نویسنده: فاطمه کریمی



 
پرسش و پاسخ هایی پیرامون بهشت و بهشتیان

مقدمه

معاد یکی از با اهمیت‌ترین مسائل اعتقادی است و شاید بتوان گفت که بعد از موضوع خداشناسی در ردیف مهم‌ترین مسائل اعتقادی شمرده می‌شود، چرا که اگر جامعه ای معتقد به معاد باشد، تمام موانعی را که سدی در رشد و تعالی او ایجاد می‌کند برداشته و بساط ظلم و تعدی و حق کشی را ریشه کن می‌کند و در نتیجه دنیا را مدینه فاضله و بهشت روی زمین می‌گرداند چنانچه قرآن کریم می‌فرماید: «فمن کان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لا یشرک بعباده ربّه احداً (1) » هرکس امید لقای پروردگارش را دارد باید عمل صالح بجا آورد و کسی را در عبادت او شریک قرار ندهد.
کلام گهربار حضرت علی (ع) نیز مؤید همین معنی می‌باشد ایشان خطاب به صحابه می‌فرمایند: «تجهّزوا رحمکم الله... وانقلبوا به صالح مابحضرتکم مِن الزّاد (2)» مجهز و مهیا شوید برای مرگ، خدای شما را رحمت کند... با تهیه زاد و توشه و اعمال نیک به سوی آخرت روید؛ و نهایتاً تمام بحثهای معاد به بهشت و یا دوزخ ختم می‌شود و آنچه که در انتظار مؤمنین و متقین است بهشت است.
بهشتی که خداوند تبارک و تعالی، بندگانش را به سوی آن فرا می‌خواند: «یا أیّتها النفّس المطمئنه ارجعی الی ربّک راضیّه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتّی (3) » ای انسان آرامش یافته، خشنود و پسندیده به سوی پروردگارت بازگرد و در میان بندگان من جای گیر و بر بهشتم داخل شو.

بهشت

بهشت یعنی کانون انواع مواهب و نعمتهای الهی، اعم از معنوی و مادی، که آیات بیشماری از قرآن کریم درباره صفات بهشت و بهشتیان و نعمتهای مختلف مادی آن (از نهرها و طعام‌ها و شراب‌ها و اکرام فوق العاده از سوی فرشتگان) و نیز مواهب معنوی و لذات روحانی، به آن اختصاص یافته است، و در آن آیات حضرت حق در خور فهم و عقل ما آدمیان به ترسیم این نعمات پرداخته است.
از آنجایی که ترسیم این نعمات دارای بعد تربیتی فوق العاده ای است و هر انسانی را که دارای هر گونه انگیزه مادی و معنوی باشد به سوی خود جذب می‌کند و او را برای نیل به آن به تهذیب نفوس، و پاکسازی عقیده، و پاکی اعمال و درستی گفتار و رفتار، دعوت می‌کند، قرآن کریم نیز به طور فراوان به تبیین این امر پرداخته است.
هرچند که حقیقت بهشت و ماهیت آن، و کیفیت صد در صد آن را ما خاکیان، نمی‌دانیم و فعلاً هم نمی‌توانیم به آن دست یابیم ولی اجمالی از آن، از طریق آیات و روایات به دست می‌آید و یک ترسیم اجمالی را به دست ما می‌دهد که قطعاً ترسیم کامل آن نخواهد بود چرا که آن چیزی است برتر و بالاتر، و فراتر و عمیق‌تر از آن چه که تا به حال دیده‌ایم و شنیده‌ایم.

1 - ماهیت بهشت چیست؟

بهشت یعنی کانون انواع مواهب و نعمتهای الهی، اعم از معنوی و مادی، نعمات مادی مختلف اعم از باغ‌ها، نهرها، چشمه‌ها، انواع طعام‌ها و شرابهای طهور و همسران و دوستان و خدمتگزاران همیشه آماده به خدمت، و نعمات معنوی آن چون رضایت خداوند، احترام و اکرام فوق العاده از سوی فرشتگان و سایر لذات روحانی که در قرآن کریم صراحتاً به آن‌ها اشاره شده است.

