درآمدی بر گرایش تفسیر عرفانی(3)
امام خمینی (ره) عدم استفاده ی اخلاقی، ایمانی و عرفانی را یکی از موانع و حجاب های فهم قرآن دانسته در این زمینه می فرماید:
نویسنده: سید محمد حسین میری(1)
2- جداسازی استفادات اخلاقی و تداعی معانی از تفسیر
امام خمینی (ره) عدم استفاده ی اخلاقی، ایمانی و عرفانی را یکی از موانع و حجاب های فهم قرآن دانسته در این زمینه می فرماید: «یکی دیگر از حجب که مانع از استفاده از این صحیفه ی نورانیه است، اعتقاد به آن است که جز آن که مفسرین نوشته یا فهمیده اند، کسی را حق استفاده از قرآن نیست و تفکر و تدبر در آیات شریفه را به تفسیر به رای که ممنوع است، اشتباه نموده اند و به واسطه ی این رای فاسد و عقیده ی باطله قرآن شریف را از چنین فنون استفاده عاری نموده و آن را به کلی مهجور نموده اند در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رای باشد مثلا اگر کسی از کیفیت مذاکرات حضرت موسی با خضر و کیفیت معاشرت آن ها و شرح حال حضرت موسی با آن عظمت مقام نبوت، برای به دست آوردن علمی که پیش او نبوده است و کیفیت جواب خضر و عذرخواهی های حضرت موسی، بزرگی مقام متعلم و آداب سلوک معلم با معلم را که شاید بیست ادب در آن هست، استفاده کند، این چه ربط به تفسیر دارد تا تفسیر به رای باشد و بسیاری از استفادات قران از این قبیل است». (امام خمینی، آداب الصوه (آداب نماز)، 199)در جایی دیگر می فرمایند:
«یکی از آداب مهم قرائت قرآن که انسان را به نتایج بسیار و استفادات بی شمار نائل می کند «تطبیق» است و آنچنان است که در هر یک از آیات شریفه که تفکر می کند، مفاد آن را با حال خود را منطبق کند و نقصان خود را به واسطه ی آن مرتفع کند و امراض خود را بدان شفا دهد مثلاً در قصه ی شریفه ی حضرت آدم (ص) ببیند سبب مطرود شدن شیطان در بارگاه قدس با آن همه سجده ها و عبادت های طولانی چه بود؟ خود را از آن تطهیرکند؛ زیرا مقام قرب الهی جای پاکان است، با اوصاف و اخلاق شیطانی قدم در آن بارگاه قدس نتوان گذاشت از آیات شریفه استفاده می شود که مبداء سجده ننمودن ابلیس، خودبینی و عجب بوده که کوس «قال انا خیر منه خلقتنی من نارٍ و خلقته من طین» (ص، 76) زد و این اسباب خود رایی شد پس مطرود درگاه شد. ما از اول عمر، شیطان را مطرود و ملعون خواندیم و خود به اوصاف خبیث او متصف هستیم و در فکر آن برنیامدیم که آن چه سبب مطرودیت در گاه قدس است، در هر کسی باشد، مطرود است، شیطان، خصوصیتی ندارد، آنچه او را از درگاه قرب دور کرد، ما را نگذارد که به آن درگاه راه یابیم. می ترسیم لعن هایی که به ابلیس می کنیم، خود نیز در آن شریک باشیم، بالجمله کسی که بخواهد از قرآن شریف حظ وافر و بهره ی کافی بردارد، باید هر یک از آیات شریفه را با حالات خود تطبیق کند تا استفاده کامله کند. پس وظیفه ی سالک الی الله آن است که خود را به قرآن شریف عرضه کند و چنانچه خلق رسول الله قرآن است، خلق خود را با قرآن باید متوافق کند تا با خلق وی کامل نیز مطابق کرد و خلقی که مخالف کتاب الله است، زخرف و باطل است و هم چنین جمیع معارف و احوال قلوب و اعمال باطن و ظاهر خود را باید با کتاب خدا تطبیق کند و عرضه دارد تا به حقیقت قرآن متحقق گردد و قرآن صورت باطنی او گردد. (امام خمینی، آداب الصلوه (آداب نماز)، 206 تا 209 با تلخیص)
مرحوم آیت الله معرفت (ره) همچنین تاویلات اهل عرفان را یافته هایی ما داند که از آیات قرآن بالمناسبه برداشت می شود و جنبه ی استشهاد دارد نه استناد و می توان آن را از قبیل تداعی معانی تلقی کرد که هنگام استماع یا تاویلات آیه به مناسبت معناهایی به ذهن خطور می کند که سازنده، بالنده و الهام گرفته از روح شریعت است. این گونه یافته ها، آن هم به عنوان استشهاد و نه استناد از نظر محققان، تفسیربه رای یا تاویل باطل شمرده نمی شود به ویژه در صورت عدم التباس (مشتبه نشدن به تفسیر) که کاملا خالی از اشکال است. (معرفت، 2/394- 367 با تلخیص)
بیشتر تفاسیر اعاظماهل عرفان مانند قشیری و میبدی و از جمله سید حیدر آملی بر همین رویهاست. یافته هایی از قرآن بر گرفته اند که از قبیل تداعی معانی می باشد نه تفسیر کلام الله یا تاویل باطنی.
