"مطالعه" که فرهنگ لغت "عمید" آن را "اطلاع یافتن از چیزی با ادامه نظر در آن" معنی کرده است، نه تنها زیر بنای "پژوهش " و نخستین گام برای تحقیق است بلکه به عقیده کارشناسان جزو نیازهای روحی و معنوی انسان نیز محسوب می‌شود.

شاید براساس همین نیاز است که بسیاری از "انسان شناسان" او را موجودی "جستجوگر" تعریف کرده‌اند. عده‌ای از کارشناسان معتقدند درک این نیاز توسط خود شخص، محتاج "فرهنگ" خاصی است و برای این که شخص بفهمد که چنین نیازی دارد باید تربیت شود و این کار باید در سال‌های اولیه عمر انسان انجام شود.

مرحوم "کیومرث صابری" مدیر مسئول مجله طنز "گل آقا" در سال   ۷۳ نظر خود در این خصوص را این طور بیان داشت:برخلاف خورد و خواب که اگر مبتنی بر آموزش هم نباشد، براساس "غریزه" انجام می‌شود، "مطالعه" و عادت به مطالعه به تربیت و آموزش نیاز دارد.
 

وی به امکان بروز نتایج مخرب و مضر همین آموزش‌ها در سال‌های اولیه عمر انسان نیز اشاره کرد و گفت :

"اگر در دبستان، مساله "مطالعه" برای بچه‌ها به شکل یک کار شیرین و دلچسب در نیاید و اگر "خواندن" جنبه یک وظیفه و تکلیف اجباری به خود بگیرد، کودک کم کم "باسواد" می‌شود ولی با کتاب دوست و رفیق نمی‌شود و از آن می‌گریزد.

همواره گفته شده است همان طور که جسم ما به غذا نیاز دارد، فکر ما هم باید تغذیه شود و غذای فکر همان کتاب و مطالعه است که از بین رفتنی و دور انداختنی نیست، در حالی که غذای جسم اگر از بهترین مواد غذایی هم تهیه شود، در نهایت از بین می‌رود.

به هر حال بشر از زمان‌های دور همواره در پی این بوده‌است که پاسخی برای پرسش‌های خود بیابد و براساس یافته‌های خود بنیان‌های زندگی فردی و اجتماعی خود را توسعه بخشد. با توسعه جوامع بشری، راه‌های ثبت "اندیشه‌ها" و "دانستنی ها" و تبادل آن با دیگران نیز توسعه یافت.

اگر زمانی از دیوار غارها استفاده می‌شد و در دوره‌هایی بر الواح گلی، چوب، سنگ، استخوان و پوست حیوانات نگاشته می شد، بااختراع کاغذ و صنعت چاپ، توسعه شگرفی در حوزه علم و فرهنگ پیداشد و امروزه با انتشار انبوهی از کتاب‌ها، نشریات و سایر مطالب ، دریایی از "خواندنی‌ها" برای غوطه‌وری اندیشه‌های کنجکاو و تشنگان "مطالعه" فراهم شده است.

 

آمارهای مربوط به کتاب خوانی در ایران چگونه است ؟

آمارهای مربوط به کتاب خوانی در ایران، نگران کننده است.«هر ایرانی در سال، فقط چند ثانیه مطالعه می کند.» تمایل به کتاب خوانی، در ایران بسیار کم است؛ زیرا در این زمینه فرهنگ سازی نشده است. محمدرضا جوادی، دبیر انجمن قلم در این باره چنین گفته است:« مردم ما به آموختن و معرفت و کسب آگاهی احساس نیاز نمی کنند.»
 

محمد سید اخلاقی نیز در مقاله ای می نویسد:

پایین بودن تیتراژ کتاب؛ یعنی کم کردن تعداد خواننده و اغلب، علت تیتراژ پایین را، گرانی کتاب می دانند و گرانی کتاب را معلول گرانی کاغذ و چاپ...؛ اما همه می دانیم بسیاری از کالاهای دیگر هم گران هستند که بعضاً ضروری هم نیستد؛ ولی خریدار دارند...
 

بهاء الدین خرمشاهی، در مقاله خود با عنوان « همچنان هنر نزد ایرانیان است و بس، اما این بار هنر کتاب نخواندن»، می نویسد:

نمی دانم به ما ایرانیان انقلاب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کرده و پنجه در پنجه تمام فرهنگی غرب افکنده، چه می گذرد که این همه بی کتاب شده ایم.
 

خرمشاهی معتقد است که بسیاری از استادان دانشگاه، روشن فکران در هر شغل و مقامی، کارمندان عالی رتبه، پرشکان، مهندسان، وکیلان، قضاوت، اهل صنعت و تاجران سطح بالا و مانند آنها، کتاب نمی خوانند. (1)

اما درحال حاضر کتاب و کتابخوانی چه موقعیتی در کشور ما ، ایران دارد؟

این سؤالی است که همه آنهایی که دغدغه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و در یک کلام آرزوی رشد و کمال این کشور را در دل دارند، باید پاسخی اساسی برای آن پیدا کنند.