2- آیا بهشت هم اکنون وجود خارجی دارد؟

بلی به استناد آیه شریفه 133 آل عمران «و سارعوا الی مغفرهٍ من ربّکم و جنّهٍ عرض‌ها السمواتُ و الارضُ اُعدَّت للمتقیّن».
بر یکدیگر سبقت بجویید برای رسیدن به آمرزش پروردگار خود و بهشتی که وسعت آن آسمان‌ها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است؛ لذا بهشت الان موجود است و بعداً در اثر اعمال نیک انسان‌ها توسعه می‌یابد.
و در توصیف جریان معراج پیامبر اکرم (ص) در آیات 15 و 14 و 13 سوره نجم: «و لقد رأه نزله اخری عند سدرهُ المنتهی عندها جنه المأوی».ترجمه: بار دیگر پیامبر جبرئیل را نزد «سدره المنتهی» در آنجا که بهشت جاویدان قرار داشت مشاهده کرد. (این تعبیر گواهی بر وجود فعلی بهشت است) و روایتی است از امام علی بن موسی الرضا (ع) که در پاسخ سئوال صحابه که عرض کردند، آیا بهشت و دوزخ الان موجودند؟ فرمودند: «و اِنّ رسول الله قد دخل الجنّه و رأی النّار لَمّا عُرج به الی السّماء» آری آفریده شده‌اند و پیامبر (ص) به هنگام معراج وارد بهشت شد و دوزخ را نیز مشاهده کرد (4).

3- اگر بهشت وجود خارجی دارد در کجا واقع شده است؟

بعد از اثبات وجود خارجی بهشت مسئله مکان آن مطرح است. بهشت جائی نیست مگر در همین عالمی که ما قرار داریم و بهشت و عالم آخرت احاطه بر همین عالم دنیا دارد درست مانند عالم جنینی که در عالم دنیا واقع است و عالم دنیا احاطه بر عالم جنین دارد.
در نتیجه بهشت هم اکنون موجود است و در باطن همین جهان هم موجود است اما حجابهای عالم دنیا مانع از مشاهده آن می‌شود ولی اولیاءالله می‌توانند آن را ببینند همانطور که پیامبر به هنگام معراج و دور از هیاهوی مادیات توانست آن را با چشم ملکوتی خود ببیند؛ و حتی برای اولیاءالله خدا ممکن است در جذبه های خاص معنوی در روی زمین نیز گاهی آن را ببینند. همانطور که در روایتی درایم که در آستانه عاشورا هنگامی که اصحاب و یاران امام حسین (ع) اعلام وفاداری کامل به آن حضرت کردند، حضرت برای آنان دعا کرد و برای مدتی پرده‌ها را از کنار چشمان آن‌ها کنار می‌زند و آن‌ها آنچه را که خداوند از نعمات بهشتی به آنان بخشیده بود با چشمان خود دیدند و امام منازل و جایگاهشان را به آن‌ها معرفی نمود (5).

4 – خلق بهشت در زمانی که شرایط ورود به آن میسور نمی‌باشد چه ضرورتی دارد؟

قطعاً قبل از حساب روز قیامت نه کسی وارد بهشت می‌شود و نه وارد دوزخ. اما از آنجایی که تمام کارهای خداوند سبحان از روی حکمت و دلیل است، خلق بهشت زودتر از زمان استفادهء آن، نه تنها بیهوده نیست بلکه دارای اثرات فراوان تربیتی است و خداوند با این کار به انسان می‌فهماند که نه آن پاداش عظیم نسیه است و نه آن کیفر بزرگ و هر دو از هم اکنون آماده شده‌اند. درست مانند وقتی که جایزه ای برای بچه‌ها تهیه می‌شود و به آن‌ها گفته می‌شود و حتی در مقابلشان قرار می‌دهیم تا با دیدن آن‌ها ترغیب و تشویق به کار درست شوند. اما از آنجایی که برای اهل دنیا حجابهایی وجود دارد که نمی‌توانند بهشت را ببینند اخبار آن را خداوند از طریق قرآن و ائمه اطهار به مردم می‌رساند.

