رهنمودهای رهبرمعظم انقلاب اسلامی

ما یک داستان بلند قابل مقایسه با داستانهای بلند معروف دنیا، در داخل کشورمان نداریم. اگر هست، اسم بیاورید. این، مقوله جدیدی برای ما نیست. ما از قرنها پیش، قصّه و قصّه نویسی داریم. « امیر ارسلان» یک قصّه است. « هزار و یک شب » یک داستان است. از قدیم، از این قبیل داستانها مواردی داریم؛ اما پیش نرفتیم و حرکتی نکردیم. بعضی البته سعی کرده اند داستان بلند بنویسند و نوشته اند. ظاهر و رنگ و لعابش هم بد نیست. اما این داستانها، اصلاً قابل مقایسه با داستانهای بلندی که امروز در دنیا مطرح است- مثلاً فرض بفرمایید با « بینوایان »، یا « جنگ و صلح » تولستوی، یا داستانهایی که برای انقلاب شوروی نوشته اند- نیست. بعضی برای این که داستان بلندی نوشته باشند، در مجلّدات متعدد، داستانی می نویسند؛ اما وقتی انسان نگاه می کند، می بیند مثل یک نقّاشی بدلی است که از روی نقّاشی دیگر برداشته باشند! پیداست جوشش طبیعی ای وجود ندارد. حال بگذریم از این که از لحاظ محتوا، داستانهایی که همین آدمهای مخالف با تفکّر اسلامی در ده، پانزده سال اخیر نوشتند و پخش کردند، چقدر مشکل دارد! داستانهای اینها دروغ است و حقیقت ندارد. شما وقتی که مثلاً داستان « بینوایان » ویکتورهوگو را می خوانید یا « جنگ و صلح» را می خوانید، ازاین داستانها به دست بیاورند؛ یعنی انسان می تواند چیزهایی را که در تاریخ نیست، در این کتابها پیدا کند. اما آن موضوعی که این آقایان در قصّه هایشان می نویسند، اصلاً وجود خارجی ندارد. آن روستایی که اینها در قصّه هایشان تصویرمی کنند، در ایران اصلاً وجود خارجی ندارد.
بنده این کتابها را که می خوانم، بعد از خواندن، پشت هر کدام چند کلمه تفریظ می نویسم. غالب کتابهای این آقایان را خوانده ام. کتابی را می خواندم(1) ، دیدم راجع به دهی صحبت کرده است. داستان در روستایی واقع می شود که اصلاً چنین روستایی، در عالم وجود ندارد! به خصوص آن منطقه ای که آن آقا از آن صحبت کرده، منطقه خود ماست. زندگی ما تقریباً در همان مناطق بود و روستاهای آن جا را ما می شناسیم. اصلاً چنان روستایی وجود ندارد. روستایی که در آن فاحشه خانه هست و مسجد نیست! چنین روستایی شما سراغ دارید؟ کجای ایران چنین روستایی وجود دارد؟ این، غیراز آن نویسنده فرانسوی است که وقتی یک روستای فرانسه را تصویر می کند، واقعیتی را به تصویر می کشد و حقیقتی را بیان می کند. لذا وقتی شما آن را می خوانید، می فهمید که زیر پوشش زرق و برق تمدّن فرانسه در قرن نوزدهم، چه واقعیاتی در داخل روستاها و شهر ها و خانه ها
و مجلّات پاریس می گذشته است. این، ناشی از چیست؟ ناشی از این است که روح هنر در این شاخه اش، مطلقاً پرورش و رشدی ندارد؛ یعنی یک نفر هم که ذوقی دارد و می خواهد چیزی بنویسد، آن مایه لازم را برای این کار ندارد. لذا بنا می کند به تقلید کردن، ازاین جا و آن جا، چهل تکه ای درست می کند و چیزی در می آورد. این برای ما نقص نیست؟ (2)

پی نوشت ها :

1. اشارۀ مقام معظم رهبری به رمان « جای خالی سلوج» اثر محمود دولت آبادی است.
2. بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 4 آذر 1371.

منبع :خامنه ای علی رهبر جمهوری اسلامی /رهنمودهای رهبرمعظم انقلاب اسلامی /ناشر موسسه فرهنگی قدر1385