نمونه ها:
در آیه:«اذهبا الی فرعون انه طغی / فقولا له قولا لیناً لعله یتذکر او یخشی». (طه، 43 و44)
به حضرت موسی و برادرش هارون دستور داده می شود که به سوی فرعون بشتابید و او را دریابند، زیرا او سر به طغیان نهاده و سرکشی را از حد گذرانده است. ولی باید تا ما توانند با وی از در مسالمت در ایند، بلکه متذر و رام می شود. اهل ذوق و عرفان از تعلیلی که در آیه آمده است، «انه طغی» گستره ی آیه را فراتر از داستان موسی و فرعون می شمارند و وظیفه ی هر انسان آزموده می دانند که به سوی طاغیان سرکش از جمله نفس خویش بشتابد و او را دریابد تا سر کشی را از حد نگذراند،ولی باید با مدارا و آرام آرام، او را رام کند، بلکه سر طغیان فرو نهد و با فطرت پاک و عقل سلیم همراه شود.
قشیری ذیل آیه ی غنائم می گوید: همان گونه که جهاد اصغر غنیمت دارد؛ جهاد اکبر نیز غنیمت دارد و آن این است که بنده، نفس خویشتن را که در دست دشمن (هوی و شیطان) است از او به غیبت می گیرد. (معرفت، 2/374-372 با تلخیص)
یا میبدی هنگام تفسیر آیه:
«یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم واوفوا بعهدی اوف بعهدکم وایای فارهبون». (بقره، 40)
می گوید: پیر طریقت گفت: الهی کار آن دارد که با تو کاری دارد، یار آن دارد که چون تو یاری دارد. او که در دو جهان تو را دارد، هرگز کی تو را بگذارد.
و ایّای فارهبون همان است که گفت: «و آمنوا بما انزلت مصدقاً لما معکم و لا تکونوا اول کافرٍ به ولا تشتروا بآیاتی ثمنا قلیلا و ایای فاتقون». (بقره، 41)
رهبت و تقوی دو مقام است از مقام ترسندگان و در جمله، ترسندگان راه دین بر شش قسم اند. تائبانند و عابدان و زاهدان و عالمان و عارفان و صدیقان.
تائبان را خوف است، چنان که گفت: «رجال لا تلهیهم تجاره ی و لا بیع ذکر الله و اقام الصلاه ی وایتاء الزکاه ی یخافون یوماً تتقلب فیه القلوب و الابصار». (نور، 37)و عابدانرا وجل: «الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و الصابرین علی ما اصابهم و المقیمی الصلاه ی و مما رزقنا هم ینفقون». (حج، 35)
و زاهدان را رهبت: «فاستجبنا له ووهبنا له یحیی واصلحنا له زوجه انهم کانوا یسارعون فی الخیرات و یدعوننا رغباً و رهباً و کانوا لنا خاشعین». (انبیاء، 90)
و عالمان را خشیت: «و من الناس والدواب والانعام مختلف الوانه کذلک انما یخشی الله من عباده العلماء ان الله عزیز غفور» (فاطر، 28)
وعارفان را اشفاق: «ان الذین هم من خشیه ربهم مشفقون». (المومنون، 57)
و صدیقان را هیبت: «لا یتخذ المومنون الکافرین اولیاء من دون المومنین ومن یفعل ذلک فلیس من الله فی شی ءٍ الا ان تتقوا منهم تقاه ی ویحذرکم الله نفسه والی الله المصیر». (آل عمران، 28).