5- در آیه ای از قرآن می‌فرماید «کل شیء هالک الا وجهه» آیا بهشت و دوزخ که هم اکنون خلق شده‌اند موقع رستاخیز نابود می‌شود و خلقی جدید پیدا می‌کند؟

طبق آیه شریفه فوق همه چیز جز ذات پاک او فانی می‌شود. اما از لفظ «کل شی» منظور تمام دنیاست و آنچه که مربوط به دنیا می‌شود و برای بهشت و دوزخ که جزء سرای باقی است و در ماورای جهان ماده یا در باطن آن قرار دارد هلاکت مفهومی ندارد. چرا که آن‌ها از قلمرو دنیای فانی بیرون هستند.

6- چرا در قرآن از بهشت، تعبیر به «جنّت» می‌شود؟

تمام کلماتی که در قرآن درباره لفظ بهشت آمده است: مانند «جنّات»، «جنّتان»، «جنّه» همگی از ماده «جَن» گرفته است که به معنی پوشانیدن است. راغب در مفردات می‌گوید «جن» به معنی پوشانیدن چیزی از حسّ است، و در «مقاییس اللغّه» آمده است، بهشت را از این جهت، جنّت می‌گویند که از اهل ایمان مستور است و به همین دلیل است که به بچه ای که در شکم مادر است جنین می‌گویند چرا که از نظرها پوشیده است.

7- وسعت بهشت چقدر است؟

طبق آیه 133 آل عمران وسعت بهشت به اندازه آسمان‌ها و زمین است؛ و با توجه به محاط بودن عالم دنیا بر دوزخ و دوزخ بر بهشت، این آیه به خوبی متصور می‌شود. البته لازم به ذکر است، اینکه قرآن وسعت بهشت را به اندازه آسمان و زمین می‌شناسد به خاطر آن است که انسان چیزی وسیع‌تر از آسمان و زمین نمی‌شناسد تا مقیاس سنجش قرار دهد لذا قرآن برای اینکه عظمت بهشت را ترسیم کند آن را اینگونه تشبیه کرده است.

8- آیا بهشت در دارد؟

بلی به استناد آیات زیادی از قرآن کریم بهشت دارای در است، از جمله آیات: «حتّی اذا جاؤُها وفُتحت ابوابها و قال لهم خزنتُها سلامٌ علیکم» (6) هنگامی که مؤمنین به بهشت می‌رسند درهای بهشت گشوده می‌شود و نگهبانان به آنها می‌گویند، سلام برشما! و درجایی دیگر آمده است: «و جنّاتُ عَدنٍ مَفتَّحَهً لهمُ الابواب» (7) باغهای جاودان بهشتی که درهایش به روی آنان گشوده است؛ و همچنین «والملائکه یدخلون علیهم من کلّ باب سلام علیکم به ما صبرتم» (8).

9- منظور از درهای بهشت چیست؟

مدخل‌ها و درهای بهشت با توجه به اعمال و کارهایی است که سبب ورود به بهشت می‌شوند و در روایات و اخبار آمده است: که بهشت درهایی به نامهای مختلف دارد از جمله دری دارد که به عنوان «باب المجاهدین» نامیده می‌شود و مجاهدان مسلح به همان سلاحی که با آن جهاد کردند از آن در وارد می‌شوند و فرشتگان به آن‌ها خوش آمد می‌گویند (9). «و الملائکه یدخلون، علیهم من کلّ بابٍ سلامٌ علیکم به ما صبرتم»، فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می‌گردند و به آنها به خاطر صبر و استقامتشان سلام می‌دهند (10) و در نهج البلاغه نیز همین روایت به مضمون دیگری آمده است که می‌فرماید: «انّ الجهاد باب من ابواب الجنّه فَتَحهُ الله لِخاصَّه اولیائه» (11).
جهاد دری از درهای بهشت است که خدا آن را به بندگان خاصّش گشوده است؛ و درحدیث دیگری از پیامبر اکرم آمده است: «اِنّ للجنّه باباً یُدعی الرَّیان لا یَدخله اِلّا الصّائمون» (12) : بهشت دری دارد که سیراب نامیده می‌شود و از آن در فقط روزه داران وارد می‌شوند و هم چنین در احادیث دیگری اشاره به «باب الصبر»، «باب الشّکر»، «باب البلاء» شده است.