تجربه جهانی نشان می دهد که رشد و توسعه تمدنها، ریشه در رشد فکری و فرهنگی هر جامعه دارد و بدون رشد فرهنگ کتابخوانی در جوامع، نمی توان به رشد هیچ تمدنی دل خوش کرد. باید تأکید کرد که علیرغم رشد رسانه های گوناگون جمعی تاکنون هیچ رسانه ای نتوانسته است نقشی را که کتاب در رشد تمدنها داشته است، ایفا نماید.

گرچه کشورهای درحال توسعه نزدیک به 80درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند، اما کمتر از 30درصد کتابهای مصرفی جهان را تولید می کنند و کمتر از این نسبت نیز به کتابخوانی مشغول هستند، این در شرایطی است که کشورهای پیشرفته یا توسعه یافته که حدود 20درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند، 70درصد کتابهای مصرفی جهان را تولید می کنند. تاوان این تفاوت و فاصله را آیا جز کشورهای درحال توسعه باید بپردازند؟

سایت "همشهری آنلاین " نیز در مطلبی به مناسبت هفته کتاب نوشت:

برخی برآوردها سرانه مطالعه در ایران را   ۲ دقیقه در شبانه‌روز اعلام کرده‌اند که اگر مطالعه کتب درسی را نیز به آن اضافه کنیم، این رقم به   ۷ دقیقه می‌رسد که در مقایسه با کشورهای پیشرفته که بیش از   ۵ ساعت از شبانه‌روزشان را مطالعه می‌کنند، فاصله بسیار عظیمی است.

این منبع افزود:
در کشور ما، با توجه به اینکه   ۸۰ درصد جمعیت را قشر با سواد تشکیل می‌دهد، سرانه مطالعه ما با کشورهایی چون افغانستان، بنگلادش و یا چند کشور آفریقایی برابر است. در مورد شمارگان (تیراژ ) کتاب هم وضعیت اسفناک است. با توجه به جمعیت   ۷۰ میلیون نفری ایران، ناشران از ترس این که کتاب هایشان بفروش نرود کتاب‌ها را حداکثر در   ۳۰۰۰ نسخه چاپ می‌کنند. البته شمارگان   ۲۰۰۰ و   ۱۵۰۰ نیز به وفور دیده می‌شود.

در صورتی که در کشور فرانسه با جمعیت   ۵۵ میلیون نفری ، شمارگان کتب به   ۳۵۰ هزار جلد می‌رسد. این سایت خبری همچنین افزود: در طول یکسال از هر   ۱۰ ایرانی، تنها یک نفر یک جلد کتاب خریداری کرده که بنا به نظر کارشناسان همین یک جلد نیز احتمالا درسی یا کمک درسی است و هر ایرانی در هر   ۱۸۹۲ روز (حدود   ۵ سال) تنها یک کتاب می‌خواند.
 

البته گزاره‌های سرانه مطالعه خیلی دقیق نیست

کتابخانه‌ها نقش مهمی در دسترس‌پذیر کردن کتاب برای مردم و در نتیجه بالا بردن سرانه کتابخوانی دارند. مهدی رمضانی ۲۶ آبان ۱۴۰۰ که در مسند معاون توسعه کتابخانه‌ها و ترویج کتابخوانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بود و حال سرپرست نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور شده، در برنامه صبحگاهی شبکه پنج سیما در پاسخ به پرسشی درباره پایین بودن سرانه مطالعه در ایران، گفت:

گزاره‌های سرانه مطالعه و پیمایش‌های این حوزه خیلی دقیق نیست. در دنیا این مساله توسط پارامتر و معیارهای ثابت بررسی می‌شود اما آمار دستگاه‌های مختلف مرتبط با این حوزه در کشور متفاوت است.

وی افزود:

تعداد تیراژ و تجدید چاپ‌های امروزی نشان می‌دهد در ایران کتاب مصرف می‌شود اما میزان مطالعه آن باید دقیق‌تر بررسی شود. ممکن است بسیاری از ما گمان کنیم که غربی‌ها کتابخوان هستند، در صورتی که هند بیشترین سرانه مطالعه را در سطح جهان دارد.

در کشور ما کتاب‌های کمک آموزشی، کودک و نوجوان و ادبیات عمومی به‌صورت فصلی به فروش می‌رسند.

به گفته او اگر خانواده‌ها کتاب را محل رجوع خود قرار دهند، فرهنگ کتابخوانی دوباره احیا می‌شود.
 

پی‌نوشت‌ها:

1.برگرفته از: کتاب و کتاب خوانی در برنامه های تلویزیونی، اداره کل پژوهش های سیما، مجله بخارا، مقاله های بهاء الدین خرمشاهی، ش، سوم آذر و دی 1277 و معلم، نشر دانش، مقاله محمد سید اخلاقی، سال چهاردهم، شماره پنجم، مرداد و شهریور 1372

 

منبع: هیئت تحریریه سایت فرهنگی راسخون و ماهنامه اشارات شماره 126