسترسي به اطلاعات حافظه تلفن همراه، نشر ويروس هاي مجازي و...، بخشي از آنها هستند که از طريق خطوط تماس، امکانات نوين مخابراتي يا بلوتوث انجام مي شود. دزديدن اعتبار ريالي از سيم کارت هاي اعتباري نيز روش جديدي است که به سادگي صورت مي گيرد. دريافت يک پيامک ناشناس حاوي متن، وسوسه براي ارسال همان پيامک به شماره اي خاص براي افزايش اعتبار به صورت رايگان و آخر سر انتقال بخشي از اعتبار فرد گيرنده به فرستنده، روش هاي ديگري هم براي سوء استفاده مالي از گوشي هاي تلفن همراه وجود دارد و برخي هکرها با استفاده از نرم افزارهاي خاص، هزينه ارسال پيامک يا برقراري تماس خود را به عهده کاربران ديگر مي گذارند و از اين طريق به نوعي کلاهبرداري مي پردازند که به سبب پايين بودن مبلغ ريال براي خسارت ديده، ارزش پيگيري در محاکم قضايي را ندارد. انتشار برخي آمارها درباره استفاده از تلفن همراه که ويژه کاربران ايراني است نارسايي ديگري را در اين حوزه آشکار مي کند.
دکتر فراهاني معتقد است «آمارهاي تأييد نشده از اختصاص حدود 70 درصد محتواي گوشي ها و فايل هاي انتقالي به هجويات، طنزهاي عاميانه و متون و تصاوير غيراخلاقي حکايت مي کند که تحقيقات ميداني نيز چنين رقمي را نشان مي دهد و ثابت مي کند.
ارسال و دريافت پيامک هاي اشتباهي نيز دردسرساز است و اغلب از استفاده بي رويه از سرويس پيام کوتاه ناشي مي شود. اين سرويس ارتباطي در اصل بر ارسال و دريافت متون درباره مسائل ضروري اختصاص دارد، ولي در کشور ما بيشتر براي سرگرمي و تفريح به کار مي رود.
طبق آمار رسمي 80 درصد کاربران ايراني از قابليت هاي پيشرفته تلفن همراهشان آگاهي ندارند و اغلب کاربران تنها از 10 درصد قابليت هاي گوشي هايشان استفاده مي کنند. در جامعه ما، دوربين، حافظه، بلوتوث، و نرم افزارهاي بخش فايل صوتي و تصويري، پرکاربردترين امکانات گوشي ها محسوب مي شوند و ناگفته پيداست قابليت هاي يپشرفته ارتباطي در گوشي ها يا پشتيباني فني نمي شوند يا اصلاً طرفدار ندارند و به کار نمي آيند.
در کنار همه اين نارسايي ها، استفاده از تلفن همراه با معضل ديگري پيوند مي خورد که اگر ويژه جامعه کاربران ايراني نباشد، حداقل از ضعف هاي قانوني و فرهنگي در اين حوزه حکايت مي کند. براي نمونه، استفاده از تلفن همراه حين رانندگي، يکي از دلايل پرشمار تصادفات و ايجاد گره هاي ترافيکي در معابر شهري محسوب مي شود.

آسيب هاي پزشکي
 

مضرات پزشکي استفاده از تلفن همراه موضوعي است که نه ثابت شده و نه رد مي شود. با اين حال، نتايج تحقيقاتي که به تناوب در اين باره صورت مي گيرد، اصلاً به نفع اين وسيله ارتباطي نيست، به طوري که نگراني هاي ناشي از اعلام نتايج تحقيقات که چون موجي، اخبار و رسانه ها را در بر مي گيرد و در برخي کشورها، نهضت هايي براي اعمال محدوديت استفاده از تلفن همراه برانگيخته است. تا امروز نتايج اغلب تحقيقات، ناديده گرفته يا رد شده اند. با اين حال، مضرات پزشکي تلفن همراه براي کودکان و افراد زير 12 سال و رابطه امواج الکترومغناطيس ناشي از گوشي ها با بروز تومور مغزي، تقريباً اثبات شده است. بر اين اساس، در کشورهايي نظير فرانسه که در اين زمينه پيشگام محسوب مي شوند، زمزمه هايي مبني بر ممنوعيت استفاده از تلفن همراه براي کودکان و تبليغات رسانه اي حوزه به گوش مي رسد.
نتيجه برخي تحقيقات، استفاده از تلفن همراه را براي افراد زير 20 سال، يکي از دلايل بروز آسيب هاي جدي در بخش هاي مربوط به شنوايي و بينايي مغز معرفي مي کند.