10- بهشت چند در دارد و وسعت هر در چقدر است؟

طبق روایتی از امام محمد باقر (ع) بهشت 8 در دارد. «واعلموا اَنّ للجنّه ثمانیه ابواب عرض کلّ باب منها مسیره اربعین سنه». بدانید که بهشت 8 در دارد و عرض هر دری از آنها به اندازه چهل سال راه است (13).

11- منظور از این روایت که می‌فرماید، «اِنّ علیّاً باب من ابواب الجنّه» (14) چیست؟

در بعضی از احادیث آمده است که درهای بهشت مردان بزرگ الهی هستند از جمله روایت فوق که از امام کاظم (ع) است و ایشان حضرت علی (ع) را دری از درهای بهشت می‌داند؛ و اشاره به این است که هرکس خلق و خو و ایمان و عمل خویش را به آن حضرت تأسی کند و در مسیر او گام بردارد وارد بهشت می‌شود.

12- چرا تعداد درهای بهشت بیشتر از جهنم است؟

طبق آیه صریح قرآن جهنم دارای 7 درب است. «سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم» برای جهنم 7 درب است و برای هر درب گروهی معین شده است (15)؛ و درهای بهشت 8 تا می‌باشد از این بیشتر بودن درهای بهشت روشن می‌گردد که طرق وصول به سعادت و بهشت جاویدان، از طرق وصول به جهنم بیشتر است و رحمت خداوند بر غضب او پیشی می‌گیرد.

13- کتیبه های سر درهای بهشت چیست؟

کتیبه‌ها در هر ساختمان معمولاً بیانگر محتوی و هدف واقعی آن ساختمان است. از روایات فراوانی استفاده می‌شود که درهای بهشت هم دارای کتیبه های قابل توجهی است، از جمله در حدیثی از «جابر بن عبدالله» از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کند که ایشان می‌فرمایند: «مکتوب علی باب الجنّه لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی اَخُو رسول الله» (16)، بر در بهشت نوشته شده است که معبودی جز الله نیست و محمد رسول خدا و علی برادر رسول الله است. در حدیث دیگری از امام صادق (ع) می‌خوانیم: «علی باب الجنّه مکتوب: الصّدقه به عشره والقرض بثمانیه عشر» (17) بر در بهشت نوشته شده است بخشش در راه خدا ده برابر پاداش دارد و وام دادن هیجده برابر؛ و بالاخره در حدیث مفصلی که شرح معراج پیامبر (18) است آمده است، که پیامبر فرمود: بهشت هشت در داشت و بر هر دری چهار کلمه نوشته شده بود که از تمام دنیا و آن چه در دنیاست برای کسی که بداند و عمل کند بهتر است و قبل از ذکر چهار کلمه بر سر هر در جمله «لا اله الا الله، محمد رسول الله (ص)، علی ولی الله (ع) » آمده است؛ و می‌فرماید:
بر در اول نوشته شده: اسباب زندگی صحیح: قناعت، حق شناسی، ترک کینه توزی و همنشینی با اهل خیر است.
بر در دوم نوشته شده: اسباب سرور آخرت چهار چیز است: دست کشیدن بر سر یتیمان، محبت نسبت به مستمندان و بیوه زنان، کوشش در حوائج مؤمنان و تفقد از فقرا و مساکین.
بر در سوم نوشته شده: اسباب سلامت در دنیا چهار چیز است:کم گفتن، کم خوابیدن، کم راه رفتن و کم خوردن.
بر در چهارم نوشته شده: کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد باید: مهمان را احترام، همسایگان را گرامی و پدر و مادر را محترم شمرد و سخن نیک بگوید یا خاموش شود.
بر در پنجم نوشته شده: هر کس می‌خواهد به او ستم نشود، ستم نکند، هر کس می‌خواهد به او دشنام ندهند، دشنام ندهد، هر کس می‌خواهد خوار نگردد، دیگران را خوار نکند و هر کس می‌خواهد در دنیا و آخرت به دستگیره محکمی چنگ زند بگوید: «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله».
بر در ششم نوشته شده: هر کس می‌خواهد قبر او گشاده باشد بنای مسجد کند، هر کس می‌خواهد جسدش سالم باشد و پوسیده نشود مساجد را نظافت کند و هر کس می‌خواهد طعمه حشرات زیر زمین نشود در مسجد بماند و هرکس می‌خواهد جایگاه خویش را در بهشت ببیند، مساجد را فرش کند.
بر در هفتم نوشته شده: نورانیت قلب در چهار چیز است: عیادت بیماران، تشییع جنازه، خرید کفن و اداء دیون.
و بالاخره در روی در هشتم نوشته شده: هر کس می‌خواهد از این درها وارد بهشت گردد به چهار چیز چنگ زند: سخاوت، حسن خلق، صدقه و ترک آزار بندگان خدا.
از این حدیث می‌توان دریافت که ورود در کانون رحمت الهی و بهشت جاودان در گرو اعمالی است که هم سعادت دنیای خود فرد و هم دیگران تأمین می‌کند. در واقع منافع فردی و اجتماعی در گرو عمل به آن اعمال است.