(معرفت، تفسیر و مفسران، 2/372 تا 404 با تلخیص)
آسیب شناسی تفسیر عرفانی
برخی تفسیرهای عرفانی از آسیب تاویل های بی ضابطه و برداشت های غیر مستند به عقل وشرح رنج می برد. برخی از این آسیب ها عبارتند از:1-این تفاسیر بر مقدمات علمی و برهان های منطقی و اسباب معقول تکیه ندارد بلکه بر اساس کشف و شهود شخصی است که اگر درست هم باشد معتبر نیست.
2-نوعی تحمیل بر قرآن و تفسیر به رای است به خاطر بی ضابطه بودن (رضایی اصفهانی، 336،337).
3-سران صوفیه برای تامین مقاصد مذهبی خود از تفسیر رمزی استفاده کردند تا تعلیمات عرفانی، ذوقی و اسرار و مبانی خود را به عنوان تفسیر قرآن توضیح دهند که این کار تفسیر به رای است.
4-روش تفسیر رمزی از فهم درک مقاصد قرآن بیرون بوده و از حدود دلالت لفظی و مناسبات آن بیرون است.
5-مکافه و شهود یک احساس شخصی وغیر قابل انتقال به دیگری است و حتی اگر مکاشفه و شهودهم قابل قبول باشد رسیدن به معانی ومقاصدآیات قرآن از طریق مکاشفه و شهود نمی تواند مصداقی برای تفسیر باشد زیرا در تفسیر استناد به دلالت لفظی شرط اساسی است در حالی که مکاشفه و شهود استناد به امر دیگری است
6-گفتن برخی از آنان نوعی سخن سجع متکلفانه است نه از روی درایتو ضابطه.
نتیجه
7-از آنچه گذشت نتیجه می گیریم تفاسیر عرفانی را باید ارزیابی جداگانه کرد برخی تفسیرهای عرفانی متکی بر تاویلات باطل از مصادیق تفسیر به رای است نه تفسیر با ضابطه، برخی هم حاوی مطالبی است جهت استفاده ی اخلاقی و ایمانی؛ وخود هم ادعای تفسیر ندارد و معتقدند از باب تداعی معانی و مناسبت معنایی است که این گونه استفاده ها بی اشکال است وبرخی هم تاویل ها و تفسیرهای ضابطه مندی است که مستدل و مستند به گفتار معصومان (ع) می باشد.1-امام خمینی (ره)، آداب الصلوه ی (آداب نماز)، تهران موسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) چاپ دهم تابستان، 1380
2-امام خمینی (ره)، تفسیر قرآن مجید، تدوین سیر محمدعلی ایازی، تهران، موسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ دوم، 1386
3-امام خمینی (ره)، شرح دعای سحر، ترجمه ی سیداحمد فهری، تهران، انتشارات اطلاعات بی جا، 1366
4-آملی، سید حیدر، المحیط الاعظم و البحر الخضم، تهران، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، سال 1404
5- بابایی، علی اکبر و همکاران روش شناسی تفسیر قرآن، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت) وقم پژوهشکده ی حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1379
6- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، دمشق، دارالقلم، بیروت دارالمسامیه، چاپ اول 1412 ه 1992 م تحقیق: صفوان عدنان داوودی
7- رضایی اصفهانی، محمد علی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، 1382،روش و گرایش های تفسیری قرآن
8- علوی مهر، حسین، روش ها وگرایش های تفسیری، قم انتشارات اسوه، چاپ اول 1381
9- عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روش های تفسیر قرآن، تهران، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارم، 1379
10- قاسم پور، محسن، پژوهشی در جریان شناسی عرفانی، تهران، انتشارات موسسه ی فرهنگی هنری ثمین،چاپ اول، 1381
11- مودب، سیدرضا، روش های تفسیر قرآن، انتشارات اشراق (دانشگاه قم)، چاپ اول، 1380
12- مودب، سید رضا، مبانی تفسیر قرآن، قم، انتشارات دانشگاه قم، چاپ اول، 1386
13- مجلسی، علامه محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه ی الوفاء، چاپ دوم، 1403 ه ق
14- معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، موسسه ی فرهنگی التمهید، 1379
15- معرفت، محمدهادی، معرفت قرآنی (یادنگار آیت الله محمد هادی معرفت (ره) به کوشش علی نصیری)، جلد دوم، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه ی اسلامی، چاپ اول، 1387
پی نوشت ها :
1- دانشجوی مکتب دکتری دانشگاه معارف اسلامی و عضو هیات علمی دانشگاه رامین اهوز
نشانی الکترونیکی: S-mohhamad-miri@yahoo.com
*دریافت مقاله: 88/6/21
*تاریخ پذیرش مقاله: 88/8/22
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}