راهکارها
 

تمام کساني که در تربيت دختران نقش دارند، مانند والدين، مربيان، مبلغان و مشاوران مي توانند در دو زمينه از بروز آسيب هاي اخلاقي و تربيتي تلفن همراه در نوجوانان جلوگيري کنند. نخست از طريق گفت و گو با نوجوان به صورت فردي يا در قالب حلقه هاي انس گروهي، آسيب ها را بررسي کنند و با دادن آگاهي لازم به مخاطبان خود، آنها را تا اندازه زيادي از آلوده شدن به زيان هاي اين وسيله مصون دارند. همچنين مربيان مي توانند با ارائه پيشنهادهاي جديد براي استفاده بهينه از اين وسيله ارتباطي به ويژه تغيير نگرش کاربران نوجوان به تلفن همراه به عنوان ابزار ارتباطي نه سرگرمي، و ارائه طرحي براي بهره وري معنوي از تلفن همراه مانند نصب نرم افزارهاي ديني، مديريت پيامک و ديگر جنبه هاي قابل گفت و گو، آنها را به جهتي مناسب رهنمون شوند.
دوم اينکه با آموزش هاي لازم به والدين از طريق جلسات کارشناسي يا گفت و گوي فردي، آنها را نسبت به خريد اين وسيله براي نوجوان دچار ترديد و منع کنند. لازم است والدين تا آنجا که ضرورتي پيش نيامده، تلفن همراه نخرند. در قدم بعدي، با ارائه آموزش هاي لازم به فرزندان خود و تهيه سيم کارتي به نام خود والد، به عنوان استفاده موقت و به هنگام نياز و نيز خريد ساده ترين مدل هاي گوشي، بدون امکانات جانبي، آنها را متقاعد به پذيرش قوانين استفاده از جمله محدوديت هاي استفاده، ممنوعيت رمزگذاري، داشتن اجازه بازديد از گوشي کنند. خوب است ادبيات گفت و گو با احترام و تکريم نوجوان همراه باشد و پدر و مادر، اين اقدام را گامي جهت تقويت آرامش، مديريت موفقيت و علاقه به رشد نوجوان معرفي کنند، به فرصتي براي اظهار قدرت و نبرد ميان والدين و فرزند نوجوان. همچنين فضا نبايد به سمت بي اعتمادي و سوء ظن پيش رود. والدين در کنار صميمت وافري که با فرزندان خود دارند و آنها را در مسير پيشرفت يا خريد ديگر لوازم مورد نياز حمايت مي کنند، درباره تلفن همراه هم لازم است دلايل قانع کننده اي ارائه کنند.
نکته قابل توجه ديگر است که خود والدين هم با الگو شدن و پرهيز از ارتباط افراطي با تلفن همراه، مي توانند بي اهميتي و استفاده صحيح از آن را آموزش دهند. همه اين نکات فرعي محسوب مي شوند و اقدامات جانبي اند. اقدام اصلي والدين، آموزش خدا محوري و تربيت صحيحي است که فرزند خود را از حريم گناه دور سازند و در خلوت هاي خويش، خداوند را حاضر و ناظر خويش بداند. همچنين با پايه ريزي خويشتن داري در فرزندان از همان سنين کودکي مي توان اميد داشت که توان مقاومت در برابر وسوسه هاي متنوع در سنين نوجواني ارتقا يابد.
منبع: حسيني ايمني، سيد علي؛ اشارات، قم: مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، تابستان 1391.