14- مصالح ساختمان‌های بهشت چیست؟

روایتی از پیامبر اکرم (ص) است که فرمودند: «همانا خداوند عزوّجل بهشت را با دو نوع خشت آفرید: خشتی از طلا و خشتی از نقره، و دیوارهای آن را از یاقوت و سقفش را از زبرجد و سنگریزه‌هایش را از لؤلؤ و خاکش را از زعفران و مشک» : «اِنّ الله عزّوجلّ لما خلق الجنّه خلق‌ها من لبنیتن: لبنه ممن ذهب، و لبنه من فِضّه، و جعل حیطانها الیاقوت، و سقف‌ها الزبرجد، و حصباءها اللؤلؤ، و تراب‌ها الزعفران و المسک الادفر» (19).

15- آیا بهشت قابل حرکت دادن است؟

بلی بهشت را حرکت می‌دهند و به متقین نزدیک می‌سازند. همان طور که در سوره شعرا می‌فرماید: «و اُزلفتِ الجنّه للمتقّین» (20). بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می‌سازند.

16- پرهیزکاران را چگونه به بهشت می‌برند؟

آنان را با نهایت احترام و اکرام به سوی بهشت می‌برند و فرشتگان الهی به استقبال آنها می‌شتابند درهای بهشت به روی آن‌ها گشوده می‌شود و خازنان بهشت به آن‌ها سلام و خوش آمد می‌گویند و بشارت سکونت جاودان را در بهشت به آنها می‌دهند. چنانچه در قرآن کریم می‌فرماید: «وسیق الذین اتقّوا ربّهم الی الجنُه زُمرا حتّی اذا جاؤها و فتحت ابوابها و قال لهم خزنتها سلامٌ علیکم طبتم فادخلوها خالدین» (21) :کسانی که تقوای الهی پیشه کرده‌اند گروه گروه به سوی بهشت برده می‌شوند و هنگامی که به آنها می‌رسند درهای بهشت گشوده می‌شود و نگهبانان به آنها می‌گویند: سلام بر شما و این نعمتهای خدا بر شما گوارا باد و داخل بهشت شوید که در آن جاویدان هستید.

17- دیوان اعمال ابرار چه نام دارد و در کجا نگهداری می‌شود؟

طبق آیه شریفه «کلّا انّ کتاب الابرار لفی علیّین» (22) : کلیه اعمال نیکوکاران در مصحفی بنام علیین جمع آوری شده است. علیین در اصل به معنای مکان بالا یا اشخاصی است که در محل بالا می‌نشینند و به ساکنان قسمتهای مرتفع کوه نیز گفته شده و در اینجا جمعی از مفسرین به معنی برترین مکان آسمان یا برترین مکان بهشت تفسیر کرده‌اند؛ لذا دو تفسیر وجود دارد نخست اینکه نامه اعمال آن‌ها در یک دیوان کل که بیانگر تمام اعمال مؤمنان است قرار دارد دیوانی که بسیار بلند مرتبه و والا مقام است؛ و یا اینکه نامه اعمال آن‌ها بر فراز آنجا در شریف‌ترین مکان و یا در فراز بهشت در بلندترین مقام جای دارد؛ و در روایتی از پیامبر اکرم (ص) است که می‌فرماید: منظور از علیین آسمان هفتم و زیر عرش خداست (23).

18- آیا برای بهشتیان پاداشهای معنوی و روحی نیز وجود دارد؟

بلی طبق آیات صریح قرآن که معاد هم جنبه جسمانی دارد و هم روحانی، طبیعی است که پاداش‌ها نیز دارای هر دو جنبه باشد. لذاست که در بسیاری از آیات قرآن من جمله آیه شریفه فوق می‌فرماید: «و رضوانٍ من الله اکبر» (24) خشنودی و رضایت مندی خداوند از همه این پاداش‌ها برتر است و نیز در سوره یس آمده است «سلام قولاً من رب رحیم» (25) برای آن‌ها سلام و تهنیت است از ناحیه پروردگار رحیم و مهربان و در جای دیگر می‌فرماید: و نزعنا ما فی صدورهم من غِلٍّ اخوانا علی سُرُرٍ متقابلین (26) : هرگونه حسد و کینه وعداوت را از دلهای آن‌ها بر می‌کنیم همه برادرند و بر تخت‌ها رو به روی یکدیگر قرار دارند لذا فراتر از لذّات مادی، لذّات معنوی است و برتر از همه معنویات، «لقاء الله» و جلوه های محبوب است که اگر یک لحظه هم، آن هم، به دست آید بر تمام نعمتهای بهشتی برتری دارد. البته بدیهی است که لذات معنوی آن‌ها هم در آن عالم وسیع و گسترده غالباً قابل وصف نیست و لذا در آیات قرآن معمولاً به صورت سربسته به آن‌ها اشاره شده است. از دیگر پاداشهای معنوی می‌توان به احترام مخصوص و استقبال از بهشتیان نام برد چرا که قرآن می‌فرماید: «والملائکه یدخلون علیهم من کل باب سلام علیکم» (27)؛ و نیز محیط پر صلح و صفا و با امنیت که در دنیا نیز همه طالب این موقعیتند: «و الله یدعو اِلی دار السّلام» (28)، خداوند دعوت به سرای صلح و سلامت می‌کند و یا «اِنّ المتقّین فی مقامٍ امین» (29) : پرهیزکاران در جایگاه امن و امانند؛ و با توجه به این تنعمات است که نشاط فوق العاده درونی به آن‌ها دست می‌دهد: «تعرف فی وجوههم نظره النّعیم» : در چهره های آنان طراوت و نشاط نعمت را مشاهده می‌کنی (30).

19- چرا نعمات بهشت هم روحانی است و هم جسمانی؟

آیات بیشماری از قرآن مجید اشاره به این نعمات جسمانی و روحانی دارد (چنانچه در سؤال پیش آیات نعمات روحانی را بررسی نمودیم) و دلیل این امر، (روحانی بودن و جسمانی بودن نعمات) یک امر طبیعی و روشن است چرا که «جسم» و «روح» دو همزاد به هم پیوسته‌اند، همانگونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی‌توانند به تکامل ادامه دهند، در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدا از یکدیگر نمی‌توانند باشند و از آن جایی که معاد ما هم، یک معاد جسمانی و روحانی است نمی‌توان تمام لذات جسمانی را منکر شد و یا تمام نعمات و لذات روحانی را و هر آن کس که نعمات جسمانی را منکر می‌شود فی الواقع منکر معاد جسمانی شده است و هرکس که نعمات بهشتی را در نعمات جسمانی خلاصه می‌کند از معاد روحانی غافل گشته است. حال آنکه به اقتضاء پیوستگی روح و جسم در دنیا به یکدیگر و حفظ سیر تکاملی این دو، در آخرت هم، هم معاد جسمانی و روحانی است و هم نعمات بهشت جسمانی و روحانی است.

20- بالاترین لذتی که بهشتیان و نیکوکاران دارند چیست؟

نیکان و پاکان به جوار قرب پروردگار راه می‌یابند و از لذت دیدار محبوب و شهود باطنی او که برترین لذت ممکن است بهره می‌گیرند و دائماً در حضور ولی نعمت خود هستند آنان که در دنیا از مناجات او چنان لذت می‌برند که با هیچ بیانی قابل توصیف نیست در آخرت نیز غرق در لذت دیدار دوستند. چنانچه در سوره قیامت سخن از لذت نگاه به جمال بی مثال محبوب حقیقی به میان آورده و می‌فرماید: «وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره» (31) چهره‌هایی در آن روز شاداب و مسرور است و به پروردگار خود می‌نگرد؛ و در تأیید این مطلب و محروم بودن کافران و جهنمیان از این نعمت بزرگ، و این لذت فرح بخش، در آیه ای دیگر می‌فرماید: «کَلّا إنّهم عن ربّهم یومئذ لمحجوبون» (32) : چنین نیست که کافران می‌پندارند بلکه آن‌ها در آن روز از پروردگارشان محجوبند.

21- آیا اگر بهشتیان مقام انبیاء را بخواهند به آن‌ها داده می‌شود؟ اگر نه، چرا خداوند می‌فرماید به بهشتیان هر چه بخواهند می‌دهیم؟

در تفسیر آیه شریفه: «لهم ما یشاؤون عند ربّهم» : برای آنان (بهشتیان) هرآن چه را بخواهند در نزد پروردگارشان آمده است (33)، و یا در آیه دیگری می‌فرماید: «لهم ما یشاؤون عند ربهم ذلک جزاء المحسنین» برای آنان هرچه بخواهند در نزد پروردگارشان موجود است و این جزای نیکوکاران است (34) و یا می‌فرماید: «لهم منها ما یشاؤون کذلک (35)... » درست است که آیه می‌فرماید: هرچه بخواهند به آن‌ها داده می‌شود ولی بهشتیان آنقدر بصیرت پیدا می‌کنند و پرده‌ها از برابر چشمانشان کنار می‌رود و حقایق را به خوبی درک می‌کنند که مناسبت‌ها را در نظر می‌گیرند و اصلاً چیزهایی که در قالب وجود و تناسب خود نمی‌باشد درخواست نمی‌کنند چرا که مقام انبیاء، مقام عصمت است و آن‌ها (پیامبران) دارای درجات بالایی هستند و هیچ گاه سایرین به آن مقام دست نمی‌یابند؛ و در روایات هم داریم بهشتیانی که دارای درجات رفیعی هستند مانند مقربان، صالحان و شهدا همنشین و همسایه و مصاحب انبیاء در بهشت می‌شوند اما به مقام آنان نائل نمی‌گردند.

پی نوشت ها :

1- کهف / 110.
2- نهج البلاغه، خطبه 204.
3- فجر / 31-28.
4- بحار الانوار، ج 8، ص 119، حدیث 6.
5- بحارالانوار، ج 44، ص 298.
6- رعد / 24 و 23.
7- زمر / 73.
8- ص / 50.
9- منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 995.
10- رعد / 24 و 23.
11- نهج البلاغه، خطبه 27؛ بحارالانوار، ج 93، ص 252، حدیث 17.
12- بحار الانوار، ج 93، ص 252، ح 17.
13- خصال صدوق، ابواب الثمانیه؛ و بحار الأنوار، ج 80، ص 131 ح 32.
14- کافی، ج 2، ص 389، حدیث 21.
15- حجر / 44.
16- بحارالأنوار، ج 8، ص 131، حدیث 34.
17- -بحارالأنوار، ج 8، ص 181، حدیث 140.
18- بحار الأنوار، ج 8، ص 145، حدیث 67.
19- بحار الأنوار، ج 8، کتاب العدل و المعاد، ص 132، حدیث 36.
20- شعرا / 90.
21- زمر / 73.
22- مطففین / 18.
23- تفسیر قرطبی، ج 10، ص 7053 و مجمع البحرین، ماده علو.
24- توبه / 72.
25- حجر / 47.
26- یس / 85.
27- یونس / 25.
28- رعد / 23.
29- دخان / 51.
30- مطففین / 24.
31- قیامه / 23 و 22.
32- مطففین / 15.
33- شوری / 22.
34- زمر / 34.
35- نحل /31.

منبع: کریمی، فاطمه؛ (1387) تصویر بهشت و بهشتیان در قرآن، قم، انتشارات جامعه القرآن الکریم، چاپ هشتم.